eitaa logo
شیدایی
106 دنبال‌کننده
43 عکس
18 ویدیو
0 فایل
صفحه ادبی شیدایی
مشاهده در ایتا
دانلود
این قلب ترک خورده‌ی من بند به مو بود من عاشقِ او بودم و او عاشقِ "او" بود باشد که به عشقش برسد؛ هیچ نگفتم یک عمر در این سینه غمش رازِ مگو بود! :) 🍁🍃
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی دام تزویر مکن چون دگران قرآن را 🍁🍃
حسین جانم 💚 قربان سرکوی حبیبی که به بویی دیوانه‌ی خود کرده تمام عقلا را... 🍁🍃
سر بر سرِ دار و سینه بر سینه ی تیغ آسایش عاشقان چنین می باید... 🍁🍃
این اشک رهایت از دل خاک کند بالت بدهد راهی افلاک کند تو اشک غم حسین را پاک نکن بگذار که این اشک تو را پاک کند 🍁🍃
هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد نسیم یک سبد آیینه در بغل دارد خوشا به حال خیالی که در حرم مانده و هر چه خاطره دارد از آن محل دارد به یاد چایی شیرین کربلایی ها لبم حلاوت " أحلى من العسل " دارد چه ساختار قشنگی شکسته است خدا درون قالب شش گوشه یک غزل دارد! بگو چه شد که من این قدر دوستت دارم؟ بگو محبت ما ریشه در ازل دارد غلامتان به من آموخت در میانه ی خون که روسیاهی ما نیز راه حل دارد 🍁🍃
📷 اثر جدید حسن روح‌الامین از عاشورا 🍁🍃
در نظر دارم که با خود مهربان بینم تو را می‌توان بر آرزوهایِ چنین زد خنده‌ای... 🍁🍃
مست است یار و یاد حَریفان نمی‌کند ذِکرش بخیر، ساقی مِسکین نوازِ من! 🍁🍃
به لب چو باده‌ی جوشان تمام دردم، لیک اگر دلم بشکافند بی‌غشم بینند ... 🍁🍃
بایزید بسطامی را گفتند : قومی می‌گویند که کلید بهشت کلمه لااله الاالله است، گفت : بلی کلید بی‌دندانه در نگشاید و دندانه این کلید چهار چیز است : زبانی از دروغ و غیبت دور... دلی از مکر و خیانت صاف... شکمی از حرام و شبهت خالی... و عملی از هوی و بدعت پاک ... تذکره الاولیاء عطار ذکر 🍁🍃
به غم كسي اسيرم كه ز من خبر ندارد عجب از محبت من كه در او اثر ندارد غلط است هر كه گويد که به دل رهست دل را دل من ز غصه خون شد دل او خبر ندارد... 🍁🍃
گر به تحسین تو نگشایند لب صائب مرنج کز سخن فهمان، شنیدن بس بود تحسین ترا... 🍁🍃
رشته‌ی طول امل را حرص می‌سازد دراز حرص، هیهات است از پیران دنیا کم شود... 🍁🍃
گر کشد خصم به زور از کف من دامن دوست چه کند با کشش دل که میان من و اوست ؟ 🍁🍃
همچو من در دگری شوق تماشایش نیست هر که شد شیفته آن چشم تماشایی را 🍁🍃
برسان سلام ما را به رفو گرانِ هجران که هنوز پاره‌ی دل دو سه بخیه کار دارد... 🍁🍃
صیّادِ آرزو به هوای تو پیر شد ای طایرِ مراد، تو را آشیان کجاست؟ 🍁🍃
عاشق روی تو می‌نازد به خیل عاشقان پادشاهی می‌کند صیدی که صیادش تویی 🍁🍃
کفرِ زلفش رَهِ دین می‌زد و آن سنگین‌ دل در پِی‌اش مشعلی از چهره برافروخته بود 🍁🍃
ندیده‌ام به جهان کشوری چو شهرِ خیال چه عالمی‌ست که پیوسته یار با یار است... 🍁🍃
مگر در این شبِ دیر انتظارِ عاشق کُش به وعده های وصال ِ تو زنده دارندَم ... 🍁🍃
در آب دیده خواهد مرد یا در آتشِ سینه دل عاشق ″به مرگ خویشتن مردن″ نمی‌داند... 🍁🍃