🎵 #تکنوازان_برنامه : 450
✅اساتید :
🔸سه تار : #احمد_عبادی
🎻ویولن : #اسداله_ملک
🔹تنبک : #جهانگیر_ملک
🎶مایه : #بیات_ترک
🍃🌷🍃🌾🌸🌾🍃🌷🍃
🆔 @shervamusiqiirani
🎵 #تکنوازان_برنامه : 451
✅ اساتید :
🔸سنتور : #رضا_ورزنده
🔹نی : #محمد_موسوی
🔸تنبک : #جهانگیر_ملک
🎶مایه : #شوشتری، #منصوری
🍃🌷🍃🌾🌸🌾🍃🌷🍃
🆔 @shervamusiqiirani
گویم ای داده دوا لایق هر رنج و عنا
نیست مرا جز تو دوا ای تو دوای دل من
#مولوی
#شب_نامه
شبتان خوش
🆔 @shervamusiqiirani
ای در دل من رفته
چو خون در رَگ و پوست
هرچ آن به سر آیدم
زِ دست تو نِکوست...
#سعدی
سلام صبح بخیر
🆔 @shervamusiqiirani
#زندگینامه_هنرمندان :
استاد #لطف_اله_مجد به سال 1296در خانواده ای هنر دوست در مازندران متولد شد و از کودکی به تار و نواختن آن علاقه ی وافری داشت و همین اشتیاق بود که وی را به سوی این ساز کشاند. به طوری که گفته اند در انباری منزل آنها تار شکسته و رنگ و رو رفته ای بوده که مجد همیشه با آن کلنجار می رفته و ساعتها با این ساز شکسته، به اصطلاح تمرین می کرده و همین عشق و علاقه و تمرین های فراوان موجب شد که وی از درس و مدرسه عقب بماند. پدرش که این وضع را مشاهده می کند نسبت به او سخت گیری می کند و دیگر نمی گذارد که ساز بزند ولی او که بزرگترین عشق و علاقه اش تار و نواختن تار بود با گریه و التماس از پدر میخواهد که دروس خود را بخوبی خوانده و تکالیفی را که مدرسه به او میدهد به نحو احسن انجام دهد و در عوض پدرش به او اجازه ی نواختن تار را بدهد به این شرط که فقط نزد خود نواخته و به کلاس موسیقی و نزد استاد نرود. او نیز به پدرش قول میدهد و تا آخر هم نزد هیچ استادی نرفت. لطف اله مجد در سال 1308که بیش از دوازده سال از سنش نمی گذشت، بدون هیچ ترسی از پدر، رسمآ نواختن تار را با ممارست و کوشش فراوان آغاز و در ضمن هر جا که صدای سازی می شنید، به سراغ آن می رفت و به دقت به آن نوا گوش فرا می داد و در راه کسب این هنر،تنها ذوق خوش و استعداد خود را به کار گرفت و نواختن این ساز را به طور سینه به سینه به خوبی یاد گرفت. پس از چندی مجد، یکی از نوازندگان بنام تار شد و با اینکه استاد به خود هرگز ندید و رنج شاگردی کمتر متحمل شده بود،آنقدر پر شور و دلنشین وبا جذبه تار می زد که بی اختیار شنونده را به سوی خود جذب می کرد. نخستین بار در پارک نصرت الدوله فیروز و سپس در تالار فرهنگ به اجرای کنسرت پرداخت. و در اوایل دهه ی 1330وارد رادیو شد. بعد از نسل قدیم نوازندگان تار در رادیو مانند علی اکبر شهنازی و مرتضی نی داود، او و جلیل شهناز نسل جدید تار نوازان رادیو بودند که در آن روزگار محبوبیت بسیاری یافتند. از او برنامه های زیادی به همراه حسین تهرانی، رضا ورزنده، علی تجویدی و پرویز یاحقی باقی مانده است. وی دو آهنگ لطیف و جذاب نیز ساخته است که به همت لطف اله مفخم پایان به چاپ رسیده است. لطف اله مجد یکی از آن نوازندگانی بود که همه جا ساز نمی زد و صدای سازش را در هر مکانی نمیشد شنید. او یکی از نوازندگان خوب و باارزش برنامه ی گلهای جاویدان بود که با دعوت داود پیر نیا از او، یکی از همکاران دائمی آن برنامه شد. لطف اله مجد از بین نوازندگان به ابوالحسن صبا، حسین تهرانی و مرتضی محجوبی علاقه داشت. از بین خوانندگان ادیب خوانساری و بنان را دوست داشت. با بنان و اسماعیل نواب صفا و ابوالحسن ورزی، بسیار دوست و معاشر بود. سالها در اداره های دولتی با کمال صداقت و پاکی به کار مشغول بود و در کنج قناعت، با ساز خویش عالمی داشت. وی یکی ار برجسته ترین و نامدارترین نوازاندگان رادیو بود که پنجه پر شور وحال و شیرین وی علاقمندان زیادی داشت. از وی شاگردی باقی نمانده است. سرانجام استاد لطف اله مجد درهشتم آذر ماه سال1357جهان فانی را وداع گفت.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
🆔 @shervamusiqiirani
💐 گلهای تازه : 85
✅اساتید :
🎤آواز : #محمدرضا_شجریان
🎻ویولن : #پرویز_یاحقی
🔸تار : #لطف_اله_مجد
🔹تنبک : #امیرناصر_افتتاح
🎶دستگاه : #شور
📝شعر : #حافظ
🍃🌷🍃🌾🌺🌾🍃🌷🍃
🆔 @shervamusiqiirani
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
ساقی بیا که یار ز رخ پرده برگرفت
کار چراغ خلوتیان باز درگرفت
آن شمعِ سرگرفته، دگر چهره برفروخت
وین پیر سالخورده، جوانی ز سر گرفت
آن عشوه داد عشق، که مُفتی زِ ره برفت
وآن لطف کرد دوست، که دشمن حَذَر گرفت
بار غمی که خاطر ما خسته کرده بود
عیسیٰ دمی، خدا بفرستاد و برگرفت
هر سروقد که بر مَه و خُور، جلوه میفروخت
چون تو درآمدی، پی کاری دگر گرفت
زین قصه هفت گنبدِ افلاک پرصَداست
کوته نظر ببین که سخن مختصر گرفت
#حافظ
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 @shervamusiqiirani
🎵ساز و آواز #بیات_اصفهان
✅ اساتید :
🎤 خواننده : #محمدرضا_شجریان
🔸تار : #لطف_اله_مجد
🔹سه تار : #احمد_عبادی
📝اشعار : #عبدالرحمان_جامی، #مولوی
🍃🌷🍃🌾🌺🌾🍃🌷🍃
🆔 @shervamusiqiirani
موسیقی ایرانی 9-استاد شجریان - کانال : شعر و موسیقی اصیل ایرانی.mp3
3.66M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
آن ترک مست بین که مستانه میرود
شهری اسیر کرده سوی خانه میرود
هر جانبی که جلوه کنان روی می نهد
با او هزار عاشق دیوانه میرود
جانم ز تن رمید به سودای خال او
مرغ از قفس پریده سوی دانه میرود
از جانِ رفته پیش رخش میکنم گله
با آشنا حکایت بیگانه میرود
زاهد به خود مایل و عاشق به کوی دوست
بلبل به باغ و جغد به ویرانه میرود
جامی ملول شود ز رفیقان کوی زهد
پیمان شکست وبر سر پیمانه میرود
#عبدالرحمان_جامی
🎶🎶🎶
بده ساقی آن تلخ شیرین گوار
که شیرین بود باده از دست یار
به من ده که از غم خلاصم دهد
نشان ره بزم خاصم دهد
شنیدم که شوریده می پرست
به خم خانه می گفت و جامی به دست
اگر هوشمندی بیا باده نوش!
چو نوشیدم این باده آیی به هوش!
#عبدالرحمان_جامی
🎶🎶🎶
گفت معشوقی به عاشق کای فتی
تو به غربت دیدهای بس شهرها
پس کدامین شهر ز آنها خوشترست
گفت آن شهری که در وی دلبرست
هر کجا تو با منی من خوشدلم
گر بود در قعر چاهی منزلم
هرچه گویم عشق را شرح و بیان
چون به عشق آیم خجل باشم از آن
گر چه تفسیر زبان روشنگر است
لیک عشق بی زبان روشن تر است
#مولوی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 @shervamusiqiirani
🎵 #موسیقی_ایرانی
ساز و آواز : #سه_گاه
#موسیقی_ایرانی
💠اساتید :
🎤خواننده : #محمدرضا_شجریان
🔸سه تار : #احمد_عبادی
🔹تار : #لطف_اله_مجد
🎶دستگاه : #سه_گاه
📝اشعار : #سعدی ، #عماد_خراسانی
🍃🌷🍃🌾🌸🌾🍃🌷🍃
🆔 @shervamusiqiirani
@shervamusiqiirani - استاد شجریان-موسیقی ایرانی.mp3
2.53M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
بخت آیینه ندارم که در او مینگری
خاک بازار نیرزم که بر او میگذری
من چنان عاشق رویت که ز خود بیخبرم
تو چنان فتنه خویشی که ز ما بیخبری
به چه ماننده کنم در همه آفاق تو را
کان چه در وهم من آید تو از آن خوبتری
برقع از پیش چنین روی نشاید برداشت
که به هر گوشه چشمی دل خلقی ببری
دیدهای را که به دیدار تو دل مینرود
هیچ علت نتوان گفت به جز بی بصری
گفتم از دست غمت سر به جهان دربنهم
نتوانم که به هر جا بروم در نظری
به فلک میرود آه سحر از سینه ما
تو همی برنکنی دیده ز خواب سحری
خفتگان را خبر از محنت بیداران نیست
تا غمت پیش نیاید غم مردم نخوری
هر چه در وصف تو گویند به نیکویی هست
عیبت آنست که هر روز به طبعی دگری
گر تو از پرده برون آیی و رخ بنمایی
پرده بر کار همه پرده نشینان بدری
#سعدی
🎶🎶🎶🎶🎶🎶
یره گه کار مو و تو دره بالا می گیره
ذره ذره دره عشقت تو دلم جا می گیره
روز اول به خودم گفتم ایم مثل بقی
حالا کم کم می بینم کار دره بالا می گیره
چند شبه باز می دوزم چشمام تا صبح به چخت
یا به یک سم بیخودی مات ممنه ،راه می گیره
چن شبه باز مث چل سال پیش از ای مرغ دلم
تو زمستون بهنه ی سبزه و صحرا می گیره
تا سحر جل مزنم خواب به سراغم نمیه
هی دلم مثل بچه بهنه بی جا می گیره
مگومش هرچی که مرگت چیه کوفتی، نمگه
عوضش نق مزنه و ذکر خدایا می گیره
پیری و معرکه گیری که مگن کار مویه
دره کم کم ای کتاب صفحه ی پنجا می گیره
هر کی عاشق می شه پنهون مکنه مثل اویه
که سوار شتر و پوشتشه دولا می گیره
#عماد_خراسانی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 @shervamusiqiirani