eitaa logo
شعر شیعه
7هزار دنبال‌کننده
484 عکس
179 ویدیو
20 فایل
کانال تخصصی شعر آئینی تلگرام https://t.me/+WSa2XvuCaD5CQTQN ایتا https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc جهت ارسال اشعار و نظرات: @shia_poem_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
مدینه! امامت کجا می‌رود؟  سفر کرده سوی خدا می‌رود دلِ شب، غریبانه تنها حسین  نهان از همه چشم‌ها می‌رود مدینه! چـه آرامی و ساکـتی  امـام غریبت کجا می‌رود؟ مدینه! زعباس و ا کبر بپرس  اگر می‌رود شب، چرا می‌رود؟ مدیـنه! تماشا کن ایـن قافـله  چه عاشق سوی کربلا می‌رود  اگر جان بـه بزم بـلا می‌برد  علی‌اصغرش را کجا می‌برد؟  فضا محو تاب و تب زینب است  گمانم که وقت نمـاز شب است همه هـاشمیات، مشغـول ذکر  بیابان پر از نغمۀ «یا رب» است «طرِمّاح»! محمل به سرعت مران  که بانوی این کاروان زینب است همه کودکـان را هم امشب مـدام  غریبانـه ذکر خدا بـر لب است حسین است چون ماه و اطراف او  فروزنـده هفتـاد و دو کوکب است  بیابـان! بـزن نـاله‌ای دلـنشین  که دخت علی گشته محمل نشین  عجب کاروانی، خـدا یـارشان  اجل آیـد از ره بـه دیدارشان متـاعِ همه گشته خونِ گلـو  خداونـد عالم خریـدارشان شود حجّشان با شهادت شروع  اسارت بـود آخرِ کـارشان گواهی دهم در کنـار فرات  بوَد آبشان خون رخسارشان  چو اینان عزیـزان پیغمبرند  مبادا کنی ای فلک خوارشان   قضا را چه امری مقدر شده؟  کـه سقّا پـریشانِ اصغر شده  در این کاروان کودکی شیرخوار  بـه دامـان مادر کشد انتـظار که روزی در آغوش گرم پدر  کند تشنه لب، جان خود را نثار بپاشد پدر خون او را به عرش  کند هدیـه بـر ذات پروردگار در آغوش خون خدا پر زند  بـه دامان زهرا بگیرد قرار به بابا بگوید که با دست خویش  سپر کن به تیر و به خاکش سپار بـه سقا بگویید آبش دهـد  ز خون دو بازو، گلابش دهد به زینب بگویید: با سوز و آه  بوَد کعبه‌ات گودی قتـلگاه بـه اکبر بـگویید: بـابا کنـد  چگونه به زخم جبینت نگاه؟ بـه زهرا بگویید: از کعب نی  شود پیکر دخترانـت سیـاه به قاسم بگویید: خون سرت  خضابِ رُخَت می شود بی‌گناه  به طفلان بگویید: در زیر خاک  بیاریـد از تـرس دشمن پناه به "میثم" بگویید اشک روان  فرستد بـه دنبال این کاروان @shia_poem
شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین روی دل با کاروان کربلا دارد حسین بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب کس نمی داند عروسی یا عزا دارد حسین @shia_poem
قصد کرده است از وطن برود پنجمین رکن پنج تن برود این حسین است که غریب شده کاش می شد که با حسن برود او به هر حال می شود عریان چه نیازی ست با کفن برود هر چه کردند جان معجر من نگذاری که پیرهن برود قسمت می دهم اجازه نده شمر با پا روی بدن برود نگذاری که نیزه کندی جای پهلوش بر دهن برود نکند بی حسین برگردی نکند آبروی من برود @shia_poem
اجل چون سایه‌ای دور و برش بود و شمشیر بلا روی سرش بود شبانه از مدینه رفت بیرون شبانه رفتن ارث مادرش بود @shia_poem
محمل لیلی بسرعت می‌بری ، ای ساربان گر بدانی حال مجنون،ناقه را پی میکنی ! @shia_poem
پنهان ز خواهر می کنی چشم ترت را شاید ندیدی اشک های خواهرت را بار سفر بستی مدینه شعله ور شد در یاد دارم آن نگاه آخرت را ام البنین روی سرت قرآن گرفته تا پر کند یکبار جای مادرت را گریه طبیعی بود هنگامی که بردی نوزاد چندین روزه ات را همسرت را اما نفهمیدم چرا آهی کشیدی وقتی نظر کردی قد آب آورت را فقدان پیغمبر دوباره می شد احساس وقتی که می بردی علی اکبرت را یا که بگو آوردن خلخال ممنوع یا که درآور گوشوار دخترت را از چشم های عمهء سادات پیداست آماده کرده بوسه های حنجرت را من آرزو دارم فقط زینب نبیند روزی سر و موی پر از خاکسترت را @shia_poem
از زادگاه خویش کجا میروی حسین این راه امن نیست چرا میروی حسین با حاجیان کعبه که عهدی نداشتی سوی کدام شهر و بلا میروی حسین آیا که داده وعده‌ی مهمان نوازی ات با خانواده مستِ صفا میروی حسین در روز روشن از که کنایه شنیده ای کاین نیمه شب بدون صدا میروی حسین از مژده ی سفر همه شادند کودکان  مرغان به زیر پر چو قطا میروی حسین گویا دل از مدینه ی جدت بریده ای خود را سپرده ای به خدا، میروی حسین بدرود ای عزیز،  خدا باد همرهت با اشک و، آه و، سوز و،  نوا، میروی حسین @shia_poem
فلک خون از دو چشم تر بریزد ملک در این مصیبت پر بریزد مدینه بی حسین ای داد بیداد چه خاکی بعد از این بر سر بریزد @shia_poem
در انتظار وصال تو ساعتی صد بار  به مصحف دل سی پاره استخاره کنم... @shia_poem
من تشنه و تو ساقی هرچند ز وصل خود محروم ترم سازی ، مشتاق ترت گردم @shia_poem
خار‌بستی کرد پیدا کوچه‌باغ انتظار بسکه مشتاقان بجای اشک مژگان ریختند @shia_poem
وقت است کز فراق تو وز سوزِ اندرون آتش درافکنم به همه رخت‌و‌پَخت خویش @shia_poem
غمگینم و شوقِ لبالب از بیانم میرود دارد غریب و خسته یارِ مهربانم میرود دار و ندارم از وطن رخت سفر را بسته و سست است زانوانم و تاب و توانم میرود ای شهر پُر اندوه، ای کابوس ِ کوچه الوداع با خاطراتِ از مدینه مرثیه خوان میرود مقصد به ظاهر کعبه اما راهیِ مقتل شده پشت سرش اشکی روان از دیدگانم میرود آورده با خود هر چه دارد را که قربانی کنَد خورشید و ماه و کهکشان و آسمانم میرود وقتِ اذان زل میزند تا بر علیِ اکبرش(ع) یک بغض دردآلود، در صوتِ اذانم میرود در هر قدم با غصه و دلشورهٔ زینب(س) مدام یک داغِ دائم شعله ور در استخوانم میرود بر خاک می نشیند و تا آب می نوشد حسین(ع) جان میدهم! آرامش از روح و روانم میرود این کاروان با آه بسته بند محمل را اگر- بند دلم شد پاره چون جانِ جهانم میرود بیتابم و دلواپسم! تندی نکن! آرامتر... «ای ساربان آهسته ران کآرام جانم میرود»! @shia_poem
📿 نماز مهم جمعه های ماه رجب: ✨ سیّد [بن طاووس] از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت کرده: ✨ هرکه در روز جمعه ماه رجب بین نماز ظهر و عصر چهار رکعت نماز بخواند [دو نماز دو رکعتی] به این صورت که در هر رکعت: 1⃣ یکبار سوره «حمد» 7⃣ و هفت بار «آیة الکرسی» 5⃣ و پنج مرتبه «سوره توحید» 🔟 سپس ده بار بگوید: أَسْتَغْفِرُ الله الَّذِی لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ ✨ حق تعالی برای او از روزی که این نماز را خوانده تا روزی که از دنیا برود برای هر روز هزار کار نیک بنویسد، و در عوض هر آیه ای که خوانده است شهری در بهشت از یاقوت سرخ، و به جای هر حرف قصری در بهشت از گوهر سپید عطا کند، و برای او زنان زیبا روی بهشتی را به همسری او درآورد و از او خشنود گردد بی آنکه برایش خشمی به دنبال داشته باشد، و در زمره عبادت کنندگان به شمار آید، و سرانجام او را به سعادت و آمرزش پایان دهد‌‌... 📚 مفاتیح الجنان، اعمال مشترکه ماه رجب
مراقبه شعبان المعظم 1445.pdf
744.4K
مراقبه شعبان المعظم 1445.pdf
دوباره سایه ی ماه کریمی از سرم کم شد به تعقیب رجب بودم که شعبان المعظم شد سلام ای ماه شعبان، ماه منجی، ماه پشت ابر که از مهرت ظهور حضرت قائم مسلّم شد @shia_poem
در ماه شعبان آمدم، محزون و گریان آمدم زار و پشیمان آمدم، یا ربنا اغفرلنا من رو سیاهم یا اله، نامه تباهم یا اله پر اشتباهم یا اله، یا ربنا اغفرلنا من عبد بی ایمان شدم، دور از تو و قرآن شدم من بنده ی شیطان شدم، یا ربنا اغفرلنا شیطان هم آغوشم شده، ذکر دل و هوشم شده مردن فراموشم شده، یا ربنا اغفرلنا از نفس اماره ببین، خوردم خدا من بر زمین گویم به حالی دل غمین، یا ربنا اغفرلنا حاجیِّ احرام توأم، ممنونِ اکرام توام من تشنۀ نام توام، یا ربنا اغفرلنا هستی تو کاشف الکروب، هستی تو غفار الذنوب هستی تو ستار العیوب، یا ربنا اغفرلنا دیدی که در خلوت چه شد، آن لحظۀ لذت چه شد پس لطف و غفرانت چه شد، یا ربنا اغفرلنا من شیعه زاد حیدرم، من نوکر پیغمبرم مستِ حسینِ بی سرم، یا ربنا اغفرلنا یارب به حق مصطفی، حق علی مرتضی بگذر ز کوه جرم ما، یا ربنا اغفرلنا @shia_poem
ما دل نبسته‌ایم به اوضاعِ کار خویش دل خوش نکرده‌ایم به این کوله‌بار خویش باید خدا به داد دل بی‌کسم رسد شیطان کند وگرنه دلم را شکار خویش رَخت و لباس پاره نشان گدایی است ما را کریم رَد نکند از جوار خویش سوگند خورده است که بخشیده می‌شویم پس آمده است با همه‌ی اعتبار خویش او قول داده است که ما را نمی‌زند خوبان نمی‌زنند به زیر قرار خویش با ذره‌پروری به چه جایی رسیده‌ایم ما را نشانده‌اند کریمان کنار خویش پروانه‌ایم و دورِ علی‌وار می‌زنیم خارج نمی‌شود دل ما از مدار خویش فردای حَشر فاطمه دنبال کار ماست کار تمام خلق می‌افتد به یار خویش   تا بشنویم نام حسین گریه می‌کنیم یکباره می‌دهیم زِ دست اختیار خویش @shia_poem
✨🌹حلول ماه شعبان گرامی باد.🌹✨ 💥اعمال ماه شعبان 💥 ۱- استغفار؛ 💢 در هر روز از روزهاى ماه شعبان هفتاد بار بگوید: «استغفر الله الَّذی لا اله الاّ هو الرحمن الرحیم، الحیّ القیّوم و اتوب الیه» ۲- صلوات؛ 💢 هر روز صد بار صلوات بر محمد و آل محمد و صد بار «لا حول و لا قوَّة الا بالله» خوانده شود. ۳- خواندن؛ 💢مناجات شعبانیه و تدبر در آن ۴- در تعقیبات نماز ظهر و عصر؛ 💢 صلوات امام سجاد «علیه السلام» ۵- روزه گرفتن؛ 💢در این ماه هر اندازه که ممکن باشد، سفارش شده است.خصوصا ۳ روز اول و آخر. ۶- صدقه؛ 💢از امام ششم «علیه السلام» نقل شده است که: 🔸 «خداوند؛ صدقه ی این ماه را پرورش می دهد و روز قیامت مانند کوه احد دیده می شود.» ۷- صله ی ارحام؛ 💢معاشرت خوب با مردم و نیکی به پدر و مادر. ۸- امر به معروف و نهی از منکر. ۹- گفتن ذکر؛ 💢هزار مرتبه ذكر «لا اله الا اللّه و لا نعبد الاّ ایاه مخلصین له الدین و لو كره المشركون»  گفته شود. ۱۰- با مراقبت و تقوا 💢به استقبال رمضان رفتن. ۱۱- بسیار گفتن؛ 💢«اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم» ۱۲- خواندن؛ 💢زیارت جامعه ی کبیره. @shia_poem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسطورهٔ امنیت و لطف و کرم است در حال دفاع باش! چون محترم است یادت نرود که حاج قاسم فرمود: جمهوری اسلامی ایران حرم است!
از  لحظه نخست، خداداد عاشقم از ساعتی که روح به من داد عاشقم خورشید... در حرارت عشق تو آتشم گرم توام به شدت مرداد، عاشقم با تیشه تیشه اشک شدم بیستون شکن "شیرین" ببین به شیوه "فرهاد" عاشقم از داستان صبح ازل در تحیرم تا اینکه چشم تو به من افتاد... عاشقم شیرین شهد لعل لب تو عسل ترین یوسف ترین عزیزی و ضرب المثل ترین از آن زمان که شور زن این علم شده با کیمیای عشق دلم هم قسم شده آوردنم به قصر تو با چهره ای سیاه آری سگی به حرمت تو محترم شده از بس که محض تشنگی ات گریه کرده ایم مظلومی قیام تو "بار دلم" شده نوح نجات، "تشنه لبیک ها" ببین از شدت علاقه دلم هم حرم شده آقایی و به عشق قسم دوست دارمت ای زندگی من چه کنم دوست دارمت من که شما ندیده مرید شما شدم سرمست از فرات همان ابتدا شدم از لطف رزق پاک و همین گریه بر تو بود این که علی شناس شدم، با خدا شدم پرچم به دوش در تب ایام کودکی از پابرهنه های همین دسته ها شدم نوزاد بودم و لحظات نخست بود تا آشنا به تربت کرببلا شدم در زیر قبه حرم عرش حائرت فرموده اند اینکه "خدا هست... زائرت" ما را خودش نوشته مسلمان منبرش حرّ و زهیرهای حواشی دفترش ما را خودش نوشته به چشم محبتش همراه جبرئیل، پریشان کبوترش شور حسین عاقبت خیر می دهد... چون بی نتیجه نیست دعاهای مادرش دنیا به قد هیبت نامش کفن نداشت   شاهی که بود زینت دوش پیمبرش او عین عشق هست و پر از شور عین، ما پیر "حسین منی انا من حسین" ما از او دوا گرفت مسیحا... هو الشفا یعنی حسین روح تسلا... هو الشفا با نوح بود... هم دم یوسف... کنار هود جبریل هم که گفت به موسی... هو الشفا ای قوم خسته جان خداجو... هو الطبیب ای تشنگان جام مداوا... هو الشفا بال و پرت شکسته؟ امیدت کجاست پس؟ فطرس قسم به حضرت  زهرا... هو الشفا آری رواست هر چه دعا در جوار او حتی شفاست خوردن خاک مزار او او عهد کرده است چنان مست جان دهد تا عرش و فرش و لوح و قلم را تکان دهد با او و یا مقابل او؟ پاسخی است سخت هر کس به اختیار خودش امتحان دهد! او هر چه داشت داد برای نجات ما تا عشق را به مردم دنیا نشان دهد یا شاعرانه وصف کنم که برای خود آمد به ما جلالت دیوانگان دهد و... @shia_poem
  "ساقی به نور باده بر افروز جام ما" فطرس رسان به کرببلایش سلام ما امشب علی و فاطمه دلشاد گشته اند "مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما" مست از حریم پاک حسینی شویم ما "ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما" هرگز نمیرد آنکه بود نوکر حسین "ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما" ای ماه آسمان برو جای دگر بتاب "کاید به جلوه سرو صنوبر خرام ما" ای باد اگر به کرببلا میروی کنون "زنهار عرضه ده بر جانان پیام ما" مستی ز شرب چای حسینی چه خوش بود "زانرو سپرده اند به مستی زمام ما" از مجلسش زیارت او کرده ام طلب "باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما" طبق حدیث کل جهان وام دار اوست "هستند غرق نعمت حاجی قوام ما" (زائر) @shia_poem
ای خسته از جماعتِ غرقِ ریا حسین ای دل بریده از همه ی رنگ ها حسین بر قتلِ تو فقیهِ دروغین بداد رأی ای کشته ی شیوخِ مقدس نما حسین سَمتِ تو از تمامی مردم فراری ام ای با غریب های جهان آشنا حسین ای بی کفن رها شده ی دشتِ کربلا ما را به حالِ خود تو نکردی رها حسین در حقِ دشمنانِ خودَت هم تو سالها کردی به جای لعنت و نفرین دعا حسین امیدِ عابدان شده بعد از نماز حج امیدِ عاشقان شده بعد از خدا حسین آری برای یاری او استخاره ها کردند مومنان و نماندند با حسین معیار اگر که پینه ی پیشانی است و ریش تنها نبود این همه اربابِ ما حسین ننگا به ما که بی ادبانه برایمان گشته خلاصه در عطش و کربلا حسین من از حسینِ معرکه گیران گریختم از این حسین راهِ زیادیست تا حسین او را اگر که زنده شود باز می کُشند یک عِدّه زاهدانه و با ذکرِ یاحسین! ای کشته ی حسادت دنیا حسین جان ای تشنه ی مُقطَع الاعضا حسین جان... @shia_poem
  با هر قنوتِ نمازم؛ در دست، دفتر گرفتم پای مناجاتِ شعرم؛ مضمونی از سر گرفتم اینجا که من ایستادم؛ درگاهِ دارُالاجابه‌ست صاحب‌حرم که بماند؛ من حاجت از در گرفتم گفتم تهی‌دست هستم؛ دیدم قنوتم طلا شد از خواهشِ کاه گفتم؛ یک کوه، از زر گرفتم دستانِ سینه‌زنم را؛ از پینه‌ی دستِ بابا سرچشمه‌ی اشکِ خود را؛ از شیرِ مادر گرفتم من فطرسِ روضه‌گردم؛ با بال‌های شکسته زیر عَلم گریه کردم؛ از تیغه‌اش پَر گرفتم در اولین شوقِ پرواز؛ آنقدر بالا پریدم از آسمان هم گذشتم؛ آخر به گنبد رسیدم تا روی گنبد پریدم؛ دیدم حرم نوحه‌خوان است گلدسته تکبیر بر لب؛ می‌گفت وقتِ اذان است اشکم فراتِ وضو شد؛ رو به ضریح ایستادم گفتم همین‌جاست قبله؛ کعبه که سنگِ نشان است این قله‌ی آرزوها؛ عرشِ برینِ زمین است بالاتر از هر چه بالا؛ اینجا تهِ آسمان است هر ریشه از فرش صحنش؛ در دستِ حبل‌المتین است اهل نجاتیم، زیرا؛ اینجا پُر از ریسمان است هر چند ناخوانده بودم؛ اما مرا هم بغل کرد شش‌گوشه مهمان‌نواز و؛ با زائرش مهربان است دستم ادب کرد و گفتم؛ آقا سلامٌ علیکم ! هر چند رویم سیاه است؛ اما سلامٌ علیکم ! در مدحِ تو لال بودم؛ وقتی مرا آفریدند گفتم سلام ایهاالنّور !؛ وقتی صدا آفریدند در یک نمازِ جماعت؛ پشتِ صفوفِ ملایک بر تربتت سجده کردم؛ وقتی تو را آفریدند گفتی که زوّار دورند؛ از خانه‌ی عرشی من این شد که روی زمین هم؛ یک کربلا آفریدند در قعرِ چاهِ تباهی؛ پرواز، رویای من بود پَر باز کردم همینکه؛ گنبدطلا آفریدند تا اینکه چشمِ کریمت؛ دنبال سائل نگردد دور و بر خانه‌ات یک دنیا گدا آفریدند وقتی تو را خلق کردند؛ بر خاکِ تربت دمیدی قربانِ هویت مسیحا؛ ما را چه خوب آفریدی @shia_poem
ای زنده‌ی عشق! ای قتیل عبرات! آزاده‌ی کربلا! اسیر کربات! ما ظلمت محضیم و تو مصباح هدی ما غرق گناهیم و تو کشتی نجات @shia_poem