eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
208 دنبال‌کننده
52 عکس
18 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @BasijNewsir313
مشاهده در ایتا
دانلود
بهشت، منتظر آن شکوهِ سرمد بود بهارِ دلشدگان، حضرتِ محمد بود یگانه اُسوه‌ی اخلاق، اُسوه‌ی خوبی تمامِ عمر، به آزادگی مقید بود صدای آمدنِ کیست بر بسیطِ زمین؟ خداست یا که نبی؟! یک جهان مردد بود بسی خجسته و نیکوست، روزِ آمدنش و پایکوبیِ عشاق، خارج از حد بود چقدر شأن و مقامش فراتر از دنیاست ز نسلِ نور، نِکو رو، به نامِ احمد بود همیشه و همه‌جا، صاحبِ کمال و جلال میانِ سلسله‌ی عابدان، سرآمد بود نه این‌که هم‌رده‌ی اولیای پیش از خود که پیشوای همه انبیا، محمد بود ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان 🔰درپیام رسان ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah 🔰در پیام رسان روبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
وحی آمده اثبات کند سروری‌ات را هر آیه ببوسد لبِ پیغمبری‌ات را هرکس که تو را دید به لبخند تو دل داد "اعجاز" لقب داده خدا دلبری‌ات را محتاج توأم، سائل درمانده‌ی راهم بر من بگشا دستِ گداپروری‌ات را ای خاتمِ بی‌خاتمه‌ی راه نبوت ای کاش ببخشی به من انگشتری‌ات را خورشید تویی، پس همه دور تو بگردند با دست تهی رد نکنی مشتری‌ات را هستیِ تو پاک است، هر اندازه بگردیم نسلِ پدری و نسبِ مادری‌ات را ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان 🔰درپیام رسان ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah 🔰در پیام رسان روبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
مأذنه، اللهُ اکبرش به تو رفته‌است میکده، مینا و ساغرش به تو رفته‌است ماهِ شبِ چارده ز روی تو پیداست سُنبل و زلفِ معطرش به تو رفته‌است حضرت یوسف که در کمالِ جمال است بانمکی‌هاش اکثرش به تو رفته‌است جنّتِ فردوس با تمام صفاتش خوب که دیدم، سراسرش به تو رفته‌است آینه هم باید "إن یَکاد" بخواند صلح و صفا صد برابرش به تو رفته‌است کیست علی، إنّما ولیّکم الله... حضرت معشوق، دلبرش به تو رفته‌است از همه‌ی سوره‌های دلکش قرآن بیشتر از قدر، کوثرش به تو رفته‌است کیست حَسَن، حُسن لایزال الهی نیم علی، نیم دیگرش به تو رفته‌است ای لب و پیشانی شکسته، حُسینت سرخی گل‌های پرپرش به تو رفته‌است اکبرِ خود را هنوز گرم تماشاست دست خودش نیست! اکبرش به تو رفته‌است آنکه قیامت‌کنان سواره می‌آید آن قد و بالای محشرش به تو رفته‌است "ماه فرو مانَد از جمال محمّد" هرچه جمال‌است آخرش به تو رفته‌است "سرو نباشد به اعتدالِ محمّد" هرچه کمال‌است بهترش به تو رفته‌است هرکه رفیق محمّداست شهید است مثل گلِ سرخ، باورش به تو رفته‌است ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان 🔰درپیام رسان ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah 🔰در پیام رسان روبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
