eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
208 دنبال‌کننده
52 عکس
18 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @BasijNewsir313
مشاهده در ایتا
دانلود
265.3K
. .. دوباره وقت ماتم شد              بیا صاحب عزای ما کجای مجلسی آقا            بخوان روضه برای ما فدای اشک خونینت              وَ آن قلب صبور تو میان روضه ها داریم                 دعا بهر ظهور تو به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸🌸🌸🌸🌸 بیا آقا که در بین  ِ           خرابه روضه ها برپاست رقیه نیمه جان گشته           به دامانش سر باباست بیا تا که نداده جان              سه ساله در کنار سر دعا دارد به روی لب                 بیا ای منتقم دیگر به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یارب... 🌸🌸🌸🌸🌸 پدرجانم کجا بودی      مرا زد روز و شب دشمن شده انگشترت غارت         ببین گوشواره ام بردن ببین موی سفید من               ببین قدّ کمان من اگر در کودکی پیرم             غمت برده امان من مرا با خود ببر بابا    که خسته ام از این دنیا غریبم من..... 🌸🌸🌸🌸🌸 نداری جای یک بوسه        پر از زخم است سرت بابا کدامین دشمن ملعون                   بریده حنجرت بابا شده مجروح؛ لب خشکت                زنم لطمه به لبهایم بخواهم از خدا دیگر                روم من پیش بابایم شدم از داغ تو راحت    دهم جان بین این غربت غریبم من..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
213K
گل ولا رقیه،شمس هدی رقیه هستی تو روزمحشر،امید ما رقیه مایه ی افتخاری،برشیعه اعتباری باشد به قلب عالم،ولایت تو جاری رقیه جان رقیه صحن و سرات بهشتم،مهر تو در سرشتم نام تو یا رقیه،بر قلب خود نوشتم مهر امام خودرا،با نقد جان خریدی فردا به نزد زهرا،رقیه روسپیدی رقیه جان رقیه بی بی چه هاکشیدی،زخم زبان شنیدی درگوشه ی خرابه،رقیه آرمیدی امشب تمام دل ها،رفته سوی خرابه از داغ تو رقیه،دل ها همه کبابه رقیه جان رقیه ای نورقلب ودیده،کس مثل توندیده پیکرغرقه درخون،بر نی سر بریده تو گل بوستان،محمدی پدرجان امشب تو در خرابه،خوش آمدی پدرجان یاابتاحسین جان عدو پس ازتو بابا،آتش به خیمه ها زد رأس مقدس تو،بر روی نیزه ها زد بابابه زخم عمه،دشمن تو نمک زد کنارجسم پاکت،سکینه را کتک زد یاابتا حسین جان ندیدی چه کشیدم،از داغ تو خمیدم پس از تو از عدویت،زخم زبان شنیدم بنگر به روی زردم،زین همه رنج و دردم از ناقه تا فتادم،یاد مدینه کردم یاابتاحسین جان ازبس که زجرمرا زد،دردمی کندسرمن کبوده ای پدرجان،تمام پیکر من مظلوم مهربان ارث،از مادرتوبردم بابابه کوفه وشام،من تازیانه خوردم یاابتاحسین جان چون مرغ پرشکسته،بابا دلم شکسته از زندگی پس از تو،رقیه گشته خسته ازداغ جانگدازت،باباکشم زدل آه سیرم ز زندگانی،من راببربه همراه یا ابتا حسین جان عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 شمع جمع عالمین ، برحسین نور دو عین بر لب عالم بود ، ذکر یا بنت الحسین تو گلی از گلشن پیغمبری فاطمی سیرت ز نسل حیدری یا رقیه الحسین (۲) نور چشم اولیا ، هستی خون خدا از تو بر جان می رسد ، عطر و بوی کربلا ای تمام عالم هستی فدات جنت شیعه بود صحن و سرات یا رقیه الحسین (۲) نیستم بیگانه ات ، گشته ام دیوانه ات تا نفس آید برون ، سایلم بر خانه ات یا رقیه گشته ام مهمان تو ریزه خوار سفره ی احسان تو یا رقیه الحسین (۲) شکر للّه تا ابد ، با تولای توام در تمام طول عمر ، در تمنای توام آرزویم دیدن کوی شماست دست های خالی ام سوی شماست یا رقیه الحسین (۲) یا رقیه داغ تو ، زد شرر بر حاصلم غنچه ی پرپر شده ، بهر تو سوزد دلم امشب از سوز غمت جان بر لبم یاد آن ویران سرا و زینبم یا رقیه الحسین(۲) سر خونین پدر ، وارد ویرانه شد محفل اهل حرم ، باز هم غمخانه شد حل شده دیگر تمام مشکلم ای پدر خوش آمدی در محفلم یا رقیه الحسین (۲) زجر بی دین از ستم ، زخم هایم زد نمک من فتادم از شتر ، او مرا می زد کتک من چه گویم از غم و رنج سفر وحشیانه او مرا می زد پدر یا رقیه الحسین (۲) دخت معصوم حسین ، ناگهان مدهوش شد بلبل باغ حسین ، از نوا خاموش شد غنچه ی باغ ولا پژمرده بود در کنار راس بابا مرده بود یا رقیه الحسین (۲) عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
#روضه_حضرت_رقیه_س #روضه_شب_سوم_محرم #استاد_حیدرزاده زجری که من کشیده ام ، از دستهای زجر عضویت در
زجری که من کشیده ام، از دستهای زجر ( توو این یه بیت ، اون سیلی معنا میده ... ) زجری که من کشیده ام از دستهای زجر عکسی کبود از رخِ دُردانه قاب کرد گفتم نزن که بال و پَرم درد میکند ( خواهر کوچولو داری ؟ اگه یکی سیلی بهش بزنه ، چه کار میکنی ؟ ) گفتم نزن که بال و پَرم درد میکند اما چه سود خواهش من را جواب کرد من نذر کرده ام که ببوسم لب تورا ( گفتم اگه بابامو ببینم ، لباشو می بوسم ، ... گفت امشب به حاجتم رسیم بابا ... ) من نذر کرده ام که ببوسم لب تورا حالا خدا دعای مرا مستجاب کرد قربونِ اون لبای کوچولویی برم ، که رو لب های بابا گذاشت ... از شهر کوفه تا به شام سنگم زدند از روی بام ( هان اینم برای اونا که گریه نکردند هنوز ... گریه حضرت رقیه ، از دست ندی امشب ... بابا بابا بابا ... ) از شهر کوفه تا به شام سنگم زدند از روی بام اینقدر بهم سیلی نزن دیگه نمی بینه چشام یکی بگه این دختره نزن نزن نزن .. ضرب لگد ، زجر آوره نزن نزن نزن .. حالا که اومدی بابا گوش بده درد دلمو زخمای روی بدنم سرمی بره حوصلمو خسته شدم از قافله بابا بابا بابا .. پاهام شده پُر آبله بابا بابا بابا .. وای از سنان و حرمله بابا بابا بابا .. ( بابا ، حرمله منو میزد ، بابا ، ... بابا بابا بابا بابا ... توو همین اشکات ، هرچی میخواهی ازش بخواه ، بی بی دست کسی رو خالی رد نمیکنه ، ... بابا بابا بابا بابا ... بابا همیشه تو منو روی زانوت می نشوندی ، بابا ... اما امشب که مهمونم شدی ، میخوام تلافی کنم بابا ، امشب میخوام ، من سرت رو روی زانو بگذارم بابا ، ... اما بابا دستام توان نداره ، بابا ... ) اونقدر زخم به پیکر دارم نتوانم که سرت بردارم ( یا اَبَتا یا حسین ) تکرار زجری که من کشیده ام ، از دستهای زجر عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
من حالم خرابه خراب بشه خرابه.mp3
8M
من حالم خرابه خراب بشه خرابه روزاشم شبیه شباش پر از عذابه دختر غیر باباش رو پای کی بخوابه غلاف نخورده بازو این اثر طنابه تار چشمام زخمه پاهام حرفی بزن قهری باهام دیدی عمه اومد بابام صدام گرفته پدرم برگشته دعام گرفته دل عمه خیلی برام گرفته نفسم بین ناله هام گرفته پرت شکسته پهلوتم مثل مادرت شکسته زدنت معلومه سرت شکسته دندونات مثل دخترت شکسته بابا حسین بابا حسین ... بابا غرق دردم دور سرت بگردم واسم آب آوردن خوردم و گریه کردم حق دارم عزیزم ابری بشم ببارم خاکی موت بمیرم من که گلاب ندارم با من تنها تو هم دردی عاشقی رو ثابت کردی میدونستم بر میگردی خدا گواهه وقتی فهمیدن خیمه بی پناهه زدنم اونقدر که چشمام سیاهه عمه های میگفت بچه بی گناهه کیا آوردن سرتو از تشت طلا آوردن اولش فکر کردم غذا آوردن چه بلایی به روز ما آوردن میشه بگی که من هنوز نازم شونه بزن موی منو بازم دست توی موهای تو میندازم حسین وای . عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
Shab11Moharram1402[03].mp3
18.92M
از دل زینب ای وای از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای تنت تنها ماند / به خاک صحرا خیمه های تو / به خاکسترها مانده در غمها ، زینبت تنها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای امان از غارت / فغان از یغما بی‌معجر ماندند / پرده‌نشین‌ها زیر دست و پا ، مانده کودک ها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای در آتش می سوخت / پر چادرها بر لب ما بود / ذکر زهرا روضه ی آتش ، شد تکرار اینجا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای از دویدن‌ها / خسته شد گویا نانجیبی برد / خلخال او را برزمین افتاد ، دختری تنها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای گریز از خیمه / مگر آسان بود از آتش بدتر / چشم گرگان بود معجرها بردند ، آه و واویلا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای کجایی عباس / یل غیرتمند این بی غیرت‌ها / به من می خندند می کشد ما را ، طعنه‌ی اعدا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای رقیه می گفت / کجایی بابا پریشان می گشت / میان صحرا پاسخش دادند ، ضرب سیلی‌ها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای ربابت با آه / لالایی خوانده به دستش، طفلی / خیالی مانده لالایی لالا ، لالایی لالا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
209.5K
نوحه حضرت رقیه ع ............................... رقیه تب ُ تاب دلم رقیه همه ء حاصلم رقیه بر دَرت یه عمری رقیه نوکر ُ سائلم منم گرفتارت عاشق ُ بیمارت عُمری عزادارت یارقیه مونس ُ محبوبم با نِگهت خوبم دَرِت رو می کوبم یا رقیه سه ساله سالار همه رقیه بنت حسین فاطمه رقیه 3 .................................... رقیه بی تو از جان سیرم رقیه در عذات دلگیرم روز ُ شب حرف قلبیم اینه الهی در غمت بمیرم ای عشق دیرینم شهیده ء دینم ای کوکب سینم یا رقیه کبودشده رویت ای سُوخته شدمویت شکسته بازویت یا رقیه سه ساله سالار همه رقیه بنت حسین فاطمه رقیه .................................... رقیه ای گرفتار بلا رقیه شارح کرببلا رقیه نائب الزینبی ُ سفیرِ میر شاه سر جدا سَرو قدت تا شد غم بدلت جاشد ذکر تو بابا شد یا رقیه درد دلت خیلی ماهِ رُخت نیلی زدن بتو سیلی یا رقیه سه ساله سالار همه رقیه بنت حسین فاطمه رقیه .................................... التماس دعا موسوی خورشیدی عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
﷽ ⚫️ ⚫️ ❣براحمد و محمود ومحمد صلوات ❣بر شافع ما حسین زهرا صلوات ❣برجمله حسینیان والا صلوات ❣برقلب صبور غم به زینب صلوات ❣بردخت سه ساله حسین،رقیه صلوات (دعای فرج) ◼️ الله الرحمن الرحیم ◼️ ولاقوة الاباالله العلی_العظم ◼️ علیک یابقیه الله فی ارضه ◼️ یاصاحب الزمان_عج 🔶بیایابن الحسن جانم فدایت 🔶تمام زندگیم باشد برایت 🔶بیا یابن الحسن دردم دوا کن 🔶مرا با دیدنت حاجت روا کن 🔶بیا یابن الحسن دورت بگردم 🔶بیا تــا دست خالی بر نگردم ♦️یا صاحب الزمان.. (آقارو دعوت کن به مجلس همه زمزمه کنند) 🔶بیا دردم دوا کن 🔶بیا حاجت روا کن 🔶بیا ای پور حیدر 🔶ببینم روی تو یکبار دیگر 🔶بیا دورت بگردم 🔶بیا تا دست خالی بر نگردم ♦️یاصاحب الزمان.. 💠السلام علیک یا بنت رسول الله 💠السلام علیک یا بنت امیرالمومنین 💠السلام علیک یا بنت الحسین الشهید ⬅️(امروز متوسلیم درِ خانه نازدانه ابی عبدالله باب الحوائج رقیه) یا رقیه3 🔅هردرد بی دوا را درمان کند رقیه 🔅لطف وکرم به عالم احسان کندرقیه 🔅گر دردمندومسکین بردرگهش بیفتد 🔅برخوان رحمت‌خویش‌مهمان کندرقیه 🔅دست‌گره گشایش‌مشکل‌گشای دهراست 🔅هر مشگلی که باشد آسان کند رقیه (محمدرضا رضوی بیگلی) ⬅️آی حسینیا..آی ناله دارا.. ⬅️قنبر غلام امیرالمومنین نقل میکنه.. شبا امیرالمومنین کیسه طعام به دوش میگرفت ،، می‌برد در خانهٔ یتیما،، میگه یه شبی دنبال امیرالمومنین حرکت کردم .. آقا متوجه شد سوال کرد کی هستی؟ گفتم آقا ..جان قنبر غلام شمام.. (آقا فرمود: چی میخوای قنبر؟) گفتم آقا اگه اجازه بدین.. این کیسه ای که می برید من بردارم ..همراه شما باشم.. حضرت فرمود..اگه میخوای همراهم بیا ولی کیسه رو خودم برمیدارم.. ⚜میگه دیدم آقا وارد منزلی شد بچه های یتیم  تو خونه اند.. میگه دیدم آقا با دست خودش به دهان بچه ها غذا میگذاره.. به بچه ها آب داد، سیرابشون کرد.. میگه دیدم امیرالمومنین خم شد دست و پاشو زمین گذاشت بچه ها اومدن پشت علی سوار شدند.. (سواری داد به بچه هابا بچه ها بازی کرد) ❇️(گفتم آقا جان شما امیرالمومنین ید چرا اینکارو میکنید) فرمود ای قنبر..این بچه ها یتیمن بابا ندارن.. میخوام جای خالی باباشونو احساس نکنند.. (میخام بخندند شاد باشن..نبود بابا رو حس نکنند) 💠بگم آقا جان یا امیرالمومنین..چه خوب جواب محبت های شما رو دادند.. آقا جان.. من یه نازدانه سراغ دارم.. من یه بچه یتیم سراغ دارم..تو خرابه شام، دل شب، بهانه بابا گرفت..ناله میزد ..گریه میکرد.. چه غوغایی یپا کرد کنج خرابه.. یا حسین3 ناله میکرد گریه میکرد..بابا بابا میگفت.. همه اهل خرابه به گریه افتادند.. صدای شیون و زاری رسید به گوش یزید لعنه الله علیه.. چه خبره در خرابه؟ گفتن امیر سه ساله حسین از خواب بیدار شده بهانه بابا گرفته.. صدا زد خب باباشو براش ببرید.. امان امان3 قربون دل داغدارت بی بی جان.. سرو تو طبقی گذاشتند ،، یه پارچه ای روی اون کشیدند.. مقابل سه ساله حسین گذاشتند.. صدا زد عمه جان..من که غذا نمی خوام عمه.. ⚜امان از دل زینب 3 آی حاجت دارا..آی جوون دارا..آی ناله دارا.. بگمو نالشو بزنی.. ⚫️وای از اون لحظه ای که سر بابا رو دید.. سر بابارو بغل گرفت... سر بابا رو به سینه چسباند.. شروع کرد به درد دل کردن با بابا.. 🌾آخ ببین عمه امشب قمر آمده 🌾پدر رفته با پا به سر آمده 🌾ببین دل غمینم 🌾مگو من یتیمم، پدر آمده 🍁حسینم حسینم3 حسینم حسین 🌾دلم عمه امشب خبر می دهد 🌾شبم را امید سحر می دهد 🌾دوچشمش نگویم چرا بسته است 🌾پدر از سفر آمده خسته است 🌾ببین دل غمینم 🌾مگو من یتیمم، پدر آمده 🍁حسینم حسینم3 حسینم حسین ⬅️آخ صدا زد بابا..بابا..بابا. ⏺ رخ من نیلی از سیلی ست بابا ⏺ لبان تو چرا نیلی ست بابا ⏺مگر چوب جفا بوسیده بابا ⏺که خون بر روی آن خشکیده بابا ✳️مقاتل نوشتن، فقط سه جمله گفت رقیه س.. همه گریه کردند.. ⚜یا ابتا من ذالذی خضب بدمائک ⚜بابا کی محاسنتو به خون رنگین کرده.. ⚜یا ابتا من ذالذی قطع وریدک ⚜بابا کی رگای گردنتو بریده بابا.. ⚜یا ابتا من ذالذی ایتمنی علی صغر سنی ⚜بابا..کی منو تو کوچیکی یتیمم کرد بابا... ⚫️یه وقت دیدن سه ساله آرام شده.. فکر کردند خواب رفته اومدن سر بردارند آخ دیدن سه ساله حسین جان داده.. () آخ 🔳یتیمی درد بی درمان یتیمی 🔳یتیمی خاری دوران یتیمی 🔳اگر دست پدر بودی به دستم 🔳چرا کنج خرابه می نشستم هر چقدر ناله داری به سوز جگر سه ساله ابی عبدالله باب الحوائجه.. ناله بزن بگو .. .. 🔸بارنج وغمی رقیه س درشام خراب 🔸چون دید سََرِ پدر به خوناب خضاب 🔸ازغصه وغم تا به ابدرفته به خواب 🔸روحش به جنان رفت برایش 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
4_431665907127812893.mp3
3.06M
😭😭 چه اروم آون گوشه خوابیده چه آروم اون گوشه خوابیده چه خنده ای کنج لبهاشه تو خواب ناز داره میبینه که توی آغوشه باباشه داره خواب میبینه که بابا دوباره گل بوسه تو باغ چهرش می کاره نه لبهاش کبوده نه موهاش پریشون نه اون روی ماه زیر گرد و غباره بابا، بابای مهربون من نپرس از حال پریشون من روی زرد و قد کمون من بابا من الذی ایتمینی یه مرتبه می پره از خواب ولی نمیبینه باباش و نمی بینه خوابش و حتی هر چی که می بنده چشماش و نمیبینه چیزی به جز یه خرابه که تاریک و سرده غمش بی حسابه می پرسه با گریه که بابای من کو ولی این سوالش بازم بی جوابه تا کی قسمت من تنهاییه بابا نگو وقت جداییه آخه دختر بچه باباییه چه آروم اون گوشه خوابیده بدون این غصه ها، غم ها ولی دیگه خواب نمیبینه روی زانوشه سر بابا می دونستم این غصه امشب تمومه می دونسته که دیدنش آرزومه حالا اومده تا که تنها نمونم نخواب، نه رویا، خودش روبرومه بابا، دیگه منو تنها نگذار تو این ویرونه ی سرد و غم بار از تو جدا نمیشم من این بار عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
12_Karimi-Mirdamad-Shab_03_Moharam1395-001_(www.rasekhoon.net).mp3
16.9M
صد دانه یاقوت دسته به دسته بر روی دست و پایم نشسته صد داغ دیده دسته به دسته کنج خرابه یک جا نشسته خلخال دارم بر ساق پایم یاقوت ریزد از دست هایم از پای تا سر یاقوت دارم میریزم آنراه در پای یارم در دست مردیست یک گوشواره یاقوت بر ان از گوش پاره یاقوت جاریست از چشم هایم شد دامنم پر از اشک هایم من دست بند تازه نبستم رنگین کمان است بر روی دستم صد سنگ از بام دسته به دسته بر صورتم خورد من دست بسته امروز طفلی خنده به لبهاش میرفت و دستش در دست باباش چیزی نگفتم او سنگ برداشت یاقوت سرخی روی سرم کاشت فریاد زد گفت من اهل شهرم بابا نداری من با تو قهرم خوابم گرفته طاقت ندارم جای گل سر سر درد دارم اتش بریزند از بام تا کی تحقیر تا چند دشنام تا کی یادم نرفته خونه مدینه که خواهرم بود بانو سکینه کوچه به کوچه دشوار رفتیم بابا ندیدی بازار رفتیم دامان مرگم میگیرم امشب آیی نیایی میمیرم امشب من که جدم علی به وقت نماز داد انگشتری به اهل نیاز مادرم فاطمه سه لیل و نهار نان افطار خویش کرد ایثار من خود ان گوشواره میدادم در به ان نا به کار میدادم پس بگو تازیانه کم بزنند دخترم دخترانه ام بزنند عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah