eitaa logo
شیدای زینب (سلام الله علیها)
274 دنبال‌کننده
347 عکس
257 ویدیو
8 فایل
اشعار آئینی #زینت_کریمی_نیا @sheydaye_zeynab ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثل یک ماهی کوچولوی قرمز دنیای بی رحم انسانی چه که نمیکنی لعنت بتو آه خدای من نفس در سینه حبس میشود مرگ به تو امریکا ودنیای مستکبر
اللهم عجل لولیک الفرج 😭
۱۴۰۲/۸/۱۸ منم که باز غزلخوان و از تو چه پنهان از این مدار گریزان و از تو چه پنهان فدای آن دو سه روزی که پیش تو هستم شده ست سال من اینسان و از تو چه پنهان خیال ، خوب ، ولی فی المثل خود خورشید نمی شود که خراسان و از تو چه پنهان همین خیال هم از منظر دل شاعر نبوده هیچ هم آسان و از تو چه پنهان خیال بار کشیده به شانه ی زحمت رسانده پیش تو مهمان و از تو چه پنهان خیال بوسه اگر هم زند به ضریحت نمی شود که خود آن و از تو چه پنهان چه دارم از تو کنم مخفی ای که نباشد حقیقت از تو که پنهان و از تو چه پنهان....... خیلی دلتنگم😭 زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جمعه و شنبه ندارد عشق در دست زمان نیست آسمانی که دلش با او نباشد آسمان نیست وقت باران می شود حس کرد عشق آسمان را جمعه و شنبه هبوط مهدی صاحب زمان نیست
شیدای زینب (سلام الله علیها)
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها شاعری نذر میکند شعرش، ثبتِ در دفتری که نیمه شبی مادری پای آن نوشته قبول
سلام خانم کریمی نیای عزیز.ممنونم از به اشتراک گذاشتن شعربنده در کانالتون.ممنونم که مثل همیشه بهم لطف دارین🌺🌺🌺🌺
این شعر هم که تقدیم به امام زمان عج کردم تقدیم به شما و همه اعضای محترم کانالتون
به نام دوست روزی از اشک شوق صورتمان خیس مثل حیاط پاییزست سبزه ها بوسه میزنند به عید فصل فصل شکوه جالیزست روزی از روزها به زیبایی شهره ی شهر میشود قلمم روزی از روزها زمین و زمان بکر وزیبا شبیه تبریزست من و جاده سراب می‌خوردیم من و جاده پیاده می‌رفتیم توکه گل دادی از دل این دشت خواهشی سبزشد که پرهیزست روزی از روز ها که پیش همیم دستهایم دوباره می‌لرزد چای شیرین سفره میریزد چای فرهاد از عشق لبریزست جمعه ها ندبه ها غزلهایم در اتاقم به گریه می افتند درغروبی دوباره میگویم که ظهورش میان پاییزست https://eitaa.com/ccheshm
لب ما و قصه‌ی زلف تو، چه توهمی، چه حکایتی تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی، چه عنایتی به نماز صبح و شبت سلام، و به نور در نَسَبت سلام و به خال کنج لبت سلام، که نشسته با چه ملاحتی به جمال، وارث کوثری، به خدا! محمدِ دیگری به روایتی، خودِ حیدری، چه شباهتی، چه اصالتی «بلغ العُلی به کمالِ» تو، «کشف الدُجی به جمال» تو به تو و قشنگی خال تو، صلوات هر دم و ساعتی شده پُر، دو چشم تو از ازل، یکی از شراب و یکی عسل نظرت چه کرده در این غزل، که چنین گرفته حلاوتی تو که آینه، تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی تو که با دل همه راحتی، تو قیام کن، که قیامتی زد اگر کسی در خانه‌ات، دل ماست، کرده بهانه‌ات همه جا گرفته نشانه‌ات، به چه حسرتی، به چه حالتی غزلم اگر تو بسازی‌یَم، و نِی‌یَم اگر بنوازی‌یَم به نسیمِ یاد تو راضی‌یَم، نه گلایه‌ای، نه شکایتی نه! مرا نبین، رصدم نکن، و نظر به خوب و بدم نکن ز درت، بیا و ردم نکن، تو که از تبار کرامتی http://eitaa.com/sheydayezeynab
این یکی واقعا دردناکه اصلا نمیشه درباره این مصیبت حرف زد 🔵 👇 https://eitaa.com/joinchat/3310223917C506c0dd2d1