eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
206 دنبال‌کننده
52 عکس
19 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @delsokhteh313
مشاهده در ایتا
دانلود
هر لحظه مرگ اوست ایام حیاتش بــا بدترینِ مــرگ‌هــا شکلِ مماتش او را نجــاتی نیست از خشــم الـهی وقتی که آتش ریخت بر راه نجاتش لعنـت به هر ملعــون که در اوج رذالـت این شعله گردد موجبِ شور و نشاطش انسان‌نمایی را که اینسان پست و رذل است هــر بــنــد هستی می‌کند نــفــرین بـه ذاتش چشم دلش کور است از بس در سیاهی بوده‌ست با ابـلـیــس مـلعــون ارتباطش او را به جـز آتــش نصیبی نیست هـرگـز هرکس که سوزانده‌ست قرآن را در آتش @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
بر کامِ من طعمِ رطب رسیده ماهِ خدا ماهِ رجب رسید زيباترين ماه خداست اين ماه هر ناله اي مشگل گشاست اين ماه اصلاً خدا باشد پِيِ بهانه تا بنده را راهش دهد به خانه اين ماه اذن ِ بندگي بگيريم از يار ، درسِ زندگي بگيريم جا دارد از دل عقده وا نماييم تا سفره هاي درد دل گشاييم آمد به گوشم نغمه منادی در خانه ات مارا تو راه دادی يك عمر پوشاندي تو عيب هايم تا يك سحر در كوي تو بيايم يك جمله گويم شرح حالِ يك سال از عيد فطر پيش تا همين حال با درد هجران ساختم الهي دارو ندارم باختم الهي شيطان به قلب غافلم كمين زد هر جا كه شد بار مرا زمين زد اين بنده روز خوش نديده بي تو كارش به رسوايي كشيده بي تو اما بدان دل خانة خدا بود شبهاي جمعه با تو آشنا بود گر بنگري مهمان اين حريمم ممنون لطف سيد الكريمم پير مناجاتي گرفت دستم پاي مناجات علي نشستم گر بر وصال تو تو كشيده مِيْلَم ممنون لطف ِصاحب كميلم با نور حق اين سينه منجلي شد دل مست نام مرتضي علي شد شاه نجف برده ز دل قرارم آوارة ايوانْ طلايِ يارم يار ببين آشفته حالي ام را بنما نظر دستان خالي ام را اما غمي ديرينه دارم اي دوست داغ حرم بر سينه دارم اي دوست ترسم كه بر خاك سيه نشينم کرببلا را من دگر نبينم من عبدم و آقاي من حسين است عشق دل شيداي من حسين است شبهاي جمعه مادري حزينه ناله زند با زخمهاي سينه برخيز از جا يارِ سربريده پهلو شكسته مادرت رسيده از عرش تا گودال گریه کردم رفتی تو تا از حال؛ گریه کردم دیدم در آن گرد و غبار،مادر آمد کنارت نیزه دار ،مادر با خنده بالای سر تو آمد تا آب گفتی نیزه بر گلو زد ای" نحر" گشته حق بده عزیزم خاک ِ بیابان بر سرم بریزم با نيزه سويت تاختند عزيزم حق تو را نشناختند عزيزم ای تشنه لب آبت چرا ندادند بر روی لبهای تو پا نهادند نام علي را تا كه برده اي تو از هر طرف يك ضربه خورده اي تو غصه نخور این ارثِ ماست مادر بر سینه تو جای ِ پاست مادر روضه بخوانم تا سحر...بُنی بوسیدنت شد درد سر بنی می آید از رگهای ِ نا مرتب سوزِ عطشهای لبانِ زینب @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
Fadaeian_Komeil_001115 (2) (1).mp3
36.27M
غیر آهی در بساطم نیست آه آورده ام هرچه دارم را ب امیدنگاه آورده ام من گدایی بی کسم،رو سوی شاه آورده ام با چه امیدی به این خانه پناه آورده ام در رجب توبه به من احساس بهتر میدهد این شب جمعه گدایی طعم دیگر میدهد سال های سال غفلت کردن من راببخش سستی وقت عبادت کردن من راببخش باهمه جز تو رفاقت کردن من راببخش جای شکرش،کفر نعمت کردن من را ببخش درد من دنیا شده از درد دین رفته کنار حرف حق محض رضای آن واین رفته کنار ریزه خوار لطف سلطانم،علی جانم علی تا علی دارم مسلمانم،علی جانم علی ریزه خوار لطف سلطانم،علی جانم علی تاعلی دارم مسلمانم،علی جانم علی با علی لبریز ایمانم،علی جانم علی تاسحر هرلحظه میخوانم،علی جانم علی یامن ارجوهُ لکل خیر ، سائل آمده توبه کرده با پشیمانیِ کامل آمده وقت درد دل شده حال دعایم رابده لطف کن امشب جواب گریه هایم رابده درد روح و جسم دارم پس دوایم رابده میهمان جمکرانم ، کربلایم را بده .... چون دراین شب ها بسمت کربلا رفتن خوش است کربلا هم گرنشد صحن رضا رفتن خوش است کربلا گفتم از کرب و بلایش سوختم بازشد حرف حسین و با عزایش سوختم از غم گودال و ذبح از قفایش سوختم مادری تا ناله زد از ناله هایش سوختم ... @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
4_5963037713643864079.MP3
3.21M
می گیرم شاخه یاس و تو دستم و بو میکنم دوباره سمت کربلای آقا رو می کنم توی ماه رجب رسیدم واسه ی گدایی تو شب لیله الرغائب آرزو می کنم آرزومه که زیر علم بمیرم یا بیام یک گوشه از حرم بمیرم آرزومه اینقده زنده بشم تا به طواف دستای قلم بمیرم می گیرم شاخه یاس و تو دستم و بو میکنم دوباره سمت کربلای آقا رو می کنم توی ماه رجب رسیدم واسه ی گدایی تو شب لیله الرغائب آرزو می کنم آرزومه که منم از شما باشم آرزومه که من از شهدا باشم سال دیگه شب لیله الرغائب آرزومه که منم کربلا باشم (حسین وآآآآآ )۴ @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
4_6010503209708160430.mp3
10.59M
شب بارونه، صورتم خیسه یکی این حالِ / منو بنویسه دنیا زندونه، گوشه گیرم کرد جرم من عشقه ،عشق اسیرم کرد دنیا دلیل زندگیمو پس بده امام‌حسین بچه‌گیمو پس بده دنیا دو روزه منم می‌دونم من این دوروزو حرم می‌مونم دنیا دوروزه یه روز تاسوعا دنیا دو روزه یه روز عاشورا " یا سیدی یا اباعبدالله " بچه بودم که / بغلم کرد و مست احلی مِن / عسلم کرد و یاحسین گفتم ، دل من باز شد نوکریم از اون / لحظه آغاز شد مگه یادم میره بابام بهم چی‌گفت به دست و پای هیچکی جز حسین نیفت من زندگیمو به عشق مدیونم من زیر دِین حسین می‌مونم عشق از یه مشکل طلا می‌سازه عشق از یه دشت کربلا می‌سازه " یاسیدی یا اباعبدالله " اون که چشماش به / ذره میفته نباشه کوه به / دَره میفته بی حسین دنیا / نقطه‌ی کوره با حسین چاهم / چشمه‌ی نوره نوری که واسطه حسین هدایته هدایتی که خونه‌ی سعادته به‌به به این آسمون آبی به‌به به این خونه ی اربابی به‌به به این سفره و این نعمت این روزی و روضه و این هیئت " یاسیدی یا ابا عبدالله " @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به شوق دیدن رویت گدا شدیم همه به عشق بی بَدَلت مبتلا شدیم همه نداشتیم پناهی ولی خدا را شکر که با رقیه ی  تو آشنا شدیم همه پیمبران همگی در غمت گریسته اند غم تو بود که اهل بُکا شدیم همه گره گشایی و ما را  سوا نکردی تو میان کشتیِ عشقِ تو جا شدیم همه چه شد که پرچم تو شد تمام زندگی ام چه شد که دربه درِ کربلا شدیم همه «حسین‌» را به علی اکبرش قسم دادیم حسین خواست که حاجت روا شدیم همه «حسین» را ته گودال زیر و رو کردند عجیب نیست که صاحب عزا شدیم همه @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
غم کهنۀ در گلویم حسین است دم و بازدم، های و هویم حسین است اگر چشم من آبروی مرا ریخت چه غم؟ بعد از این آبرویم حسین است به دنبال نامی به جز عشقم اما سرانجام هر جست‌وجویم حسین است شب آرزوها شب جمعه باشد و کتمان کنم آرزویم حسین است؟ به سجاده گفتم که مایل بیفتد که از این سحر سمت‌وسویم حسین است سرآغاز عالم... سرانجام عالم... خلاصه بخواهم بگویم، حسین است @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
می خواستم که باتو بمانم ولی نشد دستی به دامنت برسانم ولی نشد از باغبان و باغ گلش من خجالتم بلبل شدم که نغمه بخوانم ولی نشد می خواستم که مثل تو باشم بهار من با برگ های زرد و خزانم ولی نشد وقتم برای هر کس و ناکس زیاد بود یک لحظه با امام زمانم...ولی نشد می خواستم که مثل شهیدان فدا کنم روزی به پای عشق تو جانم ولی نشد @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
میان شعله می‌سوزد مگر باران؟ نمی‌سوزد اگرچه "جسم" هم آتش بگیرد، "جان" نمی‌سوزد به آتش می‌کشند این روزها قرآنِ ما را... لیک نمی‌دانند "فجر" و "طارق" و "فرقان" نمی‌سوزد نمی‌دانند این اصحاب نار، این شعله بر دوشان که "حمد" آتش نمی‌گیرد، که "الرحمان" نمی‌سوزد خدای قصه‌ی قرآنیِ "عاد" و "ثمود"! آخر چرا این شهرها در آتشِ کفران نمی‌سوزد؟ مگر قرآن چه دارد؟ سوره سوره، خط به خط، ایمان دل مردم برای این همه ایمان نمی‌سوزد؟ به این کافرمرامان، منکرانِ نور و زیبایی بگو قرآن نمی‌سوزد، بگو قرآن نمی‌سوزد @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
ای غصه‌دار شیعه، چرا پس غمت نَبُرد؟ ای زخم، زخم کهنه! چرا مرهمت نَبُرد؟ ای اُشتر دوساله! چرا لال مانده‌ای؟ وجدان چرا به شکل بنی‌آدمت نَبُرد؟ آتش زدن به مسجد و قرآن و خانه‌ها نزدیک "ماجرای در و هیزم"‌ت نَبُرد؟! چادر کشیدن از سرِ ناموس شیعیان آیا به کوچه‌های بنی‌هاشمت نَبُرد؟! رسوایی دلاربگیران و قاتلان یک لحظه هم به یاد "رِی و گندم"‌ت نَبُرد؟! آن نوجوان، میان سگان و درندگان هرگز به دست و پا زدنِ قاسمت نَبُرد؟! مردم که پا به پای شهیدان گریستند این سیل غم چرا بسوی مردمت نَبُرد؟ دشنام بر علی بده و سکّه را بچسب! خرمافروش باش اگر میثمت نَبُرد! ای غربت همیشه‌ی تاریخ ای حسین گویا دوباره مدّعیان را غمت نَبُرد ما اهل کوفه‌ایم وگرنه چرا کسی آبی برای تشنگی مُسلمت نَبُرد @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
  سلام بر تو که نوری و ذکری و ایمان سلام بر سخن حق سلام بر "قرآن" به هفت آیه‌ی "سبع المثانی"ات سوگند تمام رحمت محضی، قسم به "الرحمان" معلّقات معلّق شد و به زیر آمد همین که نور تو آمد در آن زمان به میان خرد به عمق تو هرگز نمی‌رسد دستش هزار معنی نازک شدست در تو نهان اگر که چهره بدون نقاب بنماید کُمیت عقل شود لنگ و عاجز و حیران نسیم جنت حق می‌وزد ز آیاتش بهشت را به تماشا نشین در این بستان خزان گذشت بر اوراق خلق و کهنه شدند گذر نکرده بر اوراق او غبار خزان کتاب نیست ، شراب است شکل مکتوبش ز آیه آیه آن ‌مست می‌شود انسان به پیش هیبت "فاتوا بمثله" ، فُصَحا گرفته‌اند سر انگشت عجز را به دهان زبان به کام گرفتند جمله لال شدند چو گفت "فاستمعوا له و اَنصِتوا" ، یزدان بشر کجا و توان سخن چو او گفتن زبان هیچ بشر نیست مرد این میدان نگاه کن و بدان "اُنزل بعلم الله" اگر که بهتر از این هست هاتِ بالبرهان طناب اگر که بخواهی بیا که "انزلنا" طناب عرش الهی‌ست گشته آویزان نشسته اند همه انبیا بر این سفره به لقمه‌ای که بگیری از آن شوی لقمان فدای نثر روانش شود هزاران نظم که داده است پریشانی مرا سامان هزار عمر شده صرف فهم او و هنوز بدیع مانده معانی او و نحو بیان هزار فتنه بیاید هزار فتنه رود به زیر سایه قرآن نمی‌شوم نگران چنان پر است کتاب خدا ز وصف علی شود علی بشود این کتاب اگر انسان ببین به غیر علی کیست "باء بسم الله"؟! ببین شدست علی بر کتاب حق عنوان بدون نقطه چه معنا دهد کلام کسی؟! علیست مُظهِر قرآن و معنی "تبیان" خطاب آمده "بلّغ" : "علی ولی الله" که در غدیر شود حق چو آفتاب عیان به برکت علی "اکملتُ دینَکُم" آمد که با ولایت او کامل است این بنیان خلافت است فقط لایق علی آری "لَقَد تَقَمَّصَها" دیگری که وای بر آن کسی که شیعه او نیست، غرق می‌گردد علیست کشتی نوح و علیست کشتی‌بان هر آنچه گفته نبی در حق علی وحی است مُطَهّر است نبی از خطا و از هذیان بدون حب علی راه بدتر از چاه است به کعبه نه که رسد آخرش به ترکستان علی‌الصباح قیامت خدات می‌پرسد چه شد که بعد نبی، "اتبعتم الشیطان" به حکم آیه "واتوا البیوتَ من ابواب" ز درب خانه نبی را فقط شوی مهمان علی‌ست باب ورودی علم پیغمبر گمان مکن که بود شهر بی در و دربان علی‌ست سرّ "یدالله فوق ایدیهم" که اوست آیت عظمای حق به عالمیان علی‌ست علّت جمع ضمیر "انفسنا" به جز علی چه کسی بوده بر پیمبر جان علی‌ست هادی امت پس از نبی به صراط صراط نیست برای مُحبّ او لغزان علی‌ست وجه خداوند "ذوالجلال" بلی در آن زمان که شود "کُلُّ مَن علیها فان" علی‌ست ساقی کوثر، علی‌ست رحمت محض و غیر اوست سرابی که "یَحسَبُ الظَمئان" علی‌ست صاحب علم کتاب و شاهد وحی کجاست عالم و جاهل به یکدگر یکسان؟! علی و فاطمه مصداق آن دو دریایند به جز حسین و حسن نیست "لُوء لُوء و مَرجان" قسم به آیه "تَبّت یدا" بریده شود دو دست هر که زند دست جز بر این دامان اگر‌که تیغ به رویم کشند می‌مانم نمیشوم ز مسیر غدیر رو گردان به حشر گر‌که شفاعت کند گناه مرا ثواب می‌خورد آن روز غبطه بر عصیان بگیر دست مرا بیقرارِ نام توأم کویر خشک منم من، تویی تویی باران فقط ترنم نام تو جان دهد ما را شبیه آب خنک در میان تابستان سخن به آب رسید و ز غصه آب شدم عطش چه کرد که "صار السماء مثل دخان" رسیده است خطاب "ارجعی الی ربک" خدا کند نخورد سنگ بر لب و دندان فدای قاری قرآن که تشنه‌لب بود و نداد جرعه‌ی آبی کسی به آن عطشان آهای شمر تو را ذره‌ای طهارت نیست مزن بدون وضو دست خویش بر قرآن @Shoaraye_aeinimadhankermanshah