eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
206 دنبال‌کننده
52 عکس
19 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @delsokhteh313
مشاهده در ایتا
دانلود
shab.sheshom.moharram-1403-1.mp3
42.19M
▪️سخنرانی‌ومرثیه‌خوانی▪️ 🔊صوت سخنرانی‌ 📌حجة الاسلام و المسلمین میردامادی هیئت صاحب العصر(عج)-اراک محرم۱۴۰۳-شب ششم 📎 📎 📎 📎 📎 📎 عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
حسین طاهری_ خدا خیرت بده.mp3
9M
می‌شنوید تو روضه‌ها یه زمزمه‌ست گوش کنید شاید صدای فاطمه‌ست به مجلس عزای حسینم اومدی خدا خیرت بده مادر این همه شب برا پسرم سینه زدی خدا خیرت بده مادر تو مجلساتون میامو تو روضه‌هاتون می‌شینم خیالتون باشه راحت نوکری‌تونو می‌بینم همه باهم دم گرفتین که شاه بی‌سر حسینه منم باهاتون می‌گفتم غریب مادر حسینه عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
1_6124269026
2.14M
پابه پای سرت حسین میدود دخترت حسین گوید ای بابا بمیرم که نیزه شد منبرت حسین پدر از روی نیزه بنگر که مرا می زند ستمگر تو دعا کن که زجر ملعون نزند تازیانه دیگر به تن بی جان رقیه دختر کوچکترت حسین گوید ای بابا بمیرم که نیزه شد منبرت حسین پابه پای سرت حسین میدود دخترت حسین چه کند با درد یتیمی دختر غم پرورت حسین سراطهرت به نیزه بدنت به قتلگاهی پدر از فراز نیزه به رقیه کن نگاهی شکند دست نانجیبی که سرت را شکند گاهی جان من قربان چشمت فدای چشم ترت حسین پابه پای سرت حسین میدود دخترت حسین چه کند بادرد یتیمی دختر غم پرورت حسین پدر ای آرام وقرار م گل خوشبوی لاله زارم چه کنم با درد یتیمی که دیگه من پدر ندارم بشکند دستی که زد تیر ونیزه برپیکرت حسین گوید ای بابا بمیرم که نیزه شد منبرت حسین پابه پای سرت حسین می دود دخترت حسین چه کند بادرد یتیمی دختر غم پرورت حسین عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
Sound_35.mp3
1.27M
بوسه ها می زنم جای چوب خیزران را بوی بابا رسیده پدر آمد مژده ای اشک دیده پدر آمد ای پدر ای پدر ، بابا حسین جان(2) هر کجا تازیانه مرا نیلوفری کرد ای پدر خواهر تو برایم مادری کرد عمه این سو به آن سویم کشانده غیر زحمت ز من چیزی نمانده ای پدر ای پدر ، بابا حسین جان(2) خانه ی خولی و دیر راهب رفتی ای سر در خرابه چه دیر آمدی دیدار دختر خواب و بیداریم یاد تو بودم من ندارم فدک اما کبودم ای پدر ای پدر ، بابا حسین جان(2) نیمه جانم من و عاقبت جانانم آمد ای اجل کن مدارا دمی مهمانم آمد ای شکسته سر ای همرنگ لاله بنشین روی دامان سه ساله ای پدر ای پدر ، بابا حسین جان عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
Hossein Taheri - Ghabool Bashe.mp3
6.31M
🌴🖤🌴🖤🌴🖤🌴🖤 قبول باشه از همگی پیر و جوون 🤲😭😭😭😭😭😭😭 🌴🖤🌴🖤🌴🖤🌴🖤🌴 عزیز دل زهرا ای نوکر حسینم بلا نبینی مادر من مادر حسینم قبول باشه از همگی پیر و جوون قبول باشه سینه زدید با دل و جون قبول باشه قبول کردم ازتون نوکری کردن با شما شفاعت شما با من کربلا خواستن با شما زیارت شما با من گر نگاهی به ما کند زهرا درد ها را دوا کند زهرا روز محشر که با شفاعت خویش حشر دیگر بپا کند زهرا همچو مرغی که دانه برچیند دوستان را جدا کند زهرا قطره های اشک شما یکی یکی حساب میشن