7.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹حکایت جالبی در مورد ، نظر امام خمینی در مورد ریش شش تیغه مرحوم صادق طباطبایی...
در این کلیپ مرحوم اقای صادق طباطبایی ــ برادر خانم مرحوم سیداحمد خمینی و خواهرزاده امام موسی صدر ــ به تعریف خاطرهای از امام خمینی در مورد حکم تراشیدن ریش میپردازد...
@shia12t
🔻نظر برخی از اولیا الهی در مورد قضاوت کردن انسان ها از روی ظاهر👇🏻👇🏻👇🏻
@shia12t
🔹تراشیدن ریش و قضاوت کردن انسان ها...
کل احمد کربلایی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط می فرمودند:
« بعد از اولین ملاقات با جناب شیخ، قرار بر آن شد که به جلسه ایشان برویم. وقتی به خدمتشان رسیدیم، ایشان رو به قبله نشسته و مناجات می خواندند.
جناب شیخ عادت داشت که در ضمن دعا خواندن و مناجات، جملاتی بگوید که تنها اهلش آنرا دریافت می کردند.
من هم در همان جلسه، پشت سر ایشان نشستم و با وی هم نوا شدم.
در میان دعا، شخصی وارد مجلس شد که در ظاهر، هیچ شباهتی با دیگر شاگردان شیخ نداشت.
ریشهایش را تراشیده بود و با کلاه و لباس مخصوصی وارد مجلس شد. من هم در همان حال و هوای جوانی با خود گفتم که این شخص، با این سر و وضع، اینجا چه می خواهد؟
درست به محض آنکه این مطلب در ذهنم خطور کرد، شیخ مناجات را رها کرده و با صدای بلندی فرمودند: تو به ریشش چه کار داری؟
اگر ریشش را تراشیده، در ازای آن دو صفت خوب دیگر دارد، که ریش داری مثل تو، از آن بی بهره است.
پس مال اون به تو می چربد ... و دوباره مناجاتش را ادامه داد.»
@shia12t
🔹احترام کردن به یک فرد ریش تراشیده...
🔻شیخ عبدالکریم حامد ، از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط و اهمیت به صفات حسنه...
ایشان بر روی صفات انسانی که همان صفات الهی است خیلی کار می کرد و می فرمود:
« سعی کنید اگر می توانید در خودتان یک صفت خدایی هم که شده زنده کنید که همین عاقبت به خیری می آورد.»
گاهی ایشان یک فرد ریش تراشیده را احترام زیادی می گذاشت و این کار، به خاطر یک صفت خوبی بود که آن شخص داشت.
@shia12t
🔹مهم نبودن ظاهرا افراد برای شیخ رجبعلی خیاط و رفتار اموزنده جناب شیخ با شاگردشان...
دکتر مدرسی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط : یکبار من کفش شیک خریده بودم، کفش کرپ و خیلی زیبایی بود ، من با آن کفش و کراوات و لباس شیک رفتم جلسه ی شیخ رجبعلی خیاط ؛ اصلا برای شیخ این مسایل مطرح نبود...
دکتر مدرسی:
درباره پرهیز از اتلاف وقت موضوع جالبی از شیخ یادم آمد، یک شب که می رفتم وارد کلاس درس ایشان بشوم و مطالب را بشنوم. یک جفت کفش شیک خریده بودم، کفش کرپ و خیلی زیبایی بود-من در دوران جوانی خیلی شیک پوش بودم -آن کفش را آن زمان پنجاه تومان خریدم، در حالی که کفش خوب آن وقت در فروشگاه مرکزی پشت مدرسه سپهسالار که بهترین کفش ها را می فروخت هفت یا هشت تومان بود.
کیهان فرهنگی: این مربوط به چه سالی می شود؟
دکتر مدرسی: فکر می کنم سال 31 یا 32
کیهان فرهنگی:
بله آن زمان قیمت یک جفت کفش معمولی هفده یا هجده قران بود.
دکتر مدرسی:
بله، من با آن کفش و کراوات و لباس شیک رفتم آنجا. اصلا برای شیخ این مسایل مطرح نبود که مثلا من چرا لباس شیک پوشیده ام. ایشان اعتقاد داشت که همه نعمت ها را خداوند برای انسان ها آفریده، و می گفت از این ها استفاده کنید، ولی شکرگزار باشید و دلبستگی به این ها پیدا نکنید. اگر دلبستگی پیدا کنید به این ها، اسیر آن ها شده اید حالا این بحث مفصلی است که جداگانه مطلب دارد. منظورم این است که من آن روز، درب دو لنگه کلاس را باز کردم و شروع کردم به باز کردن بند کفش که استاد فرمود: باز نکن، باز نکن! گفتم چشم، گفت: ببین! حدود ده دقیقه وقت می خواهد که این بند کفش بسته و باز شود، درست است؟گفتم حالا که جناب شیخ می فرمایید درست است. گفت نه، درست می گویم دیگر، عبد العلی درست نیست؟ایشان هم گفت درست است. گفت خوب، شما این چند دقیقه ای که می خواهی بند کفش را باز کنی و ببندی، این کار را بکن، گفتم چه کاری؟گفت: فوری می روی آن طرف خیابان، یک دکان نانوایی سنگکی آنجاست، ده تا نان برشته می گیری و می آوری، توی راه کسی را می بینی، از شما می پرسد که آقا نان را از کجا خریدی؟شما نان ها را به او بده و بیا، در آنجا هم که منتظری تا ده تا نان را برایت بپزند و بدهند این بند کفش را باز کن.
خوب، من رفتم آنجا و نان ها را گرفتم و بیرون آمدم، توی راه کسی به من رسید و گفت: آقا نان را از کجا خریدی؟همانطور که جناب شیخ فرموده بود! من نان ها را به او دادم.
منبع :
گفتگو دکتر مدرسی با کیهان فرهنگی
@shia12t
🔹خاطره ای ازمرحوم علامه مصطفوی
مرحوم علامه مصطفوی ازاولیاء الهی بودند ؛ روزی در مجلسی که گرفته بودند و روحانی و غیر روحانی شرکت کرده بودند ، به یک بنده خدایی که ریشش را تراشیده بود خیلی احترام کرد ، بعد که اون بنده خدا رفت ، گفتند :
اون بنده خدا از تمام اقایان حاضر دراین مجلس جلوتر هست و دلایلی را ذکر کردند...
@shia12t
معرفی اساتید اخلاق و عرفان در قید حیات شیعه
🔹معضلی به نام قضاوت کردن انسان ها از روی ظاهر ، در بین مسلمانان... یکی از معضلاتی که در بین مسلمانا
💠تذکری مهم در مورد پست های قبلی کانال ، در مورد موضوع تراشیدن ریش و ....
مطالبی که در پست های قبلی امده است ، در مورد نقد قضاوت و سوظن داشتن به انسان ها می باشد و هیچ کدام از این مطالب ، جواز مرتکب شدن فعل حرام را صادر نمی کند و خدایی نکرده از این مطالب ، چنین برداشت و نتیجه گیری نشود که تراشیدن ریش ، برای همگان جایز است؛ در مورد این موضوع ، هر کس باید به شرع مقدس و رساله و حکمی که مرجع تقلیدش در این مورد داده ، مراجعه کرده و بر طبق ان عمل کند...
@shia12t
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙مرحوم حاج آقای یعقوبی قائنی :
نجف اشرف یک طلبه ای برای من نقل کرد که یک نفر بود از طلبهها، پشت بام نشسته بود نماز میخواند هی...
▪️ یک مشت نونخشک هم پهلوی خودش گذاشته بود خسته که می شد یکقدر نون میخورد..
▪️ گفت: رفتم گفتم: چه کار داری میکنی! تو که همش داری نماز میخونی! چیه؟
▪️ گفت من مُردم و زنده شدم، حالا قدر زندگی رو میدونم
▪️ گفتم: چی بوده جریانت؟
▪️ گفت که: بله من مریض بودم، روح منو قبض کرد عزرائیل، بُرد بر خدا عرضه داشت...
▪️ خطاب شد که بنده من چه آوردهای؟
▪️ گفت: به لسانم جاری شد، که گفتم:
به درگاه تو ای پادشاه
نآوردهام تحفهای جز گناه
▪️ بعد خطاب شد: بَرش گردانید، ۲۰ سال بهش عمر دادیم تا برای خودش یه کاری بکنه...
▪️ حالا من روزشماری میکنم، میدونم ۲۰ سال بیشتر زنده نیستم، از هر آنش غفلت نمیکنم...
@shia12t
💠رابطه با شیخ جعفر آقای مجتهدی
♦️ عارف فرزانه آیت الله كشميرى به جعفر آقاى مجتهدى خيلى معتقد بود و می فرمود ایشان حرمِ اهل بيت عليه السلام است.
ملاقات جعفر آقا مجتهدى و آقاى كشميرى به اين صورت بود كه يك روز حاج تقى براتى شاعر، به من گفتند: سيدى جليل القدر از نجف به قم آمدند و مرد خارق العاده اى است و مستأجر ماست از من جوياى جعفر آقاى مجتهدى شده است گفتم باشد، و خدمت جعفر آقا مجتهدى رسيدم و عرض كردم سيدى به نام آقاى كشميرى از نجف آمده و مى خواهد شما را ببيند.
اشك در چشمان او حلقه زد و گفت شما حرف ايشان را مى زنيد، عطر اميرالمؤمنين عليه السلام را استشمام مى كنم.
دو روز بعد ملاقات انجام گرفت و تا يكسال قبل از فوت ايشان با هم رفت و آمد داشتند.
♦️شیخ جعفر آقا مجتهدی درباره آیت الله کشمیری می فرمودند من متحیرم ایشان با این ذکر هایی که گفته چطور روی زمین راه می رود ؟!!
📚روح و ریحان
@shia12t
🔻برای اشنایی با زندگینامه مرحوم ایت الله کشمیری ، میتوانید به لینک زیر مراجعه فرمایید :
http://eitaa.com/shia5t/197
@shia12t
🔹بزرگترین کرامت ایت الله کشمیری
🔻عدم گناه
مدتى كه با ايشان بودم يك خلاف شرع از او نديدم. اگر غيبتى مى خواست بشود، خيلى عجيب مراقب بود، حواسش جمع بود.
حرف لغو و بيهوده نمى زد.
كرامتى كه من از ايشان ديدم بالاتر از هر كرامت ديگر است كه به كسى حرف بدى نمى گفت، تقوا و بندگى خدا برايش اصل بود.
📚 (میناگردل: ص 70)
استاد سید علی اکبر صداقت
🔸 در دنيا نبود
آقاى كشميرى در دنيا نبود. اگر فرضاً من بيرون مى رفتم و مى آمدم و هوا تاريك شده بود و كليد برق بالاى سرش بود، آنرا روشن نمى كرد و من آنرا روشن مى كردم.
اگر بازار مى رفتم و برمى گشتم و مى گفتم فلان چيز قيمتش اينقدر شده، مى فرمود:
«يعنى بالا رفته يا پايين آمده اس»؟
اگر در مورد جهيزيه دختر با او صحبت مىكردم، مى گفت: «يعنى چه؟ هم دختر بدهد و هم جهيزيه»؟!
بازار نمى رفت؛ مگر براى اندازه گيرى لباس به خياطى برود. در خريد و خرابى خانه و جهيزيه دختران دخالت نداشت.
اينها كلمات همسر محترمه استاد بود كه در تاريخ 88/12/28 در منزلشان در تهران درباره استاد فرمود.
📚(مژده دلدار : ص 76)
استاد سید علی اکبر صداقت
🔹مانند زندگى انبياء
بسيار ساده زندگى مى كردند. زندگى ايشان زندگى انبيا و اوليا بود طورى كه من مانند ايشان نديده بودم.
به طور كلى اين دنيا را ترك كرده بودند. به پول و لباس و... اهميتى نمى دادند، كانّه دنيا هيچ است.
📚(میناگردل: ص 51)
استاد سید علی اکبر صداقت
@shia12t
هدایت شده از تفاوت اساتید اخلاق و عرفان و اشنایی با عرفان و تصوف
💠نظر مرحوم ایت الله کشمیری در مورد لزوم داشتن استاد عرفان
🔻 استاد
نظر ايشان ( ایت الله کشمیری ) اين بود كه بدون استاد و راهنما نمى توان در اين مسير قدم برداشت و هر وقت در اين زمينه سؤال مى شد، حركت را بدون فردى آگاه و بصير، درمان بى اثر مى دانستند.
حقير بارها از جنابش شنيدم كه استاد جزء لوازم اوليه تهذيب و جهاد اكبر است و بدون آن بسيار مشكل است، چه آن كه آفات و عوارض و شهوات نفس را كسى مى تواند مداوا كند كه خود اين راه را رفته باشد و حاذق باشد.
مشهور است كه مرحوم آقاى قاضى قدس سره فرموده بودند: اگر انسان نصف عمر خود را در پيدا كردن انسان كامل و استاد صرف كند، جا دارد.
عرض كردم: براى ورود اين وادى استاد لازم است؟ فرمود: بدون استاد نمى شود. گفتم: حضرت استاد از كجا باید شروع كرد ؟ فرمودند: همين نقطه شروع است.
استاد چه طور مى تواند دخالت داشته باشد يعنى لازم است ؟
ج: بى استاد نمى شود. تمام امور استاد میخواهد؛ الحمدللّه ربّ العالمين، ربّ العالمين.
📚 (مژده دلدار : ص 98)
استاد سید علی اکبر صداقت
#عرفان
#استاد_عرفان
#لزوم_استفاده_از_استاد
@erfanvaakhlagh