10.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 معجزهها و ناگفتههای کرامتهای حضرت ابوالفضل(ع) از زبان کلیددار حرم قمربنیهاشم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#مکن_ای_صبح_طلوع
امشب شهادت نامه ی
عشاق امضا می شود
فردا ز خون عاشقان
این دشت دریا می شود
امشب کنار یکدگر،
بنشسته آل مصطفی
فردا پریشان جمعشان
چون قلب زهرا می شود..
#مكن_اى_صبح_طلـوع
امشبی را شه دین
در حرمش مهمان است
عصر فردا بدنش
زیر سم اسبان است
▪#مکن_ای_صبح_طلوع
امشب گرفته در میان
اصحاب،ثار الله را
فردا عزیز فاطمه
بی یار و تنها میشود
امشب به دست شاه دین
باشد سلیمانی نگین
فردا به دست ساربان
این حلقه یغما میشود
▪اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
▪وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْن
▪ِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْن
▪ِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن
▪عاشورای حسینی تسلیت باد
12.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید | روضه خوانی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در عصر عاشورا سال ١٣۶٧
مهدیه لشکر ثارالله
#شهید_قاسم_سلیمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شعرخوانی سیده فاطمه موسوی در رثای حضرت زینب(س)
#محرم
* #امام_حسین #امام_زمان #تشرف
🔻داستان تشرف یکی از علمای اصفهان؛ بسیار زیبا و نکته دار...
علی رغم طولانی بودن مطالعه آن را از دست ندهید:
🔹حدود هشتاد سال پیش برای یکی از علمای اصفهان که از سادات خیلی اصیل هم هستند تشرفی پیش آمده بود که خیلی جالب است.
🔸ايشان جوان بوده و سوار الاغ مى شده و اطراف اصفهان تبلیغ مى رفته و روضه مى خوانده است. دهه اول محرم بوده، به يكى از روستاهای اطراف مى رود و منبرش را می رود. آن روز برف سنگينى مى آمده است.
🔹وقتى اين روضه تمام مى شود بايد به يك روستای ديگر با فاصله مثلاً يك فرسخ برود. سوار الاغ که مى شود برود، يكى از اهالى اين آبادى مى آيد و مى گويد:« آقا سيد تو راه گرگ و حيوانات درنده هستند مى خواهید يكى، دو نفر همراهتان بفرستيم؟
🔸ايشان مى گويد: مى روم مشكلى نداره» و قبول نمی کند همراهی بیاید.
نقل می کند عباى زمستانيم را به سر كشيدم و سوار بر الاغ شدم و رفتم. برف سنگينى مى آمد. برف سنگينى هم به زمين نشسته بود. مى گويد مقدارى كه آمدم احساس کردم، گويا يك سوارِ ديگر از پشت سر من، دارد مى آيد.
🔹منتهى از بس برف سنگين بود، حوصله نكردم سرم را بیرون بیاورم و ببينم کیست. حدس زدم یه نفر از روستا آخرش آمده مراقب من باشد.
🔸بعد آن آقا كه پشت سر من مى آمد گفت:« آ سيد مصطفى سلامٌ عليكم».
🔹گفتم:« سلام عليكم» .
🔸گفت: «مسئلةٌ»(یعنی سوالی داشتم؟)
🔹گفتم:« بفرماييد».
🔸گفت:« آيا در روز عاشورا دشمن بر جسد حضرت سيدالشهداء اسب تاخت؟
🔹گفتم:« بله من در تاريخ خوانده ام كه چنین کاری کرده اند.
🔸آن آقا گفتند:« و اسب ها هم بر بدن رفتند؟»
🔹گفتم: «بله در تاريخ هست كه اسب ها هم بر بدن رفتند.»
🔸مدتى گذشت و يك خورده جلوتر آمديم. بازآن آقا گفتند:« آسيد مصطفى! آيا متوكل عباسی خواست قبر حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) را، منهدم كند؟»
🔹گفتم: بله سعى كرد كه از بين ببرد».
🔸گفت:« گاوها را فرستاد كه قبر را شخم بزنند و مساوى كنند؟»
🔹گفتم:« من در تاريخ خوانده ام كه فرستادند اما گاوها نرفتند».
🔸گفت« چطور؟ اسب كه حيوان نجيب و خوش فهمى است و در عالم خودش بيش از گاو متوجه می شود، اما بر جسد و بدن مبارك حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) رفت ولى آن گاوها حتى بر قبر مطهر هم نرفتند و شخم نزدنند و قبر را از بين نبرند؟!»
🔹آقا سید می گوید من به فکر رفتم که عجب سوالى شد! اين از محدوده توانائى فکری اين آبادى و اين منطقه بيرون است! داشتم به جوابش هم فكر مى كردم. گويا حس كردم از همان پشت سر نورى به دلم افتاد و جوابی برای این سوال به نظرم آمد.
🔸گفتم:« البته اين قضيه يك جوابى دارد».
🔹گفتند:« چى هست؟»
🔸گفتم:« روز عاشورا حضرت سيد الشهداء (عليه السلام) خواسته بودند كه هر چه دارند را براى خدا بدهند حتى اين يك مشت استخوان را گذاشتند وسط و خودشان اجازه دادند و خودشان خواسته بودند كه اسب بر بدن مبارکشان برود. خود حضرت خواستند هر چه داشتند را در راه خدا داده باشند.
اما در جريان متوكل، اينها مى خواستند آثار حضرت را از بين ببرند.
🔹نظر امام حسین (علیه السلام) بر از بين رفتن آثارشان نبود، از اول خود حضرت مى خواستند، آثارشان محفوظ بماند تا مردم به اين وسيله بهره ببرند و مقرّب به خدا شوند».
🔸آن آقا كه پشت سر بود، فرمود:« درست است.»
🔹آقا سید مصطفی می گوید: بعد پشت سرم را نگاه كردم ديدم هيچ كسى نيست حتى جاى پائى غير از همين مسيرى كه من آمده ام، نيست.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
کتاب آه 6.mp3
5.17M
فصل ششم/دومين سفير امام حسين (ع) براي كوفيان ـ دعوت امام از زهير بن قين
#کتاب_گویای_آه
.
در واقعه ی تاریخی كربلا تحریفاتی صورت گرفته است، چه از نوع لفظی و چه از نوع تحریف معنوی، و همین تحریفها سبب شده است كه این سند بزرگ تاریخی و این منبع بزرگ تربیتی برای ما بی اثر و یا كم اثر بشود و احیاناً در مواقعی #اثر_معكوس ببخشد. عموم ما این وظیفه را داریم كه این سند مقدس را از این تحریفها كه آن را آلوده كرده است، پاك و منزه كنیم.
عوامل تحریف:
یک: اغراض دشمنان
همیشه اغراض دشمنان خود یك عاملی است برای اینكه حادثه ای را دچار تحریف كند. دشمن برای اینكه به هدف و غرض خودش برسد، تغییر و تبدیل هایی در متن تاریخ می دهد و یا توجیه و تفسیرهای ناروایی از تاریخ می كند .در حادثه ی كربلا هم این نوع از عامل دخالت داشت، یعنی دشمنان در صدد تحریف نهضت حسینی برآمدند. همان طوری كه در دنیا معمول است كه دشمنان، نهضتهای مقدس را به افساد و اخلال و تفریق كلمه و ایجاد اختلاف و امثال اینها متهم می كنند، #حكومت_اموی خیلی كوشش كرد برای اینكه چنین رنگی به نهضت حسینی بدهد.
از همان روز اول چنین تبلیغاتی شروع شد. ...شما یك نفر مورخ و یك نفر صاحب نظر را در دنیا پیدا نمی كنید كه این گونه اظهار نظر كرده و گفته باشد حسین بن علی، العیاذ بالله، قیام نابجایی كرد، آمد تا كلمه ی مردم را تفریق كند، اتحاد را از میان ببرد؛ خیر، این تحریف اثر نكرد كه نكرد. پس دشمن نتوانست در حادثه ی كربلا تحریفی ایجاد كند. در حادثه ی كربلا با كمال تأسف هرچه تحریف شده است، از ناحیه ی #دوستان است.
دوم: تمایل بشر به اسطوره سازی
عامل دوم، تمایل بشر است به #اسطوره_سازی و #افسانه_سازی. این هم باز در تمام تواریخ دنیا وجود دارد. در بشر یك حس #قهرمان_پرستی هست، یك حسی هست كه درباره ی قهرمانهای ملی و قهرمانهای دینی افسانه می سازد. بهترین دلیلش این است كه مردم برای نوابغی مثل بوعلی سینا و شیخ بهائی چقدر افسانه جعل كردند!
....حاجی نوری، این مرد بزرگ، در #كتاب_لؤلؤ_و_مرجان انتقاد می كند، می گوید: برای #شجاعت_ابوالفضل در جنگ صفّین- كه اصل شركت حضرت هم معلوم نیست، اگر هم شركت كرده یك بچه ی پانزده ساله بوده است- نوشته اند أبو الفضل العباس مردی را پرتاب كرد به هوا، یكی دیگر را پرتاب كرد، یكی دیگر را، تا هشتاد نفر. هشتادمی را كه پرتاب كرد، هنوز اولی به زمین نیامده بود. اولی كه آمد به زمین دونیمش كرد، دومی را دونیم كرد، سومی را و. . . از این افسانه ها! .در حادثه ی كربلا، یك قسمت از تحریفاتی كه صورت گرفته است معلول حس اسطوره سازی است. مبالغه ها و اغراقهایی شده است. مخصوصاً اروپایی ها می گویند در تاریخ مشرق زمین [مبالغه و اغراق ] زیاد است، و راست هم می گویند.
#ملاّ_آقای_دربندی در #اسرار_الشهادة نوشته است عدد لشكریان #عمر_سعد سواره ی آنها ششصد هزار نفر بود، پیاده ی آنها دو كرور و مجموعشان یك میلیون و شش صد هزار نفر بود، همه هم اهل كوفه بودند. آخر كوفه مگر چقدر بزرگ بود؟ كوفه یك شهر تازه سازی بود. هنوز سی و پنج سال بیشتر از عمر كوفه نگذشته بود، چون كوفه را در زمان عمر بن الخطّاب ساختند و كوفه مركز سپاهیان اسلام بود. عمر دستور داد این شهر را در اینجا بسازند برای اینكه لشكریان اسلام در نزدیكی ایران یك مركزی داشته باشند. همه ی جمعیت كوفه معلوم نیست در آن وقت آیا به صد هزار نفر می رسیده یا نمی رسیده است. آن وقت یك میلیون و ششصد هزار نفر سپاهی در آن روز جمع بشود و حسین بن علی علیه السلام هم سیصد هزار نفر آنها را بكشد، این با عقل جور درنمی آید.
این حس اسطوره سازی خیلی كارها كرده است. ما كه نباید یك #سند_مقدس را در اختیار افسانه سازها قرار بدهیم. «وَ اِنَّ لَنا فی كُلِّ خَلَفٍ عُدولاً یَنْفونَ عَنّا تَحْریفَ الْغالینَ وَ انْتِحالَ الْمُبْطِلینَ» . ما وظیفه داریم اینها را از چنگ این افسانه سازها بیرون بیاوریم.حالا برای هرات هر كه هرچه می خواهد بگوید. اما برای حادثه ی عاشورا، حادثه ای كه ما دستور داریم هر سال آن را به صورت یك #مكتب زنده بداریم، آیا صحیح است كه در این داستان این همه افسانه وارد بشود؟ !
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 82-77.
#شهید_مرتضی_مطهری
🔰 بخوانید | صدای سگ!
💠 امام سجاد علیهالسلام: هر کس به آنچه خدا به او داده است قناعت کند، از بینیازترین مردم میباشد...
#داستان