پنجمین اجلاسیه سراسری اساتید شبکه تربیتی صالحین برگزار میگردد.
این اجلاسیه به همت معاونت تعلیم و تربیت سازمان بسیج مستضعفین در مشهد مقدس برقرار خواهد بود.
در این نشست سه روزه، اساتید شبکه تربیتی بسیج، جمعی از علمای اعلام، نمایندگان ولیفقیه در استانها، به همراه مسئولیت ارشد سپاههای استانی گرد هم آمده و ضمن مرور اقدامات انجام شده در خصوص شبکه صالحین، پیرامون اقدامات پیش رو به بحث و گفتگو میپردازند.
هدف از برگزاری این اجلاسیه برنامه ریزی،هماهنگی و تبادل تجربیات بین دست اندرکاران حوزه تعلیم و تربیت بسیج با شعار «اعتلای صالحین در گام دوم انقلاب اسلامی» می باشد و از مهمترین محورهای آن تمرکز بر چگونگی پیاده سازی طرح تربیت میلیونها جوان مومن انقلابی پای کار، است که نتایج آن بعد از اجلاسیه در گام های بعدی پیگیری و اجرایی خواهد شد.
شخصیت های کشوری و لشکری سخنرانان ویژه این اجلاسیه خواهند بود.
اطلاعات تکمیلی در اخبار آتی منتشر میگردد.
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
با ما همراه باشید
اخبار و ایده های تربیت تشکیلاتی
🔸دیدار میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى و جمعی از مسئولان نظام با رهبر انقلاب
🔹همزمان با عید بزرگ میلاد باسعادت پیامبر اعظم(ص) و امام صادق(ع)، سران قوا، جمعی از مسئولان نظام و میهمانان شرکتکننده در سیوپنجمین کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی، صبح امروز یکشنبه دوم آبانماه با حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.
🆔
🔻 رهبر انقلاب: عظمت حادثهی ولادت پیغمبر به قدر علو مرتبهی پیغمبر است
حضرت آیتالله خامنهای، صبح امروز در دیدار میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى و جمعی از مسئولان نظام:
🔸 عظمت حادثهی ولادت پیغمبر(ص) به قدر علوّ مرتبهی پیغمبر است. همان رتبهی عظیمی که در عالم وجود از اول خلقت تا آخر با این عظمت خدای متعال موجودی نیافریده است و عظمت امانتی که خداوند بر دوش او گذاشته است.
خداوند متعال کتاب مکنون را بر قلب مقدس پیغمبر نازل کرد. بر زبان مطهر و پاک آن بزرگوار جاری کرد. برنامهی سعادت بشر را به طور کامل به او سپرد، بر دوش او گذاشت و او را مأمور کرد که این برنامه را هم عمل کند، هم ابلاغ کند، هم از پیروان خود مطالبه کند.
🔸ولادت پیامبر در واقع شروع یک دورهی جدید در زندگی بشر است. بشارتی است برای اینکه یک دورهی تازهای از ارادهی الهی و تفضّلات الهی بر بشریت آغاز شد.
🔴استانداری که امروز سیلی خورد
سردار عابدین خرم را از سال ۹۲ می شناسم. از همان وقتی که مشغول تحقیق و مصاحبه برای کتاب «شام برفی» بودم. سردار هم یکی از شخصیت های شام برفی بود که باید مصاحبه می شد. یکی از همان ۴۹ ایرانی که مرداد ۱۳۹۱ در مسیر فرودگاه دمشق به هتل فرادیس توسط نیروهای تکفیری(عوامل موساد) ربوده شدند و ۱۵۹ شبانه روز در چهارده منزل در ریف دمشق شکنجه شدند.
اتفاقا خرم از لحاظ جایگاه سازمانی ارشد ترین فرد آن کاروان بود. در واقع فرمانده سپاه استان آذربایجان غربی اسیر شده بود که البته در بازجویی های همراه با شکنجه با شوکر و شلاق، خود را معلم جغرافیا و زائر معرفی کرده بود و تا آخر هم پای حرفش ماند.
او بارها تحت شدید ترین شکنجه ها قرار گرفت. در منزل ششم دیگر نایی برایش نمانده بود. اما وقتی لب به اعتراف نگشود، *نقیب عبدالناصر شامیر، فرمانده هنگ تکفیری البرا* همه چیز را به شب بعد موکول کرد.
تا شب بعد، جماعت اسیر راهی جز دعا و توسل نداشتند. آنها در زیر زمینی که پیشتر باشگاه ورزشی بود، به حضرت زهرا سلام الله علیها متوسل شدند و آنقدر توسل و دعا را ادامه دادند تا شب به نیمه رسید و نقیب هم راه رسید. صدای گوش خراش موتور برق مانع از شنیده شدن صدای پاهای نقیب و جلادهای همراهش می شد. اما اسرا او و سمیر و بقیه را می دیدند که با شوکر و کابل از پله ها پایین می آمدند. هنوز پای نقیب شامیر به آخرین پله نرسیده بود که موتور برق خاموش شد و زیر زمین در تاریکی فرو رفت. فریاد نقیب شامیر بلند بود. همراهانش را ملامت کرد و همزمان چند پله را به عقب برگشت.
نور موبایل سمیر اردنی بود که به دادش رسید. نقیب سرش داد کشید و دلیل خاموش شدن موتور برق را جویا شد. سمیر هم مثل او بی اطلاع بود.
پشت سر نور ضعیف موبایل، سراغ موتور برق رفتند. سمیر چند بار طناب هندل را کشید اما موتور نفس نکشید. او مهندس کهربا را به کمک طلبید. مهندس کهربا *صادق ادیبی اهل سیمکان جهرم و فرمانده آماد تیپ ۳۳ المهدی* که حالا خود را مهندس کهربا معرفی کرده بود. صادق پاورچین و در حالی که ذکر یا زهرا بر لب داشت، خود را به جمع و موتور برق رساند. خونسرد به چند قطعه ی موتور برق دست کشید و سپس سراغ طناب هندل رفت. خدا خدا می کرد که روشن نشود. کشید و باز موتور نفس نکشید. نقیب عصبی و نگران به سمیر گفت: همه ی برنامه ها به هم ریخت. جمله ی عربی او را سید طاهر افغانی، مترجمی که از قضا با جمع اسیر شده بود، برای دور و بری ها ترجمه کرد.
نقیب همه چیز را به شب بعد موکول کرد. از این ستون تا آن ستون فرج بود. تا شب بعد بیست و چهار ساعت فرصت بود. آن هم اگر نقیب شامیر گرفتار عملیات و درگیری نمی شد و می توانست خودش را به زیر زمین برساند...
*و امروز عابدین خرم در جلسه ی معارفه سیلی خورد. سیلی نه از دست تکفیری بی شرم که از دست یک خودی. انگیزه هرچه که بوده باشد، خرم او را بخشید و گفت: در سوریه روزی ده ها شلاق می خوردم و حالا تحمل یک سیلی چندان دشوار نیست.*
✍نویسنده کتاب شام برفی
والعاقبه للمتقین
یکم آبان ۱۴۰۰
از شهید همدانی پرسیدندبعد از بازگشت از سوریه برنامه تان چیست؟ گفت: تصمیمی گرفتم که مطمئنم از چهل سال مجاهدت بالاتره، برم یه گوشه از این مملکت تو یک مسجدی، تو یک پایگاه بسیجی برای بچه های نوجوان و جوان کارفرهنگی انجام بدهم؛ برای امام زمان(عج) آدم تربیت کنم. سرباز تربیت کنم. کاری که تا حدودی کوتاهی کردیم وآن دنیا باید جواب بدهیم.☝️
#شهید_حسین_همدانی🌹