معرفی شاگردان ، شیخ رجبعلی خیاط
♦️عبد صالح خدا مرحوم حاج شیخ محمد ابوالحسنی ، که از اساتید شیخ رجبعلی خیاط بوده اند... ادرس مزار ای
🔻محقق و مورخ گرانقدر ، مرحوم حجت الاسلام استاد ابوالحسنی(منذر) ، فرزند بزرگوار ، حاج محمد ابوالحسنی...
📝توصیه ای از مرحوم استاد ابوالحسنی(منذر) درباره زیارت کریمه اهل بیت حضرت معصومه(س)
🔹هر گاه به زیارت حضرت معصومه (س) مشرف شدید حتما به نیابت از امام رضا علیه السلام زیارت کنید و بالعکس اگر مشهد به حرم رضوی مشرف شدید حتما از طرف حضرت معصومه سلام الله علیها زیارت نمایید چرا که این دو بزرگوار بسیار به زیارت هم مشتاق بودند ولی در این دنیا به فراق هم مبتلا شدند.
@sheykh113
معرفی شاگردان ، شیخ رجبعلی خیاط
بسم الله الرحمن الرحیم @sheykh113
دوستانی که به تازگی عوض کانال شده اند ، میتوانند با لمس قسمت ریپلی شده در 👆بالا ، به ابتدا کانال مراجعه کرده و مطالب مربوط به معرفی اساتید را از ابتدا مطالعه فرمایند...
توضیحاتی در مورد زمینه ی فعالیت کانال :
🔻این کانال به معرفی شاگردان ، عبد صالح خدا مرحوم شیخ رجبعلی خیاط ره و همچنین مکتب تربیتی ایشان خواهد پرداخت ؛
🔻نکته اول :
برای راحتی دسترسی به معرفی شاگردان مرحوم شیخ رجبعلی خیاط ره ؛ ان دسته از شاگردانی که در قید حیات هستند ، با هشتک #شاگردانی_که_در_قید_حیات_هستند و ان دسته از شاگردانی که در قید حیات نیستند ، با هشتک #شاگردانی_که_در_قید_حیات_نیستن ، مشخص میشوند ؛
🔻نکته دوم :
بزرگوارانی که به تازگی عضو کانال شده اند ، قبل از هر گونه سوالی ، به قسمت سنجاق شده در کانال ،مراجعه کرده و از این طریق به ابتدا کانال مراجعه کرده و مطالب مربوط به معرفی اساتید که زیاد هم پر حجم نیست را مطالعه فرمایند.
دوستانی که اطلاعاتی در مورد دیگر شاگردان مرحوم شیخ رجبعلی خیاط ره ، دارند و یا اطلاعاتی در مورد مطالب و سخنرانی ها و عکس و کلیپ ، از هر کدام از شاگردان مرحوم شیخ رجبعلی خیاط ره دارند ، میتوانند به ادمین کانال ارسال بفرمایند...
@sheykh113
معرفی دکتر علی مدرسی ، شهر #تهران :
قسمت اول :
🔻دکتر مدرسی از مبرز ترین شاگردان شیخ رجبعلی خیاط هستند و جز شاگردان جلسه ی خصوصی شیخ رجبعلی خیاط بوده اند....
🔻دکتر علی مدرسی ، نوه شهید مدرس که به رتبه علمی دکترای فیزیک دست مییابد، توسط دستوری که مرحوم مدرس در عالم برزخ به شیخ رجبعلی خیاط میدهد، به تهران میآید و یکی از پنج شاگرد خصوصی مرحوم شیخ رجبعلی خیاط میشود و مدت 14 سال توفیق شاگردی ایشان را به دست میآورد.
🔹چلچراغی که شیخ از آن نور واحد ساخت/شیخ رجبعلی خیاط نوه مدرس را به تهران فرا میخواند :
دکتر مدرسی :
سالهای آخر دبیرستان را در شهرضا میگذراندم که آقای گویا به آن شهر آمد و درس فیزیک ما را نیز به عهده گرفت و بعد از چند جلسه پرسش و پاسخ، مرا به منزلش دعوت کرد و گفت: من استادی به نام شیخ رجبعلی خیاط دارم، او مشخصات تو را به من داده و من اصلاً به خاطر پیدا کردن شما به شهرضا آمده ام و درس فیزیک را پذیرفته ام تا شما را پیدا کنم.
بالاخره با اجازه مادرم، مرا به تهران -خیابان مولوی- کوچه باغ فردوس، به خانه محقر جناب شیخ برد، در آنجا دکتر گویا از من خواست، جلوتر از او به اتاق جناب شیخ بروم، ایشان به محض دیدن من به دکتر گویا گفت: درست انتخاب کرده ای، همان است! آن روز جناب شیخ به من گفت:
🔻شما مثل یک چلچراغی میمانید با شعله های پراکنده و من بایستی شما را تبدیل به یک کانون نور کنم،کار من همین است.
🔹 *ماجرای عنایت امام حسین(ع) به دکتر مدرسی :
دکتر مدرسی :
در سن 10 سالگی در ولایت خودمان اسفه، خواب دیدم که کسی مرا از زمین بلند کرد و گذاشت توی باغ آقا سید علی اکبر که حدود 200 متر با ما فاصله داشت، آن زمان در اسفه، پشت همه خانه ها یک باغ بود، ناگهان دیدم صحرای کربلاست و تمام شهدای کربلا در برابرم هستند و من آنها را میدیدم و میشناختم، حضرت ابوالفضل، حضرت علی اکبر و همین طور بقیه را میشناختم.
همه هم بدنهایشان خونین بود و سر نیزه در بدنشان فرو رفته بود، بعد خودم را روی پیکر مطهر حضرت امام حسین ع انداختم، سینه حضرت گشاده بود و من خودم را روی سینه ایشان انداختم، آن حضرت دست کردند درون سینه شان و یک تکه از خون خشک شده مبارکشان را بیرون آوردند و در دهان من گذاشتند، شروع کردم به مکیدن، مثل عسل شیرین بود!
آغوش آن حضرت باز شد، مثل اینکه بگویند باید بروی، همین که بلند شدم، دیدم توی خانه هستم، یک ماه تمام دهان من شیرین شیرین بود، مثل اینکه عسل در دهانم بود! تا مدتها بعد هم به طور دایم مثل این بود که چیز شیرینی را در دهانم مک میزدم و دهانم شیرین بود!
این خواب را برای هیچکس نگفتم تا اینکه یک روز شعری گفتم، آقا میرزا حسین آن را خواند و گفت: مثل اینکه یکی از ائمه حبه نبات توی دهان شما گذاشته! آن شب هم جناب شیخ، اشاره به همین خواب من کردند و فرمودند: همین طور است، خب، حالا ببینید!
🔸 اسامی شاگردان جلسه خصوصی شیخ رجبعلی خیاط ، به نقل از دکتر مدرسی :
شاگردان جلسه ی خصوصی شیخ رجبعلی خیاط ،
مرحوم گویا بود، برادرش دکتر عبد العلی گویا بود و عرض کنم دکتر شیخ استاد شیمی دانشگاه تهران بود و یکی هم مرحوم روشن بود که معلمم بود، زباندان بود و ادبیات فرانسه را بسیار خوب می دانست و این اواخر هم درس خارج را در منزلشان شروع کرده بود و در بازار هم حسابدار بود و بزرگ مردی بود مرحوم روشن. منتهی، خوب، این بزرگان ناآشنا و غریب و گوشه گیرند و ایشان هم یکی از آن پنج نفر شاگرد خصوصی جناب شیخ بود.
من نیز مدت خیلی کوتاهی در کلاس های عمومی شرکت کردم و بعد هم وارد کلاس خصوصی شدم ؛ برای کلاس های عمومی هر هفته از شهرضا به تهران می آمدم و بعدا جناب شیخ دستور دادند که باید به طور کلی به تهران بیایی و آمدم.
دکتر مدرسی:
بنده به صورت هفتگی به تهران می آمدم و بعدا جناب شیخ دستور دادند که باید به طور کلی به تهران بیایی و آمدم.
این شاگردان جناب شیخ آدم های معمولی و عادی نبودند. دکتر شیخ استاد شیمی دانشگاه تهران بود و پدر شیمی نوین، یا عبد العلی گویا دارای لیسانس علوم قضایی و دکترای فیزیک از فرانسه بود و دوازده جلد کتابش معروف است. شاگردانش آدم های برجسته ای بودند.
نکته :
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد دکتر مدرسی میتوانید به مصاحبه ایشان با کیهان فرهنگی در پایین ، مراجعه فرمایید ؛ در این مصاحبه دکتر مدرسی علاوه بر زندگینامه ی خود ، در مورد مرحوم شیخ رجبعلی خیاط نیز ، صحبت های خوبی دارند :
b2n.ir/540442
@sheykh113
معرفی دکتر علی مدرسی ، شهر #تهران :
قسمت دوم :
🔹خاطره ی دکتر مدرسی در مورد قضاوت نشدن انسان ها ، توسط شیخ رجبعلی خیاط :
یکبار من کفش شیک خریده بودم، کفش کرپ و خیلی زیبایی بود ، من با آن کفش و کراوات و لباس شیک رفتم جلسه ی شیخ رجبعلی خیاط ؛ اصلا برای شیخ این مسایل مطرح نبود...
دکتر مدرسی:
درباره پرهیز از اتلاف وقت موضوع جالبی از شیخ یادم آمد، یک شب که می رفتم وارد کلاس درس ایشان بشوم و مطالب را بشنوم. یک جفت کفش شیک خریده بودم، کفش کرپ و خیلی زیبایی بود-من در دوران جوانی خیلی شیک پوش بودم -آن کفش را آن زمان پنجاه تومان خریدم، در حالی که کفش خوب آن وقت در فروشگاه مرکزی پشت مدرسه سپهسالار که بهترین کفش ها را می فروخت هفت یا هشت تومان بود.
کیهان فرهنگی: این مربوط به چه سالی می شود؟
دکتر مدرسی: فکر می کنم سال 31 یا 32
کیهان فرهنگی:
بله آن زمان قیمت یک جفت کفش معمولی هفده یا هجده قران بود.
دکتر مدرسی:
بله، من با آن کفش و کراوات و لباس شیک رفتم آنجا. اصلا برای شیخ این مسایل مطرح نبود که مثلا من چرا لباس شیک پوشیده ام. ایشان اعتقاد داشت که همه نعمت ها را خداوند برای انسان ها آفریده، و می گفت از این ها استفاده کنید، ولی شکرگزار باشید و دلبستگی به این ها پیدا نکنید. اگر دلبستگی پیدا کنید به این ها، اسیر آن ها شده اید حالا این بحث مفصلی است که جداگانه مطلب دارد. منظورم این است که من آن روز، درب دو لنگه کلاس را باز کردم و شروع کردم به باز کردن بند کفش که استاد فرمود: باز نکن، باز نکن! گفتم چشم، گفت: ببین! حدود ده دقیقه وقت می خواهد که این بند کفش بسته و باز شود، درست است؟گفتم حالا که جناب شیخ می فرمایید درست است. گفت نه، درست می گویم دیگر، عبد العلی درست نیست؟ایشان هم گفت درست است. گفت خوب، شما این چند دقیقه ای که می خواهی بند کفش را باز کنی و ببندی، این کار را بکن، گفتم چه کاری؟گفت: فوری می روی آن طرف خیابان، یک دکان نانوایی سنگکی آنجاست، ده تا نان برشته می گیری و می آوری، توی راه کسی را می بینی، از شما می پرسد که آقا نان را از کجا خریدی؟شما نان ها را به او بده و بیا، در آنجا هم که منتظری تا ده تا نان را برایت بپزند و بدهند این بند کفش را باز کن.
خوب، من رفتم آنجا و نان ها را گرفتم و بیرون آمدم، توی راه کسی به من رسید و گفت: آقا نان را از کجا خریدی؟همانطور که جناب شیخ فرموده بود! من نان ها را به او دادم.
🔹چرا دم مسجد وعده نكرده بودید ؟
دکتر مدرسی نقل می کنند :
یكی از دوستان در بیمارستان بستری بود. من و آقای مجمریان قرار گذاشتیم بعد از ظهر ملاقات او برویم. جلوی یك سینما قرار گذاشتیم. من كمی زودتر آمدم و قدم میزدم. آقای مجمریان آمد. با هم رفتیم و رفیقمان را دیدیم. وقتی صبح وارد مدرسه شدم، آقای علامه کرباسیان را دیدم كه دم در ایستاده، گفت:
شما دیروز بعد از ظهر كجا بودی ؟ گفتم:
رفتیم عیادت ...
گفت:
خیلی خوب، كجا با هم وعده كرده بودید ؟ گفتم: دم سینما. گفت: این جا اشتباه است، چرا دم مسجد وعده نكرده بودید ؟
🔻اهتمام شیخ رجبعلی خیاط به عمل کردن :
دکتر مدرسی از شاگردان جلسه خصوصی شیخ رجبعلی :
من فکر می کنم آن تعلیماتی که جناب شیخ داشتند، یک مجموعه نمی توانست بپذیرد و عمل کند، می توانست به صورت نظری بشنود، توضیح اینکه موقعی که جناب شیخ حرفی می زدند، بایستی پشتش عمل بشود و این عمل به آن مرحله ای برسد که حالا بایستی برنامه دومی داده شود، تا ایشان حرف سوم را بزند. خوب، ما می بینیم که اگر واقعا ما به این نصایح و مواعظ گوش می دادیم و عمل می کردیم که الان خیلی تفاوت می کردیم. چقدر ما راجع به مسایل اسلامی سخن شنیده ایم، هر سال به مقدار خیلی زیاد، و چه مقدار کتاب نوشته شده است، آیا واقعا چند نفر از ما، از آن مطالب، آن تقوا را که غالبا روی آنها تکیه می شود عمل کرده ایم؟فقط شنیده ایم. از همان واقعه کربلا چند نفر عبرت گرفته ایم؟یا مسایل دیگر، بنابر این، برای ایشان مسجل شده بود که بایستی چند نفر ورزیده را تربیت کند و آن چند نفر، چند نفر دیگر را ورزیده و تربیت بکنند تا به این ترتیب این امر گسترش پیدا کند. فکر ایشان این بود. می گفتند با این همه فرد نمی توان این راه باریک را رفت. در هم می پیچند و اداره شان مشکل است و بعضی ها ممکن است خفه بشوند و دیدیم که شدند.
دکتر مدرسی همچنین اضافه می کند :
شیخ معلمی بود که هیچگاه برنمی تابید درسی بدهد که پشت آن عمل نباشد. مطلقا این را تحمل نمی کرد. او معلم نظری و عملی در کنار هم بود.
منابع :
www.farsnews.com
hawzah.net
عکس ایشان👇🏻
@sheykh113
معرفی حاج غلام رضا شاطری ، شهر #مشهد :
🔻حاج اقا شاطری ، از شاگردان مرحوم شیخ رجبعلی خیاط هستند...
حاج اقای شاطری انسان با تقوایی هستند و سنشان 83 سال است.
ایشان در شهر مشهد سکونت دارند.
تاکید و توصیه حاج آقای شاطری به روایت مفصل توصیه های پیامبر صلی الله علیه واله به معاذ بن جبل است...
همچنین برای رفع مشکلات از ایشان سوال شد ، فرمودند :
کتاب استغفار امیرالمومنین ع را تهیه کنید و هر شب قبل از خواب با توجه بخوانید ، خیلی زود مشکلات می رود.
عکس ایشان 👇🏻
@sheykh113
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻کلیپی تصویری از دیدار با حاج اقای شاطری در منزلشان...
نکته :
در کلیپ اشاره میشود که حاج اقای شاطری ، اخرین شاگرد در قید حیات ، شیخ رجبعلی خیاط هستند ؛ که این مطلب صحیح نیست...
@sheykh113