eitaa logo
شیفتگان حضرت رقیه (س)🇵🇸
482 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
779 ویدیو
15 فایل
﷽ ✓کانال رسمی بسیج دانشجویی دانشکده فنی و حرفه ای حضرت رقیه (س) ⭕اطلاع رسانی فعالیت‌های بسیج ⭕برگزاری دوره های سواد رسانه ای درگاه‌ارتباطی‌: @iReyha
مشاهده در ایتا
دانلود
باید شعری تازه گفت🎀 آهنگی تازه نواخت🎶✨💐 باید در چوبی این باغ‌ها را که در رویاهایمان شکل گرفته‌اند رو به شهر باز کرد⛺️🌸 باید همه چیز را از نو ساخت..!🌱🍃 هیچ بادی لانه‌ی پرندگان را دوباره سر جایش نمی‌گذارد...!🕊 صبح آدینتون بخیر😍✨ @shifteganRuqyah
Somewhere Between The Stars.mp3
7.32M
کمی آرامش صبحگاهی😍✨ چشمات رو ببند و به قشنگ ترین چیزها بیاندیش🌸😌 @shifteganRuqyah
6.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چشماتو به روی حیدر نبند🖤😔 چقدر میتونه یه کلیپ قشنگ با‌شه 😢✨ @shifteganRuqyah
این‌جوریہ‌کِہ‌میگَـن: 'الرفیق‌ثـُم‌الطَریق' حواسِتـون‌بـٰاشِہ‌چِہ‌ڪَسۍرو بَراۍرِفـٰاقت‌اِنتخـٰاب‌مۍڪنید...🤗🌿!' @shifteganRuqyah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میهمان داریم، همه میزبانیم 🖤✨ به شهر ما خوش آمدی 🖤✨ پلاک خانه آن یار مهربان چند است💌 پدر! بیا و نگه کن کدام فرزند است✨🖤 وصیتی که کمی سوخته به جیبش بود📝🔥 نوشته: عرض سلام ای پدر! دلم بند است🖤🙃 @shifteganRuqyah
شیفتگان حضرت رقیه (س)🇵🇸
#اطلاع‌رسانی_شود میهمان داریم، همه میزبانیم 🖤✨ به شهر ما خوش آمدی 🖤✨ پلاک خانه آن یار مهربان چند
♨️سلام خدمت دانشجویان پرتلاش دانشکده حضرت رقیه(س)🌸🖤 از شما دعوت به عمل می آید تا در تهیه مقدمات این مراسم ما را یاری فرمایید.💌 در صورت تمایل روز شنبه ساعت 8 صبح در اتاق نهاد رهبری حضور بهم رسانید. ✨🙏 اجرتان با شهدا🖤🥀
😍✨ بدستش بیار ! مصمم باش ! 👌 مصمم بودن يعني تا تهش رفتن يعني يه چيز رو از ته دلت بخواي و براي بهش هركاري بكني باش اگر ميخواي به هر طریقی شده بياری 🥇 اينو يادت باشه ممکنه بخاطر باورهات مسیر برات سخت بشه.🙃✨ اگه آسون بود همه ميتونستن سخته براي اينكه فقط اون افراد خاص بتونن موفق بشن😊 تو اون فرد خاص باش 👌 تصمیم بگیر دیگه مثل گذشته زندگی نکنی 😊💪 @shifteganRuqyah
دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت جایی ننوشته است گنهکار نیاید✨ سوار اتوبوس شدم و دیدم یک دختر خانم خوش صورت و خوشگل نشسته و شالش روی شونه هاشه، آروم رفتم کنارش نشستم بعد از چند دقیقه گفتم دختر خشگلم شالت افتاده پایین ها!!! دختر خیلی سرد گفت میدونم گفتم خب نمیخوای درستش کنی؟ فورا گفت نه گفتم خب موهاتو گردنتو داره نامحرم میبینه، نگاه کن اون ‏پسرای جوون چشماشونو ازتو برنمیدارن دارن از نگاه کردن به تو لذت میبرن، هم تو هم اونا دارین گناه میکنین فدات شم! هنوز نزدیک حرم امام رضاییم ها!!! دختر برگشت به من نگاه کرد منتظر بودم هرلحظه شروع کنه به فحاشی و دعوا، اما یهو زد زیر گریه سرشو گذاشت رو شونم و با گریه گفت آخه شما ‏چی میدونید از زندگی من؟! صبح تاشب دوشیفت مثل سگ کار میکنم نمیتونم زندگی کنم پدرو مادرم هر دوتا مریضن، پدرم نمیتونه کار کنه و خرج خونه و درمان اونا افتاده گردن منه بدبخت! نه خواهر دارم نه برادر، دیگه نمیتونم بریدم. ۲۱ سالمه ولی مثل ۵۰ ساله ها شدم! ‏به دختر گفتم عزیزم تو سختی های زندگی به خدا توکل کن برو پیش امام رضا ع بگو به خاطر تو حجابمو درست میکنم، تو هم این خواسته ی منو برآورده کن. دختر گفت به خدا روم نمیشه چند ساله حرم نرفتم. همون لحظه یک خانم مانتویی متشخص و موجه سوار اتوبوس شد و روبروی ما نشست. دختر گفت همون اطراف حرم ‏دو جا فروشندگی میکنم ولی آخرماه کلا پنج شش میلیون بیشتر دستمو نمیگیره واقعاً خسته شدم. گفتم با امام رضا معامله میکنی یانه؟ با چشمای پر از اشک گفت آره. همینجا جلوی شما به امام رضا ع قول میدم حجابمو درست کنم ایشونم به زندگی سامان بده، الانم میشه شما شالمو برام ببندین؟ منم مشغول بستن ‏شال شدم که یک دختر خانم محجبه همسن خودش اومد جلو و یک گیره ی خوشگل بهش داد و گفت اینم هدیه ی من به شما به خاطر محجبه شدنت. شالو که بستم، گفت میشه یک عکس ازم بگیری ببینم چطور شدم؟ ازش عکس گرفتم همونطور که نگاه میکرد اون خانم مانتویی گفت دختر گلم اسمت چیه؟ دختر گفت عاطفه گفت عاطفه جان من پزشکم و منشی مطبم حامله است و دیگه نمیخواد بیاد سرکار. دنبال یک منشی خوبی مثل خودت میگردم بامن کار میکنی؟ دختر همونطور که چشماش پر از ذوق و خوشحالی بود گفت ولی منکه بلد نیستم خانم گفت اشکال نداره یاد میگیری حقوقتم از ۸ تومان شروع میشه کار که یاد گرفتی ‏تا ۱۰ تومان هم زیاد میشه قبول؟ دختر همونطور که بی اختیار میخندید گفت قبول برگشت سمت من و محکم بغلم کرد و گفت خدایا شکرت امام رضا ع دمت گرم. همه خانم های داخل اتوبوس درحال تماشای اون بودن و خوشحال. من یک کیسه پلاستیکی دستم بود دادم بهش گفت این چیه؟ گفتم این غذای امام رضاست. ‏من خادمم و این ناهار امروزم بود هرهفته میبرم با پسرم و آقامون میخوریم این هفته روزی شما بود. دوباره زد زیر گریه ولی از خوشحالی بود نمیدونست چی بگه فقط تشکر میکرد منکه رسیدم به مقصد و باید پیاده میشدم به سرعت گوشیش رو بیرون آورد و گفت میشه یک سلفی باهم بگیریم؟ عکس گرفتیم و ‏شماره منو گرفت و پیاده شدم... خاطره زیبایِ یکی از خادمان حرم امام رضا ع در تاریخ ۹ آذر ۱۴۰۱ @shifteganRuqyah
ای گل خوش نسیم مـن🌹 درود و هزاران درود بـه تـو بلبل😍 غزل خوان توام کـه هزاران نغمۀ شادی برایت بـه ارمغان آورده ام پگاه با تـو بودن پگاه تـو را داشتن باز هم نعمتی اسـت از جانب یار✨ هزار جان گرامی فدای تـو باد صبح قشنگ زمستانی ات بخیر❤️❄️☃ @shifteganRuqyah