eitaa logo
عرفان شیعی | مباحثات علمی
340 دنبال‌کننده
57 عکس
3 ویدیو
50 فایل
﷽ جامع الكليات کتابیست فشرده شامل اهم مسائل عرفان شیعی است که حاصل زحمت ١۵ ساله‌ی بانو سیده ام‌سلمه بیگم نیریزی (دختر آیت الحق قطب الدین نیریزی) می‌باشد. در این کانال، صوت مباحثات علمی، که بصورت هفتگی (دوشنبه ها ٢ظهر) برگزارشده، بارگذاری میشود 🔸 @Salehy
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقان هرچند مشتاق جمال دلبرند ⚡دلبران بر عاشقان از عاشقان شیداترند ⚡عشق می‌نازد به حُسن، حُسن می‌نازد به عشق ⚡آری، آری، این دو معنی عاشق یکدیگرند (هلالی جغتایی، غزل ١٣٧) 🔸
سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد ⚡ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود (حافظ، غزل ٢٠۶) 🔸
🔻گزیده‌ای از تجربه نزدیک به مرگ خانم «رانل والاس» (RaNelle Wallace) در سال ۱۹۸۵م (از کتاب «سوختنِ درون» : “The Burning Within”، که بخشی از آن در کتاب «بازگشت» نشر ابراهیم هادی در سال ۱۳۹۹ چاپ شده) : ⚡با نگرانی انتظار فرا رسیدن صحنه‌هایی از زندگی‌ام را داشتم که از دیدن آن‌ها بیم داشتم. ولی بسیاری از آن‌ها هیچ‌وقت در جلوی من ظاهر نشدند و من فهمیدم که به این علت است که من در دنیا اشتباه بودن آن‌ها را فهمیده و صادقانه مسئولیت آن‌ها را به گردن گرفته بودم. من خودم را دیدم که خالصانه از خدا خواسته بودم که مرا ببخشد و او نیز بخشیده بود. من از رفعت و مهربانی او به شگفت آمدم که چگونه بسیاری از اشتباهات من را به‌سادگی بخشیده و پاک نموده است. 🔸 ⚡ولی در مقابل، صحنه‌هایی را دیدم که انتظار آن‌ها را نداشتم، چیزهایی که به همان اندازه مهیب بودند و من آن‌ها را با جزئیات کامل و وحشتناکشان می‌دیدم. ... من تا آن موقع نمی‌دانستم که بی‌تفاوتی نسبت به مسئولیتی که در برابر دیگران داریم چنین گناه بزرگی است. ⚡بعد از آن زن مسنی را دیدم که تنها زندگی می‌کرد و کشیش کلیسا از من خواسته بود که گاهی به او سری بزنم و ببینم که آیا چیزی احتیاج دارد. من آن زن را به‌خوبی می‌شناختم ولی برای اینکه او پر از احساسات منفی و افسردگی بود، هیچ‌وقت به دیدن او نرفتم زیرا فکر می‌کردم نمی‌توانم اثر منفی او را روی احساسم تحمل کنم. ولی اکنون می‌دیدم که این فرصت و موقعیت برای کمک به او از عالمی بالاتر ترتیب داده شده بود و من دقیقاً همان کسی بودم که آن زن سالخورده در زندگی‌اش در آن موقع نیاز داشت. اکنون من افسردگی و تنهائی این زن را حس می‌کردم و می‌دانستم که من مقصر بودم. من در انجام مأموریتی خاص که به‌مرور زمان باعث قوی‌تر شدن و رشد من و او، هر دو، می‌شد کوتاهی کرده بودم. زیرا در من دلسوزی کافی برای اینکه با ترس احمقانه و تنبلی خود مقابله کنم نبود. ولی بهانۀ من دیگر هیچ اهمیتی نداشت، من می‌دیدم که حتی هم اکنون نیز هنوز این زن در تنهائی و افسردگی زندگی سختی را می‌گذراند و دیگر برای برگشتن و کمک به او از دست من هیچ کاری ساخته نبود. 🔸 ⚡مادربزرگم حدود دو سال پیش مرده بود، و تا این فکر از سرم گذشت ناگهان با خود گفتم «من اینجا چکار می‌کنم؟ پس من هم مرده ام!» ناگهان همه چیز منطقی به نظر آمد، مرور زندگی، تونل، نور، همه به نظر طبیعی می‌آمدند. مادر بزرگم دستش را به‌طرف من دراز کرد و گفت: «با من بیا، چیزهای زیادی هست که باید ببینی» ... در حالی که ما در آن باغ قدم می‌زدیم، او از بعضی از اصول و علت‌های آمدن ما به زمین برای من سخن گفت: کمک به یکدیگر؛ نیاز به منجی؛ نیاز به ایمان؛ خوب بودن؛ توبه. او گفت باید از قانون طلایی پیروی کنیم: «با دیگران آن گونه رفتار کنیم که می‌خواهیم با ما رفتار شود» ⚡ناگهان مادر بزرگم دستش را تکان داد و زمین زیر پای ما باز شد. من از آن شکاف به پائین نگریستم و بدنی باند پیچی شده را روی تخت بیمارستان دیدم که دکتر و پرستاران مشغول کار روی آن بودند. مادر بزرگم گفت: «رانل، تو دیگر مانند سابق نخواهی بود. صورت تو (در اثر سوختگی شدید) تغییر کرده و بدنت پر از درد خواهد بود. وقتی که به زمین برگردی، چندین سال را به مداوا و بازپروری خواهی گذراند.» من به او گفتم: «وقتی برگردم؟ تو از من می‌خواهی که برگردم؟» ناگهان فهمیدم که بدن به‌شدت مجروح و سوختۀ روی تخت، بدن من است. من با وحشت پرسیدم: «آیا این بدن من است؟» مادربزرگم جواب داد: «بله ، این بدن توست، تو جراحات دائمی‌شدیدی خواهی داشت». من هراسان بودم و گفتم: «مادربزرگ، من بر نمی‌گردم!». او گفت: «رانل، بچه های تو به تو نیاز دارند». گفتم: «نه، ندارند. برایشان بهتر است که کس دیگری از آن‌ها سرپرستی کند. من نخواهم توانست نیاز آن‌ها را برآورده کنم». گفت: «فقط فرزندانت نیستند، تو کارهای تمام نشدۀ زیادی برای انجام دادن داری». گفتم: «نه، بهتر است اینجا بمانم. من قبول نمی‌کنم که برگردم!» ⚡مادر بزرگم دستش را تکان داد و شکافی جلوی ما باز شد و جوانی از آن میان به‌طرف ما آمد. در ابتدا به نظر می‌آمد که این جوان نمی‌داند چرا آنجا است، ولی با دیدن من ناگهان با حالتی بهت زده به من گفت: «تو چرا اینجا هستی؟» من ساکت ایستادم ولی دیدم که بهت او به تأسف و حزن تبدیل شده و شروع به گریه کرد. من احساس حزن او را حس می‌کردم و از گریۀ او شروع به گریستن کردم و از او پرسیدم: «چه شده؟ چرا گریه می‌کنی؟». او تکرار کرد: «تو چرا اینجایی؟» من ناگهان فهمیدم که اسم او ناتانیل است و او هنوز به زمین نیامده است. او به من گفت که اگر من به زمین باز نگردم، مأموریت او ناقص خواهد ماند. او آینده و مأموریت خود را در زمین به من نشان داد و من فهمیدم که وظیفه دارم که در زندگی او باشم و درهایی را برایش باز کنم و به او دلگرمی داده و کمک کنم. 👇👇
⚡من از خودخواهی خودم احساس گناه کردم. من جزئی از زندگی او بودم و با ممانعت از برگشت به زمین، به او و تمامی کسانی که او به آن‌ها کمک خواهد کرد لطمه می‌زدم. من عشق زیادی نسبت به او حس می‌کردم و به او گفتم: «ناتانیل عزیزم، من قسم می‌خورم که به تو کمک کنم. من به زمین بر می‌گردم و هر کاری که از من ساخته است برای ایفای وظیفه‌ام در مورد تو انجام خواهم داد. من آن درها را برایت باز خواهم کرد و به تو دلگرمی خواهم داد. من هر چه در توان دارم را برای کمک به تو انجام خواهم داد. تو مأموریتت را روی زمین کامل خواهی کرد. من دوستت دارم». صورت ناتانیل شکفت و حزنش به سرور تبدیل شد و اکنون دیگر از شدت سپاس گذاری و خوشحالی گریه می‌کرد و به من گفت: «سپاس گذارم و دوستت دارم». ⚡مادر بزرگم دست من را گرفت و با خود برد، در حالی که ناتانیل ما را می‌نگریست و لبخند می‌زد و در حالی که دور می‌شدیم من به‌طور محوی از دور شنیدم که گفت: «دوستت دارم مادر.» من پر از شعف شدم ولی قبل از اینکه بتوانم پاسخی به او بدهم مادر بزرگم گفت: «رانل، یک چیز دیگر است که باید به تو بگویم. به همه بگو که کلید، محبت و عشق ورزیدن است» و دوباره تکرار کرد: «کلید، عشق است» و برای بار سوم گفت: «کلید، عشق است» و دست من را رها کرد و من با سرعت در تاریکی عمیقی سقوط کرده و از او دور شدم، در حالی که آخرین کلام او، «عشق»، همچنان در گوش من می‌پیچید. من از اینکه عالم شکوه و زیبایی و عشق را ترک می‌کردم می‌گریستم. آخرین چیزی که به یاد دارم دست او بود که به‌سوی من دراز بود. 🔸 “The Burning Within” by Ranelle Wallace and Curtis Taylor, Gold Leaf Press, 1994, ISBN-13: 978-1882723058. 🌐 https://neardeath.org/WP9mO 🔸
🔻دکتر «کنث رینگ» (Kenneth Ring) در کتاب خود داستان تجربه نزدیک به مرگ مردی به نام «توماس سایر» (Thomas Sawyer) را بازگو می‌کند. توماس در مرور زندگی خود به‌طور خاص به صحنه ای اشاره می کند: ⚡مردی را به خاطر اینکه به ماشینم برخورد کرده بود به‌شدت کتک زده بودم. تمام این صحنه را دوباره تجربه کردم؛ ولی از دو دیدگاه مختلف دیگر! یکی از دید شخص سوم و شاهدی بی‌طرف، و دیگر از دید مردی که کتک خورده بود. من هر یک از ضربات مشتی که به آن مرد وارد نمودم را در خودم حس کردم، تک‌تک ۳۲ ضربه‌ای را که زده بودم تا وقتی که آن مرد از پا درآمد و بی‌هوش در پیاده رو افتاد. ⚡دکتر رینگ در این قسمت در مورد مرور زندگی توماس می‌گوید: «شاید مهم‌ترین بصیرتی که از مرور زندگی برای ما حاصل می شود دیدی کاملاً متفاوت به قانون طلایی است. بیشتر ما به آن به این چشم نگاه می کنیم که باید با دیگران همان گونه رفتار کنیم که می خواهیم آن‌ها با ما رفتار کنند… ولی واقعیت بالاتر آن قانون طلایی این است که "آن طور که ما با دیگران رفتار می‌کنیم، در حقیقت داریم با خودمان رفتار می کنیم"» 🌐 https://neardeath.org/WISGu 🔸
بسم الله ▫️۱ 🔸«كَمَا تَدِينُ تُدَان‏»؛ این «قانونِ طلایی الهی» است، که انسان با خوبی و خودسازی یا بدی و غفلتش، به ساختنِ جهانِ جانِ خویش مشغلول است. هرطور که عمل کند، همان کارش برخودش در جهانیست که در خودش می سازد. هر صفت و اخلاق و رفتار و باور و اعقادی که داشته باشد، همان صفت و رفتار و باور را بر خودش در عالَمِ ساخته بدست خودش دارد بر خودش وارد مینماید. این معنا، به بیانات متعددی در متون الهی به انسان‌ها تذکر داده شده، که در ادامه به برخی اشاره می‌شود. 🔻قانونی طلایی در قرآن کریم، کتاب نبی خاتم حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) در ۱۳ آیه: 💫«إِن أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها» 💫«فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِيَ فَعَلَيْها» 💫«مَنِ اهْتَدى‏ فَإِنَّما يَهْتَدي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها» (۳ آیه) 💫«وَ مَنْ شَكَرَ فَإِنَّما يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَريم‏» 💫«أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَ مَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّما يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَميد» 💫«وَ مَنْ جاهَدَ فَإِنَّما يُجاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعالَمين‏» 💫«وَ مَنْ تَزَكَّى فَإِنَّما يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصير» 💫«مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَيْها‏» (۲ آیه) 💫«مَن كَفَرَ فَعَلَيهِ كُفْرُهُ وَ مَن عَمِلَ صالِحاً فَلِأَنْفُسِهِم يَمْهَدُون‏» 💫«فَمَن نَكَثَ فَإِنَّما يَنكُثُ عَلى‏ نَفْسِه» 💫«و لا تَيمّموا الخبيثَ منه تُنفقون و لستم بآخذيه إلا أن تُغمِضوا فيه» 🔻قانون طلایی، در بیانات اهل بیت (علیهم السلام): 💫«كَمَا تَدِينُ تُدَانُ وَ كَمَا تَزْرَعُ تَحْصُدُ وَ كَمَا تَصْنَعُ يُصْنَعُ بِك‏» 💫«كَمَا تُعِينُ تُعَانُ» 💫«لَا تَغْتَبْ فَتُغْتَبْ وَ لَا تَحْفِرْ لِأَخِيكَ حُفْرَةً فَتَقَعَ فِيهَا فَإِنَّكَ كَمَا تَدِينُ تُدَان‏» 💫« لَاتَزْنُوا فَتَزْنِيَ نِسَاؤُكُمْ، وَ مَنْ وَطِئَ فِرَاشَ امْرِئٍ مُسْلِمٍ وُطِئَ فِرَاشُهُ، كَمَا تَدِينُ تُدَان‏‏» 💫«بَرُّوا آبَاءَكُمْ يَبَرَّكُمْ أَبْنَاؤُكُمْ وَ عِفُّوا عَنْ نِسَاءِ النَّاسِ تَعِفَّ نِسَاؤُكُم» 💫«فَنَزَلَ جَبْرَئِيلُ ع عَلَى مُوسَى ع فَقَالَ يَا مُوسَى "مَنْ يَزْنِ يَوْماً يُزْنَ بِهِ"، فَنَظَرَ إِلَيْهِمَا فَقَالَ: عِفُّوا تَعِفَّ نِسَاؤُكُم‏» 💫«كَمَا تَدِينُ تُدَانُ وَ كَمَا تَعْمَلُ كَذَلِكَ تُجْزَى‏» 💫«مَن لا يَرحَمْ لا يُرحَمْ، و مَن لا يَغفِرْ لا يُغفَرْ لَه، و مَن لا يَتُبْ لا يَتوبُ اللهُ علَيهِ» 💫«مکتوبٌ فی التوراة: ابْنَ آدَمَ، كُنْ كَيْفَ شِئْتَ؛ كَمَا تَدِينُ تُدَانُ، مَنْ رَضِيَ مِنَ اللَّهِ بِالْقَلِيلِ مِنَ الرِّزْقِ، قَبِلَ اللَّهُ مِنْهُ الْيَسِيرَ مِنَ الْعَمَلِ؛ وَ مَنْ رَضِيَ بِالْيَسِيرِ مِنَ الْحَلَالِ، خَفَّتْ مَؤُونَتُهُ، وَ زَكَتْ مَكْسَبَتُهُ، وَ خَرَجَ مِنْ حَدِّ الفُجُور» 💫«يَا عَلِيُّ فِي التَّورَاةِ أَرْبَع‏ ... مَنْ مَلَكَ اسْتَأْثَرَ، وَ مَنْ لَمْ يَستَشِرْ يَنْدَمْ، كَمَا تَدِينُ تُدَانُ، وَ الْفَقْرُ الْمَوْتُ الْأَكْبَرُ؛ فَقِيلَ لَهُ الْفَقْرُ مِنَ الدِّينَارِ وَ الدِّرْهَمِ؟ فَقَالَ: الْفَقْرُ مِنَ الدِّين‏» 💫«عَجِبْتُ لِمَنْ يَرْجُو رَحْمَةَ مَنْ فَوْقَهُ كَيْفَ لَا يَرْحَمُ مَنْ دُونَهُ» 💫«مَنْ لَمْ يَرْحَمْ لَمْ يُرْحَمْ» 💫«مَنْ لَمْ يَرْحَمِ النَّاسَ مَنَعَهُ اللَّهُ رَحْمَتَه‏» 💫امیرالمؤمنین به فرندشان امام حسن (علیهما السلام) فرمودند: «يَا بُنَيَّ اِجْعَل نَفسَكَ مِيزَاناً فِيمَا بَينَكَ وَ بَينَ غَيْرِكَ، فَأَحْبِبْ لِغَيْرِكَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ اِكرَهْ لَهُ مَا تَكْرَهُ لَهَا، وَ لاَ تَظلِم كَمَا لاَ تُحِبُّ أَنْ تُظلَمَ، وَ أَحسِنْ كَمَا تُحِبُّ أَن يُحْسَنَ إِلَيْكَ، وَ اِسْتَقْبِحْ مِن نَفْسِكَ مَا تَسْتَقبِحُهُ مِن غَيرِكَ، وَ اِرضَ مِنَ اَلنَّاسِ بِمَا تَرضَاهُ لَهُم مِن نَفْسِكَ، وَ لاَ تَقُل مَا لاَ تُحِبُّ أَن يُقَالَ لَكَ» ⚡«اى پسرم، نفس خودت را ميزان و ملاك قرار بده بين خودت و ديگران. َ چيزى را كه براى خودت دوست مى‏دارى براى ديگران هم دوست بدار. و آن چيزى را كه براى خودت بد مى‏دانى براى ديگران هم بد بدان. و همان طور كه دوست نمى‏دارى به تو ظلم شود به ديگران ظلم نكن. و همان طور كه دوست دارى به تو نيكى شود به ديگران نيكى كن. و آن چيزى را كه براى ديگران زشت مى‏دانى براى خود نيز زشت بدان. و از مردم براى خودت چيزى را بپسند كه از خودت در حق آنان مى‏پسندى. و آنچه را كه دوست نمى‏دارى درباره تو بگويند، درباره ديگران مگو.» (خطبه ۳۱ نهج البلاغه) 🔸 💎ادامه👇👇👇
▫️۲ 💫پیامبر خدا محمّد مصطفی(صلی الله علیه و آله) فرمودند: روزی موسی بن عمران (ع) در راه می رفت که خداوند عالم ـ جلّ جلاله ـ او را صدا زد: «ای موسی!». موسی(ع) به راست و چپ برگشت، کسی را ندید. دوباره خداوند صدایش زد: «ای موسی بن عمران!» موسی(ع) باز به راست و چپ برگشت، این بار هم کسی را ندید. بدنش به لرزه افتاد. خداوند سه باره صدا زد: «ای موسی بن عمران! «أنَا اللّهُ لا إلهَ إلاّ أنَا» منم اللّه که هیچ معبودی جز من نیست». موسی(ع) گفت: لبّیک! لبّیک! و برای خدا به سجده افتاد. خداوند فرمود: «سرت را بلند کن ای موسی بن عمران!». او سرش را بلند کرد. خدا فرمود: 🌟«یا موسی، إن أحبَبتَ أن تَسکنَ فی ظِلِّ عَرشی یومَ لا ظِلَّ إلاّ ظِلّی، یا موسی، کن لِلیتیمِ کالأَبِ الرَّحیمِ، وکن لِلأَرمَلَةِ کالزَّوجِ العَصوبِ، یا موسَی بنَ عِمرانَ، ارحَم تُرحَم، یا موسی، کما تَدینُ تُدانُ» «ای موسی! اگر دوست داری که در آن روزی که سایه ای جز سایه من نیست، در سایه عرشم باشی، پس ای موسی! برای یتیم چون پدرِ مهربان باش و برای بیوه زن، چون شوهر دلسوز. ای موسی بن عمران! رحم کن تا رحم بینی. ای موسی! از هر دست دهی با همان دست پس می گیری». (حلیة الأولیاء ج ۳ ص ۳۷۵، دانشنامه قرآن و حدیث ج۱۸ ص۳۲۴) 🔸 🔻قانون طلایی (Golden Rule) در تورات حضرت موسی و وحی بر حضرت داود (علیهما السلام) : 💫«مَكْتُوبٌ فِي التَّوْرَاة ... "كَمَا تَدِينُ تُدَان‏"» 💫«یا موسَی بنَ عِمرانَ، ارْحَمْ تُرْحَم‏» 💫«ואהבת לרעך כמוך»: «همسایه خود را مانند خود دوست داشته باشید»؛ «و هر آنچه را که نمیخواهید برای شما اتفاق بیافتد، با دیگری انجام ندهید»؛ «אני ה'»: «من خداوند هستم» (تورات، سِفر لاویان، فصل 19 آیه 18) “You shall love your neighbor as yourself, and whatever you would not want to happen to you, do not do to another, I am the LORD.” (Leviticus 19:18) www.mechon-mamre.org/p/pt/pt0319.htm 💫«كَانَتِ امْرَأَةٌ عَلَى عَهْدِ دَاوُدَ يَأْتِيهَا رَجُلٌ يَسْتَكْرِهُهَا عَلَى نَفْسِهَا فَأَلقَى اللَّهُ عزوجل فِي قَلْبِهَا فَقَالَتْ لَهُ إِنَّكَ لَا تَأْتِينِي مَرَّةً إِلَّا وَ عِنْدَ أَهْلِكَ مَنْ يَأْتِيهِمْ، قَالَ فَذَهَبَ إِلَى أَهْلِهِ فَوَجَدَ عِنْدَ أَهْلِهِ رَجُلًا، فَأَتَى بِهِ دَاوُدَ ع- فَقَالَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ وَجَدْتُ هَذَا الرَّجُلَ عِنْدَ أَهْلِي‏، فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى دَاوُدَ ع قُلْ لَهُ: "كَمَا تَدِينُ تُدَانُ"» 🔻قانون طلایی در انجیل حضرت عیسی (علیه السلام) : 💫«فِیمَا وَعَظَ الله عزوجل بِهِ عِیسَی ع: ... یا عِیسَی… مَا لَا تُحِبُّ أَنْ یصنَعَ بِک فَلَا تَصنَعْهُ بِغَیرِک» 💫«قالَ عِیسَی ابنُ مَرْیمَ ع لِبَعضِ أَصحَابِهِ مَا لَا تُحِبُّ أَن یفعَلُ بِک فَلَا تَفعَلْهُ بِأَحَدٍ» 💫«با دیگران آنگونه رفتار کن، که میخواهی با تو رفتار کنند.» (انجیل متی 7:12) “treat people the same way you want them to treat you” (Bible, Matthew 7:12) 💫«همانطور که دوست دارید انسان ها با شما رفتار کنند، شما هم همانطور با آنها رفتار کنید» (انجیل لوقا 6:31) "And as ye would that men should do to you, do ye also to them likewise" (Bible, Luke 6:31) 💫عیسی(علیه السلام) گفت: «اگر میخواهی با شکیبایی با تو رفتار شود، با شکیبایی با دیگران رفتار کن. هربار که با مهربانی برادر خود را اصلاح کنی خدا هم با تو مهربانی خواهد کرد و سخنان تو (برای اصلاح خطای برادرت) ثمر خواهد داد. اما اگر با خشونت آن را انجام دهی عدل خداوند نیز با خشونت تو را مجازات خواهد کرد و نتیجه ای هم بدست نمی آوری. بشر با مهربانی اصلاح میشود». پترس گفت چند بار از برادر خود چشم پوشی کنم ای آقای من؟ عیسی ع جواب داد: «همان تعداد دفعه که دوست داری از خودت چشم پوشی شود (از برادرت چشم پوشی کن). زیرا هرکس ببخشد خود نیز بخشیده میشود، و کسی که جزا دهد خود نیز جزا داده خواهد شد (کما تدین تدان). (متن کامل انجیل برنابا، ص۵۳۷ و۵۳۸، باب ۸۸ سوره العادل. چاپ پژوهشگاه علوم انسانی_۱۳۹۳، بر اساس دو نسخه ایتالیایی و اسپانیایی) 🔸 🔻قانون طلایی در وحی بر حضرت آدم (علیه السلام) : 💫 «أَوْحَی اللَّهُ إِلَی آدَمَ ع أَنِّی سَأَجْمَعُ لَک الْکلَامَ (الْخَیرَ کلَّهُ) فِی أَرْبَعِ کلِمَاتٍ… وَ أَمَّا الَّتِی بَینَک وَ بَینَ النَّاسِ فَتَرْضَی لِلنَّاسِ مَا تَرْضَی لِنَفْسِک وَ تَکرَهُ لَهُمْ مَا تَکرَهُ لِنَفْسِک» 🔸 🔻قانون طلایی، در حکمت های لقمان (علیه السلام) : 💫«قَالَ لُقْمَان الْحَکیمِ لِابْنِهِ فِی وَصِیتِهِ: یا بُنَی أَحُثُّک عَلَی سِتِّ خِصَالٍ لَیسَ مِنْهَا خَصْلَةٌ إِلَّا تُقَرِّبُک إِلَی [رِضْوَانِ] اللَّهِ وَ تُبَاعِدُک عَنْ سَخَطِهِ… وَ الرَّابِعَةُ أَنْ تُحِبُّ لِلنَّاسِ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِک وَ تَکرَهُ لَهُمْ مَا تَکرَهُ لِنَفْسِک» 🔸
🔻بخشی از مناجات ابوحمزه ثمالی جامع الأحادیث https://hadith.inoor.ir/hadith/283972 شناسه حدیث : ۲۸۳۹۷۲ نشانی : بحار الأنوار، ج ۹۵، ص ۸۲ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ اَلثُّمَالِيِّ أَنَّهُ قَالَ: كَانَ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِمَا يُصَلِّي عَامَّةَ لَيْلَتِهِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِذَا كَانَ اَلسَّحَرُ دَعَا بِهَذَا اَلدُّعَاءِ - إِلَهِي لاَ تُؤَدِّبْنِي بِعُقُوبَتِكَ وَ لاَ تَمْكُرْ بِي فِي حِيلَتِكَ مِنْ أَيْنَ لِيَ اَلْخَيْرُ يَا رَبِّ وَ لاَ يُوجَدُ إِلاَّ مِنْ عِنْدِكَ وَ مِنْ أَيْنَ لِيَ اَلنَّجَاةُ وَ لاَ تُسْتَطَاعُ إِلاَّ بِكَ - لاَ اَلَّذِي أَحْسَنَ اِسْتَغْنَى عَنْ عَوْنِكَ وَ رَحْمَتِكَ وَ لاَ اَلَّذِي أَسَاءَ وَ اِجْتَرَأَ عَلَيْكَ وَ لَمْ يُرْضِكَ خَرَجَ عَنْ قُدْرَتِكَ يَا رَبِّ (حَتَّى يَنْقَطِعَ اَلنَّفَسُ) بِكَ عَرَفْتُكَ وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِي عَلَيْكَ وَ دَعَوْتَنِي إِلَيْكَ وَ لَوْ لاَ أَنْتَ لَمْ أَدْرِ مَا أَنْتَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي أَدْعُوهُ فَيُجِيبُنِي وَ إِنْ كُنْتُ بَطِيئاً حِينَ يَدْعُونِي وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي أَسْأَلُهُ فَيُعْطِينِي وَ إِنْ كُنْتُ بَخِيلاً حِينَ يَسْتَقْرِضُنِي وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي أُنَادِيهِ كُلَّمَا شِئْتُ لِحَاجَتِي وَ أَخْلُو بِهِ حَيْثُ شِئْتُ لِسِرِّي بِغَيْرِ شَفِيعٍ فَيَقْضِي لِي حَاجَتِي وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي لاَ أَدْعُو غَيْرَهُ وَ لَوْ دَعَوْتُ غَيْرَهُ لَمْ يَسْتَجِبْ لِي دُعَائِي وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي لاَ أَرْجُو غَيْرَهُ وَ لَوْ رَجَوْتُ غَيْرَهُ لَأَخْلَفَ رَجَائِي وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي وَكَلَنِي إِلَيْهِ فَأَكْرَمَنِي وَ لَمْ يَكِلْنِي إِلَى اَلنَّاسِ فَيُهِينُونِي ⚡اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي تَحَبَّبَ إِلَيَّ وَ هُوَ غَنِيٌّ عَنِّي وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي يَحْلُمُ عَنِّي حَتَّى كَأَنِّي لاَ ذَنْبَ لِي فَرَبِّي أَحْمَدُ شَيْءٍ عِنْدِي وَ أَحَقُّ بِحَمْدِي ... 🔸
جامع الأحادیث https://hadith.inoor.ir/hadith/381767 شناسه حدیث : ۳۸۱۷۶۷ نشانی : نهج البلاغة ج ۱، ص ۲۱۵ فِيهِمْ كَرَائِمُ اَلْقُرْآنِ وَ هُمْ كُنُوزُ اَلرَّحْمَنِ إِنْ نَطَقُوا صَدَقُوا وَ إِنْ صَمَتُوا لَمْ يُسْبَقُوا فَلْيَصْدُقْ رَائِدٌ أَهْلَهُ وَ لْيُحْضِرْ عَقْلَهُ وَ لْيَكُنْ مِنْ أَبْنَاءِ اَلْآخِرَةِ فَإِنَّهُ مِنْهَا قَدِمَ وَ إِلَيْهَا يَنْقَلِبُ. فَالنَّاظِرُ بِالْقَلْبِ اَلْعَامِلُ بِالْبَصَرِ يَكُونُ مُبْتَدَأُ عَمَلِهِ أَنْ يَعْلَمَ أَ عَمَلُهُ عَلَيْهِ أَمْ لَهُ فَإِنْ كَانَ لَهُ مَضَى فِيهِ وَ إِنْ كَانَ عَلَيْهِ وَقَفَ عَنْهُ فَإِنَّ اَلْعَامِلَ بِغَيْرِ عِلْمٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ طَرِيقٍ فَلاَ يَزِيدُهُ بُعْدُهُ عَنِ اَلطَّرِيقِ اَلْوَاضِحِ إِلاَّ بُعْداً مِنْ حَاجَتِهِ وَ اَلْعَامِلُ بِالْعِلْمِ كَالسَّائِرِ عَلَى اَلطَّرِيقِ اَلْوَاضِحِ فَلْيَنْظُرْ نَاظِرٌ أَ سَائِرٌ هُوَ أَمْ رَاجِعٌ! وَ اِعْلَمْ أَنَّ لِكُلِّ ظَاهِرٍ بَاطِناً عَلَى مِثَالِهِ فَمَا طَابَ ظَاهِرُهُ طَابَ بَاطِنُهُ وَ مَا خَبُثَ ظَاهِرُهُ خَبُثَ بَاطِنُهُ وَ قَدْ قَالَ اَلرَّسُولُ اَلصَّادِقُ صلى الله عليه و آله: ⚡ إِنَّ اَللَّهَ يُحِبُّ اَلْعَبْدَ وَ يُبْغِضُ عَمَلَهُ وَ يُحِبُّ اَلْعَمَلَ وَ يُبْغِضُ بَدَنَهُ. وَ اِعْلَمْ أَنَّ لِكُلِّ عَمَلٍ نَبَاتاً وَ كُلُّ نَبَاتٍ لاَ غِنَى بِهِ عَنِ اَلْمَاءِ وَ اَلْمِيَاهُ مُخْتَلِفَةٌ فَمَا طَابَ سَقْيُهُ طَابَ غَرْسُهُ وَ حَلَتْ ثَمَرَتُهُ وَ مَا خَبُثَ سَقْيُهُ خَبُثَ غَرْسُهُ وَ أَمَرَّتْ ثَمَرَتُهُ. 🔸
جامع الأحادیث https://hadith.inoor.ir/hadith/379616 شناسه حدیث : ۳۷۹۶۱۶ نشانی : المناقب ج ۴، ص ۱۸۶ أَبُو اَلْقَاسِمِ بْنُ شِبْلٍ اَلْوَكِيلُ بِالْإِسْنَادِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ : أَنَّ نَاصِبِيّاً شَامِيّاً كَانَ يَخْتَلِفُ إِلَى مَجْلِسِ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ يَقُولُ لَهُ: طَاعَةُ اَللَّهِ فِي بُغْضِكُمْ وَ لَكِنِّي أَرَاكَ رَجُلاً فَصِيحاً فَكَانَ أَبُو جَعْفَرٍ يَقُولُ: لَنْ تَخْفَى عَلَى اَللَّهِ خَافِيَةٌ فَمَرِضَ اَلشَّامِيُّ فَلَمَّا ثَقُلَ قَالَ لِوَلِيِّهِ إِذَا أَنْتَ مَدَدْتَ عَلَيَّ اَلثَّوْبَ فَائْتِ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ وَ سَلْهُ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَيَّ قَالَ فَلَمَّا أَنْ كَانَ فِي بَعْضِ اَللَّيْلِ ظَنُّوا أَنَّهُ بَرَدَ وَ سَجَّوْهُ فَلَمَّا أَنْ أَصْبَحَ اَلنَّاسُ خَرَجَ وَلِيُّهُ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ وَ حَكَى لَهُ ذَلِكَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: كَلاَّ إِنَّ بِلاَدَ اَلشَّامِ صَرْدٌ وَ اَلْحِجَازِ بِلاَدُ حَرٍّ وَ لَحْمُهَا شَدِيدٌ فَانْطَلِقْ فَلاَ تَعْجَلَنَّ عَلَى صَاحِبِكُمْ حَتَّى آتِيَكُمْ قَالَ ثُمَّ قَامَ مِنْ مَجْلِسِهِ فَجَدَّدَ وُضُوءاً ثُمَّ عَادَ فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ مَدَّ يَدَهُ تِلْقَاءَ وَجْهِهِ مَا شَاءَ اَللَّهُ، ثُمَّ خَرَّ سَاجِداً حَتَّى طَلَعَتِ اَلشَّمْسُ، ثُمَّ نَهَضَ فَانْتَهَى إِلَى مَجْلِسِ اَلشَّامِيِّ فَدَخَلَ عَلَيْهِ فَدَعَاهُ فَأَجَابَهُ ثُمَّ أَجْلَسَهُ وَ أَسْنَدَهُ فَدَعَا لَهُ بِسَوِيقٍ فَسَقَاهُ وَ قَالَ : اِمْلَئُوا جَوْفَهُ وَ بَرِّدُوا صَدْرَهُ بِالطَّعَامِ اَلْبَارِدِ ثُمَّ اِنْصَرَفَ وَ تَبِعَهُ اَلشَّامِيُّ، فَقَالَ: أَشْهَدُ أَنَّكَ حُجَّةُ اَللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ قَالَ وَ مَا بَدَا لَكَ؟ قَالَ أَشْهَدُ أَنِّي عُمِدْتُ بِرُوحِي وَ عَايَنْتُ بِعَيْنِي فَلَمْ يَتَفَاجَأْنِي إِلاَّ وَ مُنَادٍ يُنَادِي رُدُّوا إِلَيْهِ رُوحَهُ فَقَدْ كُنَّا سَأَلْنَا ذَلِكَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: ⚡ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ اَللَّهَ يُحِبُّ اَلْعَبْدَ وَ يُبْغِضُ عَمَلَهُ وَ يُبْغِضُ اَلْعَبْدَ وَ يُحِبُّ عَمَلَهُ قَالَ فَصَارَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنْ أَصْحَابِ أَبِي جَعْفَرٍ . 🔸
فکر آب و نان نگردد در دل حیران عشق ⚡نعمت دیدار می باشد غذا آئینه را (صائب تبریزی، غزل ٢٣۴) 🔸
🔻سوره فصلت (آیات ۵۳ و۵۴) ⚡سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِيٓ أَنْفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ (٥٣) أَلَآ إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقَآءِ رَبِّهِمْ أَلَآ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطٌ (٥٤) 🔸