eitaa logo
شعر و ذکر (اشعار کربلایی جابر عابدی)
548 دنبال‌کننده
60 عکس
48 ویدیو
1 فایل
اسیر عشق حسن خانوادگی شده ایم... ارتباط با ادمین: @khademkashani نقد و نظر شما را با اشتیاق می خونم
مشاهده در ایتا
دانلود
ذکر تو زمزمه ی اهل یقین خواهد شد روی انگشتر جان نقش نگین خواهد شد علت خلقت عالم تویی ای کوثر عشق فیض تو دادرس اهل زمین خواهد شد بار دیگر هم اگر پا به جهان بگذاری مصطفی در طلبت چله نشین خواهد شد هر کجا زهره ی زهرایی تان جلوه کند نور در محضرتان پرده نشین خواهد شد روز محشر همه ی عالمیان می بینند یک نخ چادر تو حبل متین خواهد شد آن زمانی که شما جلوه کنان می آیی دست بر ناقه تان روح الامین خواهد شد طبق مضمون روایات نوشتند اول فاطمه وارد فردوس برین خواهد شد هر کسی مُهر ولایت به جبینش باشد شامل مِهر تو ای حصن حصین خواهد شد من شنیدم که ملاک تو فقط حب علیست انتخابت به خدا ناب ترین خواهد شد مرز و میزان شفاعت به سر انگشت شماست چشم امیّد به تو بیش، از این خواهد شد جابر عابدی @sherozekr
حضرت سلطانعلی بر اهل کاشان رحمت است مرد میدان و سفیر عشق و علم و عزت است تا قیامت در بصیرت در ولایت محوری شهر دارالمومنین مدیون لطف حضرت است @sherozekr
بیا آقا که لبریز ملالیم بیا که بیقرار این وصالیم غم سلطانعلی در سینه ی ماست عزادار شهید اردهالیم جابر عابدی @sherozekr
غریب بودم آشنا، اگر نداشتم تو را کجا قرار من کجا، اگر نداشتم تو را عذاب بود لحظه ها، اگر نداشتم تو را من و عذاب کربلا، اگر نداشتم تو را برای حسرت دلم در این دیار مانده ای تو با زیارتت مرا به کربلا رسانده ای شبیه به حسینی و غمت عزای ما شده شبیه به حسینی و مسیر روضه وا شده شبیه به حسینی و شباهتت چه ها شده شبیه به حسینی و سر از تنت جدا شده تو تشنه لب، تو زخمی و ، تو را به نیزه ها زدند تو دست و پا زدی ولی به پیکر تو پا زدند نبود جای مرکب و نرفت زیر سُم پرت نشد شکسته سینه و نماند رد پیکرت نبود مقتلت شلوغ، کسی ندید خواهرت اسارتی نبود شکر، کسی نبرد دخترت جدا نشد سر از قفا، به سینه ات نرفت راه برای غارت ردا، نیامدند قتلگاه چه خوب مقتل تو و خیمه نداشت فاصله نبرد اشک کودکی ز دشمن تو حوصله سه شعبه ها نیامدند، نبود زجر و حرمله کسی ز تل نیامد و نداشت هُرم هروله تو را به خاک و خون ندیده زینبی نه خواهری نرفت پیرهن به غارت از تن برادری جابر عابدی @sherozekr
این شهر به دست یار خیریه شده با گوشه نگاه عشق تزکیه شده لطف علی بن باقر است این برکت هر جا که قدم زده، حسینیه شده جابر عابدی @sherozekr
این شهر قدمگاه عزیز دل زهراست کاشان به صفای قدم اوست که زیباست از اشک گل و بوی گلاب آیه به آیه دیدیم و شنیدیم که سلطانعلی آقاست جابر عابدی @sherozekr
تو جان جهانی تو دوایی تو طبیبی در صحن تو دارم چه تب و تاب عجیبی با اینکه قرار دل مایی و پناهی یا حضرت سلطانعلی آقا چه غریبی!... امشب ساعت حدود ۱۲ شب شهادت توفیق شد برم زیارت آقاجانم... درها بسته بود و زائری نبود، یکی از خادما رو دیدم که خوشبختانه درب رو باز کرد که دقایقی برا زیارت پای ضریح برسم.... چقدر غریب... این دو بیت روزی شد و نوشتم جابر عابدی @sherozekr
تو سوختی از غربت و غم، ساحل ما سوخت گفتند جدا شد سر تو، حاصل ما سوخت یا حضرت سلطانعلی آبت که ندادند... از خشکی لب های تو جان و دل ما سوخت جابر عابدی @sherozekr
بر ذریه ی طیب و طاهر صلوات بر نور محمدی مظاهر صلوات دریای علوم نبوی جاری شد نذر قدم امام باقر صلوات @sherozekr
💠 1 رجب المرجب، ولادت حضرت امام محمدباقر(ع)💠 ➖➖➖➖➖➖ در خیالی شبیه رویاها در مسیری به رنگ فرداها بین امواج صبح دریاها با شمیمی ز کوثر و طاها فصل عشاق با طرب آمد خوش به حال دلم رجب آمد باز از باده ی رجب خوردم از می ناب و منتخب خوردم باده ی هاشمی نسب خوردم مثل این است که رطب خوردم شور شیرینی لبم عشق است کار هر روز و هر شبم عشق است یا من ارجوه بر لبم گل کرد نفسم را پر از توسل کرد به من امشب خدا تفضل کرد غصه را با شعف تبادل کرد حال و احوال من تماشایی است شعر من حیدری و زهرایی است ماه یعطی الکثیر کرده حلول قمری بی نظیر کرده حلول شمس نعم الامیر کرده حلول نور و حور و حریر کرده حلول ساغر از می لبالب است امشب سور مستی مرتب است امشب اول ماه و شب شب میلاد دل شد از بند غصه ها آزاد عیدی ام داد حضرت سجاد کار ما بر ابالکرم افتاد شده نور دو عین این مولود حسن است و حسین این مولود اولین نسل فاطمی پیوند پدرش حضرت سخاوتمند مادرش اهل علم و دانشمند فاطمه بود و بر لبش لبخند که شده مادر عزیز خدا دامنش گشته مهد مهر و صفا آسمان محو نور سرمد شد و زمین گرم یک خوش آمد شد جابر از عطر او مردد شد بسکه پا تا به سر محمد شد جلوه ی کبریاست عصمت او صلوات خدا به قامت او پسر فاطمه است این آقا نور چشم همه است این آقا عشق را ترجمه است این آقا به غم ام خاتمه است این آقا آمد و فقه را روایت کرد برِکت را به ما عنایت کرد دشت ها را بهار آمده است سینه ها را قرار آمده است عاشقان را نگار آمده است صاحب اختیار آمده است جان ما هدیه ی ولادت او بیقراری ما زیارت او من و احسان حضرت باقر منم و خوان حضرت باقر خورده ام نان حضرت باقر ای به قربان حضرت باقر عشق مولا تمام حاصل ماست دست سلطانعلی او دل ماست جابر عابدی @sherozekr
برگشتم و دل هنوز هم مهمان است بی مشهد اگر نفس زدن آسان است؟ یک قلب پر از محبتِ بی پایان سوغاتی من از حرم سلطان است جابر عابدی @sherozekr
خیر است دلیل عشق را فهمیدن نور از شب "لیله الرغائب" چیدن در سینه ی من آرزویی نیست مگر یک لحظه جمال دلربایش دیدن @sherozekr