eitaa logo
منتظران ظهور "تولید دارو تختی"
773 دنبال‌کننده
21.9هزار عکس
4.6هزار ویدیو
34 فایل
#منتظران_ظهور_تولید_دارو_تختی https://eitaa.com/shhdMoezGholami_Jahadi مدیریت کانال @Tasbih1361
مشاهده در ایتا
دانلود
یک صحنه از دروازه ساعات... یاحسین شهید😭😭 @shahed_zolfaghari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این هم رزق روضه امروزمان... برشی از سریال دروازه ساعات با بازی مرحوم علی سلیمانی در نقش طالب که در ظاهر فردی دیوانه است ... - سنگ اگر به پیشانی بخورد درد دارد؟ - سر اگر بر روی تن باشد درد دارد - به روی نی باشد چه ؟ -میخواهم بروم سرم را جلوی سرش بگیرم ، من که به کتک خوردن عادت دارم ولی او که تا به حال سنگ به پیشانی اش نخورده ... 😭 🖤وااااااااااااای حسین.🖤 ان شاءالله به برکت صلوات و فاتحه روحش شاد و همنشین حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام باشد @shahed_zolfaghari https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
🌹یاد و خاطره شهدای روز ۱۷ شهریور گرامی باد. @shahed_zolfaghari https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داش مرتضي به كشورت خوش امدي🟥خبر فوری پیکر مطهر شهید مدافع حرم مرتضی کریمی از طریق آزمایش دی ان ای شناسایی شد‌. شهید کریمی سال ۹۴ در منطقه خانطومان به فیض عظیم شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در منطقه ماند. 🔸 https://t.me/shahed_zolfaghari
📌 *حضور مخزن الاسرار در کنار شهید سلیمانی تا لحظه آخر* 🔹 یادداشتی از فرزندان *شهید حاج قاسم سلیمانی*: "نمی‌توانم از *حسین پورجعفری* نام نبرم" از برادر نزدیک‌تر از پدر دلسوزتر ... ‌‌ ◇ *شهیدحسین آقای پورجعفری* کسی که بابا هر وقت می‌خواست وصفش را برای ما بکند یک جمله میگفت: مثل پروانه دور من می‌گردد ... ‌‌ ◇ مگر می‌شود تو را از یاد ببریم وقتی ما نبودیم کنارِ بابا شما بقول خود بابا همانطور که پدر دور فرزندش می‌گردد *حسین پورجعفری* دور من می‌گردد ... ‌‌ ◇ شبها تا زمانیکه مطمئن نمیشدی بابا خوابیده نمیخوابیدی وصبحها قبل از بابا بیدار میشدی و دم دراتاق مینشستی. ◇ همیشه جیب‌هایت پر بوداز کشمش و توت‌خشک قدم به قدم از ترس گرسنه‌ ماندن فرمانده‌ات، دست در جیب میکردی و در دهانش میگذاشتی ‌‌ ◇ چگونه می‌توان از تو یاد نکرد وقتی باتمام اینکه می‌دانستی همسرت در اوج احتیاجش به تو هست، بابا ما را واسطه کند درسفر آخر که برگشتی نداشت بگوید حسین را منصرف کنید با من نیاید ◇ باگفتن این جمله‌ٔ مابه تو رنگ رخسارت دیدن داشت ما را حلال کن که عشقت را نفهمیدیم فقط جوابت را شنیدیم که گفتی: یعنی من حاجی را وسط بیابان تنها بگذارم!؟
دختر شهید مدافع حرم مرتضی کریمی در مراسم وداع با پیکر پدرش 😭😭😭😭 @shahed_zolfaghari
بعد مدت‌ها بالاخره دختر پدرشو در آغوش گرفت 😔 مراسم وداع با پیکر شهید مدافع حرم مرتضی کریمی که به تازگی به ایران امده است. @shahed_zolfaghari
⭕ آیا میدانستید آمریکا در گذشته اجازه برگزاری کلاس مختلط را نمیداد و کلاس‌ها تفکیک شده بودند؟! البته تفکیک *نژادی* نه جنسیتی! 🔻حالا دانشگاه های افغانستان رو طالبان اومده پرده کشیده و تفکیک جنسیتی کرده ، آمریکایی ها با این همه ادعای تمدن هنوز دست از نژاد پرستیشون بر نداشتند چه انتظاری از طالبان دارید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜داستانک📜 روزی حاکمی در قصر نشسته بود که از بیرون قصر صدای سیب فروشی را شنید که فریاد میزد: “سیب بخرید! سیب !!” حاکم بیرون را نگاه کرد و دید که مرد دهاتی، حاصل باغش را بار الاغی نموده و روانه‌ بازار شده است. حاکم هوس سیب کرد و به وزیر دربارش گفت: ۵ سکه طلا از خزانه بردار و برایم سیب بیار! - وزیر ۵ سکه را از خزانه برداشت و به دستیارش گفت: -این ۴ سکه طلا را بگیر و سیب بیار! دستیار وزیر فرمانده قصر صدا زد و گفت: -این ۳ سکه طلا را بگیر و سیب بیار! فرمانده قصر افسر دروازه قصر را صدا زد و گفت: -این ۲ سکه طلا را بگیر و سیب بیار! افسر عسگر را صدا کرد و گفت: این ۱ سکه طلا را بگیر و سیب بیار! عسکر دنبال مرد دست فروش رفته و از یقه اش گرفته گفت: های مرد دهاتی! چرا اینقدر سر صدا میکنی؟ خبر نداری که اینجا قصر جناب حاکم است و با صدای دلخراشت خواب جناب عالی را آشفته کرده ای.اکنون به من دستور داده تا تو را زندانی کنم. مرد باغدار به پاهای عسکر قصر افتاد و گفت: اشتباه کردم قربان! این بار الاغ حاصل‌ یک سال زحمت من است، این را بگیرید، ولی از خیر زندانی کردن من بگذرید! عسکر نصف بار سیب را برای خودش گرفت و نصف ديگر را برای افسر برده و گفت: -این هم این سیب ها با ۱ سکه طلا. افسر نیمی از آن سیب‌ها را به فرمانده قصر داده، گفت: این سیب ها به قیمت ۲ سکه طلا! فرمانده نیمی از سیب‌ها را برای خود برداشت و نیمی به دستیار وزیر داد و گفت: -این سیب ها به قیمت ۳ سکه طلا! دستیار وزیر، نیمی از سیب ها را برداشت و نزد وزیر رفته و گفت: -این سیب ها به قیمت ۴ سکه طلا! وزیر نیمی از سیب ها را برای خود برداشت و بدین ترتیب تنها پنج عدد سیب ماند و نزد حاکم رفت و گفت: - این هم ۵ عداد سیب به ارزش ۵ سکه طلا! حاکم پیش خود فکر کرده و پنداشت که مردم واقعاً در قلمرو تحت حاکمیت او پولدار و مرفه هستند که کشاورزش پنج عدد سیب را به پنج سکه طلا می فروشد هر سیب یک سکه طلا و مردم هم یک عدد سیب را به یک سکه طلا میخرتد! یعنی ثروتمندند پس بهتر است ماليات را افزايش دهم و خزانه قصر را پرتر سازم. در نتيجه مردم فقیرتر شدند و شریکان حلقه فساد قصر سرمایه دارتر . 🙄🙄🙄🙄🙄🙄🙄🙄🙄 @shahed_zolfaghari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠 کیمیای محبت علی علیه السلام... 🖌 حضرت سلمان (علیه السلام) نقل می کند: يك روز خدمت حضرت رسول اللّه (صلی الله علیه واله) مشرف شدم، ديدم حضرت در حال سجده هستند و كلماتي را مي‌فرمايند. خوب كه گوش دادم شنيدم مي‌فرمايد: «اِلهي بِحَقِّ عليِّ خَفّف عَليَّ اَوزاري» خدايا بحق علي (علیه السلام) قسمت مي‌دهم گناهاني را كه بر دوش من گذاشته اند سبك گردان. ☑️ سلمان(ع) مي‌گويد: من تعجب كردم. صبر كردم تا حضرت سر از سجده برداشت بعد عرض كردم يا رسول اللّه شما خدا را بحق علي (ع) قسم مي‌دهيد؟ حضرت فرمود: اي سلمان اگر مي‌خواهي مقام علي (ع) برايت ظاهر و واضح گردد برو به بقيع و صدا بزن بندار! ✔️وقتي او را ديدي مقام علي (ع) را از او بپرس. سلمان مي‌گويد: وارد بقيع شدم و صدا زدم بندار، ناگهان شخص عظيم الجثه اي را در كنارم مشاهده كردم از احوالاتش جويا شدم؟! گفت: من يكي از يهودي هاي مدينه بودم. لكن در دل محبت علي (ع) را داشتم. بطوريكه هرروز صبح مي‌آمدم كنار راه مي‌ايستادم تا آقا علي(ع) از منزل بيرون آيد و جمال نوراني او را زيارت كنم. يكروز صبح كه از منزل بيرون آمدم و بسر راه حضرتش ايستادم خبري نشد پرس جوئي كردم گفتند آقا علي (ع) به مسجد تشريف برده اند من از ترس مسلمانها جرأت نمي كردم وارد مسجد شوم. و تا جمال آقا را زيارت نمي كردم ممكن نبود دنبال كار روم. لذا آمدم محاذي در مسجد ايستادم باميد آنكه شايد چشمم بجمال نورانيش بيفتد. بمجرد آنكه محاذي در آمدم ديدم آقا علي (ع) در ميان مسجد است از جاي خود حركت كرد و نگاهي بطرف من فرمود مثل اينكه ميدانست من منتظر ديدن اويم. من هم جمال دل آراي او را زيارت كردم و پي كارم رفتم تا اينكه اجلم رسيد و در حال كفر از دنيا رفتم و مرا به آتش مبتلا نمودند و لكن قريب به يك ميل آتش از من دور است و بمن صدمه اي وارد نمي كند بخاطر اينكه در دلم محبت علي (علیه السلام) است. 💚 پيغمبر اكرم (ص) فرمود: «حبّ عليٌ ايمان و بغضه كفرٌ و نفاق» محبت علي (ع) ايمان و بغض و دشمني با او كفر و نفاق است. و نيز فرمود: «لو اجتمع الناس علي حبه ما خلق اللّه النار» اگر همه مردم محبت علي (علیه السلام) را داشتند خداوند آتش جهنم را خلق نمي كرد. هر كه اندر دل بدارد مهر پاك مرتضي(ع) جاي او باشد بهشت جاودان روز جزا كيميائيست عجب مهر علي (ع) نور خدا مس ايجاد به گيتي شده ز اين مهر طلا آنكه را مهر علي (ع) نيست بدل مؤمن نيست چونكه ايمان خداوند بود مهر ولا 📘کرامات العلویه : معجزات حضرت امیرالمومنین علی ( علیه السلام ) بعد از شهادت - نگاه به چهره علي - صفحه۶. 💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠 @shahed_zolfaghari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅تخم شربتی را دریابید⇩ ✍تخم شربتی سرفه را رفع می‌کند و روده را تنظیم می‌کند. بزرگسالان را لاغر و کودکان را چاق می‌کند! ویتامین C تخم شربتی 7برابر ویتامین C پرتقال است و ضدسرطان وسرماخوردگی است! آهن تخم شربتی 2تا 3 برابر آهن اسفناج است که کم‌خونی ناشی از فقر آهن را از بین می‌برد! امگا 3 تخم شربتی 7برابر امگا 3 ماهی است که هوش کودک را زیاد میکند! تخم شربتی 5 برابر لوبیا پروتئین دارد که بنیه بدنی کودک را تقویت می‌‌کند! ‏کلسیم تخم شربتی 5 برابر کلسیم شیرست که به رشد قد کودک کمک می‌کند! پتاسیم تخم شربتی 2 برابر پتاسیم موز است که به استخوان و دندان کودک کمک می‌کند! تخم شربتی 8 برابر بروکلی منیزیم دارد که ریه های کودکان را از آلودگی هوا پاک می‌کند و استخوان سازست! تخم شربتی 3 برابر بذر کتان سلنیوم دارد که قدرت باروری مادران را زیاد و از بیماری‌های قلبی و عروقی در کودکان پیشگیری می‌کند! @shahed_zolfaghari
پنجشنبه است و ياد درگذشتگان 🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🙏 التماس دعا 🙏 ‍✨💫هــــو الـــباقی✨💫 ▪️پنج‌شنبه و یادی از اموات، پدران و مادران آسمانی🖤🙏 https://t.me/shahed_zolfaghari https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
تشکر وقدردان از خیر محترم {خیابان تختی، کوچه شهیدهنربخش } ⚖26کیلوگرم توزیع دربین خانواده های آبرومند تحت پوش گردید . 1400/6/18 قبول حق🙏 @shahed_zolfaghari
منتظران ظهور "تولید دارو تختی"
🔴حادثه وحشتناکی بر طلبه ناهی از منکر و همسرش توسط یک خانواده رذل ایجاد شد 🔹🔸 محمدحسین عابدی طلبه مضروب: ♦️جمعه ۱۴۰۰.۵.۱ همراه همسرم در کرج، ساعت ۱۸:۴۵ برای خرید به فروشگاه جامبو واقع در چهار راه مجد فاز چهار مهر شهر کرج رفته بودیم، وارد فروشگاه که شدم مادر و دختری را مشاهده کردم که آن دختر، کشف حجاب کرده بود و به همین دلیل بنده به ایشان گفتم که خانم محترم لطفا حجابتان را رعایت کنید. از همان لحظه ابتدایی که این حرف را به او زدم، مادر و دختر شروع به هوچی گری و فحاشی کردند و دختر به من گفت حرامزاده تو کی هستی که به من می گویی حجابت را رعایت کن و مادر آن خانم به من سیلی زد. ♦️در همین لحظه مدیر فروشگاه جامبو من را از فروشگاه بیرون انداخت. هنگامی که بنده خواستم دوباره وارد فروشگاه شوم، من را تهدید به ضرب و شتم کرد و زمانی که از علت بیرون انداختن خودم سؤال پرسیدم، گفت شما نظم فروشگاه را به هم زدی. هیچ برخوردی با آن دو خانم نشد و آنها راحت به خرید خودشان ادامه دادند و من بیرون فروشگاه ایستادم و با پلیس تماس گرفتم و منتظر آمدن پلیس شدم. ♦️پس از گذشت دقایقی، آن دو خانم از فروشگاه خارج شدند و با دیدن من، مجدّدا شروع به فحاشی، تهدید و ضرب و شتم بنده کردند و به من تهمت زدند که شما به ما دست درازی کردی و من به آنها گفتم که از لحظه ورود من به فروشگاه تا خروج بنده، در دوربین ها ثبت شده است و اگر من دست درازی کرده ام، باید با من برخورد جدی بشود. ♦️سپس همسر بنده به من گفت ترسیده ام و اگر می شود برویم، اما من با رفتن مخالفت کردم، ولی همسرم اصرار کرد و هنگامی که دیدم همسرمدلهره دارد و ترسیده است، رفتن را قبول کردم و با همسرم به سمت ماشین رفتیم. آن دو خانم هنگامی که دیدند ما به سمت ماشین می رویم، دخترخانم به سمت من دوید و من را گرفت و گفت باید بمانی تا پلیس بیاید و من درب ماشین را باز کردم تا سوار شوم و دست من لای درب ماشین بود و او با بستن درب ماشین، از سوار شدنم جلوگیری کرد و چهار انگشت من لای درب ماشین ماند. ♦️مادر آن دخترخانم هم همسر بنده را گرفته بود و می گفت که باید بمانی و مانع از سوار شدن همسرم به ماشین شدند. ما هنگامی که اوضاع را اینگونه دیدیم، قبول کردیم که بمانیم. ♦️در همین فاصله که منتظر آمدن پلیس بودیم که تقریبا ۱۵ دقیقه از تماس اول بنده با پلیس می گذشت و در این میان هم دو دفعه مجددا با پلیس تماس گرفته بودم و خبری نمی شد، ناگهان مردی با قد تقریبا دو متر و هیکلی با یک باتوم انگلیسی به دست، عربده کشان به سمت ما آمد و فریاد می زد که چه کسی به ناموس من حرف زده است و شروع کرد به ضرباتی سنگین بر سر من و این در حالی بود که همان لحظه، همسرم قصد دفاع از من را داشت. با همان ضربه اول سر من شکسته شد و دستم را بالا آورده بودم و فریاد می زدم که بگذار زن من برود، بگذار زن من برود و آن مرد هیچ توجهی نمی کرد و ضربات متعددی را با باتوم بر سر من می کوبید. ♦️او همزمان که بنده و همسرم را مورد ضرب و شتم شدیدی قرار می داد، با ضربات باتومش، به ماشین هم می زد و شیشه های ماشین را خرد می کرد. ♦️من از مردم کمک می خواستم و گفتم یک نفر بیاید و همسر من را ببرد، اما هیچ توجهی نمی کرد و یک نفر هم گفت که خودت هر غلطی کردی بکن، به ما هیچ ربطی ندارد. ♦️زمانی که ضارب همچنان لگدها و مشت و ضربات متعدد باتوم خودش به من و همسرم را ادامه می داد، طاقت همسر بنده به سر آمد و در حالی که دستانش را بالا آورده بود، گفت آقا تو را به حضرت زهرا، نزن، ولی آن آقا هیچ توجهی نمی کرد و ناگهان ضربه ای خشن به بینی و بازوی خانم من زد که موجب شکستگی آن شد. در آن لحظه که من هم سر و صورتم به خاطر پارگی سر، پر از خون شده بود، آن مرد و دو خانم فرار کردند و رفتند. ♦️همسرم که پشتش به من بود، هنگامی که به سمت من برگشت، با دیدن سر و صورت خونی من شوکه شد و حالش به شدت بدتر شد. بعد از اینکه آنها فرار کردند و جمعیت متفرق شد، کلانتری به محل وقوع حادثه رسید و این در حالی بود که فاصله کلانتری محل با محل حادثه از لحاظ مصافتی کمتر از ۲ کیلومتر بوده و از لحاظ زمانی با ماشین، زیر ۵ دقیقه است. ♦️شکستگی بینی فاطمه حسینی همسر بنده، پس از مراجعه به پزشکان متعدد و درمان های نافرجام مختلف،همچنان باقی مانده و این موضوع او را به شدت رنج می داد که در نهایت پزشکان دستور عمل جراحی دادند. ♦️با مراجعه به بیمارستان،به تجویز پزشک متخصص، سر بنده(محمد حسین عابدی) بخیه زده شد.این در حالی است که همچنان پس از گذشت چند هفته، اثراتی همچون سرگیجه،حالت تهوع و عدم تعادل در بنده باقی مانده است که به گفته پزشکان از آثار این ضربات است! ✍️باید با مجرمان رذلی که این جنایت را انجام دادند به شدت برخورد شودلذا سکوت وعدم پیگیری حوزه نسبت به این مساله، خیانت بزرگ به اسلام و انقلاب وگناهی بزرگ خواهدبود. روند پرونده قضایی: