eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
206 دنبال‌کننده
52 عکس
19 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @delsokhteh313
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقان پنج جمادی آمده در جهان هنگام شادی آمده در مدینه شورو غوغایی شده خانه ی حیدر تماشایی شده خانه ی مولا شده غرق سرور بهر تبریک آمده غلمان و حور فاطمه دخت نبی مادر شده شیرمردان صاحب دختر شده نوری از سوی خدا آمد پدید در مدینه زینب کبرا رسید گل ز گلزار ولایت واشده مرتضی از لطف حق بابا شده دختری از نسل طاها آمده هست حیدر، جان زهرا آمده نوری از انوار سرمد آمده در جهان ،جان محمد آمده آمده در این جهان اخت الحسین بر امام مجتبی نور دوعین در سپهر دین یزدان کوکب است دختر زهرای اطهر زینب است دخت زهرا ،مظهر صبر و رضاست یاور و هم سنگر خون خداست او گل بستانسرای حیدر است درسخا و جود، همچون مادر است از تبار حیدر و زهرا نماست همچو مادر در جهان مشکل گشاست عالم هستی بود سرمست او هر گره وا می‌شود با دست او ما همه چون ذره و اوآفتاب هر دعا گردد به نامش مستجاب در کرامت در سخاوت محشر است دستگیر شیعیان حیدر است دستگیر ما به اذن کبریاست در دو عالم او امید این (رضاست ) @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
نشستم عشق را معنا كنم دل گفت يا زينب نشستم ديده را دريا كنم دل گفت يا زينب نشستم يادي از زهرا كنم دل گفت يا زينب قيامت خواستم برپا كنم دل گفت يا زينب زني عاشق که زهرا گونه معنا شد قیامت را و معصومانه بر دوشش كشد بار امامت را همينكه لحظه ي از او نوشتن شد قلم لرزيد از او خواندم هوا در دم نفس در بازدم لرزيد به خود گفتم به سويش گام بردارم قدم لرزيد حريمي محترم كز حرمتش صدها حرم لرزيد خداوندا حريمي اينچنين را كيست سلطانش هزاران جان فداي او هزاران تن به قربانش نخوانش زينت بابا بگو جان علي زينب نگو دختر بخوانش مرد ميدان علي زينب سر و سامان مولا روح و ريحان علي زينب علی دستان الله است و دستان علي زينب علي را آنچنان در پوست و در خون خود دارد كه گويا جسم زينب يك علي در كالبد دارد سلام اي روز ميلادت هم اشك چشم ها جاري سلام آموزگار عشق در آیین دلداری تلاطم داشت بين چشم هايت شوق ديداري و اين يعني حسينت را تو خيلي دوست ميداری هنوز ای خواهر عاشق نخوردی شیر مادر را که می خواند طپش های دلت نام برادر را كجا وصف كسي همچون تو در قاموس من باشد كه مداح مقامات تو بايد پنج تن باشد نگهبانان اجلالت حسين است و حسن باشد كدامين زن شبيه تو چنين مردانه زن باشد کدامین خشم در خود این همه احساس را دارد و در پای رکابش اکبر و عباس را دارد اگر در چشمت اقیانوسی از امواج غم داری اگر حال پریشان، دست بسته، قد خم داری همان دست کریمی که حسن دارد تو هم داری و این یعنی برای دوست و دشمن کرم داری به زیر دین الطاف تو و آلت همه سرهاست کرامت کمترین کار شما خواهر برادرهاست چنانکه جز علی نام پس از احمد روی لب نیست پس از نام حسین اسمی به غیر از اسم زینب نیست مثال عشق تو در هیچ دین و هیچ مذهب نیست دلی غیر از تو از عشق حسین اینسان لبالب نیست میان سینه ام شوری ز شعر منزوی برپاست که این آقا یک عاشق دارد آن هم زینب کبراست الا ای عقل مبهوتت الا ای عشق حیرانت چگونه از تو بنویسم نگویم از شهیدانت شهیدانی که گردیدند بی پروا به قربانت که نگذارند بنشیند خطی بر کنج ایوانت و ای کاش این شهیدان کربلا دور و برت بودند در آن بی محرمی سربازهای معجرت بودند مبین که کاغذ شعر من از این بند نم دارد که مدح تو بدون روضه ات یک چیز کم دارد چنان نام حسین بن علی نام تو غم دارد دگر بر عهدهٔ من نیست، از اینجا قلم دارد... دلم را می برد گویا دم دروازهٔ ساعات میان خنده ها می ریخت اشک عمهٔ سادات @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
دست در عالم ایجاد تو داری زینب خبر از مبداء و میعاد، تو داری زینب کلماتی که خداوند به قرآن فرمود آن معانی همه را یاد، تو داری زینب چون حسین و حسن و احمد و زهرا و علی خوب‌تر از همه استاد، تو داری زینب پسر کعبه علی بود و تویی دختر او خون آن مرد حَرم‌زاد، تو داری زینب طینتی فاطمه‌پرور چوحسین است تو را همّتی عاطفه‌بنیاد، تو داری زینب چون علی منطق کوبنده و علمی سرشار چون حسن صبر خداداد، تو داری زینب همه اجداد تو آقای دو عالم هستند ارث آقایی اجداد، تو داری زینب پر شد از عطر تو امشب همه عالم گویا باغ گل در گذر باد، تو داری زینب چون گل صبح که شبنم چکد از هر برگش خنده درگریۀ میلاد، تو داری زینب گشتی از گریه تو خاموش در آغوش حسین که به او اُنس خداداد، تو داری زینب پنج معصوم به میلاد تو حاضر بودند این‌چنین لیلۀ میلاد، تو داری زینب ای وفادارترین خواهر عاشورایی مکتب زنده و آزاد، تو داری زینب علم و حلم و ادب و عصمت و ایثار و وفا فضل و بذل و کرم و داد، تو داری زینب سخن عالمۀ غیر معلّم شرفی است که ز فرموده سجّاد، تو داری زینب ز عبادات چنانی که خدا خواسته است برتری بر همه عبّاد، تو داری زینب شام تسخیر تو شد، ای مه ویرانه نشین! تا ابد دولت آباد، تو داری زینب در اسارت، طلبِ خون شهیدان کردی در سکوت، این‌همه فریاد، تو داری زینب شعله زد اشک تو در هستی غارتگر شام خطبه چون خطبۀ سجّاد، تو داری زینب راز خود را به تو بسپرد چو دانست حسین دل سرکوبی بیداد، تو داری زینب از درا زنگ شترها ز نهیب تو فتاد که به کف رشتۀ اجساد، تو داری زینب ذرّه‌ای کاش ببخشند «مؤید» را هم ز جلالی که به میعاد، تو داری زینب @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
خونی که شد از پیکر هر لاله جاری سرتاسر این باغ را کرد آبیاری با هر شهیدی قدرت ما بیشتر شد این است در اسلام رمز پایداری گیرم ترور کردند دانشمندها را اما چه سود از جهل دشمن غیر خواری؟ داغ شهیدان مطلع صدها حماسه‌ست فتح بزرگی هست با هر سوگواری کشتند را اما چه حاصل؟ ما جمله فخری‌زاده‌ایم و از چشم‌های بپرسید آیا کماکان زنده‌ای؟ می‌گوید: آری ای انقلاب سرخ! آخر پرچمت را روزی به دست صاحب خود می‌سپاری @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
لرزید عصر هفتم آذر خیابان در خون خود غلتید مردی در خیابان مردی که مشتاق شهادت بود و از او عطر شهادت داشت سرتاسر خیابان آن عصر پاییزی نمای دیگری داشت لبریز شد از لاله ای پرپر خیابان استاد درس آخرش را هم نوشته خودکار از خون بوده و دفتر خیابان وقتی مسیر ما به جز کرب و بلا نیست فرقی نخواهد داشت با سنگر، خیابان محسن خودش قاسم شد و فردای آن روز لبریز فخری زاده ها شد هر خیابان ماراه اُفتادیم و از نو باز می خواند فریادهای سرخ را از بر خیابان از ما برای دشمنان تعریف می کرد از حق شناسی قصه ای دیگر خیابان ما وانمی مانیم از این راه، باید با ما بیاید راه تا آخر خیابان @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
امشب شب میلاد امّید حسین است عیدحسین عید حسین عیدحسین است گویی خدا کوثر به کوثر داده امشب یک حیدر دیگر به حیدر داده امشب کوثر به روی دامن کوثر ببینید قرآن به روی دست پیغمبر ببینید امشب دوباره پنج تن را آفریدند احمد، علی، زهرا، حسن را آفریدند در پنج مهر آمد به دنیا ماه دیگر یا آمده میلاد ثارالله دیگر؟ بر زینت دین خدا زین اب آمد الله اکبر! زینب آمد زینب آمد در خلق و خو زهرا و ختم‌المرسلین است هنگام خطبه یک امیرالمؤمنین است این شیردخت شیر حی کردگار است فریاد، نه! حتی سکوتش ذوالفقار است هر صبحدم با یاد او یک یادواره هر روز دازد عید میلادی دوباره چشم علی بر چهرۀ زهرایی اوست در چشم شیعه اشک عاشورایی اوست با گریه می‌جوید امام کربلا را انگار می‌بیند قیام کربلا را اُم و اَب و جان و سرم گردد فدایش انگار آوای علی دارد صدایش این عمۀ سادات این، زهرای زهراست این مثل زهرا مادرش ام‌ابیهاست این انبیا و پنج تن را نور عین است زین اَب و زین اُم و زین حسین است سرتاقدم جان است وجانانش حسین است می‌گرید و گهواره‌ جنبانش حسین است در خواب و در بیداری خود با حسین است در هر گل لبخند او یک یا حسین است الله اکبر! از کمال و از جلالش الحق که شیر فاطمه بادا حلالش گر شیرحق شیر حقش گوید،عجب نیست عطربهشت ازسینه‌اش بوید،عجب نیست کرب‌ و بلا بی‌ نام او معنا ندارد لوح رضا بی‌ صبر او امضا ندارد هر خطبه‌اش یک سورۀ آمال نهضت هر جمله‌اش یک آیۀ اکمال نهضت پیوسته بوده جا در آغوش الهش از گاهواره تا کنار قتلگاهش وقتی سخن مثل امیرالمؤمنین گفت بر او سر بالای نیزه آفرین گفت با احمد و زهرا و حیدر هم‌ صدا بود الحق که او پیغمبر خون خدا بود چشم حسین از خطبۀ او گشت روشن احمد، علی، زهرا، حسن، گفتند احسن! وقتی که شد با خنجر خونین لبش جفت هم بوسه می‌زدهم خدا راشکر می‌گفت با سیل اشکش عقده از دل باز می‌کرد اول سفر را بی حسین آغاز می‌کرد انگار می‌بینم تن در خون تپیتده بر او اذان گویند رگ‌های بریده در گریۀ او ناقه‌ها امداد کردند گویی فرات دیگری ایجاد کردند آتش به سوز سینۀ او باد می‌زد تنها برای او جرس فریاد می‌زد لب‌ها ترک‌خوردۀ فضا در چشم‌ها دود آب فرات از خجلت زینب گِل‌آلود صحرا‌ به‌ صحرا کو به‌کو منزل‌ به‌ منزل زینب، سوار و فاطمه دنبال محمل زینب، همیشه یاد او هم گریه دارد حتی شب میلاد او هم گریه دارد در هر مقامی یاد او یاد حسین است میلاد او هم مثل میلاد حسین است «میثم»! از آن روزی که پیغمبر نبی بود زینب حسینی و حسینش زینبی بود @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
زینب که حقیقت خداوند جلی ست یک هدیه به فاطمه ز حی ازلی‌ست آیینه‌ی جلوه‌ی جمال است و جلال از امر خدا زینت دامان علیست @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
4. گلچین صوتی.mp3
1.54M
زینب آن بانوی عظمایی که دست قدرتش کهکشان چرخ را بر پا طناب انداخته شمسه کاخ جلال و رفعتش از فرط نور مِهر عالم تاب را از آب و تاب انداخته دختر مرد دوعالم آنکه گاهِ خشم خویش رَعشه بر این چارمام و هفت باب انداخته این همان بانوست که از نطق و بیان همچون علی انقلاب از کوفه تا شام خراب انداخته گر زبانش ذوالفقارحیدری نَبود چرا؟ خصم را دردل شرر همچون شهاب انداخته همتش چون بازوی خیبر گشای حیدریست بارگاه کفر را در انقلاب انداخته کشتی دین کربلا شد غرق از طوفان کفر همت زینب زنو آنرا بر آب انداخته حِلم او٬ صبر و توانایی زدست صبر برد عِلم او ، از دست هر دانا کتاب انداخته تا قیامت وصف او "موزون"اگر گویی کم است زان که حق او را چو خود در احتجاب انداخته @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
dokhtare-mola-oomade.mp3
7.02M
💎زینب کبری اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده از روح علی الدوام از پیغمبرو امام جبراییل بخون برام با تقدیم احترام دختر مولا اومده زهره زهرا اومده 💎زینب کبری اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده از نورش مشخصه سر تا پا مقدسه بی تاب برا حسین از وقتی که میرسه چشمه به دریا اومده رمز تولی اومده مهر مُعَلی اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده دختر مولا اومده زهره زهرا اومده 💎زینب کبری اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده جبراییل سبو گرفت پیغمبر وضو گرفت اومد اون که عفت از اسمش آبرو گرفت لیلی لیلا اومده درمون دردا اومده جلوه سِینا اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده دختر مولا اومده زهره زهرا اومده 💎زینب کبری اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده حق عشق ادا میشه هر سنگی طلا میشه هر جا اسم تو میاد قلبم کربلا میشه آیت عظما اومده عالی اعلی اومده نور مصلی اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده دختر مولا اومده زهره زهرا اومده 💎زینب کبری اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده از روح علی الدوام از پیغمبر و امام جبراییل بخون برام با تقدیم احترام از نورش مشخصه سر تا پا مقدسه بی تاب برا حسین از وقتی که میرسه جبراییل سبو گرفت پیغمبر وضو گرفت اومد اون که عفت از اسمش آبرو گرفت لیلی لیلا اومده درمون دردا اومده زینب کبری اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده دختر مولا اومده زهره زهرا اومده 💎زینب کبری اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده حسین حسین حسین ..... یا حسین .... @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
جهان با اشتیاقی لم یزل میگفت یازینب(س) خدا در خلقتِ صبحِ ازل میگفت یازینب(س) پیمبر(ص) با خبر بود از قیامش، پس به هنگام ِ زمین افتادنِ لات و هبل میگفت یازینب(س) علی(ع) طاقت نمی آورد یک ثانیه بی زهرا(س) نیفتد تا که در عشقش خلل میگفت یازینب(س) نوازشهای گرم و مادرانه کارِ زهرا(س) بود فقط با نیّتِ خیرالعمل میگفت یازینب(س) برای حسّ آرامش وَ رفع خستگی هایش در آغوشَش گرفت و بی مثل میگفت یازینب(س) زمین زد مرکبِ مکاره را با برقِ شمشیرش حسن(ع)ازبسکه درجنگ جمل میگفت یازینب(س) تمام عمر زینب(س) عاشقش بود و حسینش(ع)هم حلاوت بخش با طعم عسل میگفت یازینب(س) نشست آرام هر شب در پناهِ چادرش خورشید همینکه ماه در گوش زُحل میگفت یازینب(س) یقین دارم که جان بر استخوانِ مرده برمیگشت اگر یکبار مأمورِ اجل میگفت یازینب(س)! @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
امشب زمین و آسمان دارد به لب این زمزمه زینب علی، زینب حسن، زینب حسین و فاطمه در گوشِ زهرا جبرئیل آرام نجوا می کند این رازِ مکنونِ خدا این کوثرِ بی خاتمه حوا و مریم گلفشان در مقدمِ این عالمه این اخترِ برجِ حیا سر زد ز کانونِ ولی لبخندِ شادی بر لبِ زیبای زهرا و علی چشمانِ نازش را گشود اول به سمتِ کربلا از فرش تا عرش خدا شد با نگاهش منجلی سامان گرفت از عشقِ او جریانِ عشق و همدلی آغوشِ او تا وسعتِ زخمِ عمیقِ بیکران ارکانِ دین تدوین شده بر شانه ی این آسمان او که صبوری را به دوشِ خود امانت میکشید عشق از نهانش ریشه زد تا ماورای کهکشان داده به عشاقِ حسین این راه را زینب نشان خورشید و ماهِ آسمان بهرِ سلامش آمده هر خطبه از نطقِ علی شرحِ کلامش آمده تا آمده با خود نسیمِ کربلا آورده است هفتاد و دو بار این زمین تعظیمِ نامش آمده هم آدم و جنّ و مَلک عبد و غلامش آمده حک میشود نام حسین بر سینه ی شیدایی اش بوی تولاّ میدهد دستانِ عاشورائیش در شامِ تارِ کوفیان صبحِ سعادت می دمد خون و شهادت می چکد از خطبه ی غرائیش اِلّا جمیلا می شود آیینه ی زهرائیش قبل از تولد زینبِ کرببلایی می شود در آتشِ عشقِ حسین یکسر فدایی میشود هی قطره قطره آب شد در بحرِ مَوّاجِ بلا آخر شهیدِ زنده ی راهِ ولایی می شود تعبیرِ نامش تا ابد گو نینوایی می شود! @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
امشب ببخش ما را به احترام زینب با بنده کن مدارا به احترام زینب با آنکه رو سیاهم لبریز از گناهم اما مران گدا را به احترام زینب با دست گیری خود شرمنده کردی عمری این عبد بی حیا را به احترام زینب بیمار دوره گردم بر کام من چشاندی طعم خوش شفا را به احترام زینب با برگه ی شهادت کن عاقبت بخیرم تکمیل کن عطا را به احترام زینب آیا شود ببینم هنگام جان سپردن ارباب با وفا را به احترام زینب بادیده های گریان من آمدم بگیرم امضایِ کربلا را به احترام زینب از روی تل صدا زد ای شمر برنگردان با پا عزیز ما را به احترام زینب بردار چکمه ات را از روی سینه ی شاه به احترام زهرا به احترام زینب با نعل های تازه کمتر بهم بریزید آقای سر جدا را به احترام زینب جای کفن بپیچید دورتنم رفیقان یک تکه بوریا را به احترام زینب @Shoaraye_aeinimadhankermanshah