eitaa logo
شیدایی
116 دنبال‌کننده
41 عکس
18 ویدیو
0 فایل
صفحه ادبی شیدایی
مشاهده در ایتا
دانلود
در نظر دارم که با خود مهربان بینم تو را می‌توان بر آرزوهایِ چنین زد خنده‌ای... 🍁🍃
مست است یار و یاد حَریفان نمی‌کند ذِکرش بخیر، ساقی مِسکین نوازِ من! 🍁🍃
به لب چو باده‌ی جوشان تمام دردم، لیک اگر دلم بشکافند بی‌غشم بینند ... 🍁🍃
بایزید بسطامی را گفتند : قومی می‌گویند که کلید بهشت کلمه لااله الاالله است، گفت : بلی کلید بی‌دندانه در نگشاید و دندانه این کلید چهار چیز است : زبانی از دروغ و غیبت دور... دلی از مکر و خیانت صاف... شکمی از حرام و شبهت خالی... و عملی از هوی و بدعت پاک ... تذکره الاولیاء عطار ذکر 🍁🍃
به غم كسي اسيرم كه ز من خبر ندارد عجب از محبت من كه در او اثر ندارد غلط است هر كه گويد که به دل رهست دل را دل من ز غصه خون شد دل او خبر ندارد... 🍁🍃
گر به تحسین تو نگشایند لب صائب مرنج کز سخن فهمان، شنیدن بس بود تحسین ترا... 🍁🍃
رشته‌ی طول امل را حرص می‌سازد دراز حرص، هیهات است از پیران دنیا کم شود... 🍁🍃
گر کشد خصم به زور از کف من دامن دوست چه کند با کشش دل که میان من و اوست ؟ 🍁🍃
همچو من در دگری شوق تماشایش نیست هر که شد شیفته آن چشم تماشایی را 🍁🍃
برسان سلام ما را به رفو گرانِ هجران که هنوز پاره‌ی دل دو سه بخیه کار دارد... 🍁🍃
صیّادِ آرزو به هوای تو پیر شد ای طایرِ مراد، تو را آشیان کجاست؟ 🍁🍃
عاشق روی تو می‌نازد به خیل عاشقان پادشاهی می‌کند صیدی که صیادش تویی 🍁🍃
کفرِ زلفش رَهِ دین می‌زد و آن سنگین‌ دل در پِی‌اش مشعلی از چهره برافروخته بود 🍁🍃
ندیده‌ام به جهان کشوری چو شهرِ خیال چه عالمی‌ست که پیوسته یار با یار است... 🍁🍃
مگر در این شبِ دیر انتظارِ عاشق کُش به وعده های وصال ِ تو زنده دارندَم ... 🍁🍃
در آب دیده خواهد مرد یا در آتشِ سینه دل عاشق ″به مرگ خویشتن مردن″ نمی‌داند... 🍁🍃
از بس‌که تهی کرده‌ام از شوقِ تو قالب اشکی که برون آیدم از دیده، حباب است... 🍁🍃
گفتم اقرار به عشق تو نمی کردم کاش گفت اقرار چو کردی، دگر انکار مکن 🍁🍃
همه ی دل خوشی‌ام آخر شب ها این است، دو سه خط با تو سخن گفتن و آرام شدن... 🍁🍃
هدایت شده از شکوفه های خیال
🏴 فرعون زمانه دربه‌در خواهد شد در غزه شب تیره سحر خواهد شد زیتون مقاومت اگر چه زخمی است با خون هنیه سبزتر خواهد شد... 🆔@shokofeha_ye_kheal
مجوی از زلف‌ِ دلجویان، گشایش نجوید عاقل از شب، روشنایی... 🍁🍃
دل را به سرِ زلف تو بستیم که ما نیز یک شاخه گلِ سرخ به مویی زده باشیم 🍁🍃
ما تاب تف شعله رخسار نداریم از یک نگه گرم کباب است دل ما 🍁🍃
تو دستم را نوازش کرده بودی بعد از این حتماً تبِ یک عشق بی پایان همیشه با تو خواهد بود... 🍁🍃