خشکاند آبِ ساوه‌ی از مکه دور را درهم شکست هیبت بت‌های کور را خاموش کرد آتش ده قرن زنده را لرزاند کاخ پادشه پُرقصور را بیش از هزار سال به دنبال او، بشر می‌خواند خط‌به‌خط صفحاتِ زبور را با چلچراغ سبز نبوت قیام کرد روشن نمود یک تنه راه عبور را آمد رسوم جهلِ جهان را کنار زد بر هم زد او سیاهه‌ی "زنده‌به‌گور" را با حُسنِ خُلق بود مسلمان‌شان نمود بدکیش و گبر و مست و عنود و شرور را او رحمتی برای جهان بود و بی‌دریغ لبریز عشق کرد تمام صدور را روحی دگر دمید به معنای واژه‌ها در هم تنید شعر و شعار و شعور را هم سر زدن به اهل نَفَس را رواج داد هم رفتنِ زیارتِ اهلِ قبور را سیراب کرد با دم عیسایی‌اش ز دور صدها اویسِ عاشقِ حسِ حضور را "سلمان" که خواند حضرتش او را ز اهل بیت بر سینه‌ی عجم زده مُهر غرور را "او" وعده داده بود به دنیا، که تاکنون چشم انتظار مانده زمانه، ظهور را ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان 🔰درپیام رسان ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah 🔰در پیام رسان روبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
خبرت هست که آن طاق معلا اُفتاد؟! ناگهان کُنگره‌یِ سنگیِ کسریٰ اُفتاد؟! خبرت هست ستون‌های یهودا اُفتاد؟! خبرت هست هُبَل خورد شد عُزّیٰ اُفتاد؟! خبر این است زمین پُر شده از آب حیات آی بر احمد و بر آل محمد یک نفر آمده تا بارِ جهان بردارد پرده از منظره‌ی باغ جنان بردارد تا که از گُرده‌ی ما یوقِ گران بردارد از کران تا به کران بانگ اذان بردارد آخر از سمتِ خدا آنکه نیامد آمد چارده تن همه با نام محمد آمد شب شکست و به زمین بارشِ مهتاب آمد عشق برقی زد و بر هر دل بی تاب آمد جبروت و ملکوتی‌است که در قاب آمد فالِ حافظ زدم و این غزل ناب آمد "گلعُزاری زِ گلستان جهان ما را بس زین چمن سایه‌ی آن سرو روان ما را بس" حق بده دیدن این معجزه حیرت دارد فقط این ابر به باریدنش عادت دارد نفسش گرم! خدایا چه حرارت دارد سایه‌اش نیست و در سایه قیامت دارد انبیا را بنویسید پیمبر این است قبله‌ی روز و شبِ حضرت حیدر این است کیستی ای نفست پاک‌تر از پاکی‌ها غرقِ تسبیح بزرگیِ تو افلاکی‌ها اَشهدُ اَنَّ که حیران تو بی‌باکی‌ها نوری و نور پراکنده بر این خاکی‌ها ای نفس‌های علی، ای همه هستِ زهرا عالمی دست تو بوسید و تو دستِ زهرا تو درخشیدی و انوار حیات آوردی سیزده رشته غنات از عرفات آوردی سیزده چشمه‌ی جوشان نجات آوردی سیزده مرتبه بانگ آوردی آخرین باده‌ات از این همه خُم می‌آید با دعایت عَلَم چاردهم می‌آید * * ششمین آینه‌ات آمد و پروانه شدیم سر زلفیم که با مرحمتش شانه شدیم مرد این راه نبودیم که مردانه شدیم شیعه‌ی جعفری خادم این خانه شدیم آسمان را کلماتش، سخنش پر کرده و خداوند بر این جلوه تفاخر کرده گرچه از عطر تو این دشت شقایق دارد چقدر دور و برت، شهر منافق دارد چه غریبی که فقط چند تن عاشق دارد دلِ زهرایی تو صحبت صادق دارد تو بشیری و به شور ازلی می‌آیی سر هر صبح به دیدارِ علی می‌آیی باز پیچیده در این شهر، پیامت آقا پشت یک خانه تو هستی و قیامت آقا عادت صبح تو شد عرض سلامت آقا و سلام‌ست فقط تکه‌کلامت آقا از تو داریم سلامی پُرِ عطر و برکات باز بر احمد و بر آل محمد صلوات ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان 🔰درپیام رسان ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah 🔰در پیام رسان روبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
هرکجا حرف شما آمد سعادت دیده‌ایم ما چه رحمت‌هایی از آقای رحمت دیده‌ایم بیشتر نام تو روی بچه‌های ماست چون بیشتر از هرکسی از تو محبت دیده‌ایم چشم تو اسلام شد، ما نیز تسلیمش شدیم در نگاه تو کرامت بی‌نهایت دیده‌ایم از یهودی‌ها عیادت کردی از ماهم بکن با چه شوقی شب به شب خواب عیادت دیده‌ایم تو "امینی" پس دل ماهم امانت پیش تو سربه راهش کن که از غفلت خسارت دیده‌ایم سیرمان کن باهمان یک تکه‌نانِ سفره‌ات از همان رزق کمت هم خیر و برکت دیده‌ایم سیزده خورشیدِ دیگر جلوه‌ی خورشید توست مصطفی را ما همه در چند نوبت دیده‌ایم اسم زیبای تورا گفتیم و گفتی: "یاعلی" از شما، جز گفتن از "حیدر" به ندرت دیده‌ایم ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان 🔰درپیام رسان ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah 🔰در پیام رسان روبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
