eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
206 دنبال‌کننده
52 عکس
19 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @delsokhteh313
مشاهده در ایتا
دانلود
صلابت دارد و از مردِ میدان ها خبر دارد تمام وسعتِ این خاک سربازِ قدَر دارد نکن ای فتنه گر، بازیِ خصم آلوده را آغاز که این بازی برای آبرویِ تو خطر دارد شهیدش کردی و دنباله رو هستیم و میدانیم وجودِ حاج قاسم ها برای تو ضرر دارد شبانه در هراس افتادی و کُشتی و لعنت بر ایالاتی که لات است و دمادم فکرِ شر دارد خلاصه یک نفر باید از این تندیس ِ پوشالی میان معرکه با استقامت پرده بردارد حریف هجمه هایِ سست-بنیانِ تو ایران است همان ایران که میدانی جَنم دارد، جگر دارد همان ایران که جنس اتحادش سخت و فولادیست لُر و ترک و بلوچ و کُرد در دستش سپر دارد همان ایران که می بینی مقاوم ایستاده؛ چون به فرداهایِ بی صهیون امیدِ بیشتر دارد همان ایران که دستور از ولیِ عصر(عج)میگیرد ولیِ امر دارد، جانِ دل دارد، پدر دارد همان ایران که دارد لاله های سرخ در قلبش درختِ سروِ آزادی ست که دائم ثمر دارد مُعاند هست بی غیرت! وطن را میفروشد مفت منافق غیرِ مکاری بگو کاری مگر دارد؟! شبی آشوب آوردند و سیلی خورده، فهمیدند که ایرانی-جماعت اعتقادی معتبر دارد سراسر اقتدار است و نیاید خم به ابرویش مگر در حالِ دریا موجِ ناچیزی اثر دارد؟! @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
تا قلم را میزنم در جوهرِ خون جگر میشود ابياتِ شعرم واژه واژه شعله ور گرچه از داغی تناور بر دلم دارم نشان میزنم اما به جانِ کفر؛ بی وقفه تبر هست مستحکم تر از دیروز ایرانِ قوی از اَبَرقدرت ترین ها مانده نامی مختصر نوترین نیرنگ ها را با بصیرت پس زدیم کوه با خورده نسیمی سست میلرزد مگر؟! این وطن هرگز ندارد غم به دل چون سالهاست پروَرانده در خودش فهمیده هایِ بیشتر هست تا نابودی ظلمت به عشقِ فتحِ قدس سنگرِ دانش کنارِ نورِ ایمان مستقر حک شود بر نیمکت هایِ کلاسِ معرفت ای مُحَصل با شرافت باش چون دارد اثر دانش آموزی اگر آموخت درس اقتدار میشود عِلمش به تنهایی سلاحی معتبر از همان عِلمی که خاری میشود بر چشم ظلم تا شود عالَم از این دشمن ستیزی با خبر آخرِ آزادگی پروازِ آزادانه است بیقرارِ آسمان؛ می گیرد آخر بال و پر با شهادت سرنوشتِ کشورم خورده گره خوشبحال آنکه می‌ بندد چنین بارِ سفر! @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
بیچاره و فقیرم، یارب الهی العفو از دست خود اسیرم،یارب الهی العفو این نفْس ِ لاأبالی حال مرا گرفته از اشتباه سیرم، یارب الهی العفو کم معصیت نکردم! کافیست خبط و خسران ابلیس کرده پیرم، یارب الهی العفو درمانده ام! ندارم جز آه در بساطم از شرم سربه زیرم، یارب الهی العفو دادی بها به این بد! اما به جای جبران دائم بهانه گیرم! یارب الهی العفو ممنون که راه دادی! حالا که نیمهٔ شب- -خورده به تو مسیرم، یارب الهی العفو هر طور هست باید رزق شهادتم را از دست تو بگیرم، یارب الهی العفو تا اینکه بین روضه، رو به ضریح ارباب در کربلا بمیرم، یارب الهی العفو! @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
شعله ور شد! آتشی افتاد بر بنیانِ ما بشکند دستی که توهین کرد بر قرانِ ما سخت بیزارم از آنکه در نقاب و با نفاق میفروشد دوست را بر دشمنِ ارزانِ ما همنوا شد با شیاطین بر علیه هموطن خواست تا آتش بگیرد ذره ذره جانِ ما حتم دارم دشمنِ بی ریشه! این هرزه علف هست در جریانِ خشم و هیبتِ طوفانِ ما کور خوانده! ضربه را هر قدر مهلک تر کُند- -میشود از قبل بهتر وحدت و ایمانِ ما کوریِ چشم تمام فتنه و تحریم ها لحظه ای آجر نخواهد شد به قرآن نانِ ما میرسد در چشم هامان اشکِ حیران؛ سرزده میشود هر لحظه داغِ تازه ای مهمانِ ما ‌می نشیند در عزا نصفِ جهان در اصفهان سوگواری ميکند در ایذه خوزستانِ ما خنجر از جنس ِ ترور در دستِ نحس شمرهاست کلُ أرضٍ کربلا يعنی همین ایرانِ ما ثبت شد آغازمان با «أشهدُ أنّ علی(ع)»... با شهادت بسته پیمان لحظهٔ پایانِ ما! @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
جهان با اشتیاقی لم یزل میگفت یازینب(س) خدا در خلقتِ صبحِ ازل میگفت یازینب(س) پیمبر(ص) با خبر بود از قیامش، پس به هنگام ِ زمین افتادنِ لات و هبل میگفت یازینب(س) علی(ع) طاقت نمی آورد یک ثانیه بی زهرا(س) نیفتد تا که در عشقش خلل میگفت یازینب(س) نوازشهای گرم و مادرانه کارِ زهرا(س) بود فقط با نیّتِ خیرالعمل میگفت یازینب(س) برای حسّ آرامش وَ رفع خستگی هایش در آغوشَش گرفت و بی مثل میگفت یازینب(س) زمین زد مرکبِ مکاره را با برقِ شمشیرش حسن(ع)ازبسکه درجنگ جمل میگفت یازینب(س) تمام عمر زینب(س) عاشقش بود و حسینش(ع)هم حلاوت بخش با طعم عسل میگفت یازینب(س) نشست آرام هر شب در پناهِ چادرش خورشید همینکه ماه در گوش زُحل میگفت یازینب(س) یقین دارم که جان بر استخوانِ مرده برمیگشت اگر یکبار مأمورِ اجل میگفت یازینب(س)! @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
قرار بود مرا یارِ بیقرار کنی بنا نبود به هجران مرا دچار کنی قرار بود اگر پرشکسته؛ خسته شدم نگاه بر نگرانیِ حالِ زار کنی بنا نبود چنین بیخیال من بشوی فراق را برسانی و بیشمار کنی بنا نبود نیایم؛ خجالتم بدهی مرا حرم نبری! بی محلّ و خار کنی چه میشود که بیایم کنارِ خوبانت به این غریبهٔ عاصی هم افتخار کنی خدا کند برسد از تو باز برگ برات دوباره آتش غم را خودت مهار کنی دلم گرفته عزیزم حسین(ع)! میخواهی- -برای کرب و بلایم بگو چکار کنی؟! @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
تا هست ظلم و حق-کُشی و کفر، مستدام مائیم و خشم های نفسگیرِ ناتمام عمری ضرر زدند فقط! خسته ایم از نیرنگ و ناسپاسیِ یک عده بی مرام جهل عوام و زهرِ نفاقِ خواص را باید نوشت قاتلِ هر نوع از قیام گفتیم با عواملِ ابلیس، بی درنگ مردانه در میانهٔ آشوب و ازدحام- -یارِ ولایتیم... بیا مثل * ما را شهید کن! اگر این است اتهام هر قدر شرِ قائله را بیشتر کُنند میگیرد این نظام ِ قوی بیشتر قوام بت های دست-ساز به دستانِ اتحاد نابود میشوند در آغوش ِ انهدام دشمن شود ذلیل تر از پیش در عمل با علم ِ خود اگر که بگیریم انتقام ذلت برای دشمن و عزت برای ماست ما ملت امام حسینیم(ع) والسلام! * @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
بوسه بر نامش زد و با جان و دل تعظیم کرد ماتمش رخت عزا را بر تنِ تقویم کرد زنده شد عیسی کنارِ ذکرِ یازهرایِ(س) ما حضرت مریم به اسم اعظمش تعظیم کرد دست تاریخ آمد و در کوچه ای غربت کشید شهر را با مردمانِ بی وفا ترسیم کرد مهربانی های بی حدّ و حسابش عاقبت جملهٔ «ألجار ثمّ الدار» را تنظیم کرد اولین نان تنور خانه اش را فاطمه(س) پخت و بین تک تکِ همسایه ها تقسیم کرد وای از قوم نمک نشناس! آنکه جای حق یاورِ باطل شد و دل را به او تسلیم کرد مکرِ شورای سقیفه کار دستِ شیعه داد مرتضی(ع) را از خلافت سالها تحریم کرد گفت بر آتش بسوزان «چادر» و «در» را سریع بی حیا مزد رسالت را چنین تفهیم کرد در حمایت از علی(ع)زهرا(س)گذشت از هرچه داشت محسنِ(ع)شش ماهه اش را پشت «در» تقدیم کرد! @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
من برای روضه ات چشمان «تر» می آورم از نفس می افتم و خون جگر می آورم در میان گریه قلبم را به آتش میکشم آه را با اشک هایِ شعله ور می آورم هست جُرمَم معصیت! مُجرم زیاده خواه نیست شرمسارم! حاجتم را مختصر می آورم حضرتِ سنگِ صبورِ من حلالم کن اگر غصه هایم را برایت بیشتر می آورم بی خبر از حالِ دنیایم...به هر کس میرسم- -از «تو» و لطف مدام ِ «تو» خبر می آورم من به جز «تو» هیچکس را که ندارم یاحسین(ع) بی پناهم رو به درگاهت اگر می آورم از زمینگیری خلاصم کن! شهادت لازمم حسرتِ پرواز دارم... بال و پر می آورم من به کارِ دیگران کاری ندارم در جنون من برایت عاقبت یکروز «سر» می آورم! @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
فرق دارد با همه، دنیایِ بچه شیعه ها صرفِِ هیئت میشود شبهایِ بچه شیعه ها داغ مادر دیده؛ حق دارند بیتابی کنند هق هقِ پیوسته شد آوایِ بچه شیعه ها گریه بر زهرا حلاوت دارد آری آنچنان میشود با اشک، شیرین چایِ بچه شیعه ها «وای مادر» گفته و ذکر مصیبت میکنند هست روضه؛ بهترین نجوایِ بچه شیعه ها می‌شود احساس حتی در میانِ خنده ها یک غم ِ دیرینه در سیمایِ بچه شیعه ها میخورَد حسرت میان آه؛ این شبها مدام میرود تا پشتِ «در» رؤیایِ بچه شیعه ها تا کفن پیچید بر پهلویِ زخمی و کبود ذره ذره پیر شد بابایِ بچه شیعه ها مادر سادات شد تشییع مظلومانه و سخت خالی بود آنجا، جایِ بچه شیعه ها چون علی از داغ زهرا آهِ طولانی کشید فاطمیه شد شبِ یلدایِ بچه شیعه ها! @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
فرق دارد با همه، دنیایِ بچه شیعه ها صرفِ هیئت میشود شبهایِ بچه شیعه ها داغ مادر دیده؛ حق دارند بیتابی کنند هق هقِ پیوسته شد آوایِ بچه شیعه ها گریه بر زهرا(س) حلاوت دارد آری آنچنان میشود با اشک، شیرین چایِ بچه شیعه ها وای مادر گفته و ذکر مصیبت میکنند هست روضه؛ بهترین نجوایِ بچه شیعه ها میشود احساس حتی در میانِ خنده ها یک غم ِ دیرینه در سیمایِ بچه شیعه ها میخورَد حسرت میان آه؛ این شبها مدام میرود تا پشتِ «در» رؤیایِ بچه شیعه ها تا کفن پیچید بر پهلویِ زخمی و کبود ذره ذره پیر شد بابایِ بچه شیعه ها مادر سادات شد تشییع مظلومانه و سخت خالی بود آنجا، جایِ بچه شیعه ها چون علی(ع)از داغ زهرا(س) آهِ طولانی کشید فاطمیه شد شبِ یلدایِ بچه شیعه ها! @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
به‌مناسبت دستی رسید و جنّتِ ما را خراب کرد آن آستانِ دفع ِ بلا را خراب کرد لعنت بر آن کسی که برافراشت کینه را لعنت بر آنکه حالِ خدا را خراب کرد یکبار، اصلِ آیه‌ی تطهیر را نخواند آلوده بود و صحن و سرا را خراب کرد کعبه دلش شکست همینکه قبیله‌ای_ قبرِ چهار قبله‌نما را خراب کرد وهابیت ادامه‌ی راهِ سقیفه بود وقتی بقیع ِ غرقِ صفا را خراب کرد غصبِ فدک نتیجه‌ی آن می‌شود همین غصبِ فدک بنایِ وفا را خراب کرد ** غصبِ فدک به روزِ دهم، هم نکرد رحم انداخت نیزه! خاطره‌ها را خراب کرد پیش پدر چند قدم راه رفت و رفت... چشم حسود، حال و هوا را خراب کرد غصبِ فدک به نام علی کینه داشت! پس سر را شکست و لحنِ صدا را خراب کرد تیری که عمقِ حنجرِ شهزاده را شکافت حالِ اذانِ کرب و بلا را خراب کرد غصبِ فدک رسید به گودالِ قتلگاه خنجر کشید و نظم ِ قفا را خراب کرد در شهر شام، غصبِ فدک، خیزران به دست لب هایِ سَیّدالشُهدا را خراب کرد! ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah