eitaa logo
شیدایی دل_محمدامیری
338 دنبال‌کننده
367 عکس
467 ویدیو
6 فایل
با نظرش  واله و شیدا شدم این همه شیدایی و مستی ز اوست #روایتگر... ارتباط با مدیر کانال @amirii41
مشاهده در ایتا
دانلود
شیدایی دل_محمدامیری
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس معرفی
بسم رب الشهدا 📚تاکید رهبری بر نوشتن خاطرات رزمندگان: امام خامنه ای (مد ظله العالی) در مورد ادامه جهادی که شهدا آغاز گرش بودند تاکید داشتند «آخرین حلقه رزم یک رزمنده نه تحویل سلاح به واحد تسلیحات، که نوشتن خاطرات نبرد است. یک رزمنده تا زمانی که خاطراتش را ثبت نکرده، هنوز چیزهایی به تاریخ و آینده و آرمانش بدهکار است. از همه نگارندگان حوادث جنگ درخواست میکنم از ثبت و ضبط جزئیات این دوران غفلت نکنند.»
📚 پیشگفتار کتاب مردی از شرق طلوع کرد. او که انوار ملکوتی اش جانهای زمستان زده را حیات و گرما بخشید. رویاند نهال بصیرت در دلها، تا پرورانده شدند سروهایی که در رسیدن به مقام عند رب مصداق آیه «السابقون» بودند و در پی ادای تکلیف، محو در وجود شمع هستی بخش، به لقای پروردگار فنا شدند. تا تاریخ، تاریخ است؛ رد خونشان امتداد خون حسین (علیه السلام) گردد و تا دنیا بر پاست نوشیدن جرعه ای از می وجودشان مست کند. حدیث عشق سرودن، برای چون منی که از خود دور و در خود گرفتار شده ام، سخت است. اما؛ آن جا که طنین صدای آسمانی سید شهیدان اهل قلم ژرفای وجودم را متلاطم ساخت: «قرن هاست زمین انتظار مردانی این چنین را می کشد تا بیایند و کربلای ایران را عاشقانه بسازند و زمینه ساز ظهور باشند. آن مردان آمدند و رفتند، فقط من و تو ماندیم و از جریان چیزی نفهمیدیم.» بر خود واجب پنداشتم که به قصد قربت، به نیت تبیین، با هدف ادای دین و با کسب مدد از شهدا شروع به تحریر خاطراتی کنم که باید در سطر سطر تاریخ ماندگار شود. جمع آوری این خاطرات از سال ۱۳۷۲ آغاز شد. در ۱۳۹۹ اقدام به بازنگری و درصدد انتشار آن بودم که میسر نشد. اما به لطف خداوند، حال زمان سبک کردن شانه از آن بار سنگین فرا رسید‌‌ و مجموعه ای در شش فصل به رشته تحریر درآمد. پنج فصل ابتدایی آن خاطرات حضور حقیر در جبهه، و فصل ششم، درآمد سفرهای متعددم به شهرستانهای استان فارس و دیدار با خانواده معظم شهدا می‌باشد. پیشکشی ناقابل را در نهایت احترام تقدیم می کنم به همه دوستان و همرزمان شهیدم، به پدر بزرگوارم مَش سیف اله امیری که عزم راسخ ایشان در دفاع، روح مبارزه در کالبدم دمید و مادرم نسرین زارعی که مقتدرانه در نبود پدرم جای خالی او را پر کرده بود. خادم الشهدا نویسنده محمد امیری
با عنایت خداوند متعال و لطف و توجه شهدای عزیز پس سالها تلاش کتاب خاطراتم از دوران دفاع مقدس به مرحله چاپ رسید. کتاب پسر مش سیف اله در دو فصل نگارش شده. فصل اول:خاطرات حضور خودم در دوران دفاع مقدس میباشد و... فصل دوم:خاطراتی ناب از شهدایی هستند که از سال ۱۳۷۵ تا کنون با خانواده شهدا و همرزمان شهدا ارتباط داشته ام ...