بسم الله الرحمن الرحیم
#اشعارسالروز ازدواج حضرت_زهراوعلی #مدح_حضرت_زهرا
کعبه شد تحت حریمت فاطمه
مرتضا دار النعیمت فاطمه
کرده ای وقف علی بود و نبود
المثنای علی ، یاس کبود
تا غبار دل برآن آئینه زد
سنگ زهرا را علی بر سینه زد
کیست زهرامرتضی هم کیش او
مرتضا بنشسته اندر پیش او
شاخص شخصیتت باشد حیا
می زند زانو به پیشت مرتضا
کیستی تو مادر كل امم
همسر شیر خدا سلطان غم
هر زنی را فاطمی هرگز مخوان
هم طراز حضرت زهرا مدان
حوریان چون بر شما دلباختند
درهوای دیدنت جان باختند
گر به دست اولی ، زور و زر است
پیش زهرا هم ز موری کمتر است
از ازل دنیا و عقبا ، فاطمی است
اهل عالم مهدی ما فاطمی است
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
***
یا فاطمه ارباب کائناتی
تو ناخدای کشتی نجاتی
یا فاطمه ، خورشید کاروانی
تو نوربخش ماه و آسمانی
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم
اشعارسالروز ازدواج حضرت زهرا وعلی..
گر علی تنها دلیل خلقت است
این جهان بی فاطمه بی قیمت است
ذئوالفقار هر دو دست حیدری
قدرت سردار جنگ خیبری
گر که دست مرتضا خیبر گشود
نام زهرا قلب حیدر را ربود
گر که زهرا یاور حیدر نبود
اسمی از اسلام پیغمبر نبود
عالم هستی طفلیت فاطمه
گردش عالم به میلت فاطمه
در میان عرش اسم اعظمی
تا ابد سلطان ، غمهای منی
گر نبی صاحب به عرش اعظم است
حضرت زهرا عزیز خاتم است
گر علی از آسمانها برتر است
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم
ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا (ی)
ایکه ناموس خدائی فاطمه
همسر شیرولایی فاطمه
راه تو عشق علی پیموده است
با تو بودن در تشیع بودن است
ای که تو آلاله آلاله ای
منشا سوزوگداز و ناله ای
ایکه نقشی بر نگین خاتمی
تا ابد چشم و چراغ عالمی
بوده ای روح علی، جان علی
بوده ای هم عهد و پیمان علی
نام تو تفسیر یاسین است و بس
ای جماعت فاطمه این است و بس
تا ابد هستی حدیث قدسیان
همسر شیر عرب شاه جهان
ایکه تنها راز گوی مکتبی
از ازل آموزگار زینبی
ایکه تو ام القرای عالمی
دختر شیرین زبان خاتمی
ای که تو مرگ نبی را دیده ای
نيمه شب رو اشک علی را دیده ای
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم
به سیرت جلوهی پروردگار است
همه داراییش یک ذوالفقار است
دوچشم دشمنانش کور بادا
علی امشب به زهرا خواستگار است
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم
هر واژه بگوییم به توصیف، کم است
این شوق دو یاراست که در دیدهِ نم است
شاباش دهدحضرت جبریل وکشد کل
دست علی و فاطمه در دست هم است
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم
#ازدواج_حضرت_علی
( علیه السلام )
سبک همه جا دنبال تو میگردم
شب نوروسرور
شب نور و ولا
شده شور و شعف
شادی مصطفی
شادی، عالمی،بپا گردید
علی داماد مصطفی گردید
مبارک بادا،حیدروزهرا(۲)
زمین وآسمان
نورباران شده
شادی وشعفی
قلب یاران شده
جلوه ی دلبر در همه دنیاست
عروسی حیدر وهم زهراست
مبارک بادا،حیدروزهرا(۲)
چه شبی است که شبه
لطف خاص خداست
علی وفاطمه
زینت دوسراست
فاطمه تنها انتخاب اوست
تادم آخر در رکاب اوست
مبارک بادا،حیدروزهرا(۲)
حق، اجازه دهد
خاتم المرسلین
دست حیدر،نهد
گل حبل المتین
خنده ای برلب، دخت پیغمبر
شادمان ازاو شد دل حیدر
مبارک بادا،حیدروزهرا(۲)
شاهد عقدشان
شده روح الامین
عاقد عقد شان
خاتم المرسلین
شادی وشوری
در جهان برپاس
که،شب عقد علی و زهراس
مبارک بادا،حیدروزهرا(۲)
داده ای توراهم، گرچه ناقابلم
شده لطف خدا،همیشه شاملم
به عشق حیدر، زنده ام زنده
ازلطفت زهرا، شدم شرمنده
مبارک بادا،حیدروزهرا(۲)
ولای تو علی
در سِرشت من است
عشق تو یازهرا
سرنوشت من است
(مجنون)توام، شیعه ات هستم
با ولای توبیمه ات هستم
مبارک بادا،حیدروزهرا(۲)
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم
به سیرت جلوهی پروردگار است
همه دارایی اش یک ذوالفقار است
دوچشم دشمنانش کور بادا
علی امشب به زهرا خواستگار است
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
وصال حیدرویارش مبارک
وصال یاس ودلدارش مبارک
از الطاف وعنایات الهی
رسیده حق به حقدارش مبارک
فرارسیدن سالروز پیوند
مبارک حضرت علی(ع) و حضرت
فاطمه(س)بر شما خوبان مبارک
💞 💞
بسم الله الرحمن الرحیم
شراب باده نوشت گشت حیدر
که زهرا یاس پوشت گشت حیدر
تو بی همتایی وهمتانداری
خدا خود ساقدوشت گشت حیدر
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#امام_باقر
ز سوز زهر پیکرم آتش گرفت و سوخت
یارب ز پای تا سرم آتش گرفت و سوخت
مسمومم و زبانه کشد شعله از تنم
از این شراره بسترم آتش گرفت و سوخت
من یادگار کرب و بلایم که روز و شب
با روضه هاش خاطرم آتش گرفت و سوخت
مي سوخت بين تب تن بابا به خيمه ها
صد بار قلب مضطرم آتش گرفت و سوخت
هنگامه ی غروب که غارت شروع شد
هر کس که بود در حرم آتش گرفت و سوخت
یک زن نمانده بود که شعله به تن نداشت
چادر نماز مادرم آتش گرفت و سوخت
معجر دگر به روی سر دختری نماند
دیدم که موی خواهرم آتش گرفت و سوخت
خنده دگر ندید کسی بر لب رباب
تا جای خواب اصغرم آتش گرفت و سوخت
در کوفه تا كه راس حسين شهيد را
دیدم به نیزه ، حنجرم آتش گرفت و سوخت
آتش به جان آل پيمبر شد آشنا...
از آن زمان که مادرم آتش گرفت و سوخت...
#رضا_رسول_زاده
بسم الله الرحمن الرحیم
تمام خاطراتش بودباعشق
شُکوهِ معجزاتش بودباعشق
خدا،جبریل، احمد،ساقدوشش
تماماً سور و ساتَش بودباعشق
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاه
#امام_باقر
او امتداد غُصّه ی فردای کربلاست
همبازی سه ساله ی صحرای کربلاست
دریای غیرت و غضبش پر تلاطم است
بین تمام قافله او مرد دوم است
او آشنای هق هق اشک شبانه هاست
زخمیِّ دست سلسله و تازیانه هاست
طفل آمده ولی چِقَدَر پیر گشته بود
بی جان و خسته از غل و زنجیر گشته بود
با آبله ز پای خودش کار می کشید
مثل رقیّه از کف پا خار می کشید
انگار زهر تازه تری از جگر گذشت
تا غصه های بی حد شام از نظر گذشت
او دیده با چه سختی و آزار برده اند
ناموس شاه را،سر بازار برده اند
او دیده شامیان حرامی،دریده اند
او دیده معجر از سر عمه کشیده اند
او دیده رقص مستی بزم شراب را
او دیده خیزران و لب آفتاب را
با یاد صحنه ای،جگرش پاره پاره شد
حرف کنیز شد،به سکینه اشاره شد
#بردیا_محمدی