💠قیام علیه فرهنگ غرب
انقلاب اسلامی ایران تنها قیام علیه استبداد سیاسی یا استعمار سیاسی یا اقتصادی نبود؛ قیام علیه #فرهنگ_غرب ، ایدئولوژی غربی، دنباله روی از تفکر غربی بود، بازگشت به هویت اسلامی و خود واقعی و روح جمعی این مردم بود یعنی قرآن.
✍استاد شهید مطهری
📚آیندۀ انقلاب اسلامی ایران، ص۲۴۷
#عید_انقلاب #انقلاب #دهه_فجر #امام_خمینی
💠جمهوری اسلامی منهای انقلاب اسلامی معنا ندارد
#انقلاب یک امر #مستمر است؛ یک امر دفعی نیست که بگوییم در تاریخ فلان، مثلاً یک حادثه ای اتّفاق افتاد، یک عدّه ای به خیابان آمدند، ده روز، بیست روز، دو ماه، شش ماه طول کشید و حکومت سرنگون شد؛ انقلاب این است؛ نه، این انقلاب نیست؛ این یک #بخشی از انقلاب است. انقلاب یک #حقیقت ماندگار و حقیقت دائمی است. انقلاب یعنی دگرگونی؛ دگرگونیهای عمیق در ظرف شش ماه و یک سال و پنج سال به وجود نمی آید؛ علاوه بر اینکه اصلاً دگرگونی و صیرورت -یعنی حالی به حالی شدن، تحوّل- اصلاً #حدّ_یقف ندارد؛ هیچوقت تمام نمی شود؛ انقلاب یعنی این. انقلاب یک امر دائمی است. حرفهایی یک عدّه [میزنند] -منبع این حرفها، به قول خودشان، اتاق فکرهای خارجی است، اینجا هم این حرفها را بعضیها در روزنامه ها و در مجلّه ها و در حرفهای گوناگون خودشان رِلِه میکنند و همانها را تکرار میکنند و به زبان ایرانی آنها را بیان میکنند؛ [امّا منبع] حرف از آنجا است- که بله، انقلاب تمام شد. حالا یک نفر بی عقلی پیدا میشود به صراحت میگوید انقلاب را باید به موزه سپرد، بعضی های دیگر هم هستند اینقدر بی عقل نیستند، به این صراحت نمی گویند، در پوشش این حرف را میزنند؛ جوری حرف می زنند که معنایش این است که انقلاب تمام شد؛ تبدیل انقلاب به جمهوری اسلامی. اصلاً قابل تبدیل نیست؛ جمهوری اسلامی باید مظهر انقلاب باشد. یعنی همان حالت تجدیدپذیری، همان حالت تحوّل دائمی، همان حالت باید در جمهوری اسلامی وجود داشته باشد والّا جمهوری اسلامی نیست؛ حکومت اسلامی نیست؛ انقلاب یک امر مستمر است.
✍امام خامنه ای_ ۹۴/۶/۲۵
#انقلاب
#امام_خمینی
#دهه_فجر
#عید_انقلاب
💠 جمهوری اسلامی یك منظومه است
جمهوری اسلامی - كه از انقلاب اسلامی برخاسته است - یك واحدی است كه داری دو بعد است: اسلامی بودن و مردمی بودن؛ هم اسلامی است، هم مردمی است. و مردمی است، چون اسلامی است؛ چون اسلام دین جامعه است. دین مسئولیت همگانی است؛ اسلام دین تك تك افراد و اشخاص به حیث خودشان فقط نیست؛ آن هم هست، اما افراد به حیث اجتماعشان هم مورد خطاب اسلامند. اسلام یك دین مردمی است؛ یك دینِ مسئولیت عمومی است؛ بنابراین مردمی بودن از خود اسلامی بودن برمیآید. اسلامی هم هست؛ چون خدای متعال منت گذاشته است: «بل اللَّه یمنّ علیكم أن هداكم للإیمان»؛ منت گذاشته بر ما، هدایت كرده ما را به این ایمان؛ پروردگار به مردم ما، به خود ما منت گذاشته، ما را به این دین هدایت كرده؛ لذا جمهورِ ما اسلام را میخواهند و این دین الهی را بحمداللَّه خدای متعال به ما داده است. بنابراین «جمهوری اسلامی» است؛ یك منظومه است، یك مجموعه است، یا بگوئیم واحدِ دارای ابعادی است كه این ابعاد باید با همدیگر مورد ملاحظه قرار بگیرد و با هم باشد؛ این درهمتنیدگی باید حفظ بشود. هر كدام از این جهات تضعیف بشود، كل و مجموعه تضعیف شده است.
مسئلهی ولایت هم پایبندی به همین مجموعه است؛ چه ولایت معصومین (علیهم السّلام)، چه ولایت فقیه كه دنبالهی ولایت معصومین و ادامهی او هست. مسئلهی پایبندی به این مجموعه و رعایت حفظ این مجموعه در كشور و در نظام است، كه زاویهای پیدا نكند، مشكلی برایش به وجود نیاید، در او تنقیصی و تبعیضی حاصل نشود، با همین جامعیت حركت كند و پیش برود. و این اسلام ناب هم كه در فرمایش امام بود، ناظر به همین است؛ چون امام اسلام ناب فرمودند، در مقابل اسلام آمریكائی. اسلام آمریكائی فقط آن نیست كه آمریكاپسند باشد؛ هر چیزی كه خارج از این اسلام ناب است؛ اسلام سلطنتی هم همین جور است، اسلام التقاطی هم همین جور است، اسلام سرمایهداری هم همین جور است، اسلام سوسیالیستی هم همین جور است، اسلامهائی كه با شكلها و رنگهای مختلفی عرضه بشود و آن عناصر اصلی در او وجود نداشته باشد، همهاش مقابل اسلام ناب است؛ در واقع اسلام آمریكائی است. انسان مشاهده میكند در این معارضههائی كه با نظام در طول این سی سال انجام گرفته، این اسلامهای گوناگون حضور داشتهاند؛ هم اسلام التقاطی وجود داشته، هم اسلام سلطنتی وجود داشته، هم اسلام سوسیالیستی وجود داشته؛ انواع و اقسام این اسلامها در مواجههی با نظام جمهوری اسلامی وجود داشتهاند. خوب، در این نگاه به اسلام و درك و فهم از اسلام، فرد و جامعه با هم ملاحظه میشوند، معنویت و عدالت با هم ملاحظه میشوند، شریعت و عقلانیت با یكدیگر ملاحظه میشوند، عاطفه و قاطعیت در كنار هم دیده میشوند؛ اینها همه باید باشد. قاطعیت در جای خود، عواطف در جای خود، شریعت در جای خود، عقلانیت - كه آن هم خارج از شریعت البته نیست - در جای خود؛ همه در كنار هم بایستی مورد استفاده قرار بگیرند؛ انحراف از این منظومهی مستحكم، موجب انحراف از نظام اسلامی خواهد بود.
✍امام خامنه ای، ۱۳۸۸/۰۷/۰۲
#دهه_فجر
#دهه_فجر
#عید_انقلاب
💠آگاهی برای چنین نظامی، مثل آب و هوا، لازم و واجب است
✍ رهبرانقلاب، ۱۳۷۵/۰۲/۱۳
نظام جمهوری اسلامی یک نظام مردمی است و کسی نمی تواند این را منکر شود. مخالفين ما هم نمی توانند این را منکر شوند. حداکثر این است که مردم را تخطئه میکنند و میگویند «مردم نفهمیدند و با این مسؤولین و این نظام، صفا کردند.»
نظام مردمی، جز با آگاهی مردم ممکن نیست پیش برود. نظام دیکتاتوری، نظام کودتایی، نظام تحمیلی که با مردم سر و کاری ندارد، برایش مهم نیست که مردم بفهمند یا نفهمند. چه آن جا که شمشیر حاکم است و چه آن جا که سرمایه حاکم است، فرقی نمیکند. بنابراین، برای آن نظام، آگاهی مردم مهم نیست.
[اما] نظام مردمی، مستغنی از آگاهی مردم نیست. باید مردمش را آگاه کند. منظور، تبلیغات نیست که حرفهای خودش را پیوسته به خورد مردم دهد؛ نه، بلکه مردم باید اهل تحلیل شوند تا بفهمند که نظام برایشان مفید است. آگاهی برای چنین نظامی، مثل آب و هوا، لازم و واجب است.
#عید_انقلاب
#دهه_فجر
💠عدالت #مجاهد میخواهد...
اگر قرار است کاری در فضای عملی و میدانی انجام شود باید مبتنی بر مباحث نظری باشد، امام علی ع میفرمایند که من می خواهم پرچم عدالت دست افرادی باشد که اهل فکر و تحلیل هستند، این تعبیر صریح نهج البلاغه است.
اگر من و شما که ادعای عدالتخواهی داریم تامل و مطالعه و این ابتدائیات را کنار بگذاریم به روزمرگی دچار می شویم و عدالتخواهی تبدیل به یک دکان و دستگاهی برای دیده شدن تبدیل می شود، آنوقت دیگر مهم نیست این عدالتخواهی برای مردم و جامعه آب و نان دارد یا نه! مهم این است که برای شخص خودمان اب و نان داشته باشد!
عدالتخواهی گام به گام است باید انباشت تجربیات صورت بگیرد.
حتی حکومت امام زمان هم همینطور است، سال دهم حکومت ولی عصر نسبت به سال اول پیشرفته تر و عادلانه تر است
#چهل سال از انقلاب ما گذشته است الان باید به یک جمع بندی برسیم تا بتوانیم بعد از آن به یک تجدید مطلبی برسیم! باید مجموعه تجربیات، درس ها و عبرت های خود را جمع بندی کنیم
یکی از مهم ترین فلسفه های وجودی تشکیلات همین است که ما نباید از همانجایی شروع به کار کنیم که قبلی ها شروع کرده بودند، باید از اشتباهات و تجربیات آن ها درس و عبرت بگیریم، حتی اگر قرار است اشتباه کنیم باید اشتباهات جدیدی صورت بگیرد نه اینکه اشتباهات قبلی تکرار شود.
چه شد که عاقبت حکومت امام علی ع آن چیزی که باید نشد و به آن فرجام دچار شد؟ چرا در ظاهر شکست خورد و حکومت به دست کسی مثل معاویه افتاد؟!
ما با یک جامعه ای مواجه هستیم که عدالتخواه ترین فرد تاریخ در راس آن قرار داشت ولی حکومتش شکست خورد.
حال چه کسی را متهم کنیم؟
حکومت علی مغلوب جنگ نرم شد. در یک جنگ روانی کار به جایی رسید که علی ع را به شهادت رساندند!
چرا مردم با علی همراهی نکردند؟ دلسوزتر و عدالتخواه تر از امیرالمومنین برای آحاد جامعه مگر وجود داشت؟
اگر سازوکارهایی وجود دارد برای اخلال رابطه بین مردم و عدالتخواه ترین حکومت های عالم، این ساز و کارها باید کشف و خنثی شود
مشکل حکومت علی ع این بود که کسی نبود با این ساز و کارها مخالفت کند، آنها هم که مخالفت می کردند تک به تک حذف می شدند،رویش هایی هم جای آنها را نگرفت
پس در جامعه علی ع از آن ها که باید تحلیل، روشنگری و توجیه می کردند، یک عده شهید شدند، یک عده #سکوت کردند، یک عده دچار #شبهه و #تردید شدند، یک عده هم خودشان را فروختند
آیا جمهوری اسلامی نمیتواند به چنین آسیب هایی دچار شود؟ اتفاقا جامعه امروز ما در یک چنین شرایطی قرار دارد
بنده بیش از همه با تحجر مبارزه کردم اما آیا قرار است به اسم مبازره با #تحجر بخش مهمی از تهدیدها و خطرهای انقلاب را فراموش کنیم؟!
یادمان نرود که #التقاط چه ضربه محکم و مهلکی میخواست به این انقلاب بزند! در عرض دوسال ذخیره شیعه را جارو کردند، بهشتی و رجایی و باهنر و... را همین التقاطی ها به شهادت رساندند.
امروز روزی است که باید تاریخ انقلاب را در جامعیت خودش مرور کنیم، که متحجرین و التقاطیون چه کردند؟
خطیر و جدی بودن مسئله را درک کنید، همتتان را مضاعف کنید و به میدان بیایید، نگویید به ما چه مربوط است!
عدالت #مجاهد میخواهد نه بچه سوسول و نه افراد لات
✍وحیدجلیلی در چهلمین نشست جنبش عدالتخواه دانشجویی
#عید_انقلاب
#دهه_فجر
#امام_خمینی
💠تقلیل مشکلات به رهبری و ولایتبسندگی: دو روی سکه محافظهکاری و اسلام سلطنتی!
🔺جریانی، در توهم دفاع از ولایت، هرگونه نقد، پاسخخواهی، دادخواهی و اصلاح سیستم را ضدیت میشمارد و اگر از سوپور سر کوچه هم انتقاد شود، میگوید سوپور زیرمجموعه سرسوپورهاست، او ذیل شهرداری و... تا رهبری و امام زمان جلو میرود؛ لذا انتقاد از نحوه جمعآوری زباله در فلان کوچه، در حکم محاربه با امام زمان است! از تقدم ولایت بر عدالت ، ولایتبسندگی، تسری ولایت و... سخن گفته و در نهایت اشکالات را توجیه میکنند.
🔺جریان دیگر، همه ناکارآمدیها و عقبگردها را به رهبری و نظام نسبت میدهد.
🔹هر دو نگاه یک پایه و نتیجه دارند؛ انگار شأن و سیره رهبری دخالت در تمام امور کشور است یا رهبری مستقل از اراده مردم و مسئولین در تمامی تصمیمگیریها میتواند دخالت کند. مردم، نخبگان و مسئولین عناصری منفعلاند و مانند ربات بهوسیله رهبر هدایت میشوند. در یک کلمه تعریف سلطنتی از حکومت اسلامی و ولایت ارائه میدهند.
🔺هر دو جریان، با منفعل انگاشتن مردم، مسئولین و نخبگان، مسئولیت را از خود سلب، عافیتطلبی را توجیه، امکان نقد و اصلاح را منتفی میکنند. غیرواقعبینانه در توجیه/ نفی کارنامه رهبری و نظام سخن میگویند، بدون آنکه برای اصلاح وضعیت موجود و اصلاح لایههای مختلف نظام تلاش کنند. درنهایت تنها به حفظ وضع موجود کمک کرده و نارضایتی مردم را افزایش میدهند.
🔺ولایت نه یک سیستم سلطنتی بالا به پایین که نظامی دوطرفه است، رهبری جهتگیریهای کلی را مبتنی بر آموزههای دینی اعلام کرده و بر اساس ظرفیتی که مردم، نخبگان و مسئولین از خود نشان میدهند، جمعبندی کرده و نظام را پیش میبرد. زمانیکه ظرفیت عمومی هست مثلاً انرژی هستهای حق مسلم میشود و زمانیکه ناکارآمدی اقتصادی و درگیری در بحثهای سیاسی مردم را خسته کرده، نرمش قهرمانانه و حتی اجازه به اصرار مسئولین به عقبنشینی از بعضی خط قرمزها. مردم و نخبگان در این چارچوب، وظیفه ظرفیتسازی، امربهمعروف و نهیازمنکر و دادخواهی مظلوم را برعهده دارند.
🔺رهبری کنونی جمهوری اسلامی، ضمن حمایت از مسئولین حاکم در دورههای مختلف (که تغییرات 180 درجهای داشتند)، خود جهتگیریهای اصلاحی را در هر دوره طرح کرده و پیگرفته است. طرح و پیگیری عدالتخواهی و مقابله با فقر و فساد و تبعیض، مقابله با جنگ نرم دشمن برای تغییر محاسبات مردم و مسئولین، پیگیری آرمانهای بزرگ رو به جلویی مانند پیشرفت، تمدن اسلامی و نهضت تولید علم؛ آنهم در دورههایی که این گفتمانها موردتوجه نبوده نمونه آن است.
🔺از سوی دیگر آیتالله خامنهای پیشتاز مسئولین در ارتباطگیری با مردم و نخبگان بوده و نهتنها خود مستقیماً پای صحبتهای مردم و نخبگان نشسته، بلکه آزادترین و تندترین جلسات جمهوری اسلامی را آنهم در ملتهبترین دورانها با جوانان و نخبگان داشته است؛ نظیر جلسات جنجالی پرسش و پاسخ با گردانندگان نشریات دانشجویی و دانشجویان دانشگاههای تربیت مدرس و شهید بهشتی. متعدد هم سخنرانان دیدارهای دانشجویی و نخبگان یا افرادی خودجوش از درون جمعیت بلند شدهاند و رهبری ضمن تحمل نقد تلخ طلبکارانه و بعضاً نفی آنان، منطقی و مستدل تندترین نقدهای آنان را پاسخ گفته و خود رأسا در بسیاری موارد در سخنرانیهای عادی دیگر خود، با شبهاتی ازایندست در افکار عمومی مواجه شده است و حتی از اشتباه خود و نظام در مواردی سخن گفته است.
🔺پرسش و نقد رهبری و نظام ممنوع نیست و حتی خود رهبری در موارد متعدد آن را تجویز کرده است؛ اما مسئله و اولویت اصلی پیگیری عملکرد مسئولینی است که جهتگیریهای درست نظام و رهبری را پیگیری نمیکنند، اقدامات اصلاحی انجام نمیدهند، حتی علناً خلاف جهت آن حرکت میکنند. بعضاً در موضع اپوزیسیون قرار میگیرند یا انتساب خویش به رهبری یا منصوب بودن از جانب رهبری و... را دستاویزی برای فرار از پاسخگویی و توجیه عدم انجام حرکات اصلاحی قرار میدهند، یا با طرح مسائل دسته دوم و حاشیهای از هر اقدام اصلاحی شانه خالی میکنند یا راه آن را میبندند.
🔹بدنه منفعل متدین و حزباللهی نیز بهجای پیگیری این جهتگیریها از مسئولین و فعالیت در این مسیر منفعلانه عمل کرده و برای خوبش توجیهاتی از این جنس میتراشد و در یکی از دولبه قیچی مینشیند.
🔺بجای آنکه چون بنیاسرائیل به رهبری بگوییم تو و خدایت با هم بجنگید و ما سر جای خودمان هستیم این پرسش را از مسئولین و از خود بپرسیم که ما برای این جهتگیریها و مشکلات چه کردهایم؟ آیا جهتگیریهای درست را پیگیری کردهایم؟ آیا برای رهبری ظرفیت ساختهایم که بتواند ورود مؤثرتری بکند؟ که یکی از این موارد اصلاح، شفافیت و نظارت عمومی بر نهادهای ذیل رهبری و سایر نهادهای عمومی غیردولتی است.
✍️ محمدصادق شهبازی
#دهه_فجر
#امام_خمینی
#عید_انقلاب
💠اسلام ناب در جدال با تحجر و التقاط
🔹هویت انسان انقلاب اسلامی در غیریت با تحجر و تجدد شکل گرفته بود. طبیعی بود که نیروی اجتماعی انقلاب هم در تقابل با این دو جریان قرار بگیرد.
صورتبندی تحجر، تجدد و در برابر آنها یک نیروی فکری پویا که هویت خود را در از انقلاب اسلامی میگیرد و در انقلاب اسلامی میجوید، صورتبندی نیروهای فکری اجتماعی دستکم نیم قرن اخیر ماست.
🔹رهبر انقلاب هشدار میدهند که مراقب باشیم تصویر ما از اسلام و دینداری نشود یک سری «مناسک میانتهی» و دیگر اسلام را آنچنان که باید، به عنوان «عقیده و جهاد» نبینیم.
🔹رهبر انقلاب استدلال میکنند که «مدرسه انقلاب» و مکتب امام خمینی عبارت است از درگیری با اسلامی که میخواهد به مثابه ضلع تزویر و «در خدمت زر و زور» باشد؛ و تلاش برای سربرکشیدن اسلامی که هم با «فرعونها» و قدرتمندان مقابله کند و هم با ثروتمندانی که در لوای انقلاب و توحید رشد میکنند و بعد در مقابل اصل حرکت میایستند که استعاره قرآنی آن «قارون» است.
🔹چرا منابر و تریبونها و پژوهشهایی که در زمینه تفکر اسلامی وجود دارد، هشدارهای اصیل انقلاب اسلامی درباره تبدیل شدن تفکر اسلامی به ابزار زر و زور و تقابل با اسلام مناسک میانتهی و مضامینی از این قبیل را بازتولید نمیکند؟ یکی از زمینههای این وضعیت این است که در پژوهش و گفتارهای مذهبی زمانه ما و به طور مشخص در فرهنگ عمومی دینی، تحجر یا دستکم بیتفاوتی نسبت به تحجر رشد کرده است. از آن طرف در سطوحی دیگر که بیشتر الیت بروکراتها و تکنوکراتها هستند، تجددزدگی و التقاط با آموزههای سرمایهداری رشد کرده است و اینها زمینههای انقلاب ارتجاعی است.
🔹در یک جامعه نابرابر و طبعاً ناهمبسته یا از همگسیخته، هیچ پروژهای جلو نمیرود مگر پروژههای ارتجاعیِ کسانی که مستظهر به تکاثر ثروت و قدرت هستند. در اینجاست که رهبر انقلاب اسلام ناب را به عنوان «اسلام عدالتخواه» تعبیر میکنند. یا بارها و بارها میگویند ما در زمینه عدالت اجتماعی دچار «عقبماندگی» هستیم.
🔹با انقلاب اسلامی میدانند، چقدر به این مسئلهها فکر میکنند؟ اینها صورت امروزین جنگ اسلام ناب اسلام آمریکایی است و ما در جبهههایی از این جنگ مغلوبه شدیم.
🔹وقتی سالهاست رهبری از مجلس خبرگان رهبری و چه بسا تمام نخبگان اجتماعی یک ارزیابی اسلامی از وضعیت عدالت خواستهاند، و جواب نگرفتهاند؛ وقتی یک دهه است از حوزه و دانشگاه رشته عدالتپژوهی خواستهاند و جوابی نیامده است؛ وقتی ارزیابی ایشان مبتنی بر عقبماندگی در عدالت پژواک لازم را در محیطهای نخبگانی پژواک لازم را ندارد؛ وقتی حتی اصل ارزیابی وضعیت عدالت یا اصل نابرابری و عدالت، مسئله عمومی ما نیست؛ یعنی باید بر راهبردهای ضد ترمیدوری تمرکز بیشتری بکنیم و متوجه باشیم که انقلاب ارتجاعی، بر خلاف انقلاب تکاملی، خیلی آرام و تدریجی اتفاق میافتد.
🔹رسانههای یک درصدی، آدمهای حزبی، مسائل جزئی و فرعی مرتب تولید غفلت میکند و این باعث میشود ما این اصول را فراموش کنیم. باعث میشود دستگاه تحلیلی ما با این مفاهیم کار نکند و ما این تعابیر را به عنوان ابزارهای مفهومی و تحلیلی به کار نبریم.
🔹مفهوم «اسلام سرمایهداری» یا «مفهوم اسلام پابرهنگان»، در ادبیات دینی علاقهمندان به انقلاب کجاست؟ آیا اگر ایده «اسلام سرمایهداری» یک مفهوم جاندار بود و بسط و شرح لازم را پیدا کرده بود، امروز وضعیت ما در «عقبماندگی در عدالت» به آنجا میرسید که رهبر انقلاب به تعبیر خودشان مجبور به اعتراف و عذرخواهی شوند؟
🔹این همه منابر و مجامع پژوهش اسلامی، که گاهی این همه با مقولاتی مثل تمدن اسلامی و مراحل تمدن اسلامی و غیره بازی میکنند و جملهسازی میکنند؛ اگر دنبال پروژهبازی نیستند و به ادبیات امام خمینی علاقهمند هستند، چرا یکبار درباره تحجر و مقدسمآبی، درباره جنگ فقر و غنا و درباره اسلام سرمایهداری حرف نمیزنند؟ اگر مسئلهشان ایدههای رهبری است چرا از اسلام مناسک میانتهی و اسلام عدالتخواه و عقبماندگی در عدالت نمیگویند؟ مگر ایدههای کلیدی و پرتکرار رهبر انقلاب نیست؟ چرا تنها به نوشتن انشانویسی درباره تمدن اسلامی و دولت اسلامی علاقه نشان میدهند؟
✍مجتبی نامخواه
#عید_انقلاب
#دهه_فجر
💠محافظه کاری قتلگاه انقلاب
#محافظه_کار، طرفدار وضع موجود است؛ از هر تحولى بیمناک است؛ هرگونه #تغییر و تحولى را برنمى تابد و از تحول و دگرگونى مى ترسد؛ ... حالت خواب رفتگى و تن دادن به آنچه در جریان عمومى سیاسى و اقتصادى دنیا دارد مى گذرد و #تسلیم شدن به آن، خطر بزرگ جامعه ماست و اگر کسى درست بفهمد و بیندیشد، مى فهمد که باید با یک تحرک و تحول، این وضع را دگرگون کرد؛ هم در زمینه مسائل اقتصادى، هم در زمینه مسائل سیاسى. تا مى گوییم #محاسبه و عقلانیت، عده اى مى گویند مواظب باشید، دست از پا خطا نکنید، عقل را رعایت کنید؛ نبادا یک حرف آنچنانى بزنید که در دنیا آنطورى بشود؛ نبادا یک کار آنچنانى بکنید که دنیا #صف آرایى کند. اینها عقلانیت محافظه کارانه است؛ من به این اصلًا اعتقاد ندارم. (۸شهریور ۸۴)
من معتقدم محافظه کارى و اکتفاى به آنچه که داریم و نداشتن همت و بلندپروازى در همه زمینه هاى فکر و فرهنگ، #قتلگاه_انقلاب است. انقلاب اساساً یعنى گام بلند، که پشت سرش باید گامهاى بلند دیگرى برداشته شود.(۱۲ آذر ۷۹)
✍امام خامنه ای
#عید_انقلاب
#دهه_فجر
💠 از مداد علما تا دماء شهدا
🔻قسمت اول
1⃣از دی ۹۸ تا دی ۹۹، یکسال کامل، برگریزان بود. از مداد علما تا دماء شهدا، از ترور مجاهد نبردهای بین الملل و شهید جنبشهای آزادیبخش، قاسم سلیمانی و ابومهدی و ترور فیزیکدان بزرگ و بنیانگذار، فخری زاده و... تا فقدان آیه الله مصباح که قهرمان موشکاف عرصه معرفت و عقلانیت بود، ایران، مردان بزرگی را یک به یک از دست داد و چه بدست آورد؟
در باب سلیمانی، آیه الله عرفان عملی در جهاد کبیر تا جهاد اکبر و از شاهکار برادران گمنامش در سپاه قدس، شهیدان دفاع از مستضعفین جهان و رهایی ملتهای دربند، با دهها سلیمانی بینام که اسماعیل قاآنی، شهید دیروز و فردا، یکتن از آنان است همچنان باید گفت و خواهیم گفت، چه تازه اول عشق است و قافله شهر آشوبان کربلا تا همه جا در پنج قاره جهان خواهد رفت و غافلان و به خواب رفتگان را فرمان برپا خواهد داد. دیدید ملتها و نسلها در سراسر عالم با پیکر سوخته و دست بریدهاش چه کردند؟ جوانان عالم، باز تشنه الگوی معاصر بودند و یافتند، (الگوهای بیشتری در راهند و تا سال بعد، خدا کریم است!)، انقلابیون مسلمان، "چه گوارا"ی صدپله، الهامبخشتر خود را، و حکومتها، تهدید اصلی بقای خود را، و دولتمردانمان راز محبوب نبودن خود را ی کجا یافتند. جهان نیز اسلام "ترور و خشونت" را در تقابل با اسلام "جهاد و شهادت" شناخت و تفکیک طلا و مطلا، ممکن شد. هزار سلیمانی باید خاکستر شوند تا مکتب سلیمانی، هربار دوباره ققنوس وار برخیزد، مکتبی که سلیمانی را ساخت، باز هم خواهد ساخت، و مکتبی نبود که سلیمانی ساخته باشد.
ترامپ و پمپئو در آینده، بی حفاظ تر و در تیررس "رزمندگان بدون مرز" خواهند بود و چون سلمان رشدی، دیگر خواب راحت نخواهند داشت اما ضربه اصلی، بر باد رفتن هفت هزارمیلیارد دلار سرمایهگذاری آمریکا و چندهزار جنازه سرباز آمریکایی است که مخفیانه و بدون تشییع، دفن شدند در کنار بزرگترین تشییع پیکر در سراسر جهان و شکست اشغالگران غربی در عراق وسوریه و یمن و غزه و افغانستان و... جای مهر انگشتر سلیمانی بر پیشانی تاریخ.
2⃣اما رحلت آیه الله مصباح، اتفاق مهمی در حوزه معرفت است و گرچه مردان معرفت، "بیزمان" و بیشتر، مسئله آینده مایند تا گذشته، اما برماست تا داغ او تازه است، به آوردههای ذهن خلاق آن نظریه پرداز بزرگ، ادای احترام کنیم. ملایی اهل معنا و فرهنگساز در معرکه های فلسفی و علوم انسانی، بی پروا در مواضع علمی بدون چرتکه اندازی های رائج، نکته سنج، فریب ناپذیر و متخصص در آسان کردن سخت ترین معقولات و جراح غده های بدخیم و پیچیده در تحریف دین که شاید اگر فداکاری و پایمردی او نبود، موج یک انحراف خطیر در فکر دینی و حاکمیت سیاسی بویژه در دهه هفتاد با پوشش تقلبی "نواندیشی دینی" و با القای سکولاریزم در لباس "عرفان"، و تزریق "لیبرال دمکراسی" در پرده "جامعه مدنی"، در کار تخریب مبانی انقلاب خمینی، حتی بدست معممین درس نخواندهای که به تدریج از گرداب فروپاشیده چپ، به مرداب عفن راست لیبرال درغلتیدند، بثمر می نشست. آن مقاومتها بود که کینه ها برانگیخت اما هنر "فریب نخوردن" و "دقیق بودن" را به جامعه علمی و سیاسی کشور آموخت و بساط شعبده با دین را برهم زد، دینسازان را رسوا ساخت تا پس ازسالها عوامفریبی با افاضات پوششی و عناوین انحرافی در باب "نسبیت معرفت دینی" و "دین منهای معرفت و شریعت و عدالت"، آنان را بی لباس و بدون گریم و چهره پردازی، انگشت نما کرد، پس معلوم باشد چرا بی بی سی و صدای آمریکا بر پیکر او، جشن گرفته و نقل و نبات می پاشند! بپاشند اما کار از کار گذشت و با عینکی از جنس منطق که مصباح بر چشم نخبگان نهاد، کارایشان بشد.
آن افشای معرفتی اگر نبود، دین ستیزان مخفی شده در پس نقاب "نواندیشی دینی"، تن به خودافشایی نمیدادند که پس ازسالها رنگ و نیرنگ، خود به صراحت، به همانچه مصباح میگفت اعتراف کرده، و انکار کلمه الله، و تحریف وحی و نفی عصمت و رد خطاناپذیری رسول ص و طرد ولایت خدا و اولیائش، و باقی فاضلاب فروخورده دهه هفتاد را عاقبت در دهه نود، بالا آوردند و قرآن کریم را نیز ساخته محمد ص و دیوان شعر او خواندند.
پس از دو دهه نبرد مظلومانه دوباره باید به هزاران برگ تفکر نوبرانه این مرد، نگاهی خیره تر داشت.
✍استاد حسن رحیم پور ازغدی
💠 از مداد علما تا دماء شهدا
🔻قسمت اول
1⃣از دی ۹۸ تا دی ۹۹، یکسال کامل، برگریزان بود. از مداد علما تا دماء شهدا، از ترور مجاهد نبردهای بین الملل و شهید جنبشهای آزادیبخش، قاسم سلیمانی و ابومهدی و ترور فیزیکدان بزرگ و بنیانگذار، فخری زاده و... تا فقدان آیه الله مصباح که قهرمان موشکاف عرصه معرفت و عقلانیت بود، ایران، مردان بزرگی را یک به یک از دست داد و چه بدست آورد؟
در باب سلیمانی، آیه الله عرفان عملی در جهاد کبیر تا جهاد اکبر و از شاهکار برادران گمنامش در سپاه قدس، شهیدان دفاع از مستضعفین جهان و رهایی ملتهای دربند، با دهها سلیمانی بینام که اسماعیل قاآنی، شهید دیروز و فردا، یکتن از آنان است همچنان باید گفت و خواهیم گفت، چه تازه اول عشق است و قافله شهر آشوبان کربلا تا همه جا در پنج قاره جهان خواهد رفت و غافلان و به خواب رفتگان را فرمان برپا خواهد داد. دیدید ملتها و نسلها در سراسر عالم با پیکر سوخته و دست بریدهاش چه کردند؟ جوانان عالم، باز تشنه الگوی معاصر بودند و یافتند، (الگوهای بیشتری در راهند و تا سال بعد، خدا کریم است!)، انقلابیون مسلمان، "چه گوارا"ی صدپله، الهامبخشتر خود را، و حکومتها، تهدید اصلی بقای خود را، و دولتمردانمان راز محبوب نبودن خود را ی کجا یافتند. جهان نیز اسلام "ترور و خشونت" را در تقابل با اسلام "جهاد و شهادت" شناخت و تفکیک طلا و مطلا، ممکن شد. هزار سلیمانی باید خاکستر شوند تا مکتب سلیمانی، هربار دوباره ققنوس وار برخیزد، مکتبی که سلیمانی را ساخت، باز هم خواهد ساخت، و مکتبی نبود که سلیمانی ساخته باشد.
ترامپ و پمپئو در آینده، بی حفاظ تر و در تیررس "رزمندگان بدون مرز" خواهند بود و چون سلمان رشدی، دیگر خواب راحت نخواهند داشت اما ضربه اصلی، بر باد رفتن هفت هزارمیلیارد دلار سرمایهگذاری آمریکا و چندهزار جنازه سرباز آمریکایی است که مخفیانه و بدون تشییع، دفن شدند در کنار بزرگترین تشییع پیکر در سراسر جهان و شکست اشغالگران غربی در عراق وسوریه و یمن و غزه و افغانستان و... جای مهر انگشتر سلیمانی بر پیشانی تاریخ.
2⃣اما رحلت آیه الله مصباح، اتفاق مهمی در حوزه معرفت است و گرچه مردان معرفت، "بیزمان" و بیشتر، مسئله آینده مایند تا گذشته، اما برماست تا داغ او تازه است، به آوردههای ذهن خلاق آن نظریه پرداز بزرگ، ادای احترام کنیم. ملایی اهل معنا و فرهنگساز در معرکه های فلسفی و علوم انسانی، بی پروا در مواضع علمی بدون چرتکه اندازی های رائج، نکته سنج، فریب ناپذیر و متخصص در آسان کردن سخت ترین معقولات و جراح غده های بدخیم و پیچیده در تحریف دین که شاید اگر فداکاری و پایمردی او نبود، موج یک انحراف خطیر در فکر دینی و حاکمیت سیاسی بویژه در دهه هفتاد با پوشش تقلبی "نواندیشی دینی" و با القای سکولاریزم در لباس "عرفان"، و تزریق "لیبرال دمکراسی" در پرده "جامعه مدنی"، در کار تخریب مبانی انقلاب خمینی، حتی بدست معممین درس نخواندهای که به تدریج از گرداب فروپاشیده چپ، به مرداب عفن راست لیبرال درغلتیدند، بثمر می نشست. آن مقاومتها بود که کینه ها برانگیخت اما هنر "فریب نخوردن" و "دقیق بودن" را به جامعه علمی و سیاسی کشور آموخت و بساط شعبده با دین را برهم زد، دینسازان را رسوا ساخت تا پس ازسالها عوامفریبی با افاضات پوششی و عناوین انحرافی در باب "نسبیت معرفت دینی" و "دین منهای معرفت و شریعت و عدالت"، آنان را بی لباس و بدون گریم و چهره پردازی، انگشت نما کرد، پس معلوم باشد چرا بی بی سی و صدای آمریکا بر پیکر او، جشن گرفته و نقل و نبات می پاشند! بپاشند اما کار از کار گذشت و با عینکی از جنس منطق که مصباح بر چشم نخبگان نهاد، کارایشان بشد.
آن افشای معرفتی اگر نبود، دین ستیزان مخفی شده در پس نقاب "نواندیشی دینی"، تن به خودافشایی نمیدادند که پس ازسالها رنگ و نیرنگ، خود به صراحت، به همانچه مصباح میگفت اعتراف کرده، و انکار کلمه الله، و تحریف وحی و نفی عصمت و رد خطاناپذیری رسول ص و طرد ولایت خدا و اولیائش، و باقی فاضلاب فروخورده دهه هفتاد را عاقبت در دهه نود، بالا آوردند و قرآن کریم را نیز ساخته محمد ص و دیوان شعر او خواندند.
پس از دو دهه نبرد مظلومانه دوباره باید به هزاران برگ تفکر نوبرانه این مرد، نگاهی خیره تر داشت.
✍استاد حسن رحیم پور ازغدی
💠از مداد علما تا دماء شهدا
🔻قسمت دوم
3⃣آقای مصباح را شاید پنج، شش نوبت، بیشتر زیارت نکرده باشم و عمده شناخت بنده از مسیر کتابها بلکه کتابخانه نظریات او در دهها موضوع تخصصی بود.
و هر بار برخلاف چهره ای که از او ساختند، ایشان را منصف و نقدپذیر یافتم، خاصه، یک ملاقات که تماما صرف نقد طلبگی بر برخی فرمایشات ایشان کردم و هرچه کردم، ذره ای امتناع و خودبرتربینی که بیماری اخلاقی برخی علمای حوزه و دانشگاه است، در آن مرد اخلاقی و متواضع، نیافته و مثقالی بی انصافی و بی توجهی در آن متفکر صبور ندیدم.
مجتهد در"اصول دین" و بری از بی تفاوتی و بی حسی در دفاع از حق بود، در دورانی که بسیاری فاضلان فضل فروش، فاقد درک تحلیلی از اصول و محروم از مهارت خودسازی و جسارت خودسوزی، و بیشتر گرفتار اظهار خودند تا درد دین.
مصباح از پیشتازان تحول در حوزه و از خط شکنان تحجر و مشعلداران نوآوری و نواندیشی و زخم خوردهی اصلاح طلبی خویش در نظام آموزشی و پژوهشی حوزه نیز بود.
4⃣پس از سلطنت رضا پهلوی و سپس شهریور ۲۰ و اشغال مادی و معنوی ایران که چیزی از ایران نماند و از هر جهت دچار فروپاشی شد، هسته های مقاومت فکر دینی در کشور بتدریج فعال و در برابر ایدئولوژی اسلام ستیز رژیم شاه، کمونیستها، بهاییت، کسروی گری و... خط دفاعی تشکیل دادند. از جمله، حلقه ای که در قم، برگرد امام و آقای طباطبایی شکل گرفت، از کارآمدترین هسته های مقاومت علمی و عملی بود که تا امروز برکاتش پیداست. دهها متفکر بزرگ و صدها روحانی مبارز، در "معرکه معرفت" و در "جبهه سیاست"، براستی سرنوشت ایران، تشیع و جهان اسلام را ظرف چند دهه تغییرات اساسی دادند. شاگردان مشترک حلقه طباطبایی و مکتب امام، "عقلانیت دینی" را تکثیر و به روز کرد و این جنبش در تفکر دینی، معادله قوا را تغییر داد؛ مطهری و جوادی آملی و مصباح یزدی و حسن زاده و دهها تن دیگر، به رغم فراز و فرودها وتفاوتها، هر یک، جهانی بنشسته در گوشه ای بودند و تاریخ تفکر معاصر را به پیش راندند.
کارکرد تئوریک شهید مطهری در دهه سی تا شصت در برابر التقاط چپ، و کارکرد سیاسی شهید بهشتی در برابر لیبرالیزم مذهبی در ساختار حکومت پساانقلاب، هرچه بود، آقای مصباح از دهه ۴۰ در کنار آنان و از دهه ۶۰ تا آستانه ۱۴۰۰، بار شهیدان را بر دوش کشید، و تداوم همان کارکرد علمی و طبعا هدف همان بمبارانها بود که آنان را نیز تا بودند، یکروز بی نصیب نگذارد.
اهمیت کار مصباح و نقطه زنی او در فلسفه های مضاف و علوم انسانی را همه میتوانستند از شدت کینه ورزی ها حدس بزنند حتی اگر آشنا به دهها نظریات جدیدی نباشند که در ذهن خلاقش در فلسفه، کلام، عرفان نظری، اصول فقه، معرفت شناسی، فلسفه حقوق و فلسفه اخلاق، فلسفه سیاسی و فلسفه علم به ویژه علوم اجتماعی و نوآوری های متدیک در تفسیر قرآن و طبقه بندی سنت به تناسب آخرین پرسشهای جهانی شکفت و رویید و پاسخ گفت و گفت و سوخت و سوخت.
شاید در جهاتی، غرب شناس ترین میان شاگردان علامه طباطبایی بود. نمونهی بن بست شکنی هایش در فلسفه های مضاف و علوم انسانی، شنیدنی است و شاید در آینده بدان بپردازم اما نقدا به مخالفانش پیشنهاد میکنم حال که خیالشان از رفتن او راحت و شاید کینه ها کمی آرام گرفته باشد، آثار و نظریات او را پس از همه افترائاتی که به او بستند، بخوانند و فلسفه موضعگیری های او را دریابند گرچه همچنان منتقد شیوه یا سلیقه ایشان بویژه در سیاست ورزی باشند.
✍استاد حسن رحیم پور ازغدی
💠آسيب شناسى همه انقلابها
🔺در سخنرانى انتقادى و اعتراضى حضرت زهرا (سلام الله عليها) به اوضاع پس از پيامبر ، ميتوان تعابيرى را ديد كه اخطار صريح به همه انقلابيون در طول تاريخ ، در همه زمان ها و اعصار است. اولاً مخاطب اين عبارات حضرت، مشركين و كافرين نبودند، يهود و نصارى نبودند، مخاطب شان منافقين به معناى خاص نبودند، بلكه خطابشان به انقلابيون فداكار عصر پيامبر يعنى اصحاب ، مجاهدين، رزمنده ها ، جبهه رفته ها و شهيد داده ها ، يعنى مهاجرين و انصار بوده است.
🔺يكى از مواردى كه حضرت در باره آن اعلام خطر كردند، بازگشت از ارزشهاى انقلابى و الهى و ارتجاع به ارزشهاى جاهلى قبل از پيروزى انقلاب است و شما ببينيد وقتى انقلابى با حضور پيامبر و اصحاب ايشان، در معرض چنين خطر بزرگى بوده است، حساب بقيه انقلابهاى اسلامى مثل ما كه يكى از فرزندان انقلاب پيامبر اكرم در طول تاريخ است ، چه ميشود. انقلاب ما يكى از بذرهايى است كه از آن گلستان روييده است. وقتى آن گلستان از چنين آفتى در خطر بوده است، تكليف انقلاب ما روشن است.
🔺حضرت فاطمه بعد از پيامبر ، در حقيقت يكى از رهبران جنبش مقاومت هستند. مقاومتى كه ميخواهد دو كار را بكند، يكى اينكه ساختار حاكميت بعد از پيامبر را در هم نشكند، دوم اينكه تا حد ممكن جلوى انحراف افكار عمومى و تغيير مسير نظام را بگيرد. روى همين حساب ، معترض، انقلابى ،فريادگر و سازش ناپذير عمل ميكند و هزينه اش را مي پردازد.
yon.ir/7vxwq
🔺ببينيد حضرت فاطمه ، خطاب به مومنين و اصحاب پيامبر چه ميگويند:
"فَهَیْهاتَ مِنْکُمْ، وَ کَیْفَ بِکُمْ، وَ اَنَّى تُؤْفَکُونَ" ، چه ميشود شما را؟ ،" أَرَغْبَه عَنْهُ تُریدُونَ؟ اَمْ بِغَیْرِهِ تَحْکُمُونَ؟ " ، آيا همه معيارها را پس از پيامبر كنار گذاشته ايد؟ و از همه چيز رو برگردانده ايد؟ ديگر قرآن را به داورى قبول نداريد!؟ ، " ما هذِهِ الْغَمیزَه فی حَقّی وَ السِّنَه عَنْ ظُلامَتی" ، اين سستى و سهل انگارى براى چيست؟، كجاست آن حسّ آرمانگرايى و تكليف شناسى شما ؟ چرا چُرت ميزنيد؟ با خود ميگوييد پيامبر رفت و قصّه تمام شد و نهضت به آخر رسيد؟ پايين آمديم دوغ بود، همه آن حرفها دروغ بود؟!
🔺بعد اين جمله را ميفرمايند كه گويى آسيب شناسى همه انقلابها از جمله انقلاب ما است ، يعنى وا دادن بعد يك دوره انقلابيگرى، تن پرور شدن و خو گرفتن به وضع موجود، راحت طلب شدن و سر سفره انقلاب نشستن، بعد از دوره فداكارى و مجاهدت...
🔺حضرت زهرا آفت انقلابها را ، اين قعود بعد از قيام ميدانند.
« فقبحا لفلول الحدّ واللعب بعد الجدّ » ، به بازى و شوخى گرفتن اصول، بعد از يك دوره اى كه همه ما سر اين حرفها جدى بوديم. ميفرمايند چه زشت است به شوخى گرفتن آن چيزى كه روزى جدّى بود. چقدر بد است، وادادن بعد از آن همه جهاد! ، "قبحاً لقرع الصفاه و صدع القناه و خطل الاراء، و زلل الاهواء" ، چه زشت است همه دست آوردها را زمين گذاشتن و گوهرى را كه به آن سختى تا اينجا آورده ايم به سنگ خارا زدن، چه بد است زنگ زدن سلاحها و بى اثر و بى خاصيت شدن ها
چقدر بد است مجاهدينى كه آن كارهاى بزرگ را كردند، بعد از دو دهه اينقدر بى بخار شوند و چه زشت است پس گرفتن شعارها و باطل شدن انديشه ها و از دست دادن انگيزه ها...
✍استاد حسن رحیم پور ازغدی
💠خدا و دیگر هیچ
حرف حساب خدا با خامنهای همان حرف حساب خدا با خمینی است! آن روز که #بابااکبر عاشق ایمان روحالله به خدا شد؛ از قضا خداوند آن حد از ایمان امام را کافی نمیدانست! خمینی نهتنها سوم خرداد را کار خدا میخواند، بلکه علیه شعار «ما همه سرباز توییم» هم میشورید، لیکن همان خدایی که دم به دم بر ایمان ابراهیم نبی میافزود، خمینی را نیز مؤمنتر میخواست: «گوش کن روحالله! میخواهی #بهشتی را از تو بگیرم و #مطهری را نیز و #رجایی و #باهنر را نیز و #مفتح را نیز و نیز همهی آن اطفال درون گهوارهی نیمهی خرداد چهل و دو را که عجیب روی حمایتشان حساب باز کرده بودی؟ میخواهی چمرانت را از تو بگیرم و نیز دورانت را، باکریهایت را، زینالدینهایت را، دستوارههایت را، همتت را، خرازیات را، باقریات را، کاوهات را و نیز املاکی و کشوری و شیرودی و فلاحی و فکوریات را؟ و در صحنهای دیگر؛ مدنی و دستغیب و اشرفی اصفهانی و صدوقی را؟ و حتی خودت را؟ ولی میخواهی با وجود آن جام زهر که از دست روزگار گرفتی، کاری کنم که به شهادت جانشینت خامنهای، شاهبیت وصیتت این باشد که دلت آرام باشد و قلبت مطمئن و روحت شاد و ضمیرت امیدوار؟» و اینک: «با تو هستم سیدعلی! با حاجقاسمت میخواستی بعد از #کربلا به #قدس نرسی؟ بگذار پرده بردارم از رازم! من بنا دارم #سلیمانی را؛ آری! سلیمانی را از تو بگیرم! همچنان که #آوینی را از تو گرفتم و #صیاد را هم! و #ستاری را هم! و کاظمی را هم! خیلی دوستش داشتی! هان؟ خیلی حسین همدانی را دوست داری؟ باشد! او را هم از تو میگیرم! و حتی طهرانیمقدم را! با وجود طهرانیمقدم که قطعا حیفا و تلآویو را روزی با خاک یکسان میکردی اما نه موشک، دست حاجحسن است و نه هستهای، دست حاجمحسن! بعد از #مجید و #مصطفی و #مسعود و #داریوش استاد همهشان را هم از تو میگیرم ولی خدا نیستم من، اگر با همهی این فقدانها، تو را به همهی اهداف مقدست نرسانم و ایمانت را به قلهی ایمان ابراهیم نزدیک نکنم!» و اینک حرف ما به خدا: «هر جور که میخواهی، خامنهای را امتحان کن! این سید، جز مهر کربلای حسین، سجده بر هیچ خاک دیگری نخواهد کرد! اما یا الله! یک #رجز هم ما در پیشگاه تو بخوانیم! اگر پدران ما عاشق ایمان روحالله بودند، ما چنان خیالمان از ایمان سیدعلی به تو جمع است که خواه رهبر انقلاب بخوانندش، خواه حتی رهبر ضدانقلاب! ما به این #عناوین کاری نداریم! با #سید بودیم؛ با سید هستیم و با سید هم خواهیم ماند! هیهات! هرگز گمراه نخواهد شد، آنکه در شب جور، راهش را با نور #ماه هماهنگ میکند...
✍حسین قدیانی
💠شهیدِ ارعاب!
🔻چرا شهادت سیدالشهدا(ع)، میثم تمار و... به مردم جرأت سلحشوری داد ولی شهادت امیر المومنین(ع)، مالک اشتر و محمد بن ابی بکر نه؟! حتی نتیجه ارعاب داد!
🔹تعجب نکنید #انتقام_مالک گرفته نشد! کوفه برای یاری محمد بن ابی بکر در مصر، تجهیز نشد؛ به زور ۲۰۰۰نفر با تاخیر راه افتادند و از نیمه راه(بخاطر شهادت محمد و سقوط مصر) برگشتند! پس ازشهادت امیرالمومنین(ع) هم کوفه به قدر توابینِ کربلا مقاومت نکرد!
🔹فرق در شهدایش نیست؛ در نحوه و مختصات شهادت است!
🔹انقلابی ای که مقابل دستگاه پرطمراق استکباری می ایستد و علیرغم کمی عِده و عُده، "نه" می گوید و مظلومانه شهید می شود؛ به طرفدارانش شخصیت و به تماشاگران جرأت طوفان می دهد. پس از سیدالشهدا هر روز قیامی است و شهیدی!
🔹اما شهادت حاکم و کارگزاری که در قلمرویش کشته میشود و حکومت مرکزی نمی تواند از او دفاعی کند یا انتقامی بستاند؛ مردم قلمرو را می ترساند! شخصیت شان را له می کند(حتی اگر خود مقصر باشند)! بعد از مالک و محمد، هر روز در نقطه ای از سوی فرستادگان معاویه یورش و تاراج است: ضحاک در عراق/نعمان در عین التمر/سفیان در هیت و انبار/یزید بن شجره در مکه/بسربن ارطاة در حجاز و یمن...
🔹فرق شهادت حسینی و علوی همین است. چیزی از عظمت آن شهدا و تاریخ سازی شان کم نمی کند اما اثر بلافصلِ اجتماعی متفاوت دارد. کوفه ای که نتواند حاکم خویش را حفاظت کند، طبعا مرعوب میشود!
🔹شخصیت های شهید دهه۶۰، شهدای انقلابی نو رسیده با دشمن بسیار بود و شهدای دهه۹۰، شهدای یک نظام با توان موشکی و اقتدار منطقه ای است. اگر انتقام مالک و محمدش را نگیرد، بسربن ارطاة ها طمع می کنند و عامه مردم جای سلحشوری، نگران ناامنی و غرور ملی شان میشوند. خدای نکرده یک ملت سلحشور دوباره می ترسد. مباد آنروز!
یکبار دیگر وقتش رسیده معلوم شود: تهران، کوفه نیست. انتقام، فقط تشفّی نیست؛ خون سلحشوری است.
خواص تصمیم ساز، روحیه اجتماعی مردم را هم لحاظ کنند.
✍استاد محسن قنبریان
💠جنگی که بود، جنگی که هست!
🔹آن روزها كه در جبهه هر زيارت عاشورا مقدمة عملياتي بود كه خون قلب بسيجيها را به خود ميخواند، ضد انقلابهاي مذهبي هزار هزار بار ذكر گفتند و توسل پيدا كردند و اشك ريختند و خون از دماغ هيچكدامشان نيامد.
ضد انقلابهاي مذهبي دوست داشتند براي حسيني گريه كنند كه به تاريخ پيوسته است و به حماسهاي دخيل ببندند كه تمام شده باشد.
🔹و اين روزها چه بسيار ضد انقلابهاي انقلابي كه ميخواهند همان بلايي را كه ضد انقلابهاي مذهبي بر سر بزرگترين حماسة تاريخ آوردند در مورد پژواك ايراني آن كه «هشت سال دفاع مقدس» مينامندش تكرار كنند.
ميخواهند در سوگ «جنگي كه بود» ، «جنگي كه هست» را بپوشانند و بفراموشانند.
🔹جنگي دوستداشتني. كه ميتوان از آن خاطرههاي راست و دروغ تعريف كرد ميتوان برايش جلوي انواع و اقسام دوربينها و ميكروفنها آه كشيد. جنگي براي صلح. جنگي براي دفاع از وطن. جنگي در تراز جنگ ويتنام يا كره يا كوبا يا...
«ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر كردهايم.
ما مظلوميت خويش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت كردهايم.
ما در جنگ پرده از چهرة تزوير جهانخواران كنار زديم.
ما در جنگ به اين نتيجه رسيدهايم كه بايد روي پاي خودمان بايستيم.
ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شكستيم.
"و از همة اينها" مهمتر استمرار روح اسلام انقلابي در پرتو جنگ تحقق يافت."
🔺"اسلام انقلابي" كه امام مهمترين بركت جنگش ميداند چيست؟ و چه جايگاهي در مجموعه برنامهها و مراسمهاي هفتة دفاع مقدس و مناسبتهاي مشابه دارد؟
🔹به احترام خون شهدا خواهرم حجابت، برادرم نگاهت و ديگر هيچ!
شده است كه در كنار ده هاهزار تابلو و پوستر و ... كه چنين شعاري رادر خود جاي دادهاند حتي يكبار ببينيد كه مخاطبان را براي ارزش و آرمان ديگري به خون شهدا قسم داده باشند؟
🔹مثل اينكه:
به احترام خون شهدا بيتالمال را غارت نكنيد.
به احترام خون شهدا كوخ نشينها را دريابيد.
به احترام خون شهدا در برخورد با مفسدين اقتصادي اين همه استخاره نكنيد.
به احترام خون شهدا مبارزه با فقر و فساد و تبعيض را به رسميت بشناسيد.
به احترام خون شهدا "سرمايهداري + 17 ركعت" را اسلام انقلاب معرفي نكنيد.
به احترام خون شهدا....
🔹برگزاري مراسمهاي خنثي و يادبودهاي نوستالژيك براي هشت سال جهاد جانانه فرزندان خميني به چه نتيجهاي در گسترش رفتار علوي، مبارزه با فقر و فساد و تبعيض، رسيدگي به محرومان و مستضعفان و كاهش اختلاف طبقاتي و ... انجاميده است؟
اصلاً قرار بوده است كه چنين رويكردي در كار فرهنگي براي دفاع مقدس غالب شود يا برعكس قرار بر اين است كه به جامعه يادآوري كنيم كه ميتوان از شهدا حرف زد و اهل مبارزه هم نبود.
🔹آيا در عمل بايد به ملت تفهيم كرد كه نسبت شهادت و عدالتخواهي تباين است و اين دو مفهوم در قاموس اسلام ناب آمريكايي هيچ ربطي با هم ندارند و قرار نيست بعد از هر ياد و ذكري از شهدا موتور آرمانخواهي در جامعه جا بگيرد و با استناد به سلوك و سيرة شهدا و بسيجيان واقعي دست مطالبة مردم يقة اصحاب قدرت را براي وفا به عدالت در عرصههاي فردي و اجتماعي بچسبد و چرخة ثروت ـ قدرت را با مشكل مواجه كند؟
🔹قرار نيست مفهوم و پيام و آرمان دفاع مقدس در ميدان جنگ فقروغنا، جنگ پابرهنهها و مرفهين بيدرد مرور شود و به نتايج خطرناك و حركتآفرين برسد؟!
قرار نيست كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا باشد و هر زميني و هر زمينهاي كار حسيني بطلبد؟!
✍وحید جلیلی
#دهه_فجر
#عید_انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انیمیشن بازی تاج و تخت - ۱
این قسمت: مال بابام!
#عید_انقلاب
#دهه_فجر
#عید_انقلاب
#دهه_فجر
🔴 پرسش: علت روبوسي رهبري با مولانا سميع الحق در اجلاس سران غيرمتعهدها چه بود؟ مگر مولانا سركرده طالبان نيست؟ مگر طالبان گروه تروريستي نيست؟ شبهه اي كه اللهياري طرح كرده و براي بنده سوال شده و همچنين از شبهه هاي ديگر ايشون وجود دفتر حكمتيار در تهرانه كه خواهشمندم روشنم كنين ممنون.
#رهبری #سمیع_الحق #طالبان #حکمتیار #روبوسی #تروریستی #سیاسی
✅◀️ پاسخ
در ارتباط مولانا سميع الحق بايد عرض نماييم:
❗️اولا مولانا سميع الحق مؤسس مدرسه دارالعلوم حقانيه و رهبر جمعيت علماي اسلام و رئيس شوراي دفاع پاكستان است.
وي در ميان طالبان افغان و پاكستاني از نفوذ زيادي برخوردار است. اما اين بدان معنا نيست كه وي به لحاظ تشكيلاتي رهبر گروه طالبان و يا سركرده ي آنان باشد. 👌
❗️ثانيا در مورد دعوت سميع الحق به اجلاسي در تهران بايد بگوييم گرچه جمهوري اسلامي با طالبان و افكار و عملكرد آنان مخالف است ، اما به دنبال جلوگيري از همراهي آنان با داعش و افتادن آنها به اين عرصه است . زيرا طالبان با همه افراطي گري و ديدگاههاي وهابيت ، با داعش و عملكرد آنها مخالف بوده و خود را از آنان جدا مي دانند . 👈 از اين رو جمهوري اسلامي تلاش مي كند كه از گرايش و همراهي احتمالي اين دو جريان در افغانستان بكاهد و اين در راستاي حفظ امنيت كشور و كاهش تهديدات است . و گذشته از اين، سميع الحق، سركرده و رهبر طالبان نيست كه دعوت از وي به معني به رسميت شناختن طالبان و افكار و عملكرد آنها باشد. بله نفوذ وي در ميان طالبان پاكستان و افغانستان قابل انكار نيست و همين مساله ، دليل و انگيزه ي جمهوري اسلامي ايران براي دعوت از وي بوده است.
⬅️ بديهي است كه بسياري از افكار و باور هاي افرادي مانند سميع الحق درباره ي جمهوري اسلامي ايران و همچنين كليت تشيع ، قطعا اشتباه بوده و برخي از اين تصورات معلول عملكرد انحرافي برخي منتسبين به تشيع و شبكه هاي ماهواره اي به ظاهر شيعي يا همان به تعبير رهبر انقلاب ، تشيع لندني مي باشد.
◀️ جمهوري اسلامي بر اساس راهبرد كلان خود در وحدت مسلمين ، خود را موظف مي بيند در راستاي كم كردن اختلافات و و انگيزه هاي تفرقه افكنانه، علما و شخصيت هاي اسلامي در سرتاسر جهان را در اين جهت با خود همسو نمايد و افكار ناصحيح آنان پيرامون تشيع را اصلاح نمايد تا از اين رهگذر نقش بي بديلي در حفظ وحدت، جلوگيري از جنگ هاي فرقه اي و حفظ خون شيعيان در كشورهايي نظير پاكستان و افغانستان ايفا نمايد.
❗️ثالثا ملاقات رهبري معظم انقلاب با مولانا سميع الحق نيز در روند اجلاس مذكور به وقوع پيوسته و رهبري طبق سنت حسنه ي خود بعد از اتمام سخنراني دقايقي به ميان مدعوين آمده و با آنان ملاقات هاي كوتاه و عمومي داشته است كه سميع الحق نيز در بين مدعوين بوده و طبيعي است لحظاتي با وي نيز ملاقاتي انجام گرفته است.
❗️مقصود اينكه ملاقات رهبري انقلاب با وي ملاقاتي رسمي ، دو جانبه و با هدف خاصي نبوده است بلكه وي نيز مانند ساير مدعوين به نشست مورد تفقد رهبر معظم انقلاب قرار گرفته اند.
همين ديدار چند ثانيه اي، وسيله اي براي بدخواهان نظام اسلامي و معتقدين به تشيع لندني شده است كه آن را طعني براي نظام اسلامي بدانند در حالي كه دعوت از فرد مذكور و تفقد رهبري از وي دقيقا در راستاي سياست راهبردي نظام اسلامي در نزديك نمودن دل هاي گروه هاي مختلف اسلامي به همديگر و نظام جمهوري اسلامي ايران بوده است.
👈 در رابطه ي با وجو دفتر حكمتيار در تهران نيز بايد متذكر شويم:
حكمتيار در سال هايي نه چندان دور در كنار مرحوم برهان الدين رباني – كه توسط گروه هاي افراطي كشته شد- يكي از مجاهدين افغانستان عليه استعمار شوروي و استبداد داخلي افغانستان به شمار مي رفت.
حكمتيار در سالهاي حكومت طالبان به ايران پناهنده شد و در تهران ساكن شد و وجود دفتر احتمالي وي در تهران مربوط به اين دوره و يا زماني قبل تر از آن است كه وي به عنوان نخست وزير افغانستان در كنار برهان الدين رباني ، رئيس جمهور ، در صحنه ي سياسي افغانستان حضور داشته است.
اما وي پس از سقوط طالبان و خروج از ايران عليه جمهوري اسلامي ايران موضع گرفت. وي هم اكنون در تهران داراي هيچ دفتري نمي باشد و جمهوري اسلامي ايران نيز هيچ گونه رابطه اي با وي ندارد.
❗️تمام شبهه هاي شيعه ي انگليسي؛ اللهياري نيز مبتني بر مغالطه اي ايست كه در سخنان اين شخص حقير و پست وجود دارد.
اللهياري، شخصيت فعلي حكمتيار – كه فردي آشوب طلب و از جمله ي افراد كوبنده ي در طبل تفرقه ي بين مسلمين بوده و دقيقا داراي شخصيتي مانند اللهياري مي باشد – را معرفي نموده و وي را داراي دفتري در تهران معرفي مي نمايد ، در حالي كه دفتر احتمالي وي در تهران و روابط وي با جمهوري اسلامي ايران ،
همانگونه كه گفته آمد ، مربوط به دوره اي مي باشد كه وي به عنوان يكي از مجاهدان افغان و همچنين نخست وزير افغانستان در كنار برهان الدين رباني ، رئيس جمهور ، در صحنه ي سياسي افغانستان حضور داشته است. و گرنه هم اكنون هيچ ارتباطي با ايران نداشته و بلكه در گوشه و كنار با عصبانيت از نفوذ نظام اسلامي در كشور هاي منطقه ، عليه آن اقدام به سخن پراكني مي نمايد.
منبع: پرسمان دانشجويي - اندیشه ی سیاسی
مردم #شاهدوست ایران!؟
🔹تاریخ معاصر ایران را بررسی کنید، از #قاجار تا پایان #پهلوی که آخرین دوره پادشاهی در ایران بوده است، مجموعا ۹ شاه به قدرت رسیده اند.
🔸نکته جالب اینجاست، از این ۹ پادشاه فقط ۳ نفر با مرگ طبیعی دوران سلطنتشان به پایان رسیده است.
🔹۶ پادشاه یا توسط مردم #ترور شده اند مثل ناصرالدین شاه، یا با دخالت کشورهای خارجی از کشور فرار کرده و تبعید شده اند مثل محمدعلی شاه و رضاشاه پهلوی.
🔸و یا با #اعتراض مردم از قدرت کنار رفته اند مانند: محمدرضا پهلوی.
🔹این تصور که عموما مردم ایران شاه دوست بوده اند، تصور اشتباهی است. تاریخ می گوید ایرانی ها هر بار که توانسته اند در برابر #ظلم_پادشاهان مستبد مقاومت کرده اند.
🔸امروز، عده ای در مورد #محمد_رضا_پهلوی چنین تصویرسازی میکنند که او شاه خدمتگزار و محبوبی بود و از اواخر سال ۵۶ به دلیل نابسامانی ها با #اعتراض عمومی مردم مواجه شد.
🔹در حالی که محمدرضا در طول سلطنت ۳۷ ساله خود در برهه های مختلف با #ترور، #تظاهرات_عمومی و طراحی کودتا مواجه بود.
🔸اولین بار سال ۱۳۲۷ در دانشگاه تهران ترور شد، مردم در سال ۳۱ و ۳۲ در تظاهرات سراسری مجسمه های شاه را پایین کشیدند و شاه به بغداد فرار کرد.
🔹در سال ۴۲ با کشتار سنگین مردم معترض را سرکوب کرد. در دهه پنجاه اوج فعالیت ساواک برای شناسایی و سرکوب مخالفین بشمار میرفت.
🔸همه این موارد یعنی نظام #شاهنشاهی پهلوی در طول ۳۷ سال سلطنت محمدرضا مداوم اما غیرمستمر با اعتراضات مردمی روبرو بوده است. انقلاب اسلامی محصول چند ماه تظاهرات و یا صرفا افزایش گرانی ها و تورم نبود.
تاریخ را بطور یک مجموعه باید مورد تحلیل قرار داد.
#عید_انقلاب
#دهه_فجر
🔻هفت خان رودرروی مجلس یازدهم
🔷📊 ۱— روحانی با دقت و مطالعۀ فراوان ناشی از سالها سلطۀ اطلاعاتی "انگلیس خبیث" وامریکای جهانخواراز سوی "حکومت مخفی" وجاسوسان دوتابعیتی با سالهای طولانی دوره دیدن و با هدف انهدام کامل اقتصادی،انهدام تمام پیشرفتهای علمی وفنی وانهدام کامل فرهنگی برگزیده شده بود طبیعی است سایر ارکان منافقین و همراهش باشند،وبااین همراهیها شد انچه شد
🔷۲— انچه در هفت سال مدیریت روحانی ، انجام شده والان باکمال تاسف دارد انجام میشود سوء مدیریت نبوده و نیست بلکه یک بر اندازی ،دقیق ،خاموش ومدیریت شده بود،که با هماهنگی استکبار جهانی دقیقا همانند دو تیغه یک قیچی ،کردند انچه کردند ولی الان نباید حتی یک روز دیگر ادامه پیدا کند
✡✡🔶فرصت به روحانی
« خودش خرید زمان ، برای نتیجه گرفتن است از خیانتهایی که زیر ساختهایش ،باهماهنگی استکبار جهانی ،قبلا انجام گرفته وبرای یک،انقلاب ،ویک ملت دعوت به خودکشی است،
♦️🔶۳—ضرر عظیم کشور وملت در عدم برکناری روحانی توسط نمایندگانش،خصوصادر این سال اخر ، بزرگترین ضرر در تاریخ هزاران ساله ایران بوده،وبزرگترین خدمت به دشمنان داخلی وخارجیش
که کم کم اثرات ان نمایان خواهد شد وجبران ان صد یا شاید دویست سال زمان خواهد برد
چون خیانتهای اوهمانند کوه یخی است که قسمتهای اعظمش ناپیداست
♦️🌏♦️۴—اما در سال جاری مصیبت ویرانگر دومی هم به انقلاب وارد شده وان همدست شدن پشت پرده قالیباف با این باند براندازبود که با خیانتکاری او توانستند به راحتی
مجلس یازدهم رامصادره کنند
🔶🌏🔶اولا،می بینیم این مجلس نه با روحانی که حتی با وزیرانش هم کاری ندارد وبه امور دست چندم سرگرم است
ثانیا،حتی مصیبت عظیم وغیر قابل هضم اینکه
نیروی انقلابی وحزب الله هشتاد وپنج درصد مجلس را در اختیار دارد و
باند روحانی که شش درصد مجلس را دارد با زد وبند، وخیانت کاری قالیباف واز پشت خنجر زدنش به مردم توانسته اند همچنان ،به خیانتهای هفت سال گذشته وگرانیها وفسادها ، ادامه بدهند وحتی نقشه قتل چند میلیونی را با واکسن خارجی قدم به قدم دارند اجرایی میکنند
واین هشتاد وپنج درصد مجلس بادچارشدن به سر درگمی وفریب خوردنها از عمروعاصهای داخل وخارج مجلس هنوز ندانسته که ضربه کاری را از انتخاب یک خیانتکار به عنوان رییس مجلس خورده است
وثالثا ،باند شش درصدی ،همچنان توانسته اند ، خیانتهای هفت سال گذشته را در سانسور کامل نگه دارند والان نه باز خواستی نه تحقیق وتفحصی نه جلوگیری از ادامه ندادن به این وضع وحتی دیدیم حقوقهای سی وچند میلیونی و،،،،،و،،،
♦️🔶۵—خود داری قالیباف از ارسال نامه طرح سوال از رییس جمهور با دویست امضا وطرح اسیضاح وزیر اقتصاد با صد وبیست امضا به دفتر رییس جمهور و بایگانی کردن صدها طرح وبرنامه مفید ازپیشنهادات نمایندگان این مجلس
اگر چه لگد مال کردن وجه سیاسی خودش بود ولجن مال کردن گذشته اش وبزرگترین دهن کجی به قانون اساسی وهمچنین بالاترین توهین به صاحبان امضااز مجلس رابه همراه داشته است ولی باید بدانیم این همه هزینه از طرف قالیباف خیانتکار برای این لا پوشانیهاست ، که این سانسور خیانتها را این باندوهمدستشان به هر قیمتی تا امروز بدست اورده و تا پایان دوره نیز لازم دارند
۶—پس باید صد درصد،مطمین شویم قالیباف به نظام استکباری ومنافقین داخلی پیوسته ،همانطور که لاریجانی و احمدی نژاد ودیگر عناصر کم ظرفیت پیوستند وبه خاطر دیر بیدار شدن ما ضربات جبران ناپذیر به مازدنند پس الان باید فورا بیدارشویم و بر کناری فوری او از این پست را به خواست عمومی ملت ازمجلس تبدیل کنیم
🌎🔹۷-نباید نمایندگان مجلس با وسوسه ها بازی بخورند وبه ادامه کارقالیباف وباندی که درمراکز کلیدی مجلس چینش کرده راضی باشند ،چون با بودن او هیچ کار مفیدی از این مجلس به سرانجام نخواهد رسید ،وهمچنین نباید حتی یک روز هم به ادامه یافتن رییس جمهوری و خیانتهای پشت پرده حسن روحانی راضی باشند
وضررهای این هفت ماه که به انها اجازه ماندن دادن تنهادرسالیان طولانی قابل جبران است وقراین وشواهد حاکی از انست که با نیرنگهایی که در سر دارند ضررهای هفت ماه بعدی قطعا سنگین تر وزیانبارتر خواهد بود
♦️🔶♦️حضرت علی درباره مصلحت اندیشیها در مورد عدم عزل معاویه فرمودند .«محال است من اجازه بدهم اوحتی یک شب امور ی از مسلمین را در دست داشته باشد،،،
پس نمایندگان مجلس یازدهم، بی بصیرتی ابوموسی اشعری گونه رافورا رها کنند
وبا قاطعیت علی وار این دو عنصر خیانتکار را از صحنه سیاسی کشور پاکسازی کنندو خرمشهری دیگر را رقم بزنند واگر چنین نکنند
کشور ونظام را باچالشهای سنگین وپر حادثه روبرو نموده ودرچنین معامله پر ضرری
دنیای ملت واخرت خود را صد درصد به باد خواهند داد
⁉️⁉️⁉️⁉️⁉️⁉️⁉️
✅ روسيه با نفوذ در اركان كشور مانع روابط ايران با جهان مي شود
✍️احمد جلال پور
فرض کنید ایرانیان همانطور که رشیدپور به ظریف گفت بخواهند مثل دیگر مردمان دنیا راحت زندگی کنند...
نفت و گاز و دیگر اقلام به همه جای دنیا صادر کنند و مردم در رفاه باشند; مثل مالزی، کره، تایوان و...
چه میشود؟
بشویم یک کشور بیدردسر...
بنابراین کشوری هم طبیعتا با ایران کاری ندارد تا آن را تحریم کند و درگیر شود!
شرکتهای بزرگ ژاپنی و اروپایی با سرمایهگذاری و دادن تکنولوژی به ایران مشکلی نخواهند داشت و ایران میتواند به قطب تولید نفت و گاز و انرژی الکتریکی و برق خورشیدی تبدیل شود و انرژِی الکتریکی منطقه و همچنین گاز اروپا و نفت ژاپن را تامین کند و با اینکار رفاه ایرانیان افزایش و اشتغال تضمین و روابط با همسایگان بهبود می یابد.
مردم با اخلاقتر و با ایمانتر خواهند شد و دین و دنیای مردم تامین خواهد شد، پس مشکل کجاست؟
چرا اینطور نشد و نمیشود!؟
چرا به قول ظریف ما انتخاب کردیم طور دیگری زندگی کنیم؟
زندگی در درد و رنج و فلاکت و دغدغه؟
اصولا این "ما" کیست که برای همه ما ایرانیان تصمیم گرفته است!؟
راستش "ما" همان کشور روسیه هست!
واقعا..؟!
کشور روسیه فقط سه چیز برای فروش دارد: گاز، نفت، سلاح
چنانچه ایران به شرایطی که گفتیم برسد دیگر آن سه را چگونه به راحتی و قیمت بالا بفروشد؟
در اکثر جنگها و نزاعهای منطقهای مثل یمن، سوریه، لبنان، فلسطین، عراق، افغانستان، لیبی و...
و تقریبا تمامی سلاحهایی که در این نزاعها مصرف میشوند روسی هستند بطور مثال به روایتی تعداد کلاشینکوفهای داخل یمن از تعداد مردم آن بیشتر است!
پس اگر ایران سر به راه باشد این فروش بالای سلاح در کجا صورت بگیرد!؟
از طرفی اروپا و ژاپن دو مصرف کننده بزرگ گاز و نفت هستند که عمدتا از روسیه تهیه میشود.
دیدیم با الحاق غیرقانونی بخشی از اکراین به روسیه، اروپا خواست روسیه را تحریم کند اما یاد سرمای زمستان و نیاز به گاز روسیه افتاد لذا بیخیال شد حال اگر ایران کشور بیدردسری بشود و یک لوله گاز مستقیما به اروپا برود و گاز و نفت آن تامین شود دیگر اروپا و همینطور ژاپن دلیلی ندارد به روسیه باج بدهند!
فروش سلاح و نفت و گاز روسیه که پایین بیاید دیگر ابرقدرت نیست!
لذا به نظر میرسد آبادانی و توسعه و پیشرفت ایران مانع توسعهطلبی و ابرقدرتی روسیه باشد.
لذا روسیه در یک برنامه استراتژیک و بلند مدت، با نفوذ در ارکان کشور ایران و نقاط تصمیم گیری همچنان مانع بهبود روابط ایران با جهان خواهد شد.
لذا به نظر میرسد سخنان افرادی که غربستیز هستند و نگاه به شرق دارند و مانع بهبود روابط ایران با جهان میشوند و به تحریمها سلام میکنند و در موقع بخصوص موشک هوا میکنند!
و سفارت تصرف میکنند و ... که همه را هم میشناسیم حرف خودشان نیست و از مسکو دیکته میشود!
اما با توجه به گسترش رسانهها و فضای مجازی، اطلاعات سیاسی کلیه افراد جامعه بالا رفته و دیر یا زود ایرانیان انتظار دارند به این مستعمره بودن پایان داده شود و استقلال ایران اعلام شود.
پاسخ به شبهات|سعید سپاهی
⁉️⁉️⁉️⁉️⁉️⁉️⁉️ ✅ روسيه با نفوذ در اركان كشور مانع روابط ايران با جهان مي شود ✍️احمد جلال پور فرض کن
درباره یک بیماری خطرناک در سیاست ایران
🔹یک بیماری خطرناک به سیاست ایران نفوذ کرده و درحال گسترش است: بیماری روس-هراسی*، آنهم در نازلترین شکل. بیماری که سال هشتادوهشت از شایعات زردترین رسانههای اپوزیسیون شروع و در شعار مرگ بر روسیه تجلی یافت ولی حالا به لیبرالها و غربگرایان و اصلاحطلبان رسمی داخل کشور سرایت کرده
🔸غربگرایان ایرانی با ارجاع مدام به زخمهای تاریخی ما از استعمارگری روسیه تزاری یا خیانتهای شوروی (در کودتای بیست و هشت مرداد یا فروش باواسطه اسلحه به صدام) روسیه را خطری «مساوی» و یکسان با امریکا جلوه میدهند. نوعی تحریک ناسیونالیستی افکار عمومی به منظور جلوگیری از نزدیکی تهران به مسکو.
🔹خطر نظامی: امریکا بزرگترین ابرقدرت نظامی تاریخ با بیش از هزار پایگاه نظامی در صد و سی کشور از جمله چهل و پنج پایگاه وسیع با حداقل صدوسی هزار سرباز دقیقا دورتادور مرزهای ایران است. روسیه بیست و شش پایگاه نظامی در شش جمهوری سابق + سوریه و ویتنام دارد و مطلقا هیچ حضور نظامی در مرزهای ایران ندارد
🔸خطر سیاسی: از کودتای بیست و هشت مرداد تا بهمن پنجاه و هفت ایران نه شریک یا برادر کوچکتر که مستعمره و برده و مطیع آمریکا بود. از ۵۸ تا همین امروز هم (بجز یکسال اخر اوباما) همواره مثل یک آقابالاسر بر تغییر نظام تاکید داشته، گزینه نظامی را هم هرگز برنداشته. آخرین بار روسیه در دهه بیست شمسی چنین وقاحتی داشت.
🔹خطر اقتصادی: امریکا از پنجاه و هشت مشغول جنگ اقتصادی با ایران بوده: انجماد اموال و تحریمهای دهه شصت، منع کامل هرگونه تجارت با ایران از سال هفتاد و چهار، تحریم بخشی از نظام بانکی از سال هشتاد و پنج وتحریم کامل نظام بانکی از سال نود. «فلج کننده ترین تحریمهای تاریخ» به قول اوباما که حتی برجام هم برطرفشان نکرد
🔸خطر اقتصادی: امریکا بزرگترین اقتصاد و بزرگترین زورگوی اقتصادی تاریخ است که برخلاف ادعای بازار آزادش، نرخ برابری ارزهای ملتها با دلار و تعرفه گمرکی را هم به کشورها تحمیل میکند. ضمانت اجرایی سلطه اقتصادی آمریکا البته نه فقط کیفیت اقتصاد که همان هزار پایگاه نظامیش در جهان است
🔹 اندازه اقتصاد روسیه اما کمتر از هشت درصد اقتصاد کل امریکا و نصف اقتصاد ایالت کالیفرنیا و حتی کمتر از اقتصاد تگزاس است. در چهل سال گذشته مانع اصلی عدم توسعه اقتصادی ایران جنگ تمام عیار اقتصادی امریکا بوده. اندازه کوچک اقتصاد روسیه یعنی روسیه اگر میخواست هم نمیتوانست دشمن جدی ایران باشد.
🔸 قیاس مع الفارق: همسایه شمالی ممکنست شریک/متحد خوب یا بدی باشد. اما پوتین ثابت کرده نیت/انگیزه/توان «دشمنی» با ایران را ندارد. بزرگترین ابرقدرت تاریخ اما ایران را یا مطیع و تحت نفوذ میخواهد یا دشمنی که باید نابود و تضعیف شود. جنس این دو رابطه اصلا یکی نیست تا با هم مقایسه شوند
🔹 اینکه استعمارگر سابق رسما از شراکت استراتژیک با ایران میگوید محصول قدرتمند شدن ایران درین چهل سالست. روسیه پذیرفته خاورمیانه بدون اراده ایران شکل نمیگیرد. ولی امریکایی که حتی اروپا را در مقام شراکت نمیداند، هنوز امیدوارست ایران را له و تسلیم کند: به قیمت جنگ و تجزیه و تحریم
🔸در سیاست هیچ چیز ازلی ابدی نیست. همه چیز متاثر از وضعیت خاص نیروها در این لحظه است. توازن قوای بعد فروپاشی شوروی و بلامنازع شدن امریکا این امکان تاریخی را بوجود اورد که روسیه بدنبال شراکت بیاید. اگر روزی امریکا هم مقابل واقعیت ایران تسلیم شود، مسلما سیاستهای بسیاری عوض میشود
🔹امتیازگیری روسیه در سوریه، مذاکره با اسراییل، رقابت در خزر یا حتی خروجش شرکتهایش برای تحریم نشدن، همه عادی است و به معنی غیرقابل اعتماد بودن و خیانت نیست. روسیه و ایران شراکت استراتژیک برای جلوگیری از نفوذ نظامی غرب دارند نه رابطه عاشقانه. اختلاف و رقابت بر سر منافع طبیعیست
🔸روسهراسان دشمنی واقعی و حاضر آمریکا را با توهم خطر ساختگی روسیه یکی میگیرند. این بیماری اگر صادقانه باشد محصول فقر دانش و کندذهنی است و اگر به هدف تضعیف و مقابله با آمریکاستیزی جناح رقیب تظاهر به این بیماری کنند، کارشان خیانت و تکرار خط تبلیغی واشنگتن و ضدملی و ضدایرانی است.
علی علیزاده
ویژه دهه فجر ۱
" جنگی که فقط 3 ساعت طول کشید!
سحرگاه یکشنبه 21 بهمن ماه 1352 است سردار قادسیه امیر سپاه تازیان کینه جوی ایران زمین حمله عظیم و گسترده ای را به نیت اشغال استان خوزستان به داخل خاک ایران آغاز میکند. ... پنجمین ارتش قدرتمند جهان در حالی وارد عمل شد و تجاوز را دفع کرد که اکثر افسران ارشد ستاد و ژنرال های فرماندهی ستاد مشترک در تهران هنوز در خواب بودند!!
منبع:خاطرات حسین فردوست
🔆پاسخ شایعه:
1⃣ این مطالب نه در کتاب خاطرات فردوست و نه هیچ منبع دیگری یافت نشد! بجز اصل درگیری مرزی، سایر مطالب متن صحت ندارند!
2⃣ از دی تا اسفند ۱۳۵۲ نبردهای جدی میان ایران و عراق روی داد که درگیری ۲۱ بهمن ۵۲ بزرگترین آنها بود.
3⃣ درگیری در ۳ ساعت به اتمام نرسید و ایران به تقابل زمینی با متجاوزین بسنده کرد. حملات هوایی و داستان پرواز افسانه ای ارتشبد خاتمی صحت ندارد!
4⃣ هیچ درگیری در جزایر ۳ گانه گزارش نشده و درگیری ۲۱ بهمن در حوالی رضا آباد در استان ایلام رخ داد، نه خوزستان یا هرمزگان!
5⃣ برخلاف ادعای متن، این تجاوز دفع نشد و روزهای بعد ادامه یافت! تا شروع جنگ تحمیلی این تجاوزات بارها تکرار شد!
http://yon.ir/Dargiri2
6⃣ حتی پس از برقراری آتش بس در ۱۷ اسفند، در آستانه ورود هیئت سازمان ملل، در روزهای ۱۴ و ۱۷ و ۲۷ اسفند نبردهای شدیدی روی داد!
http://yon.ir/Dargiri1
7⃣ شاه تنها ۲ سفر در سالهای ۱۳۳۵ و ۱۳۴۴ به شوروی داشت و در سال ۵۲ و بروز درگیری مرزی در مسکو نبود!
http://yon.ir/Sh35
http://yon.ir/Sh44
8⃣ در زمان این نبرد، رئیس جمهور عراق احمد حسن البکر بود، نه صدام! صدام با کودتا علیه او در ۱۹۷۹ به قدرت رسید.
http://yon.ir/Albakr1
9⃣ بصره یا هیچ شهر دیگری در آن نبردها توسط ایران اشغال نشد! دولت عراق تنها ایران را متهم به ورود ۳ مایل
ی به داخل خاک عراق نمود!
http://yon.ir/Dargiri1
🔟 ارتشبد بهرام آریانا در اردیبهشت ۱۳۴۸ از ریاست ستاد ارتش برکنار و در تیرماه همان سال بازنشسته شد! در سال ۵۲ ازهاری ریاست ستاد ارتش بود!
http://yon.ir/Arianab
ویژه دهه فجر ۲
" صرفا جهت یاداوری خاطرات "
ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﮐﯿﻬﺎﻥ ۸ ﺍﺳﻔﻨﺪ ۵۷ :
ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﺁﺏ ﻭ ﺑﺮﻕ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﻣﯿﺸﻮﺩ
ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﮐﯿﻬﺎﻥ ۳ ﺑﻬﻤﻦ ۵۷ :
ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﺩﺭ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺩﯾﮑﺘﺎﺗﻮﺭﯼ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﮐﯿﻬﺎﻥ ۱۹ ﺑﻬﻤﻦ ۵۷ :
ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﺧﺎﻧﻪ ﻧﺨﺮﯾﺪ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺻﺎﺣﺐ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ
ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﺣﻘﻮﻕ ﻣﻠﺖ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺁﻧﻬﺎ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﻣﯿﺸﻮﺩ
ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﺣﺬﻑ ﺑﻬﺮﻩ ﺑﺎﻧﮑﯽ ﻗﻄﻌﯽ ﺍﺳﺖ ﻣﺎ ﺑﻬﺮﻩ ﺑﺎﻧﮑﯽ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﯿﺪﺍﺭﯾﻢ
ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﮐﯿﻬﺎﻥ ۲ ﺑﻬﻤﻦ ۵۷ :
ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﺭﯾﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ (ﺭﻫﺒﺮ) ﮐﺸﻮﺭ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺷﺪ
ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﮐﯿﻬﺎﻥ ۲۶ ﺩﯼ ۵۷ :
ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﻫﻤﻪ ﺍﺣﺰﺍﺏ ﺩﺭ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﺁﺯﺍﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﻣﺎﺭﮐﺴﯿﺴﺘﻬﺎ ﺩﺭ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﺁﺯﺍﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﻣﺎ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺳﺎﺧﺖ
ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﮐﯿﻬﺎﻥ ۷ ﺑﻬﻤﻦ ۵۷ :
ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﻣﻦ ﭘﻮﻝ ﻧﻔﺖ ﺭﺍ ﺳﺮ ﺳﻔﺮﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﯿﺎﻭﺭﻡ
ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﺗﻤﺎﻡ ﺧﺎﻧﻮﺍﺭﻫﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺣﻘﻮﻗﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﺣﻖ ﻧﻔﺖ ﻣﺎﻫﯿﺎﻧﻪ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﮐﻨﻨﺪ
ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﮐﯿﻬﺎﻥ ۹ ﺑﻬﻤﻦ ۵۷ :
ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﺭﻭﺣﺎﻧﯿﻮﻥ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺩﺧﺎﻟﺖ ﮐﻨﻨﺪ
ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﻣﺎ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻫﻞ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺭﻫﺎ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ
ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﮐﯿﻬﺎﻥ ۹ ﺩﯼ ۵۸ :
ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ : ﺭﻭﺣﺎﻧﯿﻮﻥ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺭییس ﺟﻤﻬﻮﺭ ﺷﻮﻧﺪ
پیشاپیش22بهمن مبارک"
🔆پاسخ
1⃣وعده مجانى بودن آب و برق توسط دولت موقت داده شد و حضرت امام آن را اصلاح فرمودند.
http://shayeaat.ir/post/67
2⃣جمله "در حکومت اسلامی دیکتاتوری وجود ندارد" اگرچه در بیانات ایشان موجود نیست، اما اساس باور و عملکرد حضرت امام (ره) بوده است .
🔹برگزاری اولین انتخابات و رفراندوم کمتر از 2 ماه از پیروزی انقلاب، ایجاد نظام مردم سالاری دینی ، مجلس ، انتخابات مختلف و ... موید این امر است .
3⃣"روحانیون نباید در سیاست دخالت کنند" این مطلب نقل قول ایشان از دشمنان و حکومت شاه است نه از طرف خودشان!
صحیفه نور ج2 ص161
صحیفه نور, ج13 ص347
4⃣"همه احزاب در ابراز عقیده آزاد هستند" این جمله شرطی نیز دارد که نویسنده با شیطنت آن را حذف نموده است :
احزاب آزادند که مخالفت با ما یا با هر چیزی بکنند, مادامی که اقداماتشان مضر به کشور نباشد."
صحیفه نور ج22 ص 173
5⃣"مارکسیستها در ابراز عقیده آزادند"
ادامه جمله :
"... زیرا ما اطمینان داریم که اسلام دربردارنده پاسخ به نیازهای مردم است. ایمان و اعتقاد ما قادر است که با ایدئولوژی آنها مقابله کند.
... هرکس آزاد است که اظهار عقیده کند و برای توطئه کردن آزاد نیست..."
صحیفه نور, ج3 ص371
🔹همانگونه که مارکسیستها در 3 سال اول انقلاب در ابراز عقیده خود آزاد بودند اما پس از اخلال در امنیت و حرکتهای مسلحانه با آنان برخورد شد .
6⃣با جستجوى انجام شده , سایر جملات موجود در متن شبهه در 22 جلد صحیفه نور یافت نشد و این سخنان صرفا به حضرت امام، منتسب شده و کذب مى باشد.
7⃣در آستانه دهه مبارک فجر و پیروزى انقلاب اسلامی , دشمنان و منافقان با انتشار این قبیل شبهات و اکاذیب، در پى تخریب جلوه های انقلاب و بنیانگذار آن در میان مردم مى باشند.
نشر این پیام صدقه جاریه است.
ویژه دهه فجر ۳
" آیت الله خمینی در سال 1341 ، حق رای زنان را موجب نگرانی علماء اعلام و سایر طبقات مسلمین دانسته بود. بسم الله الرحمن الرحیم حضور مبارک اعلیحضرت همایونی پس از اهداء تحیت و دعا، به طوری که در روزنامه ها منتشر است. دولت در انجمن های ایالتی و ولایتی اسلام را در رای دهندگان و منتخبین شرط نکرده و به زنها حق رای داده است و این امر موجب نگرانی علماء اعلام و سایر طبقات مسلمین است. برخاطر همایونی مکشوف است که صلاح مملکت در حفظ احکام دین مبین اسلام و آرامش قلوب است. مستدعی است امر فرمایید مطالبی را که مخالف دیانت مقدسه و مذهب رسمی مملکت است از برنامه های دولتی و حزبی حذف نمایید تا موجب دعاگویی ملت مسلمان شود. الداعی (دعاگو) روح الله الموسوی "
1⃣این متن پس از انتشار لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی توسط دولت، از سوی امام خمینی(ره) و در قالب تلگرافی به تاریخ ۱۷ مهر ۱۳۴۱ و با هدف دادن پند و اندرز به شاه ارسال شد.
http://yon.ir/Telegeraf
2⃣سه موضوع "حذف شرط مسلمانی" ، "تبدیل سوگند به كتب آسمانی به جای قرآن" و "كشاندن ابزاری زنان به صحنه سیاسی" با هدف اسلامزدایی و سلطه استعمار در کشور تهیه شده بود که اعتراض علما را بر انگیخت.مسئلهي ديگر آنكه حضرت امام و ساير مراجع و علما معتقد بودند، بهائيان در ايران عمال اسرائيل هستند و اين لايحه بيشتر براي حاكميت آنها در ايران طراحي شده است.
http://yon.ir/pahlaviha
3⃣اعطای حق رأی به زنان و تسهیل بهکارگیری آنها در مشاغل، در آن مقطع از برنامه های هدفمند پهلوی جهت آرام سازی و استحاله جامعه مطابق با زیر ساخت های فرهنگی و اجتماعی جدید در غرب بود.
4⃣امام بارها اصل رای زنان را تایید کردند و موضع آن سال ایشان به علت نیت رژیم در سو استفاده از زنان بود. این مخالفت به دلیل حرام دانستن کلیت کارهای مجلس بود نه نفس انتخاب زنان.
خمینی(ره) اعلام داشت: «ما با ترقی زن ها مخالف نیستیم، ما با این فحشا مخالفیم، با این کارهای غلط مخالفیم، مگر مردها در این مملکت آزادی دارند که زن ها داشته باشند؟ مگر آزادی مرد و آزادی زن با لفظ درست می شود.» (امام خمینی، ج 1، 80)
http://yon.ir/RayZanan
5⃣ایشان قبل و بعد از انقلاب، مشارکت زنان در جامعه را ضروری میشمردند و مخالفت موردی ایشان برای مقابله با اهداف دیکته شده آمریکایی ها در ایران بود.
http://yon.ir/womensvote
7⃣عبارت "داعى" در پایان تلگراف به معنى دعوت كننده به دین خداوند و راه صحیح است و امام آن را به معنی دعاگو به کار نبرده اند!
http://yon.ir/Daaee
نشر این پیام صدقه جاریه است.