از تو همین سینه زنی شهیدا انتخاب میشن گر نگاهی به ما کند زهرا دردها را دوا کند زهرا این مقام کنیز او باشد تا دگر حر چه ها کند زهرا گر نگاهی به ما کند زهرا دردها را دوا کند زهرا میدونم که این شب ها غصه داری تو سینه میدونم که دل هاتون بیتابه اربعینه هلابیکم قدم تو جاده بزنید هلا بیکم مهمونای خاص منید هلا بیکم سفارشی حسنید قدم قدم تو این مسیر بیایید میون این لشکر به کربلا که میرسین میگم خوش اومدی مادر عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
1481-1665333708227.mp3
944.7K
بر دامن خاکی من سر بابا همناله ی من بود زینب و زهرا واویلا واویلا... شده ای به ویرانه بهر من مهمان قدم رنجه کرده ای امشب پدر جان واویلا واویلا... ببین بابا کار من ناله و آه است دلم خون و پاهایم مجروحه راه است واویلا واویلا... کس کودک شکسته چون من ندیده در سه سالگی قامتم شد خمیده واویلا واویلا... پدر جان از کربلا تا به ویرانه جواب هر یا حسین بود تازیانه واویلا واویلا... شاعر : حاج امیر عباسی عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
33207-attachment-hoseynkhani_roghaye.mp3
4.2M
من یه کبوتر بچه ام ‌بال منو نبندید خیلی کوچیکه دل من به اشک من نخندید «بابام حسین غریبه بابام حسین غریبه» از روی نی گریه نکن به حال پیرهن من  اگه رو نی خسته شدی بیا رو دامن من    بابا،بابا،بابا دیگه گوشواره به گوشم بابا جون جا نداره  شامیا به من میگن رقیه بابا نداره   اگه بابام بیاد پیشم سرشو میزارم روی سینه  دست میزارم روی گوشام بابام گوشامو نبینه با اشک چشمام میشورم خاکسترای روتو عمه یادم داد ببوسم زخمِ رگ گلوتو سوره یوسف بخونید گمشده پیدا شده  قرآن نخون ای بابا جون زخمِ لبت وا شده    کی سنگ زده رو پیشونیت راه نگاتو بسته ای بابای مهربونم کی ابروتو شکسته «بابام حسین غریبه  بابام حسین غریبه» عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
237K
نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها یتیمم من دیگه بابا ندارم کف پاهام چقد آبله دارم انقده طعنه و ناسزا شنیدم دیگه از زنده موندن بیزارم یتیمی درد بی درمون یتیمی... من از این آدما خیری ندیدم خیلی رو خار صحراها دویدم شمر نامرد به من سیلی زد و گفت توی مقتل بابات و سر بریدم یتیمی درد بی درمون یتیمی... خیمه ها شعله ور از آتیش و دوده گناه ما بچه ها مگه چی بوده بس که دشمن به من تازیانه زد بدنم درد میکنه خیلی کبوده یتیمی درد بی درمون یتیمی... دخترا بابایین اینو میدونی غم و غصه هام و از چشام میخونی دخترای شام به من محل نمیدن منو با خودت ببر اگه میتونی یتیمی درد بی درمون یتیمی... دشمن پست به آیینه ترک زد به روی زخمای قلب من نمک زد نبودی تا ببینی بابای خوبم بین راه شام هی منو کتک زد یتیمی درد بی درمون یتیمی... زجر نامرد چه وحشیانه ام زد خیلی با کعب نی روی سرم زد دستامو روی سرم گذاشتم اما ندیدی بابا چطوری لگدم زد یتیمی درد بی درمون یتیمی... حسن نازپرور عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
177.7K
نوحه سنتی شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها من دختر سه ساله ي مولا حسينم در دشت غُصّه لاله ي مولا حسينم معناي عشقم ماه دمشقم مظلوم رقیه. آن بلبلم اندر قفس يارا ندارم شوق و هوس بر گلشن و صحرا ندارم جز آرزوي ديدن بابا ندارم چشمم پُر آب است قلبم كباب است مظلوم رقیه.. در كربلا آتش گرفته دامن من رحمي به حال من نكرد اهريمن من آخر مرا گردد كفن پيراهن من جان مي دهم جان در شام ويران مظلوم رقیه. پايم شده پُرآبله در راه شامات ديدم جفا از مردم گمراه شامات هست عمّه ام خورشيد و من هم ماه شامات روزم چو شام است عمرم تمام است مظلوم رقیه... نامم رقيّه دختري دُردانه هستم گَنجِ گِرانم ساكنِ ويرانه هستم عشق پدر شمع است و من پروانه هستم سوزم دمادم در آتش غم مظلوم رقیه.. با آه و غم گشته عجين آب و گِل من درد بزرگي هست يارب! در دل من شهزاده ام امّا، خرابه منزل من غم گشته يارم بابا ندارم مظلوم رقیه... بار دگر «سيّدبشير» آن شاعر من هم شاعر و هم نوکر و هم ذاكر من آمد به شام و شد در اينجا زائر من بهر قيامت خواهد شفاعت مظلوم رقیه... سید بشیر حسینی میانجی عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
147.8K
🎙حاج خلیل زارع 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 عمه جون بیا فصل ریحونه بابا اومده کنج ویرونه ببین عمه نور چشمونم لبای زخمش غرق در خونه عمه جون بیا گل به صحرا شد آخر از کار مو گره وا شد بیا که گم شگشته پیدا شد شوی تارم شام یلدا شد به لب اومه از غمش جونم منو کشته تازه مهمونم عمه جون بیا اومده با سر کنج ویرونه زاده حیدر بیا که با دیدن رویش گل عمر من شده پرپر ▪️به لب اومه از غمش جونم ▪️منو کشته تازه مهمونم عمه جون بیا فصل ریحونه.. عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
روضه رقیه ع.mp3
8.71M
🥀روضه جانسوز حضرت رقیه علیها سلام 🎤موسوی خورشیدی عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
4_5857448403687965792.mp3
1.33M
روضه جانسوز شهر شام وحضرتِ رقیه سلام الله علیها _😭😭😭😭 _سید مجید بنی فاطمه 🔴➖⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️➖🔴 تمام سنگ ها بر صورتم خورد چرا که دخترت کوتاه قد بود ... مرا پایِ سر عباس می زد کسی که زجر دادن را بلد بود ... در این یک هفته مشکل در نمازم ادایِ صادِ اللهُ الصمد بود *یعنی بابا دندونام شکسته* مرا در بزم نامحرم بردند گمانم فقط یک خواب بد بود در آن مجلس که ما اصلاً نرفتیم هر آنکس که مرا آن روز زَد بود شمردم زخم هایت را به خوابم حدود یک هزار و هشتصد بود همان خشتی که هر شب بالشم شد که می دانست که سنگ لحد بود *یه اشاره کنم زود برگردم ، وَ اِلا روضه نمیخواد ، فقط همین که یه دختر بچه از ناقه اُفتاد ... بعد از ناقه هی می گفت: عمه دستم ... می گفت:رقیه مادرمم می گفت دستم ... هی می گفت عمه بازوم ، می گفت : مادرم هم می گفت بازوم ... برا همین بود وقتی از دنیا رفت، زینب یاد مادرش افتاد ، آخه رقیه هم نیمه شب از دنیا رفت،برا مادرش تشییع جنازه نگرفتن ، برا این دختر هم نگرفتن، بی بی خودشون طاقت نیاوردن ، زن غساله ای آوردن، تا این بچه رو دید گفت:من دست نمیزنم، تا علتش رو نگید چرا بدن این بچه اینقدر کبوده؟ ناله ی زینب بلند شد ، فرمود : از کربلا تا شام هر جا می گفت : بابا ! تازیانه می خورد ....* حسین .... عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah