eitaa logo
شیخ جعفر آقا مجتهدی
1.7هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
332 ویدیو
4 فایل
جهت ارتباط با ادمین کانال @hossein6952
مشاهده در ایتا
دانلود
این موضوع كه دستگاه حسینی یك دستگاه جدایی است و از هر وسیله ای برای گریاندن می شود استفاده كرد، این خیال، این توهم دروغ و غلط، یك عامل بزرگی شد برای جعل و تحریف. مرحوم حاجی نوری می گوید: اگر این حرف درست باشد كه هدف وسیله را مباح می كند، پس دیگر اساساً چیزی در دنیا باقی نمی ماند؛ من اینجور می گویم: یكی از هدفهای اسلامی در قلب مؤمن است، یعنی انسان كاری بكند كه یك مؤمنی خوش حال بشود. این هست یا نه؟ می گوییم: بله. می گوییم هدف وسیله را مباح می كند؛ من برای اینكه فلان مؤمن خوش حال بشود، در حضورش غیبت می كنم چون از غیبت خیلی خوشش می آید. به من می گویند: داری گناه مرتكب می شوی! می گویم: خیر، هدف من مقدس است. من كه غیبت می كنم می خواهم كه او را سر گرم كرده باشم، می خواهم خوش حالش كرده باشم. بالاتر، یك كسی یك زن بیگانه را می گیرد و می بوسد. می گوییم حرام است، چرا این كار را می كنی؟ می گوید: نه، من با این كار این خانم را خوش حال كردم. ادخال سرور در قلب مؤمن مستحب است. دیگر به زنا هم می شود گفت، به شراب هم می شود گفت، به لواط هم می شود گفت. می گوید این چه غوغایی است؟ ! این چه حرف شریعت خراب كنی است كه از هر وسیله ای جایز است برای گریاندن بر امام حسین استفاده كرد؟ به خدا قسم بر خلاف گفته ی امام حسین است. امام حسین علیه السلام شهید شد كه اسلام بالا برود (وَ اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلاةَ و آتَیْتَ الزَّكاةَ وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْروفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ المُنْكَرِ وَ جاهَدْتَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ) امام حسین كشته شد كه سنن و مقررات و زنده شود، نه اینكه بهانه ای شود كه پا روی سنن اسلامی بگذارند. ما امام حسین را به صورت- العیاذ باللّه- درآورده ایم. امام حسینی كه ما در خیال خودمان درست كرده ایم اسلام خراب كن است. حاجی نوری در كتابش نوشته است یكی از علمای نجف كه اهل یزد بود برای من نقل كرد، گفت من در جوانی یك سفری پیاده و از راه كویر به خراسان می رفتم. (شاید محرم بوده است. ) در یكی از دهاتِ حدود نیشابور و تربت مسجدی بود، من چون جایی نداشتم به مسجد رفتم. یك مردی آمد آنجا پیش نمازی كرد، مردم هم نماز خواندند. بعد رفت منبر برای مردم صحبت كند. یك وقت من با كمال تعجب دیدم كه فراش مسجد یك دامن سنگ آورد بالای منبر تحویل این آقا داد. حیرت كردم كه برای چیست؟ تا رسید به روضه و گریز. دستور داد چراغها را خاموش كردند. چراغها را كه خاموش كردند، دیدم شروع كرد به سنگ پراندن به مستمعین. فریاد آخ سرم، آخ دستم، آخ سینه ام بلند شد، غوغا شد. بعد چراغها را روشن كردند. دیدم سرها مجروح شده و باد كرده و مردم در حالی كه اشكشان می ریزد، بیرون می روند. رفتم سراغ او و گفتم آقا این چه كاری بود كردی؟ ! گفت من امتحان كرده ام، اینها با هیچ روضه ای گریه نمی كنند. چون گریه كردن بر امام حسین علیه السلام اجر و ثواب زیادی دارد و من دیدم راهش منحصر به این است كه با سنگ به سر اینها بزنم، از این راه اینها را می گریانم؛ چون هدف وسیله را مباح می كند. هدف، گریه بر امام حسین است و لو اینكه آدم یك دامن سنگ به سر مردم بزند! . پس این یك عامل خصوصی در این قضیه بوده است كه در این جعلها و تحریفها دخالت داشته است.اینها بوده است كه انسان وقتی كه در تاریخ نگاه می كند، می بیند كه به سر این حادثه چه ها آورده اند! به خدا قسم حرف حاجی حرف راستی است. می گوید امروز اگر كسی بخواهد بر امام حسین علیه السلام بگرید، بر این مصیبت هایش باید بگرید، بر این تحریفها و مسخها و دروغ ها باید بگرید. ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 87-85. .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب آه 8.mp3
6.66M
فصل هشتم/ورود امام حسين (ع) به سرزمين كربلا .
یک بار که حاج آخوند با یکی از همراهانش از ده به شهر می آمد، یکی از اشخاص شرور و باجگیر که خود را از سادات خمس بگیر می دانست و جسمی هم نیرومند بود راه رابست و با بی ادبی گفت: آخوند مال جدم را بده. هرچه حاج آخوند استدلال کرد که همه وجوهات را رد کرده ام و از مال شخصی چند قرانی همراه دارم که میدهم. سید نپذیرفت و ناگهان با مشت و لگد به حاج آخوند حمله ور شد. فردی که همراه حاج آخوند و سادات بود طاقتش تمام می‌شود و با غضب بسیار در پی سرکوب مهاجم در آمد. اما حاج آخوند دست او را گرفت و گفت: شما را به خدا او را نزنید سید است، محتاج است، بگذارید حالا که پولی گیرش نیامده لااقل چند تا مشت به من بزند دلش خنک شود، آرامش پیدا کند. فضیلت های فراموش شده ص51
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | لزوم اداره‌ی مهدکودک‌ها و پیش‌دبستانی‌ها توسّط آموزش و پرورش گزیده سخنرانی رهبر انقلاب در اجلاس سالیانه رؤسا و مدیران آموزش و پرورش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همسرت مثل اباعبدالله شهید شد. چقدر این صحبت‌های "همسر شهید موسی رجبی" دردناک بود
💠دستور العمل امام سجاد علیه‌السلام قدس سره از يگانه دوران خود شيخ احمد پسر زين الدين نقل كرده است كه گفت: ▫️در عالم خواب حضرت زين العابدين را ملاقات كردم و نزد او شكوه و ناله كردم كه و توشه اى براى آماده نكرده ام، براى توفيق نيافتم، و را نتوانستم بجا آورم. حضرت فرمود: ▫️عليك أن تكثر الصلاة على محمّد وآله، ونحن نعمل بذلك ونجعله لك عوض صلاتك على محمّد وآله إلى يوم الدين. ▫️آنچه بر شما است اين است كه زياد بر محمّد و آل محمّد بفرستيد، و ما در مقام پاداش، عوض صلواتى كه شما فرستاده ايد آن اعمال صالح را كه به انجامش پيدا نكرده ايد تا روز قيامت براى شما انجام مى دهيم. ---------- 📚دار السلام: ۱۱۲/۲.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عدم روابط آزاد در جامعه باعث حریص شدن افراد در مسائل جنسی میشود! چرا با وجود روابط آزاد جنسی در کشورهای غربی باز هم آمار تجاوز روزبه روز بالاتر می‌ره؟ تجربه غرب از آزادی در معاشرت‌ها و عدم قیدوبند در روابط محرم و نامحرم چیه؟
🍃آقا سید ابوالحسن علی رضوی کشمیری گفت:"عموزاده‌ام آیت‌الله سید عبدالکریم کشمیری فرمود: یخچال نداشتم. به حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) رفتم و از آن حضرت یخچال خواستم. به منزل که برگشتم دیدم دربِ منزل، گاری ایستاده و یخچال آورده است. گفتم از کجا آورده‌ای؟ گفت: مأمور نیستم بگویم. 🍃آقا سید ابوالحسن علی رضوی کشمیری گفت: از ایشان ذکری برای رفع تنگدستی خواستم، فرمود: روزی 110 بار بگو: «اللّهُمَ اَغنِنِی بِحلالِکَ عَن حَرامِک و بِفَضِلکَ عَمَّن سِواک»." 📚 منبع: کتاب «روزنه‌هایی از عالم غیب»، نوشتۀ آیت‌الله سید محسن خرازی، صفحۀ ۱۱۰ این ذکرراایت الله بهجت وایت الله مرعشی نجفی هم توصیه کرده اند. شیخ بهایی بسیارزیاد مقروض بود. باخواندن این ذکر تمام قرضش برطرف شد. ذکری که علامه قاضی به عنوان کیمیا به شاگردش توصیه کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب آه 9.mp3
7.15M
فصل نهم/بستن آب بر امام حسين (ع) و همراهان ايشان .
؛ چند و چون مدح اهل بیت (ع) از نگاه رهبر معظم انقلاب چیز دیگری که بنده در بعضی از خوانندگان جلسات مداحی اطلاع پیدا کردم، استفاده‌ی از مدح‌ها و ست، که گاهی هم مضر است. فرض کنید راجع به حضرت اباالفضل (سلام‌اللَّه‌علیه) صحبت می شود؛ بنا کنند از چشم و ابروی آن بزرگوار تعریف کردن؛ مثلاً بشم! مگر چشم قشنگ در دنیا کم است؟ مگر ارزش اباالفضل به چشمهای قشنگش بوده؟! اصلاً شما مگر اباالفضل را دیده‌اید و می دانید چشمش چگونه بوده؟! اینها سطح معارف دینی ما را پایین می آورد. در اوج اعتلاست. معارف شیعی ما معارفی است که یک فیلسوفِ در غرب پرورش یافته‌ی با مفاهیم غربی و بزرگ شده‌ی آشنای با معارف فلسفىِ غرب مثل هانری کُربن را می آورد دو زانو جلوی می نشاند؛ او را خاضع می کند و می شود مروج شیعه و معارف آن در اروپا. می شود معارف شیعه را در همه‌ی سطوح عرضه کرد؛ از سطوح ذهن متوسط و عامی بگیرید تا سطوح بالاترین فیلسوف‌ها. ما با این معارف نباید کنیم. ارزش اباالفضل العباس به جهاد و و اخلاص و معرفت او به امام زمانش است؛ به صبر و استقامت اوست؛ به آب نخوردن اوست در عین تشنگی و بر لب آب، بدون این‌که شرعاً و عرفاً هیچ مانعی وجود داشته باشد. ارزش شهدای کربلا به این است که از حریم حق در سخت‌ترین شرایطی که ممکن است انسان تصورش را بکند، دفاع کردند. انسان حاضر است در یک جنگ بزرگ و مغلوبه برود و احیاناً در حرارت جنگ کُشته هم بشود - که البته مقام خیلی والایی است، همه هم حاضر نیستند، شهدا و مجاهدان فی‌سبیل‌اللَّه معدودند؛ در زمان ما هم بحمداللَّه شهدای برجسته‌یی داشته‌ایم - اما شهید شدنِ این‌طوری در آن میدان جنگ، با شهید شدن در صحنه‌ی کربلا، با آن غربت، با آن فشار، با آن تشنگی، با آن تهدید به اذیت و آزار کسان انسان، خیلی تفاوت دارد. انسان خیلی اوقات می گوید من حاضرم در این میدان جانم را بدهم؛ اما چه‌کار کنم، بچه‌ام دارد از گرسنگی یا از بی دارویی می میرد؛ این می شود یک برای انسان. انسان گاهی ملاحظه‌ی خودش را بیشتر از جانش می کند؛ ملاحظه‌ی بچه‌ی شیرخوارش را بیشتر از جانش می کند. انسان در این میدان برود، بچه‌ی شیرخوارش هم باشد، زنش هم باشد، مادرش هم باشد، ناموس‌اش هم باشد، همه‌ی اینها هم در معرض خطر قرار بگیرند و پایش نلرزد؛ ارزش اباالفضل، ارزش حبیب‌بن‌مظاهر، ارزش جُون در این هاست، نه در ش یا بازوی پیچیده‌اش. قد رشید که خیلی در دنیا هست؛ ورزشکارهای زیبایی اندام که خیلی هستند؛ اینها که در معیار معنوی ارزش نیست. گاهی روی این تعبیرها تکیه هم می شود! حالا یک وقت شاعری در یک قصیده‌ی سی، چهل بیتی اشاره‌یی هم به جمال حضرت اباالفضل می کند؛ آن یک حرفی است؛ ما نباید خیلی خشکی به خرج دهیم و سخت گیری کنیم؛ اما این‌که ما همه‌اش بیاییم روی و و این بزرگواران تکیه کنیم، این‌که مدح نشد؛ در مواردی ضرر هم دارد؛ در فضاهایی این کار خوب نیست. نباید بگذارید منبرِ ده دقیقه‌یی یا بیست دقیقه‌یی شما از معارف خالی بماند. (بیانات در دیدار جمعی از مداحان 05/05/1384) رسالت مداحان؛ مداحی معرفت محور یک شاخصه از .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وضعیّت اسف‌بار کودکان یمنی شماره‌گیری کد روی موبایل : ۱۲۱۲#*۷۲۴* شماره کارت : ۵۰۲۲۲۹۱۹۰۰۰۵۶۶۵۴ درگاه اینترنتی: http://enfaagh.iuuu.ir/fa/form_data/add/form_id=5 اتحادیه بین‌المللی امت‌واحده
لطفا با لمس لینک در نظر سنجی مشارکت فرمایید. 👇👇👇 EitaaBot.ir/poll/ubg?eitaafly
✖️جمله ای مهم از که از آن غافلیم!☝️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ملا حسین كاشفی و كتاب «روضة الشهداء» كتابی است معروف به نام از ملا حسین كاشفی. حاجی فرموده بود كه این داستان و داستان ، اول بار در كتاب این مرد آمده است. حقیقت این است كه من این كتاب را ندیده بودم. خیال می كردم در آن یكی دو تا از این حرفهاست. بعد كه این كتاب را- كه به فارسی هم هست و تقریباً در پانصد سال پیش تألیف شده است- [خواندم دیدم از این داستانها زیاد است. ] ملا حسین كاشفی مردی است كه واعظ هم هست، اتفاقاً این بی انصاف مرد باسوادی هم بوده است، كتابهایی هم دارد، صاحب انوار سهیلی [است ] كه خیلی عبارت پردازی كرده و می گویند كلیله و دمنه را خراب كرده است. به هر حال مرد باسوادی بوده است. تاریخش را كه انسان می خواند، معلوم نیست كه او شیعه بوده یا سنی، و مثل اینكه اساساً یك مرد صفتی هم بوده است، در میان شیعه ها خودش را یك شیعه ی صد در صد متصلّبی نشان می داده و در میان سنی ها خودش را حنفی نشان می داده است. اصلاً اهل بیهق و سبزوار است. سبزوار مركز تشیّع بوده است و مردم آن هم فوق العاده متعصب در تشیّع. اینجا كه در میان سبزواریها بود، یك شیعه ی صد در صد شیعه بود. بعد می رفت هرات. (می گویند شوهر خواهر عبد الرحمن جامی یا باجناق او بود. ) آنجا كه می رفت، به روش اهل تسنن بود. این مرد، واعظ هم بوده است. چون در سبزوار بود، ذكر مصیبت می كرد. كتابی نوشته است به فارسی. اولین كتابی كه در مرثیه به فارسی نوشته شده همین كتاب روضة الشهداء است كه در پانصد سال پیش نوشته شده است، چون وفات كاشفی در 910، اوایل قرن دهم، بوده است و این كتاب یا در اواخر قرن نهم هجری نوشته شده است یا در اوایل قرن دهم. قبل از این كتاب مردم به منابع اصلی مراجعه می كردند. شیخ مفید (رضوان اللّه علیه) ارشاد را نوشته است و چقدر متقن نوشته است. ما اگر به ارشاد شیخ مفید خودمان مراجعه كنیم، احتیاج به منبع دیگر نداریم. [در] تواریخ اهل تسنن، طبری نوشته است، ابن اثیر نوشته است، یعقوبی نوشته است، ابن عساكر نوشته است، خوارزمی نوشته است. من نمی دانم این بی انصاف چه كرده است! من وقتی این كتاب را خواندم، دیدم حتی اسمها جعلی است؛ یعنی در میان اصحاب امام حسین اسمهایی را می آورد كه اصلاً چنین آدمهایی وجود نداشته اند؛ در میان دشمن ها اسم هایی می برد كه همه جعلی است؛ داستانها را به شكل در آورده است. چون این كتاب اولین كتابی بود كه به زبان فارسی نوشته شد، [مرثیه خوانها] كه اغلب بی سواد بودند و به كتابهای عربی مراجعه نمی كردند، همین كتاب را می گرفتند و در مجالس از رو می خواندند. این است كه امروز مجلس عزاداری امام حسین را ما «روضه خوانی» می گوییم. در زمان امام حسین نمی گفتند، در زمان حضرت صادق هم روضه خوانی نمی گفتند، در زمان امام حسن عسكری هم روضه خوانی نمی گفتند، بعد در زمان سید مرتضی هم روضه خوانی نمی گفتند، در زمان خواجه نصیر الدین طوسی هم روضه خوانی نمی گفتند. از پانصد سال پیش به این طرف اسم این كار شده «روضه خوانی» . روضه خوانی یعنی خواندن كتاب روضة الشّهداء، همان كتاب دروغ. از وقتی كه این كتاب در دست و بالها افتاد، دیگر كسی تاریخ واقعی امام حسین را مطالعه نكرد و شد افسانه سازیِ روضة الشهداء خواندن. ما شدیم روضه خوان، یعنی روضة الشهداء خوان، یعنی افسانه ها را نقل كردن و به تاریخ امام حسین توجه نكردن. ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 88-87. .
لطفا در نظر_سنجی مشارکت فرمایید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ملا آقای دربندی و «اسرار الشهادة» گفت: «وَ زادَتِ التَّنْبورُ نَغْمَةً اُخْری » ؛ بعد در شصت هفتاد سال پیش، مرحوم پیدا شد. تمام حرفهای را به اضافه ی یك چیزهای دیگر، همه را یكجا جمع كرد كه دیگر وا ویلاست! واقعاً به اسلام باید گریست. حاجی نوری نوشته اند: ما در درس مرحوم حاج بودیم- كه مرد بسیار بزرگواری و استاد حاجی نوری بوده است- و از محضر ایشان استفاده می كردیم، یك سید روضه خوانی اهل حِلّه آمد و یك كتاب مقتلی به ایشان نشان داد كه ایشان ببینند معتبر هست یا معتبر نیست. این كتاب نه اول داشت و نه آخر، فقط یك جایش نوشته بود كه تألیف فلان ملاّی جبل عاملی از شاگردان صاحب معالم است. مرحوم آقا شیخ عبد الحسین این كتاب را گرفت كه مطالعه كند. اولاً در احوال آن عالم نگاه كرد، دید چنین كتابی به نام او ننوشته اند. ثانیاً خود كتاب را مطالعه كرد، دید است. به آن سیّد گفت این كتاب همه اش دروغ است، مبادا این كتاب را بیرون بیاوری، یا از این كتاب چیزی نقل كنی كه جایز نیست و اساساً این كتاب از آن عالم نیست، مطالبش هم همه دروغ است. حاجی می نویسد همین كتاب به دست صاحب اسرار الشهادة افتاد، از اول تا آخرش را نقل كرد. اینها گریه دارد، خدا می داند گریه دارد. این حكایت را هم برایتان نقل كنم، كه تأثرآور است. باز ایشان نقل می كنند، نوشته اند یك مردی رفت خدمت مرحوم صاحب مقامع [آقا محمد علی، پسر مرحوم وحید بهبهانی] و گفت من دیشب خواب وحشتناكی دیدم. گفت چه خواب دیدی؟ گفت: خواب دیدم كه با این دندانهای خودم گوشتهای بدن امام حسین علیه السلام را دارم می كَنم. این مرد عالم لرزید، سرش را پایین انداخت، یك مدتی فكر كرد، گفت: شاید تو مرثیه خوان هستی؟ گفت: بله آقا. گفت: دیگر بعد از این یا اساساً را ترك كن یا از كتابهای معتبر نقل كن. تو با این دروغ هایت داری را با این دندان های خودت می كَنی. این لطف خدا بوده كه لااقل در این رؤیا به تو نشان بدهد. اگر كسی تاریخ عاشورا را بخواند، می بیند از زنده ترین و مستندترین و پرمنبع ترین تاریخ هاست. ما احتیاجی [به این دروغها] نداریم. حالا گذشته از این كه اصلاً دروغ جعل كردن كار غلطی است، احتیاجی نیست، آن قدر راست هست كه همانها را اگر بگوییم كافی است. مرحوم آخوند خراسانی می گفته است اینهایی كه دنبال روضه ی نوِ نشنیده هستند بروند روضه های راست را پیدا كنند كه آنها را احدی نشنیده است؛ و این طور است. باز عرض كردم، خطبه هایی كه امام حسین در مكه و در حجاز به طور كلی، در بین راه و در كربلا خوانده است، خطابه هایی كه اصحابش خوانده اند، سؤال و جوابهایی كه با حضرت شده است، نامه هایی كه میان ایشان و دیگران مبادله شده است، نامه هایی كه میان خود دشمنان مبادله شده است، علاوه بر نقل كسانی كه حاضر وقعه ی عاشورا بوده اند، چه از دشمنان و چه از دوستان، [همه ی اینها جزئیات این حادثه را روشن كرده است. ] سه چهار نفر از دوستان امام حسین بودند كه جان به سلامت بیرون بردند. از جمله غلامی است به نام عَقبة بن سمعان (یا عُقبة بن سمعان) و این مرد از مكه همراه امام بود و وقایع نگار قضیه ی كربلا بوده است از لشكریان ابا عبد الله. در روز عاشورا هم گرفتار شد ولی چون گفت غلام هستم، آزادش كردند. این مرد وقایع را نوشته است. مرد دیگری است به نام كه وقایع نگار لشكر عمر سعد بوده است، او هم نوشته است. همچنین دیگران كه حاضر وقعه بوده اند، نوشته اند. یكی از حاضرین وقعه شخص امام زین العابدین علیه السلام است. ایشان خودشان از حاضرین وقعه بودند. تمام جزئیات را از اول تا آخر [شاهد] بوده اند و همه ی قضایا را نقل كرده اند. نقطه ی ابهامی در تاریخ امام حسین وجود ندارد. پس بیاییم كنیم، واقعاً باید توبه كنیم. بیاییم از این جنایت و خیانتی كه نسبت به ابا عبد الله الحسین علیه السلام و اصحاب بزرگوارش و یارانش و خاندانش مرتكب می شویم و همه ی افتخارات اینها را از میان می بریم، توبه كنیم و پس از این، طور دیگری باشیم كه از این مكتب تربیتی استفاده كنیم. ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 91-88. .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا