#خاطره✨
|باشهادتازدنیابریم|
آرمان میگفت :《 مامان مردن حق است .
مردن را که همه میمیرند ؛
این شهادت است که نصیبِ هر کسی نمیشود .
چه خوب است که با شهادت از دنیا برویم و رو سفید باشیم
|به روایت از مادربزرگوارشهید🤍🕊
#شهیدآرمانعلیوردے🌱
#خاطره
|صفاتبارزِآرمان...|
یکی از صفات بارزی که آرمان داشت این بود که هرگز این اجازه را به خودش نمیداد که به فردی توهین بکند.
این موضوع در حدی بود که اگر جلوی آرمان حرف زشتی زده میشد صورتش به شدت سرخ میشد و خجالت میکشید.
شاید اگر اغتشاشگران از این موضوع با خبر بودند دیگر از آرمان درخواست اهانت به حضرتِآقا را نمیکردند ؛ چون که حتی به آنها نیز توهین نمیکرد.
_بهروایتازرفیقِشهید
#شهیدآرمانعلیوردے🌱
#آرمانِعزیز🕊
🤍🕊@shhid_aliverdi
#خاطره✨
|شبهایجمعه|
آرمان تقریبا هر شب جمعه برای مراسم دعای کمیل به مسجد امینالدوله میرفت.
یک بار به او گفتم :
آرمان، این هفته هم برای دعای کمیل رفتی؟
چطوری وقت میکنی اون وقت شب
از منزلتون برسی اونجا؟
اون وقت شب توی اون محله نمیترسی؟
گفت: نه، ترس نداره، من با ماشین میرم؛
اونجا هم نگهبان داره. تو هم این هفته بیا.
گفتم: تو گواهینامه داری،
ولی من باید یه مقداری از مسیر رو پیاده بیام.
اون وقت شب یکم میترسم.
گفت: عیبی نداره. آدرس منزلتون رو بده؛
خودم میام دنبالت.
خدا میداند ؛ شاید شهادتت را در همان
شبهای دعای کمیل از ارباب گرفتی...
_بهروایتازرفیقِشهید
#شـہیدآرمانِعلیوردے🤍🕊
🤍🕊@shhid_aliverdi
فقط دم زدن از شهدا افتخار نیست
باید زندگیمان ، حرفمان ، نگاهمان ، لقمههایمان ، رفاقتمان بوی شهدا را بدهد . .
#شهیدآرمانعلیوردی
#تلنگرانه
-هر شھیدی را که دوستش داری...
کوچه دلت را به نامش کن
یقین بدان در کوچه پس کوچه های
پر پیچ و خم دنیا تنھایت نمـےگذارد
#شـہیدآرمانِعلیوردے⚘️
#خاطره
|صفاتبارزِآرمان...|
یکی از صفات بارزی که آرمان داشت این بود که هرگز این اجازه را به خودش نمیداد که به فردی توهین بکند.
این موضوع در حدی بود که اگر جلوی آرمان حرف زشتی زده میشد صورتش به شدت سرخ میشد و خجالت میکشید.
شاید اگر اغتشاشگران از این موضوع با خبر بودند دیگر از آرمان درخواست اهانت به حضرتِآقا را نمیکردند ؛ چون که حتی به آنها نیز توهین نمیکرد.
_بهروایتازرفیقِشهید
#شهیدآرمانعلیوردے🌱
#آرمانِعزیز🕊
از غیبت کردن و دروغ گفتن متنفر بود ..
#شهیدآرمانعلیوردی🤍🕊
🌿 #خاطره
آرمان هم مهربان بود،
هم درسخوان و هم قانونمدار.
از آنجایی که اهل کار جهادی و فرهنگی بود، گاهی درس خواندنش به تعویق می افتاد؛ اما ما می دیدیم که وقتی همه میرن بخوابند، آرمان گوشه حجره مینشست، برای این که کسی اذیت نشود نور لپتاپش را خیلی کم میکرد و تا پاسی از شب درس میخواند...
#شهیدآرمانعلیوردے🤍🕊
#خاطره✨
|عکسباشهدا|
از شبِ قبل به همه زنگ میزد ک
فردا قرار ساعت چند؟ و کجا؟
صبحِ زود حرکت میکردیم تا برای دیدنِ غرفه ها وقت داشته باشیم
تو مسیر آنقدر شوخی میکرد که گذرِ زمان رو حس نمیکردیم
یه بار جلوی یکی از غرفهها ایستاد ، روی مقوا تصویرِ ایستاده شهدا رو درست کرده بودند ، آرمان با تکتک اونها عکس گرفت ، به سبکِ معروفِ شهدایی ، دست به سینه مثلِ شهید همت و شهید صدرزاده
بعدشم با لحنِ خاصی که معلوم نبود شوخیه یا جدی ، آروزی شهادت کرد ؛
کی میدونست آرمان انقدر زود به آرزوش میرسه...
_بهروایتازرفیقِشهید🌷
#شهیدآرمانعلیوردی🤍🕊
#خاطره
|یکتکهازبهشت|
هروقتمیرفتیممشهد،بایدحتمامیرفت.
صحنگوهرشاد.
ساعتهاآنجامینشستودعامیکرد.
میگفت:اینکنجدیواریهتکهازبهشت...
-شهیدآرمانعلیوردی✨
#آرمانِعزیز🕊
#شهیدآرمانعلیوردے🤍
توآرمانعلیوردیباششهادتخودشمیاد
وبغلتمیکنه🥺❤️🩹
#آرمانعزیز🕊
#شهیدآرمانعلیوردے❤️🩹