eitaa logo
پاتوق بچه شیعه ها
2.4هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
75 فایل
نکات ناب اخلاقی و اعتقادی ارتباط با مدیر کانال @alihasanvand
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا پدرم امام حسینی بود(داستان واقعی) آقا قرائتی داستانی از شخصی نقل می کنند: پدرم در سال چهل از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ، در شش سالگی که کمی خواندن و نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست ( در بزم غم حسین، مرا یاد کنید ). بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟؟ روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه می‌رفتم که مردی حدودا پنجاه ساله که نامش حسین بود و فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست !!! وقتی آرام شد راز گریستن خودش را برای من اینگونه تعریف کرد: در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند از قضا نامزدم سرویس زیبا و بسیار گرانی را انتخاب کرد ، من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان پدرت گفت : حسین آقا قربان است ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس به پول آن زمان صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه می‌کردم و در دلم به خودم میگفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم !! بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت. وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی؟ همسرم با هق هق اینگونه جواب داد : آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در می‌زند ، من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است. حواله ی آقا امام حسین علیه السلام است. لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !! تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمیدو خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!! وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم همانگونه که در عزای امام حسین بر سر می زده دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده ، همانگونه که در عزاء بر سینه میزده مرهمی به سینه درد مندان هم بوده ، و همانگونه که برای عاشورا سفره نذری مینداخته هرگز دستش به مال مردم آلوده نبوده و یک حسینی حسینی راستین بوده است ..... •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای صبا نَکهَتی از خاکِ رَهِ یار بیار بِبَر اندوهِ دل و مژدهٔ دلدار بیار نکته‌ای روح فَزا از دهنِ دوست بگو نامه‌ای خوش خبر از عالَمِ اسرار بیار •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• دعوتید به پاتوق بچه شیعه ها در واتساپ گروه ۹ https://chat.whatsapp.com/JEFV5cumlz01e6MI2QMjru در صورت پر بودن گروه ۹ در گروه ۱۰ عضو بشید👇 https://chat.whatsapp.com/I9stSOq4fMC49mSfCUxQdW
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رهبر کمونیسم جهان چگونه کارش به تبلیغ پیتزا کشید ابزارهای واقعی قدرت یک کشور را بگیر؛ مک‌دونالد و استارباکس و پیتزا هات و اپل بده... مهدی خانعلی زاده کارشناس روابط بین الملل نوشت: این کلیپ تبلیغاتی کوتاه، راهبرد کلان ایالات متحده در حوزه‌ی قدرت نرم است؛ یعنی تمام دستاوردهای واقعی یک کشور و ملت "بی‌ارزش" تلقی و به کنار گذاشته می‌شود تا گاز زدن یک پیتزا تبدیل به "ارزش" شود... 🔻میخائیل گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی در این تبلیغ تجاری که مربوط به شرکت آمریکایی "پیتزا هات" است، رسما به دلیل اینکه مردم کشورش را به عنوان مشتریان یک برند آمریکایی عرضه کرده، قهرمان نامیده می‌شود. حدود سی سال از فروپاشی شوروی گذشته اما این راهبرد همچنان ادامه دارد: *ابزارهای واقعی قدرت یک کشور را بگیر؛ مک‌دونالد و استارباکس و پیتزا هات و اپل بده...* 🔻منظورِ برخی دوستان از " *زندگی نرمال* " دقیقا همین است... 📌میخائیل گورباچف، آخرین رهبر اتحادیه جماهیر شوروی در سن ۹۲ سالگی درگذشت. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• دعوتید به پاتوق بچه شیعه ها https://chat.whatsapp.com/BIPzdtQWBT0B2T25BGzmfL
سوال: از کجا بفهمیم که در راه خدا رشد داشته‌ایم؟ پاسخ: با گذر سن و در بازه های سال به سال یا چند سال به چند سال، چند اتفاق باید برای انسان بیفتد؛ اینها ملاک رشد است. ۱. اینکه کم کم تلاطمش کمتر شود و به وقایع پیرامونش عکس العمل تند و افراطی نشان ندهد. به عبارتی صبورتر شده باشد. ۲. تعلقاتش به اشیاء و اشخاص کمتر شود. این استاد نشد، یکی دیگر. این زن رفت یکی دیگر. این بچه سر به راه نشد، طوری نیست دنیا ادبش میکند، پول داشتیم که داشتیم، نداشتیم هم نداشتیم. هرچه آدم مسن تر میشود باید تعلقاتش کم شود. تا حالا دیده اید پدر بزرگ بهانه بگیرد؟ نوه بهانه می گیرد و پدربزرگ بزرگواری می کند و حاجتش را بر می آورد. ما هم دیگر بزرگ شده ایم پس بجای بهانه گرفتن باید مواظب دیگران باشیم. ۳. میلش به عبادت و خلوت فزون شود و عشقش در زندگی بشود فراغت برای عبادت. دائما ذاکر باشد. ۴. از پرسه زدن علمی در اینطرف و آنطرف دست بکشد و گمشده اش را در کتاب خدا بیابد. این، واقعأ توفیق میخواهد. ۵. خودش را بیشتر جمع و جور کند و اسارتش در چنگ شکم و پایین شکم کنترل شده تر باشد. ۶. فکر و ذکرش از خوردن و جمع کردن تبدیل شود به سیر کردن و روزی رساندن. حریص باشد برای کمک به دیگران و بفهمد گره های سفر آخرت اینطور باز میشود. ۷. کم کم بفهمد وقایع و سرنوشت ها و ارزاق، خیلی دست خودش نیست؛ پس بیشتر تسلیم باشد و از خدا بخواهد و در نهایت، به آنچه خداداده راضی باشد. ۸. انس و علاقه اش به ارواح طیبه انبیاء و اوصیاء و اولیاء زیادتر شود و بتواند رابطه برقرار کند. ۹. رها کند، ول کند، گیر ندهد، در جزئیات گیر نکند، و آزاد باشد از همه چیز جز خدا و راه خدا. ۱۰. سکوتش زیاد شود، زهدش فزون گردد، آرام شود، متانت پیدا کند، .... بل الإنسان على نفسه بصيرة ( بلكه انسان خودش از وضع خود آگاه است) قیامت۱۴ م-ن •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
طعم تمدن مهدوی ۱. در روایت داریم شخصی از امام پرسیده بود که چرا رفتار امام ع با ایشان عوض شده است. حضرت فرموده بود: الذی غیرک لاخوانک(۱) آنچه حال تو را نسبت به مومنین تغییر داد (باعث تغییر حال امام نسبت به تو شد.) ۲. این یعنی میزان قرب و بعد ما به امام بسته به رفتاری است که به مومنین داریم. هر چقدر با آنها بهتر رفتار کنیم به همان نسبت به امام نزدیکتریم و بالعکس. ۳. یک شاهد زنده برای فهم نوع رفتار درست نسبت به مومنین همین اربعین است. در اربعین فارغ از رنگ و سن و شغل و ثروت و ملیت آنچه که تعیین کننده است «زائر» بودن است. ۴. برادران عراقی چقدر زیبا این «معنا» را یافته اند و در برابر معنای «زائر» بودن معنای «نصرت و خدمت» را به زیبایی تصویر می‌کنند. به دنبال خدمت و نصرت به زائر هستند. هر چه که باشد از تهیه غذا و محل استراحت تا در اواخر مسیر ماساژ پاهای خسته. از تعمیر کیف و کوله تا کالسکه و حتی عینک. هر مشکلی که ممکن است در این مسیر پیش بیاید، انصاری دارد. ۵. زندگی اربعین را همین ها زیبا کرده است و این رویکرد می‌تواند همه زندگی ما را زیبا کند. رویکرد مهاجر و انصار یعنی همه در مسیر رسیدن و تناسب پیدا کردن با امام در حرکتیم و در این حرکت در حد توان به کمک به یکدیگر و نصرت به هم «فکر» و «اقدام» می‌کنیم. ۶. بعد از اربعین این خدمت و نصرت در کرونا هم زنده شد با همدلی و مواسات. یکی از جلوه های زیبای این روزها خدمت و نصرت مردم در مسیر حرکت زوار تا مرزها و بالعکس است. چیزی که هر سال نسبت به سال قبل جدی‌تر و گسترده‌تر شده است هیاتها و موکب‌هایی که شبانه روزی تلاش می‌کنند و زحمت می‌کشند و هر کس در این مسیر قدم گذاشته خاطره های زیبایی از آن دارد. ۷. این یعنی فارغ از عناوین «همسر»؛ «فرزند»، «دوست»، «همسایه»، «پدر»، «مادر»، «خواهر و برادر»، «همکار» و ... به دنبال خدمت به محبین و شیعیان اهل بیت باشیم هر خدمتی در مسیر حرکت به سمت امام که نیاز است و لازم است. ۸. چه اربعین باشد چه هر زمان دیگری. چه غذا پختن باشد چه هر خدمت دیگری. ۹ .این رویکرد می‌تواند ما را هر جا که هستیم به سرعت وارد تعامل با اماممان کند و اربعین تمرینی برای این نوع زندگی است. زندگی‌ای که بیش از همه طعم و یاد زندگی «مهدوی» دارد و هر چقدر انسان در آن پیش برود شوقش به دیدار «امام غائب حاضر» بیشتر می‌شود. محمد مهدی عباسی اللهم عجل لولیک الفرج -------------' (۱).دَخـَلْتُ عَلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَنَظَرَ إِلَيَّ بِوَجْهٍ قَاطِبٍ فَقُلْتُ مَا الَّذِی غَيَّرَكَ لِی قَالَ الَّذِی غَيَّرَكَ لِإِخْوَانِكَ بَلَغَنِی يَا إِسْحَاقُ أَنَّكَ أَقْعَدْتَ بِبَابِكَ بَوَّاباً يـَرُدُّ عـَنـْكَ فـُقَرَاءَ الشِّيعَةِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّی خِفْتُ الشُّهْرَةَ فَقَالَ أَ فَلَا خِفْتَ الْبـَلِيَّةَ أَ وَ مـَا عـَلِمـْتَ أَنَّ الْمـُؤْمـِنَيْنِ إِذَا الْتَقَيَا فَتَصَافَحَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الرَّحْمَةَ عَلَيْهِمَا فَكَانَتْ تِسْعَةٌ وَ تِسْعُونَ لِأَشَدِّهِمَا حُبّاً لِصَاحِبِهِ فَإِذَا تَوَافَقَا غَمَرَتْهُمَا الرَّحْمَةُ فـَإِذَا قَعَدَا يَتَحَدَّثَانِ قَالَ الْحَفَظَةُ بَعْضُهَا لِبَعْضٍ اعْتَزِلُوا بِنَا فَلَعَلَّ لَهُمَا سِرّاً وَ قَدْ سـَتـَرَ اللَّهُ عـَلَيْهِمَا فَقُلْتُ أَ لَيْسَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاّلَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ فَقَالَ يَا إِسْحَاقُ إِنْ كَانَتِ الْحَفَظَةُ لَا تَسْمَعُ فَإِنَّ عَالِمَ السِّرِّ يَسْمَعُ وَ يَرَی اسحاق بن عمار گويد: خدمت امام صادق علیه السلام رسيدم، حضرت با ترشرویی به من نگريست، عرض کردم: سبب دگرگونی شما با من چيست؟ فرمود: آن چه تو را با برادرانت دگرگون ساخته، ای اسحاق به من خبر رسيده که در منزلت دربان گذاشته‌ای تا فقراء شيعه را راه ندهند. عرض کردم: قربانت، من از شهرت ترسيدم، فرمود: از بليه نترسيدی؟ مگر نمی‌دانی که چون دو مؤمن ملاقات کنند و مصافحه نمايند، خدای بر آنها رحمت نازل کند که نود و نه قسمت آن برای آن که رفيقش را دوست‌تر دارد باشد و چون در دوستی برابر باشند (باهم بايستند) رحمت خدا، ايشان را فرا گيرد و چون برای مذاکره بنشينند، برخی از فرشتگان نگهبان آنها به برخی ديگر گويند از اینها کنار گيريم، شايد رازی داشته باشند که خدا بر آنها پرده کشيده باشد. عرض کردم: مگر خدای نمی‌فرمايد: (بگفتاری دم نزند جز آن که نزد او رقيب حاضر باشد، 18 سوره 50) فرمود: ای اسحاق! اگر نگهبانان نشنوند، خدای عالم السر بشنود و ببيند •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
قشنگترین قسمت زیارت سلام قبل از کرونا چند سال توفیق زیارت اربعین داشتم. یکی از قشنگترین قسمت های زیارت ارباب اونجایی بود که برای دیگران دعا میکردم. قبل از سفر پیامی در کانال می‌گذاشتم و می‌گفتم به صورت عمومی برای همه همراهان و مخاطبان پاتوق بچه شیعه‌ها دعا خواهم کرد و اگر کسی میخواد به اسم دعاش کنم اسم‌ یا اسم مستعارش رو برام بفرسته. سیلی از پیام‌ها و اسم‌ها برام میومد و البته همراه با جملات و اشعار فوق العاده از مناجات با امام حسین ع و حاجات مختلف و... کربلا که می‌رسیدم بین الحرمین نت نداشتم. می‌نشستم و یکی یکی پیام‌ها رو باز می‌کردم و از طرف اونها سلام می‌دادم و دعای مختصر و بعد به پیامشون جواب میدادم: الان بین الحرمین نائب الزیاره و دعاگوی شما هستم ولی چون نت ندارم این پیام بعدا به دست شما خواهد رسید. این قسمت زیارت قشنگترین قسمت زیارت بود. حس می‌کردم اگر خودم رو‌سیاهم ولی نماینده و سلام رسان کلی آدمهای عاشق هستم که به خاطر اونها هم که شده آقا تحویلم می‌گیره و جوابم رو میده. امسال توفیق زیارت اربعین ندارم🥺 اگر رفتید زیارت، بزرگواری کنید و از طرف حقیر هم زیارت کنید و سلام بدید و دعام کنید. علی حسنوند اللهم عجل لولیک الفرج •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
زیستن به شیوه‌ای دیگر هم ممکن است وحید یامین پور (بخشی از کتاب ماجرای فکر آوینی- پیشنهاد میکنم این پست را بخوانید) سبک زندگی که انتخاب بشر برای شکل دادن به دنیای پیرامون خودش است، ناشی از تفکر، میل و ادراک او از عالم است. سبک زندگی غربی در فرهنگ عمومی، هنر و معماری، پوشش و حتی نوع تغذيه و تفریح او پیداست. غالبا نخستین مواجهه تمدن ها و ملتها با غرب از طریق سبک زندگی آنهاست؛ نوعی از سبک زندگی مبتنی بر لذت گرایی، مصرف زدگی و تكاثر. برای درک این تفاوت مبنایی، نیاز است که مثال هایی زده شود. داریوش شایگان کتاب خوبی به نام آسیا در برابر غرب دارد. در این کتاب این در بخش آخر کتاب، تمدن های آسیایی را با نگاهی فلسفی بررسی کرده است. شایگان در بخش آخر این قصه را آورده است که فردی اروپایی در سفرش به چین دید پیرمردی با زحمت کشاورزی می کند: دلو را در چاه می اندازد، آب میکشد و در چرخی می روید می آید. به او می گوید که به جای آنکه خودش را شکنجه دهد، باید کانالی بکشد و اهرمی بگذارد تا با یک حرکت آب را بالا بکشد و آبیاری کند. پیرمرد می خندد و می‌گوید که هفتاد سال است دارد این طور کشاورزی می کند، و نه این که به عقل خودش نرسیده باشد، بلکه این نوع از کار را آیین عبادی می‌داند و نیازی به این توصیه ها ندارد. دقیقا مثل این است که به ما بگویند وقتی می‌توانیم نمازمان را سه دقیقه ای بخوانیم، چرا در ده دقیقه می‌خوانیم. ما در حال عبادتیم. چرا برایمان تعیین تکلیف می‌کنند؟ آدم مدرنیست می‌گوید که باید سه دقیقه‌ای بخوانیمش و برویم سراغ کارهای دیگر؛ دقیقا مدرنیته نگاهش به نماز این است. نماز را باید زود خواند و رفت سراغ بعدی و بعدی. باید زیادش کرد. زیاد شدن مهم است. معنای "الهاکم التکاثر" این است که افزون خواهی، بشر را فریفته است. زمانی در قمصر، داشتند خانه ای به سبک خانه های سنتی کاشان می‌ساختند گشته بودند و آینه کارهای قدیمی را پیدا کرده بودند که همچنان به نسبت سنتی کار می کردند، مشغول تماشای کار کردنشان بودم. برای ساختن گلهای آینه‌ای ، گلبرگ ها را یکی یکی می کشیدند روی آینه، میکندند، میچسباند و دوباره گلبرگ بعدی. گفتم: «گل را بکشید. کامل دربیاورید و بگذارید چرا گلبرک گلبرگ؟!» نگاهی عاقل اندرسفید کرد: «که بعدش چه‌کار کنم؟" گفتم" میروید اتاق بعدی، دوباره گل می‌چسبانید. بعد خانه بعدی. او عجله مرا نمی‌فهمید. او دارد عبادت می‌کند. مسیرش همین است. مثل کسی که می‌رود مشهد. می تواند سوار هواپیما شود و دوساعته برسد مقصد زیارت کند و برگردد. اما او دارد مسیر زیارتش را طی می کند. نمی‌خواهد که فقط برود و برگردد. دارد صعود می کند. این طور دارد به کمال می‌رسد. چرا عجله کند؟ همین سؤال را برخی درباره پیاده روی اربعین می پرسند. درکی از سیرو سلوک ندارند. عجلد و تکاثر، یکی از مبانی سبک زندگی غربی است. همه سخن بر سر آن است که چرا مدرنیست ها تفکر خود را برای زندگی کل بشر، مبنا قرار داده اند؟ چرا تصور کرده اند هیج شیوه ای از زیست در تاریخ نبوده است که شایسته ارزش گذاری باشد؟ بوده است و بهتر هم بوده است: زیستی راحت تر. آرامش بخش تر و زیباتر از زندگی مدرن. از دوستی شنیدم که ابرکوه شهری کویری است. آب ندارد. با دردسر بسیار از چاه آب میکشند. از قدیم این شیوه بین آنها مرسوم است که گاوی را می بندند به دلوی. گاو مقداری از چاه دور می شود و با خودش این دلو را از چاه بیرون میکشد و دلو در کانال آب خالی می شود و آب در کانال می آید. این گاو با موسیقی خاصی حرکت می کند. کسی کنار چاه مینشیند ولی در دستگاه «شور» میزند. گاو از دستگاه شور هیجان می گیرد و از چاه فاصله می گیرد. دلو از چاه بیرون می آید و آب را می ریزد. بعد این صدای نی را قطع می کنند و گاو برمی گردد و دلو در چاه می افتد. دوباره شور می نوازند و گاو می آید جلو و به همان ترتیب کار ادامه می یابد. ممکن است کسی بگوید که موتوربرق بگذارند و آب را بیرون بکشند؛ اما آن ها دارند زندگی می کنند، با گاو و موسیقی و .... عجله ای در کار نیست. مدرنیته می‌گوید روشن است که اینها باید دستگاه بگذارند و زودتر آب بکشند و زودتر سیراب شوند؛ روشن است که انسان ها باید بیشتر تولید کنند؛ روشن است باید زودتر برسد، بیشتر پول دربیاورد و بیشتر مصرف کند؛ اما حقیقت این است که هیچ یک از اینها مسلم و روشن نیست . پذیرش این حرف ها درفضایی است که همه اینها بی دلیل مسلم انگاشته شده، بسیار دشوار است. جایی پرسیدی برای چه این فروشگاه های بزرگ را در تهران می سازند. طوری نگاه کردند که انگا اصحاب کهف از غار بیرون آمده اند! گفتند روشن است که راحت می شود خرید کرد در فروشگاه های بزرگ غرب، ساعت نصب نمیکنند. پنجره ای هم رو به بیرون ندارد. ادامه در پست بعد •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
ادامه پست قبل وقتی کسی وارد میشود نباید گذر زمان را احساس کند. باید در این فضا زندگی کند. از در که بیرون می آید، ناگهان می بیند شب شده است. انگار بخشی از زندگی انسان خرید کردن است و بخش مهم آن است، چون لذت وصف ناپذیری دارد. اگر برگردیم به دویست سال پیش و به انسانی بگوییم که بخشی از زندگی اش باید صرف خرید کردن شود، می خندد و ما را دیوانه می پندارد؛ اما انسان امروز برنامه می ریزد که صبح تا شبی برود هایپراستار خرید کند. جای شکرش باقی است که کازینو در کشورمان نداریم. کازینوها هم همین طور است. پنجره به بیرون ندارد. ساعت ندارد. هرکس برود داخل، آمدنش با خداست. واقعا با خداست، چون آن جا سرزمین شیاطین است. کتاب بيوتن امیرخانی خوب نشان میدهد که کازینو با آدم چه می‌کند. نماز آدم راحت قضا می شود.. هایپراستار هم همین کار را میکند. مالها و فروشگاه های عظیم به نیاز دامن می‌زنند؛ نیاز به خرید و نیاز به داشتن، تنوع اجناس که ناشی از دانش پیشرفته ای در صنایع تبدیلی و بسته بندی است، به نیازها دامن می زنند. من از خیلی ها شنیده ام که گاهی برای خرید چند جنس وارد این هایپرها و مال های بزرگ می شوند، ولی با چند برابر اجناس مورد نیازشان خارج می شوند. و هرگاه هم به خاطر ضعف توان خرید از خرید بیشتر عاجز باشند، عمیقا افسرده می شوند. باید به خودمان این فرصت را بدهیم و به این فکر کنیم که زیستن به شیوه‌ای دیگر هم ممکن است. نباید این همه را این چنین مسلم بدانیم. نباید اینها صورت پیش فرض هایی در ذهن همه بماند. تاریخ آن طور نبوده است که مدرنیست ها گفته اند. واقعا زندگی ما خنده دار است. اگر زندگی ما را به مردم دویست سال قبل نشان بدهند، به ما می خندند. نخستین اعتراض همین است که بشر امروز چرا این شیوه زندگی را مفروض دانسته است. این زندگی دیوانه وار است، نابخردانه است، عقل در آن نیست. بشر امروز فقط خیال می کند که عاقل است. تمام سخن همین است. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
13.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فایل تصویری نوحه همراه با زیرنویس فارسی. شعرش مضامین قشنگی داره ✨پاتوق بچه شیعه ها👇 https://chat.whatsapp.com/LqaHpOhJQhqECYzu2gD2Hc
27.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحی عربی تزورونی همراه با زیرنویس فارسی. التماس دعا •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• دعوتید به پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
دلهای مشتاقی که سُر خوردند و روی برتافتند عین‌صاد ﮺ من بسيار ديده‏ ام دل‏هاى مشتاق و آرزوهاى جوانى را، كه با توجّه و ديدار و يا نقل حكايت معنويت بزرگان، به طلبگى روى مى‏ آوردند و با خيال خام و بدون توجّه به فاصله‏ ها و مراحل كار، با اشتياق به صرف و نحو آويختند و از فقه و اصول بالا رفتند و پس از تجربه‏ ى اين علوم و پس از ديدار با نقطه ضعف‏هاى همراهان و پيش‏كسوتان، سر خوردند و روى برتافتند و رفتند و رفتند؛ و يا زمين‏گير و ذليل ماندند و يك عمر را به حسرت و كاشكى گذراندند. و اين داستان، فقط در طلب فقه و راه طلبگى نيست، كه در هر راهى از خدمت و عبادت و جهاد و فداكارى، اين مشكلات و اين پيچ و خم‏ ها و اين فراز و نشيب راه و شماتت دوست و دشمن و كوتاهى همراهان و پيش‏كسوتان هست. و اين تويى كه بايد با شناسايى هدف، منتظر همراه و متوقّع راحتى راه نباشى، كه مردان راه، آن‏جا كه پرچم را به دست گرفتند، منتظر نماندند و دل به ترس نسپردند و درهاى قلعه‏ ى خيبر را پيش از رسيدن تمامى نيرو از جاى كندند. 📚  نامه هاى بلوغ ص۱۸۵ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• دعوتید به پاتوق بچه شیعه ها در واتساپ گروه ۱۰ https://chat.whatsapp.com/I9stSOq4fMC49mSfCUxQdW در صورت پر بودن گروه ۱۰ در گروه ۱۱👇 عضو شوید https://chat.whatsapp.com/BIPzdtQWBT0B2T25BGzmfL
اگر مقصد ابا عبدالله ع است در راهتان شک نکنید 🪴یک نفر می‌گفت اربعین قیامت است،ازدحام است،نمی‌شود زیارت بکنی... 🤔و من با خود فکر می کردم کسانی که قیامت به سمت حسین(ع) می روند بی گمان اهل بهشتند اگر قیامت هم به ما اجازه دهند به سمت حسین(ع)حرکت کنیم بهشت را حسینیه می کنیم. کاش قیامتمان اربعین باشد و اربعینمان قیامت. 🪴یک نفر می‌گفت اربعین را به یک پیاده روی زنانه تبدیل نکنید، شکوه اربعین به یک حرکت مردانه است. 🤔و من با خود فکر می‌کردم حرکت اربعین به دست زنانی جاری شد که مردانه حرکت کردند و مردانه شکوه حسین را در دل اربعین برافراشتند 🌹اربعین حرکت انسان به سمت انسان است فارغ از جنسیت و سن و رنگ و... 🪴یک نفر می‌گفت اربعین همین جاست اربعین در خانه های فقراست بروید خانه فقرا موکب بزنید. 🤔و من با خود فکر می کردم فقرا خانه‌هایشان را به عشق حسین رها می‌کنند و می روند کربلا تا پرچم اربعین را به پا کنند چگونه اربعین درخانه های فقراست؟ 🪴یک نفر می‌گفت اسرای کربلا با اسب به کربلا بازگشتند پیاده نروید ، عصر تکنولوژی ست! 🤔و من با خود فکر می کردم یا از کربلا پیاده می روی تا حسین (ع) را در کوفه و شام زنده کنی یا باید پیاده به کربلا برگردی تا حسین (ع) را درقلبت زنده کنی ،با این پیاده رفتن هاست که گستره حسین(ع) قدم قدم عالم را فرامی گیرد برای ما که سوار دنیا شده ایم و از حسین (ع) فاصله گرفته ایم لازم است تا پیاده شویم و قدم به قدم به اصل خویش باز گردیم 🌹عشق حسین قلب هارا آرام فتح می کند 🪴 یک نفر می‌گفت عراق یک روز دشمن ما بود نروید خون شهیدان پایمال نشود. 🤔و من با خود فکر می کنم خون کدام شهید پایمال می شود؟ همان که پشت لباسش می نوشت اللهم ارزقنا کربلا؟ جنگ ما با بعثی ها و صدام بود نا با محبتن حسین ع. ما در این خاک یک عزیز دردانه گذاشته ایم و به عشق او پا و دست و سر می دهیم و می رویم تا جگر گوشه مان را ببینیم. 🪴یک نفر بود می گفت عراق یک کشور در حال جنگ است و ضعیف است و این هزینه ها برای یک کشور جنگ زده روا نیست... 🤔من با خود فکر می کنم چه کسی این کشور جنگ زده را مجبور می‌کند هزینه کند؟ عراق از اربعین قدرت می گیرد عراق با نیروی حسین است که هرسال قوی تر می‌درخشد عراقی‌ها فهمیده اند حسین(ع) یک قدمشان را هزار قدم جبران می کند 🌹حسین(ع)زیر دِین هیچ کس نمی ماند... 🪴یک نفر می‌گفت پیاده روی اربعین را حکومتی ها ساختند... 🤔 و من با خود فکر می کنم زینب(س)به کدام حکومت متصل بود که از شام تا کربلا را پیاده آمد جابر بن عبدالله انصاری اهل کدام حکومت بود که پیرمرد مجبور بود پیاده به سمت حسین بشتابد. علمای بزرگ شیعه،مردانی که اسمشان کافیست برای استناد، وابسته به کدام حکومت بودند که راه می‌افتادند پیاده، شبانه، از نخلستان ها پنهانی خود را به حسین (ع) می‌رساندند. راست می گویند اربعین یک حرکت حکومتی‌ست و آن هم حکومت حسین (ع)است که زن و مرد و پیر و جوان را از سرتاسر دنیا جمع می کند و به کربلا می‌رساند. 🪴خیلی ها خیلی چیز ها می گویند ... بگذار بگویند این ها یا نمک گیر نشده اند یا اهل نمک خوردن و نمک‌دان شکستن هستند ... *🌹تا مقصدتان اباعبدالله است در راهتان شک نکنید* التماس دعا •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• دعوتید به پاتوق بچه شیعه ها در واتساپ گروه ۱۰ https://chat.whatsapp.com/I9stSOq4fMC49mSfCUxQdW در صورت پر بودن گروه ۱۰ در گروه ۱۱👇 عضو شوید https://chat.whatsapp.com/BIPzdtQWBT0B2T25BGzmfL