#حضرت_ابوطالب_علیه_السلام
باز غم راه نفس بر قلب پیغمبر گرفت
باز از دریای ایمان آسمان گوهر گرفت
در میان هاله های غم چهره ی حیدر گرفت
بهترین یار محمّد را اجل در بر گرفت
باز از سنگ حوادث قلب پیغمبر شکست
بر دل شیر خدا دادغ ابوطالب نشست
آه یاران، یار ختم المرسلین از دست رفت
یار قرآن، یار احمد، یار دین، از دست رفت
حافظ اسلام و دین راستین از دست رفت
والد مولا امیرالمؤمنین از دست رفت
ای سپهر نور، دریای کرامّت یا علی
در غم بابا سرت بادا سلامت یا علی
او مسلمانی مجاهد رهبری آگاه بود
کوه پیش کفّه ی ایمان او چون کاه بود
با محمّد همدم و همسنگر و همراه بود
مثل فرزندش علی یار رسول الله بود
فاش گفتم فاش گویم گر ابوطالب نبود
این چنین ختم رسل بر مشرکین غالب نبود
او چو دریا بود و حیدر گوهر رخشان او
با محمّد از ازل خورده گره پیمان او
شیر حق از کودکی پرورده ی دامان او
بود سنگین تر زخلقت کفّه ی ایمان او
این سخن بس در جلال و اعتبار و رفعتش
بر محمّد گشت عام الحزن سال رحلتش
نور ایمان بر فلک می رفت از رخسار او
شاد می شد خواجه ی لولاک از دیدار او
با ملک پرواز کرده جعفر طیّار او
فاتح احزاب و خیبر حیدر کرار او
پافشرد و غافل از پیغمبر اکرم نبود
بر پیمبر داغش از داغ خدیجه کم نبود
صُلب او باید به دُرّی چون علی گردد صدف
کس ندارد غیر از او در کلّ خلقت این شرف
آری آری این خلف باید زصلب این سلف
یار احمد آن سلف جان محمّد این خلف
بود در موج شدائد چشم پیغمبر به او
می سزد تا او به حیدر نازد و حیدر به او
تا که از باغ و گلستان آید در وجود
تا صیام است و قیام است و رکوع است و سجود
هم زکلّ خلق هم از خالق حیّ ودود
بر امیرالمؤمنین و بر ابوطالب درود
نقش لبخند محمّد در لب خندان او
نخل «میثم» بارور از مدح فرزندان او
#غلامرضا_سازگار
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
امشب شب نزول تمام ملائک است
باور کنید بخت، به کام ملائک است
هم کوثر ولایت و هم بادۀ بهشت
پیوسته بحربحر به جام ملائک است
بارد برات عفو الهی ز آسمان
صبح قیامت است، قیام ملائک است
بر هر ملک که مینگرد از چهارسو
چشمش به ماه روی امام ملائک است
امشب ز صدهزار شب قدر، بهتر است
قنداقۀ حسین به دست پیمبر است
ملک وسیع حق، یم عفو عنایت است
لبریز، آسمان ز فروغ ولایت است
هر سورهای که مینگرم صورت حسین
هر آیه در ولادت او یک ولایت است
نور حسین، ارض و سما را به بر گرفت
این نور، همچو نور خدا بینهایت است
دوران تیرگی و ضلالت به سر رسید
امشب شب طلوع چراغ هدایت است
این شمع جمع محفل اولاد آدم است
این کشتی نجات غریقان عالم است
پیغمبران همه شده محو نظارهاش
صف بستهاند دور و بر گاهوارهاش
این است آن سپهر ولایت که وقت صبح
خورشید و ماه گشته به دور ستارهاش
خلق زمین و اهل سماوات، تا ابد
مرهون لطف و مرحمت بیشمارهاش
بالله عجیب نیست که در روز رستخیز
دوزخ بهشت گردد با یک اشارهاش
در روز حشر با کَرَم خود چهها کند
ترسم ز نار، قاتل خود را رها کند
ملک وجود بسته به یک تار موی او
گل کرده بوسههای محمّد به روی او
این است کعبهای که تمامی کائنات
بگرفتهاند دست توسل به سوی او
صورت نهد به خاک قدمهاش آبرو
تا کسب آبرو کند از آبروی او
هرجا که انبیا بنشینند دور هم
باشد چراغ محفلشان گفتوگوی او
باید ندا دهیم که عالم حسینی است
بالله قسم! رسول خدا هم حسینی است
خرم کسی که در دو جهان با حسین زیست
گمراه، آن کسی که امامش حسین نیست
این است آن امام شهیدی که همچنان
باید شب ولادت او هم بر او گریست
این کشتۀ خداست وگرنه برای او
بعد از چهارده صده این هایوهو ز چیست؟
داده نشان به قاتل خود هم ره بهشت
یالعجب! خدای بزرگ! این حسین، کیست؟
یک بنده و هـزار خصال خداییاش
در عین بندگیست جلال خداییاش
خوبان روزگار همه خاک راه او
آزادگیست عبد غلام سیاه او
فرهنگ ما نتیجۀ صبر و مقاومت
دانشگه تمام ملل قتلگاه او
من منکر شفاعت او نیستم ولی
کافیست بر نجات همه یک نگاه او
تنهاترین امام بزرگی که بود و هست
در عین بیکسی همه عالم سپاه او
بی او غریب و بیکس و تنهاست عالمی
یارب! مباد سایۀ او کم شود دمی
پوشیده شد به پیکر توحید، جوشنش
قرآن ماست مصحف صدپارۀ تنش
خواهید دید روز قیامت ز چارسو
ریزد برات عفو الهی ز دامنش
در روز حشر، زخم شیهدان عالماند
گلهای سرخ روی خدایی ز گلشنش
از بس از او کرامت و قدر و جلال دید
کفو کریم خواند به گودال، دشمنش
کی غیر او که داغ عطش بود بر لبش
با کام تشنه آب خورانَد به مرکبش؟
ما بیقرار او شدهایم این قرار ماست
هرجا که هست خاک ره او مزار ماست
تا بر حسین، سینۀ خود سرخ کردهایم
فردا لباس سینهزنی افتخار ماست
چون دعبل و کمیت و فرزدق تمام عمر
فریاد یاحسین همان چوب دار ماست
بر سنگ قبر ما بنویسید و حک کنید
ذکر حسین تا صف محشر شعار ماست
روز ازل که آب و گل ما سرشته شد
نامش به صدر لوح دل ما نوشته شد
نام حسین نزد خدا اسم اعظم است
خون گلوی تشنۀ او اشک آدم است
خواهی اگر درست بدانی حسین کیست
قرآن روی قلب رسول مکرم است
بر خون پاک او که نیفتد دمی ز جوش
تنها خدای عزوجل صاحب دم است
خوننامۀ شهادت او باغ لالههاست
یک برگ آن به لطف خدا نخل «میثم» است
در پای نخل او بنشینید دوستان!
زین نخل سرخ، میوه بچینید دوستان!
#غلامرضا_سازگار
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
فلک یک آسمان خورشید و ماه و اختر آورده
ملک ساغر به بزم عاشقان از کوثر آورده
به مکّه آمنه بار دگر پیغمبر آورده
و یا بنت اسد از جوف کعبه حیدر آورده
و یا امّ البنین ماه محمّد منظر آورده
عروس فاطمه لیلا علیّ اکبر آورده
جمال بی مثال حیّ سرمد زاده ای لیلا
خدا را بهترین عبد مؤیّد زاده ای لیلا
پسر زادی و یا روح مجرّد زاده ای لیلا
به خُلق و خوی و منطق هر سه احمد زاده ای لیلا
محمّد را محمّد را محمّد زاده ای لیلا
قیامت قامتی زادی که با خود محشر آورده
الا ای رهروان حقّ چراغ راه پیدا شد
جوانان جهان را رهبری آگاه پیدا شد
بشارت اهل دل را ملک دل را شاه پیدا شد
به روی شانۀ شمس ولایت ماه پیدا شد
ولیّ الله، فرزند ولیّ الله پیدا شد
زهی مامی که فرزند ولایت گستر آورده
جمال بی مثال حضرت ربّ جلیل است این
حسین و حیدر و زهرا و احمد را سلیل است این
رخش جّنت، لبش کوثر، دهانش سلسبیل است این
کلیم است این، مسیح است این، ذبیح است این، خلیل است این
ز آل الله در دشت بلا اوّل قتیل است این
برای هدیه در راه خدا دست و سر آورده
سزد جبریل از کوثر وضو گیرد زبان شوید
مگر از غنچه ی لبهاش گل در وصف او روید
ملک در مصحف رخسار او روی خدا جوید
بشر عطر محمّد را ز باغ خُلق او بوید
نه تنها یوسف زهرا، که دشمن مدح او گوید
به حیرت خصم را هم این خدایی منظر آورده
سلام انبیا بر غیرت و اخلاص و ایمانش
درود جان و تن تا صبح محشر بر تن و جانش
چه قابل جان من همه عالم به قربانش
حسین ابن علی بگرفته و بوسد چو قرآنش
سزد تفسیر گردد سوره ی والشّمس در شانش
مگو، کز مهر گردون هم رخی زیباتر آورده
رخش جنّت، قدش طوبی، دلش کعبه، لبش زمزم
پیامش روح قرآن و کلامش آیت محکم
به تار طرّه اش بسته حیات عالم و آدم
نه تنها بیت ثارالله جهان از او شده خرّم
ملایک در سما بگرفته اند این ذکر را با هم
که لیلا بر حسین ابن علی پیغمبر آورده
سلام الله بر لیلا و این پاکیزه فرزندش
به بازوی ولی الّلهی وجه خداوندش
ملایک دستبوس و انس و جان تا حشر پابندش
شرافت آستانبوس و شهادت آبرومندش
حسین و مجتبی و زینب و عبّاس بوسندش
سپهر حسن را این پاک مادر محور آورده
نبّوت بر جمال کبریایی منظرش نازد
امامت بر دم گرم شهادت پرورش نازد
بزرگی سر فرود آورده بر خاک درش نازد
شفاعت بر کرامت های روز محشرش نازد
شهادت بر همه گلزخمهای پیکرش نازد
شجاعت بر دو بازویش سلام از حیدر آورده
جوانان جهان آیینه دار خطّ و آیینش
ندیده تا شهادت جز خدا چشم خدا بینش
به وقت حمله دشمن هم گشاید لب به تحسینش
عجب نبود اگر خون بگذرد از عرشه ی زینش
عطش گلبوسه ها بگرفته از لبهای شیرینش
اگر چه بر پدر دریایی از چشم تر آورده
زمین رزمگاه معرکه بدر و پیمبر او
قتال پهندشت کربلا صفّین و حیدر او
به رزم صحنه ی عاشور ثارالله دیگر او
زعیم و اسوه ی رزمندگان تا صبح محشر او
ز آل الله روز جان فشانی پیشروتر او
به حق ایمانی از کوه گران محکمتر آورده
سلام ای آفتاب سرخ عاشورا علی اکبر
درود ای آرزوی یوسف زهرا علی اکبر
گل باغ جنان در دامن صحرا علی اکبر
تویی در بزم جان ماه جهان آرا علی اکبر
کرامت کن برات کربلا ما را علی اکبر
که داغ کربلایت ناله از دلها برآورده
تو قرآنی تو فرقانی تو یاسینی تو طاهایی
تو در کوی ذبیح الله اعظم ذبح عظمایی
تو اوّل کشته در دشت بلا از آل زهرایی
تو از صبح ولادت تا شهادت عشق بابایی
تو در دشت بلا همچون شجر در طور سینایی
که نخل «میثم» از باغ کمالاتت بر آورده
#غلامرضا_سازگار
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
خدا را جلوهي ديگر مبارك
يم توحيد را گوهر مبارك
سپهر نور را اختر مبارك
علي بر آل پيغمبر مبارك
-كند دل دم به دم ياد محمّد
-كه شد تكرار ميلاد محمّد
خرد را رهبري آگاه دادند
جوانان را چراغ راه دادند
سپهر معرفت را ماه دادند
ولايت را وليالله دادند
-ولي الله ولي در بر گرفته
-محمّد يا علي در بر گرفته
سپهر عصمت و تقوي قمر زاد
عروس حضرت زهرا پسر زاد
به خَلق و خُلق و خو پيغامبر زاد
كه خيرالخلق را خير البشر زاد
-شگفتا باز احمد آفريدند
-محمّد را محمّد آفريدند
سراپا نخلهي طور است اين طفل
همه نورٌ علي نور است اين طفل
تمام شور عاشور است اين طفل
بگو قرآن منشور است اين طفل
-كلام يوسف زهرا گواهي است
-كه او ممسوس در ذات الهي است
تماشايش ز زهرا ميبرد دل
تجلّايش ز بابا ميبرد دل
نه او تنها ز ليلا ميبرد دل
ز اهل البيت يكجا ميبرد دل
-حسين بن علي را نور عين است
-علي آري عليّ بن الحسين است
دعاي نور در مرآت رويش
نواي وحي در ون گلويش
حديث عشقِ بابا گفتگويش
نگاه حضرت عبّاس سويش
-امامت از جمالش در تجلاّست
-نگاهش گه به زينب گه به ليلاست
دو چشمش چشم حقّ بين پيمبر
دو ابرو ذوالفقار شير داور
دو بازو بازوي عبّاس و حيدر
دو لعل لب نه، دو ياقوت احمر
-از او بيت ولايت گشته گلشن
-حسين بن علي چشم تو روشن
سيادت بندهي او بندهي او
شهادت زندهي او زندهي او
شرف، ايمان، ادب، پايندهي او
پيام كربلا در خندهي او
-چه كويم هر چه گويم بهتر است اين
-تعالي الله عليّ اكبر است اين
دلش درياي ايمان حسين است
درون پيكرش جان حسين است
جمالش عيد قربان حسين است
ببوسيدش كه قرآن حسين است
-به خاكش دل به پايش جان فشانيد
-به چشم و ابرويش قرآن بخوانيد
سلام الله بر ماه جمالش
صفات الله در خلق و خصالش
جلال الله زهي قدر و جلالش
ولي الله بيناي كمالش
-رخش ناديده شمع محفل ماست
-زيارتنامهاش لوح دل ماست
سلام از مات اي روح معاني
علياكبر رسول اللهِ ثاني
نبوّت را كتاب آسماني
ولايت را فروغ جاوداني
-علي، زهرا، پيمبر، بر تو نازد
-پدر تا صبح محشر بر تو نازد
تو حقّ را از ازل در خويش ديدي
تو در قلب پدر شور آفريدي
تو دل از هر چه جز جانان بريدي
تو بانگ ارجعي را ميشنيدي
-به پاس حقّ مقاوم ايستادي
-به «ميثم»نه به عالم درس دادی
استاد #غلامرضا_سازگار
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#مناجات_با_خدا
با آنكه حدّ جرمم، بالاتر از عذاب است
جرم مرا حساب و عفو تو بي حساب است
با لطف بی کرانت در پيشگاه عفوت
العفو يك گنهكار بالاترين ثواب است
عفو تو كوه خجلت بر شانهام نهاده
بر روي دوشم اين كوه سنگينترين عذاب است
دستم به بند عصيان پايم به دام شيطان
قلبم هماره بيمار چشمم هميشه خواب است
چون لالهی خزاني رفت از كفم جواني
شرمنده پيريِ من از دورهی شباب است
با اين گناه بسيار گويي گنه نكردم
برهر گناهم از تو صد پردهی حجاب است
مگذار تا بريزد بر خاك آبرويم
بي آب رحمت تو اين آبرو سراب است
اشك خجالت از من لطف و عنايت از تو
جرم من است ظلمت عفو تو آفتاب است
هر ناله شعلهی دل هر شعله شاخهی گل
هر قطره اشك خجلت دريايي از گلاب است
باران اشك "ميثم" از ابر رحمت توست
اين ابر آسمانش از چشم بوتراب است
استاد #غلامرضا_سازگار
عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇
https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#مناجات_با_خدا
هزاران بار استغفار کردم
دوباره جرم خود تکرار کردم
من آن کاهم که روی شانهی خویش
هزاران کوه عصیان بار کردم
زبانم گفت من عبد تو هستم
ولی با فعل خود انکار کردم
تمام عمر گویی خواب بودم
هوای نفس را بیدار کردم
درِ جنت به روی خویش بستم
ره دوزخ به خود هموار کردم
مرا در اوج عزت آفریدی
ولی افسوس! خود را خوار کردم
به جای دوست با دشمن نشستم
برای غیر، ترک یار کردم
کجا کردم فرار از چنگ شیطان؟
کجا با نفس دون پیکار کردم؟
خدایا! عفو کن اکنون که من خود
به جرم خویشتن اقرار کردم
منم «میثم» که بستم با تو پیمان
شکستم، باز استغفار کردم
استاد #غلامرضا_سازگار
عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇
https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#شعر_وفات_حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
به نام خدا...
ای دامن مدینه ری ، کربلای تو
ای اهل فیض تشنه ی جام ولای تو
ریحانه امام حسن ، سیدالکریم
ای اوفتاده جود و کرامت به پای تو
مدح تو را امام زمان تو گفته است
من کیستم که مدح بگویم برای تو
نجل کریم آل محمّد(ص) تویی تویی
تنها نه اهل ری همه عالم گدای تو
ماه حسن ، که نور گرفتند اهلبیت
از آفتاب روی محمّد(ص) نمای تو
جسم مطّهر تو و آغوش خاک ری
بردار سر که در دل ما هست جای تو
آیات وحی در نفس روح پرورت
علم حدیث درسخن دلربای تو
بر اهل ری نه ، بر همه عالم وجود
واجب بود زیارت صحن و سرای تو
بر زائری درود که گردد به دور تو
بر شاعری سلام که گوید ثنای تو
بر اهل ری سلام که همسایه تواند
بر شهر ری درود که شد نینوای تو
در موج فتنه های اجانب خدا گواست
ایران نیازمند بود بر دعای تو
نبود عجب که هر شب و روز اولیای حق
آرند سجده بر حرم با صفای تو
بیمار نا امید ز درمان ، به صد امید
رو آورد به جانب دارالشّفای تو
بوی بقیع می وزد از خاک تربتت
ای نجل مجتبی که دو عالم فدای تو
پرواز می کند دل اهل ولا مدام
چون مرغ جان به جانب دارالولای تو
همچون کبوتران حریمت فرشتگان
گردند دور گنبد و گلدسته های تو
با مکتب ائمه اطهار آشناست
هر کس به هر طریق شود آشنای تو
تو سیدالکریمی و ما سائل درت
بسته به هم حوائج ما و عطای تو
دردا که از جنایت عباّسیان دون
هر صبح و شام خون جگر شد غذای تو
ترک مدینه گفتی و وارد به ری شدی
ری هم گریست بر تو و انزوای تو
گرد عزا نشست به رخسار اهل ری
در خاک تیره رفت چو قدّ رسای تو
شوّال شد محرّم و ری گشت کربلا
در روز رحلت تو و بزم عزای تو
پرواز کرد روح شریفت ز تن ولی
دیگر نشد بریده گلو از قفای تو
تشییع گشت پیکر پاکت به احترام
خورشید نی نگشت رخ دلربای تو
پیچیده شد درون کفن جسم اطهرت
دیگر نشد حصیر کفن از برای تو
بر خاک سر نهادی و دیگر کسی نزد
چوب جفا به لعل لب جانفزای تو
تا چشم ابر ، باران ریزد به پای گل
«میثم» هماره اشک فشاند به پای تو
#غلامرضا_سازگار
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇
https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#به_مناسبت_هفدهم_شوال_سال_روز_جنگ_خندق
#امیرالمومنین_ع_مدح
دست خدا و نفْسِ پیمبر فقط علیست
شمشیر و شیرِ خالقِ اکبر فقط علیست
بعد از نبی به امر خداوند ذوالجلال
ما را امام و هادی و رهبر فقط علیست
دست خدا که با سر انگشت خویشتن
خورشید را نمود مسخر فقط علیست
بر آن دو تن که هر دو ز خیبر گریختند
اعلان کنید فاتح خیبر فقط علیست
این نام را مباد به دیگر کسان دهند
این حق حیدر است که حیدر فقط علیست
مردی که جان به دست، شب #لیلة_المبیت
جای رسول خفت به بستر فقط علیست
ای تشنگان حشر به حق خدا قسم
باور کنید ساقی کوثر فقط علیست
مردی که در مهاجر و انصار از نخست
گردید با رسول برادر فقط علیست
دیوار کعبه سینه گشود از برای او
مولود بیت حضرت داور فقط علیست
نوزاد بیت و صاحب بیت و امیر بیت
مهمان بیت همره مادر فقط علیست
آن شیر کبریا که در ایام کودکی
از هم درید پیکر اژدر فقط علیست
روز احد به رغم تمام فراریان
یاری که گشت دور پیمبر فقط علیست
از منبر رسول خدا آید این ندا
بعد از رسول، صاحب منبر فقط علیست
کس را چه زهره تا که شود کفو فاطمه
آن کس که شد به فاطمه شوهر فقط علیست
ممدوح «انّما» که خدا گفته در کتاب
گفتیم و گفتهاند مکرر فقط علیست
در روز حشر پیشروِ ختم انبیا
صاحب علَم به عرصۀ محشر فقط علیست
شاهی که رَخت کهنه به تن کرد و رَخت نو_
با دست خویش داد به قنبر فقط علیست
دست خدا که یک تنه در عرصۀ نبرد
بگرفت سر ز عمر دلاور فقط علیست
در فتح بدر و خیبر و در خندق و احد
بالله قسم امیر مظفّر فقط علیست
آن بتشکن که در حرم خاص کبریا
بگذاشت پا به دوش پیمبر فقط علیست
«اِلّا علی» ندای خدا بود در اُحد
ممدوح این ندای منور فقط علیست
فرمود مصطفی که منم شهر علم و بس
این شهر علم را که منم، "در" فقط علیست
آن کو به کودکی به رسول خدا مدام
بوده انیس و مونس و یاور فقط علیست
گو صد خلیفه بعد پیمبر فقط علیست
آن را که حق نموده مقرر فقط علیست
«میثم» امیر خلق و رفیقِ فقیرِ شهر_
در عالم وجود سراسر فقط علیست
استاد #غلامرضا_سازگار
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇
https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
از آسمان هفتم اگر سر بر آورم
اعلام می کنم که فقط خاک این درم
مهر تو بود شیره ی جان در وجود من
از لحظه ای که شیر به من داد مادرم
با دشمن تو تا ابدالدهر دشمنم
حتی اگر بود پدرم یا برادرم
من از در سرای تو جایی نمی روم
حتی اگر جواب کنی باز نوکرم
تا زنده ام حسینیم و کربلاییم
ارباب من حواله نده جای دیگرم
گیرم که خاک پای مرا کیمیا کنند
خاک درت اگر نشوم خاک بر سرم
آدم مگر نه نام تو را برد و گریه کرد
من نیز ارث از پدر خویش می برم
از بس دلم به کرببلایت گرفته انس
انگار هر شب از ضریح تو در برم
هر روز دل مسافر گودال قتلگاه
هر شب سرت به نیزه بود در برابرم
با کثرت گناه خود اعلام می کنم
من میثم پیمبر و آل پیمبرم
#غلامرضا_سازگار
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇
https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#مناجات_با_خدا
برای #حاجیان_بیت_الله_الحرام
یک قافله بگرفته ره کرب و بلا را
لبیک که در دل عرفات است و منایم
لبیک که از خویش نمودند جدایم
لبیک که سر تا به قدم محو خدایم
لبیک که امروز ندانم به کجایم
پرواز کنان زین قفس جسم ضعیفم
گه در جبل الرحمه و گه مسجد خیفم
آن وادی سوزنده که دل راهسپارش
پیداست دو صد باغ گل از هر سرخارش
دارند همه رنگ خدایی ز غبارش
هرکس به زبانی شده همصحبت یارش
قومی به مناجات و گروهی به دعایند
از خویش سفر کرده در آغوش خدایند
این جا عرفات است و یا روح من آنجاست
دل هم شده آتشکده، هم دیده دو دریاست
پای جبل الرّحمه یکی زمزمه بر پاست
این زمزمه فریاد دل یوسف زهراست
این سوز حسین است که خود بحر نجات است
میسوزد و مشغول دعای عرفات است
دیشب چه شبی و چه مبارک سحری بود
ما غافل و در وادی مشعر خبری بود
در محفل حجاج صفای دگری بود
اشک شب و حال خوش و سوز جگری بود
هر سوختهدل تا به سحر تاب و تبی داشت
اما نتوان گفت که مهدی چه شبی داشت
ای مشعریان دوش به مشعر که رسیدید
آیا اثر از گمشدۀ شیعه ندیدید؟
آیا دل شب نالۀ مهدی نشنیدید
آیا ز گلستان رخش لاله نچیدید؟
آن گمشده مه تا به سحر شمع شما بود
دیشب پسر فاطمه در جمع شما بود
امروز به هر خیمه بگردید و بجویید
گرد گنه از آینۀ دیده بشویید
در داخل هر خیمه بگردید و بجویید
یابن الحسن از سوز دل خسته بگویید
شاید به منی چهرۀ دلدار ببینید
از یار بخواهید رخ یار ببینید
امروز که حجاج به صحرای منایند
از خویش جدایند و در آغوش خدایند
لب بسته سراپا همه سرگرم دعایند
در ذکر خدا با نفس روحْ فزایند
کردند پر از زمزمه و ناله منی را
یک قافله بگرفته ره کرب و بلا را
این قافله از عشق به جان سلسله دارند
این قافله با قافلهها فاصله دارند
این قافله جا در دل هر قافله دارند
این قافله تا مسلخ خون هروله دارند
این قافله تا کعبۀ جان خانه به دوشند
از خون گلو جامۀ احرام بپوشند
هفتاد و دو حاجی همه با رنگ خدایی
از مکه برون گشته شده کرب و بلایی
از پیر و جوان در ره معشوق فدایی
جسم و سرشان کرده زهم میل جدایی
اصغر که پدر بوسه زند بر سرو رویش
پیداست شهادت ز سفیدی گلویش
خیزید جوانان که علی اکبرتان رفت
ریحانۀ ریحانۀ پیغمبرتان رفت
از مکه سوی کرب و بلا رهبرتان رفت
گوئید به اطفال علی اصغرتان رفت
ای اهل منا شمع دل ناس کجا رفت
از کعبه بپرسید که عبّاس کجا رفت
ای اهل منی کعبه پر از نور و صفا بود
دیروز حسین بن علی بین شما بود
سیلاب سرشکش به رخ و گرم دعا بود
از روز ازل کعبۀ او کرب و بلا بود
امروز به هجرش همه گریان بنشینید
فردا سر او را به سر نیزه ببینید
در مکّه بپرسید ز زنهای مدینه
زینب به کجا رفت؟ کجا رفت سکینه
کلثوم چرا ناله برآورده ز سینه
کو دختر مظلومۀ زهرای حزینه
ای دخترکان یکسره با شیون و ناله
خیزید و بپرسید کجا رفته سه ساله
زین قافله روزی به مدینه خبر آید
از کرب و بلا زینب خونین جگر آید
با آتش هفتاد و دو داغ از سفر آید
از منبر و محراب نبی ناله برآید
تا حشر از این شعله بلرزد دل میثم
تنها نه دل میثم، جان همه عالم
استاد #غلامرضا_سازگار
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇
https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#مناجات_روز_عرفه
لبیک که در دل عرفات است و منایم
لبیک که از خویش نمودند جدایم
لبیک که سر تا به قدم محو خدایم
لبیک که امروز ندانم به کجایم
پرواز کنان زین قفس جسم ضعیفم
گه در جبل الرحمه و گه مسجد خیفم
آن وادی سوزنده که دل راهسپارش
پیداست دو صد باغ گل از هر سرخارش
دارند همه رنگ خدائی زعبارش
هر کس به زبانی شده همصحبت یارش
قومی به مناجات و گروهی به دعایند
از خویش سفر کرده در آغوش خدایند
این جا عرفات است و یا روح من آن جاست
هم شده آتشکده هم دیده دو دریاست
پای جبل الرّحمه یکی زمزمه بر پاست
این زمزمه فریاد دل یوسف زهراست
این سوز حسین است که خود بحر نجات است
می سوزد و مشغول دعای عرفات است
دیشب چه شبی و چه مبارک سحری بود
ما غافل و در وادی مشعر خبری بود
در محفل حجاج صفای دگری بود
اشک شب و حال خوش و سوز جگری بود
هر سوخته دل تا به سحر تاب و تبی داشت
اما نتوان گفت که مهدی چه شبی داشت
ای مشعریان دوش به مشعر که رسیدید
آیا اثر از گمشدهۀ شیعه ندیدید؟
آیاد دل شب نالۀ مهدی نشنیدید
آیا زگلستان رخش لاله نچیدید؟
آن گمشده مه تا به سحر شمع شما بود
دیشب پسر فاطمه در جمع شما بود
امروز به هر خیمه بگردید و بجوئید
گرد گنه از آینۀ دیده بشوئید
در داخل هر خیمه بگردید و بجوئید
یابن الحسن از سوز دل خسته بگوئید
شاید به منی چهرۀ دلدار ببینید
از یار بخواهید رخ یار ببینید
امروز که حجاج به صحرای منایند
از خویش جدایند و در آغوش خدایند
لب بسته سراپا همه سرگرم دعایند
در ذکر خدا با نفس روح فزایند
کردند پر از زمزمه و ناله منی را
یک قافله بگرفته ره کرب و بلا را
این قافله از عشق به جان سلسله دارند
این قافله با قافله ها فاصله دارند
این قافله جا در دل هر قافله دارند
این قافله تا مسلخ خون هر وله دارند
این قافله تا کعبۀ جان خانه بدوشند
از خون گلو جامۀ احرام بپوشند
هفتادو دو حاجی همه با رنگ خدائی
از مکه برون گشته شده کربلائی
از پیر و جوان در ره معشوق فدایی
جسم و سرشان کرده زهم میل جدائی
اصغر که پدر بوسه زند بر سرو رویش
پیداست شهادت زسفیدی گلویش
خیزید جوانان که علی اکبرتان رفت
ریحانۀ ریحانۀ پیغمبرتان رفت
از مکه سوی کرب و بلا رهبرتان رفت
گوئید به اطفال علی اصغرتان رفت
ای اهل منا شمع دل ناس کجا رفت
از کعبه بپرسید که عبّاس کجا رفت
ای اهل منی کعبه پر از نور و صفا بود
دیروز حسین بن علی بین شما بود
سیلاب سرشکش به رخ و گرم دعا بود
از روز ازل کعبۀ او کرببلا بود
امروز به هجرش همه گریان بنشینید
فردا سر او را به سر نیزه ببینید
در مکّه بپرسید ز زن های مدینه
زینب به کجا رفت کجا رفت سکینه
کلثوم چرا ناله برآورده ز سینه
کو دختر مظلومۀ زهرای حزینه
ای دخترکان یکسره با شیون و ناله
خیزید و بپرسید کجا رفته سه ساله
زین قافله روزی به مدینه خبر آید
کرببلا و بلا زینب خونین جگر آید
با آتش هفتادو دو داغ از سفر آید
از منبر و محراب نبی ناله برآید
تا حشر از این شعله بلرزد دل(میثم)
تنها نه دل (میثم) جان همه عالم
#غلامرضا_سازگار
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇
https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_ولادت
ای کلیماللَه تماشا کن کلام الله را
بر فراز دست خورشیدِ ولایت، ماه را
نور انوار نهم، هفتم چراغ راه را
در زمین و آسمانها رهبری آگاه را
روح رحمان، جان قرآن، نخل طور است این پسر
گوهر رخشندۀ شش بحر نور است این پسر
این پسر بدرالمنیر و این پسر شمسالضحاست
این پسر بابالکرم، بابالولا، بابالعطاست
این پسر بابالمرادِ انبیا و اولیاست
این پسر هم مصطفی هم مرتضی هم مجتباست...
صاحب خلق و خصال و خوی احمد کیست؟ او
نفس پاک صادق آل محمد کیست؟ او
ماه ذیالحجهست محو آفتاب روی او
جنس آدم قبضهای از خاک پاک کوی او
چشم عیسی از فراز آسمانها سوی او
عروة الوثقای ارباب کرامت موی او
آیۀ عفو الهی بر لب خندان اوست
کشور ایران زیارتگاه فرزندان اوست
ای جمال چهارده معصوم در رخسار تو
وحیِ ساعد خیزد از لبهای گوهربار تو
آفرینش در پناه سایۀ دیوار تو
روح پاک انبیا و اولیا زوار تو
آسمان چشم انتظار ذکر یارب یاربت
حضرت معبود مشتاق مناجات شبت...
ای دُرِ شش بحر و بحر پنج دُر! روحی فداک
آسمان در صحن تو بنهاده پیشانی به خاک
با غبار کاظمینت روحِ هر ناپاک، پاک
بیولایت میشود رحمت، عذاب دردناک
"میثم" آلودهای عبد و ثناگوی شماست
هر که بوده، هر که باشد، سائل کوی شماست
استاد #غلامرضا_سازگار
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇
https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah