رفــیــقـــشــہــیــدم«آرمـانعلـےوردے»🇵🇸
💊کپسول اربعین ۳ امام حسین منو نطلبید... اگر امام رضا بطلبه آقا منو دوست نداره نمی طلبه😐 و اما پاسخ
السلام علیک یا اباعبدالله 💔😭
دست ما جامونده ها رو هم بگیر
امام حسین(ع) اگه بخواد...
با دوستانش کاروانی داشتن که پیاده روی اربعین میرفتن. اولین باری که رفتن کربلا شونزده سالشون بود و دومین بار هم تقریبا هجده سالش بود. یکبار هم سال تحویل اونجا بودن نیمه شعبان هم میگفتن خیلی ثواب داره.
حتی وقتی مرزهای زمینی بسته شده بود ایشون گفتن: میخوایم بریم کربلا.
من گفتم: بسته است و فعلا کروناست.
گفت: نه ما میریم فرودگاه، میشینیم اونجا، هر موقع باز شد و قسمت ما شد میریم. امام حسین واقعا خواست.
تقریبا یک روزم نشده، اونجا بودن و بعد هم نیمه شعبان رو اونجا بودن.
گفت: دیدی مامان گفتم امام حسین(ع) اگه بخواد واقعا میطلبه، کی فکرشو میکرد؟ من فکر می کردم باید دو سه روز اونجا باشیم تا کنسلی بخوره.
گفت: مامان ان شاءالله سری بعد با هم میریم.
#شهید_آرمان_علیوردی🤍🕊
#برادرشهیدم
10.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📩 آخرین سفری که با هم رفتیم، سفر قم و جمکران بود. داخل اتوبوس هم موقع رفت و هم موقع برگشت کنار هم نشسته بودیم. روضهای از حضرت رقیه(سلام الله علیها) رو کلیپ کرده بودند که دختر بچهها این شعر: حالا اومدی حالا که دیگه رقیه افتاده از پا اومدی رو میخوندند... آرمان از این کلیپ خیلی خوشش اومده بود و میگفت: خیلی گریه کردم، خیلی قشنگ بود...
آرمان عاشق حضرت رقیه(س) بود.❤️
#شهید_آرمان_علی_وردی🤍🕊
#برادرشهیدم
یکحسیـنگفتموغـمهـاهمهازیادمرفت ؛
همهدلخـوشیمازِجھاناستحسیـن♥️!
باهمبریمکربلا:)🙂💔
بیابیخیالجاماندگیهایمان !
بیخیالبیلیاقتیمان ...
چشمهایمانراببندیم💔
باهمهمسفربشویم ...
همسفرڪربُبلا (:🙂
تصورکن...💔
چندساعتیزیرآفتابداغراهرفتی...
پاهاتتاولزده
لنگمیزنۍ!
هۍازخستگۍمیخورۍزمین
وتواننداریبلندشی (:💔
یکیومیبینۍپشتڪولہاشزده
مندڪترمڪمکۍبوددرخدمتم !✋🏻
یہعراقۍمیبینۍ
ازلباساشمعلومہفقیرهها...
ولۍباگریہدعوتتمیڪنہبرۍخونش(:"💔
آخچهحالوهوایی:)!"🙂💔
کولہبہدوشت
هنذفرۍتوگوشت💔
ازایننونلوزۍهاۍعراقۍتویہدستت
توشسہتافلافلگذاشتن!
شروعمیڪنیباعشقخوردن🥹💔"
یہبچہسہچہارسالہتوگرماۍسوزان!
یہسینۍپرازخوراکےدستشہ
دارهپذیراییمیکنه(:"🌱
دارهاززائراپذیراییمیڪنه...🙂
خودمونیمهاا🙂
خوشبهحالاونبچه :)💔
میدونۍرفیق...
وسواستوراهاربعینجایۍندارهبرات !💔😌
ازیہجایۍبہبعد ...
دیگہواقعاڪششندارۍراهبرۍ💔
ازیہجایۍبہبعد🌱
دیگہخودتراهنمیرۍ(:
انگاریڪۍدستتوگرفتہ
دارهڪمڪتمیکنہ💔
اونیکےاربآبهها:)...!😭
رایحہیخاڪڪربلابعدِبارون ...
دوداسفندوآتیش ...
بخارچاۍعراقۍهاتوهوا☕️💔
مسیرۍڪہخیسازآببارونه
ولباساتوڪثیفمیڪنہ !
صداۍهلابیڪمیازوارالحسین
علیہسلامتوگوشت💔
صداۍمداحۍعربۍبازۍمیڪنہبادلت💔
ایناهمہیعنے↓
ستونهاۍمختلف ؛
آدماۍمختلف ؛
ڪرامتاۍمختلف !
ازچیہڪربلابراتبگمرفیق؟!
اینطورجاها
آدمبایدهۍنفسعمیقبڪشه ...
هینفسعمیقبڪشہ(:🖤
هرچۍبہڪربلانزدیڪترمیشی ...
موججمعیتبیشترمیشہ !
فهمیدینکجاسدیگهنه؟!😭💔
یہومیپیچۍتویہڪوچہو
نگاهاول💔
توییویہعمردلتنگی💔
یہعمرخاطرهوگریه(:💔
عموداۍاخر
عمودهزار ...
یڪۍیڪۍعمودارومیشمارۍ
تاتمومبشہ ...
چشمانتظاریت !(:💔
عمودهزارچہارصدووپنج ...
عمودهزاروچہارصدوشش ...
قلبتمیریزه💔
میرۍسجده😭✋🏻
اشڪمیریزۍ
ضجہمیزنی
رسیدمڪربلاتآقا
اقآبالاخرهرسیدم💔
بهارزومرسیدمارباب(:"💔
میدونیرفیق ...
اینجاهاریختوقیافتیہڪمداغونہ !
شایداربابمیخوادمثلڪارواناُسَرا
باهمینحالوروزبریپیشش💔
میرۍتوبینالحرمین
وسطجمعیت
جمعیتبہهرسمتڪہمیخوانمیبرنت💔
هرڪۍیہچیزۍمیگہ !
بہزبونایرانی ...
عربی ...
انگلیسی ...
بعضیاولۍ ...
فقطاشڪمیریزننگاهشونبہگنبده💔
رفقا دلم شکسته بود گفتم باهم یه سر بریم کربلا((((:
#دلتنگ
#امام_حسین
اللهم عجل لولیک الفرج به حق زینب کبری (س)🤲❤️🩹
یہبندھخدایۍمداممیگفت:
اللّٰھمارزقنۍٰتوفیقالشھادت
عزیزمن!
نمیگمنگو!
ولۍخودمونیم،توڪہاینومیگۍ،
زندگیتدقیقاًچہمدلۍدارهصرفمیشہ!؟
ڪجاهادارۍخودتروصرفمیڪنۍ؟
اگہتونستۍ
یہجوابشیڪِخداپسندانہ
بہایندوتاسوالبدۍ
اونوقتبرودعاڪنشھیدبشۍ: )))
برادرمنخواهرمن
سخنحاجقاسموحڪڪنتوذهنت!
«شرطشھیدشدنشهیدبودناست»
ازهمینالانشرو؏ڪن🚶🏾♂!
<الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــــالْفَــرَج>
#تلنگر
#خاطره
یهروز با چند نفر از رفقا و آرمان داشتیم در خیابان راه میرفتیم، که دیدیم یک آقایی دارد به مقدسات اهل سنت توهین میکند...
آرمان سریعا جلویش را گرفت و گفت:« حضرت آقا فرمودن که توهین به مقدسات اهل سنت کار درستی نیست.»
آن زمان با خودم گفتم که با اینکه آنجا کسی از اهل سنت نیست و احتمال دعوا هم وجود دارد، عجب شجاعتی دارد که از حرف حق دفاع میکند؛
اما الان میبینم که حاضری جان بدهی، اما از عشقت به ولایت لحظه ای کوتاه نیایی....
#شهید_آرمان_علی_وردی🤍🕊