"امین" و "امن" و "مؤمن" آن‌قَدَر دنیا خطابت کرد خدا طاقت نیاورد و سرانجام انتخابت کرد برای هر سری از روشنایت سایه‌بان می‌خواست که شب را پیش پایت سَر بُرید و آفتابت کرد حجازِ وحشیِ «زیبا ندیده» دل به حُسن‌ات باخت که بت‌ها را شکست و قبله‌ی دل‌ها حسابت کرد تو را از آسمان بارید مثل عشق بر دنیا زمین را تشنه دید و در دل هر قطره آبت کرد دوای درد دین و درد دنیا، درد بی‌دردی حضورت دردهای مرگ را حتی طبابت کرد هنوز از قله‌های مأذنه نام تو می‌روید فقط باید دعا خواند و یقین در استجابت کرد ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان 🔰درپیام رسان ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah 🔰در پیام رسان روبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
زمین به لرزه درآمد، شکست کنگره‌ها رها شدند خلائق ز بند سیطره‌ها شبی که آتشِ آتشکده فروکش کرد شبی که خاتمه می‌یافت رقص دایره‌ها صدای همهمه‌ی موبدان زرتشتی هنوز مانده به گوش تمام شب پره‌ها شب ولادت فرخنده‌ی بهاری سبز شب وفات زمستان سرد دلهره‌ها دوباره نور و طراوت به خانه‌ها آمد نسیم آمد و وا شد تمام پنجره‌ها جهان به یُمن حضورش، بهشتی از برکات نثار مَقدم پُر خیر و برکتش ستاره‌ها به نگاهی شدند سلمانش منجمانِ مسلمانِ برق چشمانش از انبیاء الهی که رفته تا معراج؟ به غیر از او که ملائک شدند حیرانش مقام بندگی‌اش را کسی نمی‌داند پیمبران اولوالعزم ماتِ ایمانش بساط ذکر سماوات را به هم می‌ریخت نماز نیمه شب و شور صوتِ قرآنش اویس‌های قَرن را ندیده عاشق کرد تبسم لبِ داوودیِ غزل خوانش شفیع روز جزا گشت و حضرت حق داد به دستِ پاک محمد، کلید رضوانش امیر و قافله سالار کاروانِ نجات نثار مقدم پُر خیر و برکتش صلوات مسیح مکه شد و نبض مرده را جان داد به مرگ دخترکان قبیله پایان داد خرافه‌های عرب را اسیر حکمت کرد به جای تیغ جهالت، به عشق میدان داد نمازِ شکرِ سپیدارها چه دیدن داشت! همان شبی که سپیده اذانِ باران داد نبی‌ست پیر خرابات و ساقی‌اش حیدر در ابتدا به علی او شرابِ عرفان داد تبسمش به کسی چون بلال عزت داد مسیر اصلی دین را نشانِ انسان داد چه قدر فاصله‌مان تا بهشت کمتر شد! برات مردم ری را به دست سلمان داد شب تجلیِ مهتابِ روشنِ عرصات نثار مقدم پُر خیر و برکتش صلوات کبوترم نشدم، تا کبوترش باشم دخیل گنبد سبز و مطهرش باشم زمان نداد اجازه، که مشقِ عشق کنم غلام مسئله آموز منبرش باشم چه قدر دیر رسیدم سرِ قرارِ وصال! چه شد؟ نخواست که عمار محضرش باشم! قبول، شیعه‌ی خوبی نبوده‌ام اصلاً نشد که حلقه به گوش برادرش باشم خدا کند که مرا از قلم نیندازد بهشت مستِ مِی جام کوثرش باشم به حال و روز خودم فکر می کنم، انگار قرار بوده که گریانِ دخترش باشم شب گرفتن برگِ زیارتِ عتبات نثار مقدم پُر خیر و برکتش صلوات ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان 🔰درپیام رسان ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah 🔰در پیام رسان روبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
آفتاب از افق میمنه دل کند، آمد بر لب آینه‌ی غمزده لبخند آمد کوچه از هَمهَمه‌ی بال مَلَک بند آمد آخرین برگه‌ی پیغامِ خداوند آمد می‌رسد از پَر قنداقه‌ی سبزت، برکات مَقدَم گل‌پسر آمنه‌خاتون روح تو خون به رگِ لوح و قلم می‌انداخت چشم تو نور به اعماق عدم می‌انداخت دست تو سفره به ایوان کرم می‌انداخت نام تو لرزه به اندام ستم می‌انداخت جذبه‌ات را همه در وحشت خائن دیدیم در ترک خوردن ایوان مدائن دیدیم با تو هرگوشه‌ی این خطّه حرم خواهد شد مسجد بندگیِ خلق، علم خواهد شد غم میان دل عشاق تو کم خواهد شد کمر بتکده‌ها پیش تو خم خواهد شد جهل را یکسره از بُن بِکَنی..، کیف کنیم لات و عزیٰ و هُبَل را بزنی..، کیف کنیم اصل توحیدِ وجودی و زوالیم همه تو خودت پاسخ محضی و سؤالیم همه با تو در جاده‌ی پُر پیچ کمالیم همه برده‌ی کوی تو هستیم..، بِلالیم همه در دلِ کوله‌ی دل، حُبِّ تو را بار زدیم از سر ماذنه‌ها عشق تو را جار زدیم حرز تو بر جگر سوخته مرهم آورد عطر تو روی گل باغچه شبنم آورد مِهر تو عاطفه را در دل آدم آورد در عروج‌ات پَر جبریل امین کم آورد شب معراج در آن اوج چه حظّی بُردی سیب از دست علی جان خودت می‌خوردی هر کجا قدرت ایمان تو ابراز شود با کلام علوی دین تو ممتاز شود در دل جنگ اگر فتنه‌ای آغاز شود گره کار به دستان علی باز شود حیدرت آمد و فریاد زد و در را کَند درِ خیبر!...، نه... بگو قلعه‌ی خیبر را کند عاشقی حس عجیبی‌ست که حاشا نشود گرچه هر عاطفه در قاعده‌ای جا نشود باز هم رابطه‌ی دختر و بابا نشود مثل زهرا که کسی ام ابیها نشود من مسلمان شده‌ام پایِ همین زمزمه‌ات ای به قربان دم فاطمه یا فاطمه‌ات لحن شیرین تو شد معجزه‌ی قرآنم هل اتای تو شده کُلّیَت ایمانم عشق را من فقط این پنج نفر می‌دانم عجمی زاده‌ام و هموطن سلمانم دست ما را برسان بر نخ تسبیحِ دعات آه ای شاه عرب! جان عجم‌ها به فدات گرچه مانند اُویس تو به‌دور از قرنم در کنار تو که باشم به‌خدا در وطنم ای بزرگ بنی هاشم! بِشِنو این سخنم من حسینی شده‌ی دست امام حسنم شب میلاد تو از اشک غنی‌اند همه گریه‌کن‌های‌ حسین‌ات حسنی‌اند همه کاخ مخروبه‌ی محکوم به ویران شدنم درد دارم به‌خدا در پی درمان شدنم ابرِ لبریز منم، تشنه‌ی باران شدنم سال‌ها منتظر جابر حیان شدنم پرچم شیعه بلند است به لطف علمت صادق آل محمد! به فدای قلمت شادی بعدِ هزاران غم و اندوه تویی بین این طایفه‌ی سبزقبا ،نوح تویی آن کتابی که به منبر شده مفتوح، تویی مکتب شیعه اگر جسم شود، روح تویی خنجری کُند دلیل غم بسیار تو بود گریه بر بی کفنِ کرببلا، کار تو بود ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان 🔰درپیام رسان ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah 🔰در پیام رسان روبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
آن را که به جز قرب خدا هیچ ندارد هنگام بلا غیر دعا هیچ ندارد پروانه پرش سوخت و من یاد گرفتم عاشق‌شدنم غیر بلا هیچ ندارد از لکنتم ایراد نگیرید؛ بِلالم دل مایه‌ی قرب است، صدا هیچ ندارد باید به مقامات نظر داشت؛ نه اسباب موسی همه کاره‌ست، عصا هیچ ندارد از جانب گیسوی نگار است که خوشبوست از ناحیه‌ی خویش صبا هیچ ندارد اموال کریمان همه‌اش مال فقیر است اصلاً چه کسی گفته گدا هیچ ندارد هرکس که تو را دارد و در سینه ندارد... مهر علی و فاطمه را... هیچ ندارد بگذار که از فاطمه بهتر بنویسم او را عوض فاطمه مادر بنویسم بگذار که اول صلواتی بفرستم تا نام تو را خوب معطّر بنویسم تو پا بِگُذاری و منم سر بِگُذارم تو پا بنویسی و منم سر بنویسم در فکر بقیعم من اگر میل ندارم بر گنبد خضرات کبوتر بنویسم بگذار در این مرحله که جمله فقیرند جبریل تو را فطرس دیگر بنویسم تو گاه علی هستی و گه‌گاه محمّد ماندم که علی یا که پیمبر بنویسم! یکبار تو را خواندم و دوبار علی را از ذات تو باید دوبرابر بنویسم سرها همه خاک کف پایت؛ سر ما هم پرها همه دنبال هوایت؛ پر ما هم در قرب تو جبریل، پرِ سوخته دارد زیر قدمت ریخته خاکستر ما هم عیسی که نفس داشت و موسی که عصا داشت خوب است ببیند که پیغمبر ما هم... بر خاتم ما حک شده: «یا حضرت خاتم» پس معجزه هم می‌کند انگشتر ما هم گر آخر این زنده‌به‌گوری قدم توست پس زنده‌به‌گور قدمت دختر ما هم به فاطمه گفتی «بأبی أنت و امّی» صد بار فدایش پدر و مادر ما هم از لطف تو نام علی و فاطمه حالا در مأذنه‌ها پر شده، در منبر ما هم راضی شده بودیم به املای محمّد اما نرسیدیم به معنای محمّد هرآنچه که دارند رسولان، همه دارند از معجزه‌ی خاک قدم‌های محمّد مولاست همان رحمت امروز پیمبر زهراست همان رحمت فردای محمّد تفسیر کمالات جلالیِ علی بود «لا حول و لا قُوّةَ الا»ی محمّد این وحدت محض است و دوئیت به میان نیست خوابید اگر «شیر خدا» جای محمّد اسلام محمّد به جز اسلام علی نیست منهای علی یعنی منهای محمّد در آینه‌ی فاطمه دیده‌ست خودش را بنشسته محمّد به تماشای محمّد با جعفر صادق به روایات رسیدیم با لطف روایات به آیات رسیدیم عبد تو شدیم و سر سجّاده که رفتیم دیدیم به مجموع عبادات رسیدیم با واسطه ما پیش خداوند نشستیم از راه توسّل به مناجات رسیدیم در اصل، تو «اللّه» مجسّم‌شده هستی به ذات خداوند از این ذات رسیدیم از ردّ قدم‌های تو تا خانه‌ی زهرا یک‌دفعه، دو دفعه، نه به کَرّات رسیدیم از گریه‌ی تو در وسط شعله‌ی خانه به سوختن مادر سادات رسیدیم ما خاک‌نشینان حرم، عرش‌نشینیم از ارض بقیعت به سماوات رسیدیم ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان 🔰درپیام رسان ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah 🔰در پیام رسان روبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
هوای شهر نسیم پیمبری دارد چقدر عطر گلاب معطری دارد چه عاشقانه ملائک به هم خبر دادند که این پسر قدم عشق‌پروری دارد امیدوار به فردای بهتری شده‌ایم زمانه در سر خود فکر بهتری دارد نشسته‌اند به راهش همه پیمبرها نوشته‌اند که او قصد دلبری دارد خدا هم عاشق او شد شبیه حسی که پدر همیشه به فرزند آخری دارد خدا سند زده قلب مرا به نام رسول به نام عشق، به نام خدا، به نام رسول بزرگواری و عالیجناب یعنی تو و اوج خلقت انسانِ ناب یعنی تو نگین خلقت عالم که حضرت زهراست بر این عقیقِ بهشتی رکاب یعنی تو خدا نخواست خودش را نشانمان بدهد وگرنه نور خدا بین قاب یعنی تو خدا رسانده تورا تا به داد ما برسی دمِ خدا، نفس مستجاب یعنی تو همینکه دور و برت سایه نیست پس قطعاً تو نور باطنی و آفتاب یعنی تو تو نور باطنی و سایه هم نمی‌خواهی پیمبری، قسم و آیه هم نمی‌خواهی اویس‌وار نشستم به شوق آمدنت میان سینه قَرَن‌ را نموده‌ام وطنت برای دست گرفتن ز امتت کافی‌ست نخی ز تار عبایت، نخی ز پیرهنت بیا برای همه دلبرانه حرف بزن که شهد عشق چکیده‌ست از دل سخنت تو آیه آیه عسل را به کام ما دادی به غیر عشق نمی‌ریزد از لب و دهنت شبیه شیشه‌ی عطری که زیر باران است گلاب ناب چکیده‌ست از بهار تنت خدا نوشت که پیغمبر است و خواهد شد زمان دلبریِ حضرت محمد شد نگاه مهر تو انسان نمود انسان را چه عاشقانه مسلمان نمود سلمان را اسیر ظلمت شب بوده‌ایم تا اینکه میان چشم تو دیدیم نور قرآن را چقدر رحمت محض است ربناهایت میان دست تو دیدیم راه باران را نگیر از همه‌ی عاشقانِ خود دل را بخواه از همه‌ی عاشقان خود جان را میان اشک و تحیّر چگونه شکر کنیم طلوع نور تو این نعمت فراوان را جهانِ قبل رسول خدا امیر نداشت نگاه سبز کسی این‌همه اسیر نداشت به عرش می‌روی از جبرئیل بالاتر به آسمان بروی تا شوی شکوفاتر کلاه از سر هر چه ملائکه افتاد و چشم‌ها همه در لحظه‌ی تماشا، تر هر آنکه رنگ محبت گرفت دریا شد هر آنکه رنگ محمد گرفت، دریاتر زمان آن شده دست از ترنج بردارند برای آنکه ندیدند از تو زیباتر بیا برای همه جان تازه‌ای بفرست نشان بده که تویی از همه مسیحاتر تو آمدی برسانی به تشنه آبِ حیات نثار مقدم خیرت چهارده ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان 🔰درپیام رسان ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah 🔰در پیام رسان روبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
زمان از لحظه‌ی آغاز او چیزی نمی‌داند زمین از کهکشانِ راز او چیزی نمی‌داند مَلَک از وسعت پرواز او چیزی نمی‌داند بشر از قدرت اعجاز او چیزی نمی‌داند کسی از عقل، از توصیف، از ادراک بالاتر کسی که خاک پایش هست از افلاک بالاتر کسی که نام او را آسمان دارد به سربندش که در قرآن حبیب خویش می‌خواند خداوندش نخواهد دید دنیا تا ابد مردی همانندش دل از یاران که هیچ، از دشمنان دل برده لبخندش جهان دارد هنوز از این تبسّم پند می‌گیرد جهان را عاقبت روزی همین لبخند می‌گیرد چه معراجی که هرشب از دل سجاده‌اش دارد چه اسرار نهانی در نگاه ساده‌اش دارد چه سرو باشکوهی قامت افتاده‌اش دارد چه اعجازی که در آیات فوق‌العاده‌اش دارد که حتی مشرکان باآنکه از جان دشمنش بودند کنار کعبه هرشب محو قرآن خواندنش بودند میان قومی از جاهل‌ترین مردم اقامت داشت اگر آزار می‌دادند او را، استقامت داشت اگر تهدید می‌کردند، او صبر و شهامت داشت اگر تحقیر می‌کردند، با آن‌ها کرامت داشت غمش تنها سعادتمندی آحاد مردم بود هزاران زخم می‌خورد و دمی نفرین نمی‌فرمود شبی پرواز کرد، از آسمان‌ها رفت بالاتر از آدم‌ رد شد، از عیسی و موسی رفت بالاتر گذشت از عرش، از جبریل حتی رفت بالاتر «دُنُوّاً وَاقتِرابا...» رفت بالا، رفت بالاتر بدون پرده چندی با حبیب خود تکلم کرد دعایی کرد اگر آن‌جا، دعا در حق مردم کرد وجود نازنینش رحمةٌ لِلعالَمین است او رخش شمس‌ُالضُّحی و گیسویش حَبلُ‌المَتین است او رسول بی قرین است او، امام راستین است او خدا یا بنده؟ حیرانم! نه آن است او، نه این است او کسی از عمق این راز نهان سر درنیاورده خدا در جمع خوبانش از او بهتر نیاورده میان کل عالم یک نفر با او برابر بود نه تنها مصطفی را جانشین بود و برادر بود علی جان پیمبر بود و احمد جان حیدر بود پیمبر "شهر" علم و مرتضی این شهر را "در" بود به لطف مرتضی دارد پیمبر شرح صدرش را ولی افسوس بعد از او ندانستند قدرش را از این نعمت به روز واپسین پرسیده خواهد شد چه شد بعد از پیمبر وضع دین؟ پرسیده خواهد شد به جای او چه کس شد جانشین؟ پرسیده خواهد شد چه آمد بر امیرالمؤمنین؟ پرسیده خواهد شد خدا یاد بشر می‌آوَرَد آن روز فطرت را و بالا می‌بَرَد با هم کتاب‌الله و عترت را ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان 🔰درپیام رسان ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah 🔰در پیام رسان روبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah