#شیوه_مطالعه_فعالانه
#اصل_هفتم
اصل هفتم:مفاهیم و تصورات آجرها و خشت پاره های تفکر هستند
می توان گفت که ابتدایی ترین نوع تفکر که به احتمال زیاد مشترک بین انسان و حیوانهایی که دارای سلسله اعصاب متمرکز هستند است نوعی تفکرخیالی که بی شباهت به تداعی معانی جزئی نباید باشد است. وقتی روباهی با صدای تفنگ یا هر صدای بلندی می گریزد یعنی بین آن صدا و تهدید رابطه ای را درک میکند اما تصویری که از صدا دارد تصویر کلی نیست بلکه تصویر جزئی است زیرا در جای خود نشان داده شده است که ایجاد مفهوم کلی دایرمدار ایجاد زبان است و بدون زبان امکان پیدایش مفهوم کلی وجود ندارد
این نوع از تفکر(اگر بتوان نام تفکر برآن نهاد) در کودک هم تا قبل از شروع به حرف زدن وجود دارد. کودک هم با شنیدن صدای مادر پی به آمدنش می برد و بی تابی میکند.
با دیدن پستان مادر می فهمد که وقت شیرخوردن است و....
اما تفکر به معنای خاص آن یعنی تفکر کلی بعد از پیدایش مفاهیم کلی در ذهن انسان آغاز می شود.انسان با بهره بردن از این مفاهیم می تواند گزاره هایی در مورد چیزهای مختلف بسازد و آن را به دیگران منتقل کند و از همین جا تفهیم و تفاهم آغاز می شود
انسان در طی زندگی روزمره هر روز انگاره هایش را راجع به هر لفظ و کلمه ای کامل و کاملتر می کند به طوری که بعد از مدتی اطمینان پیدا میکند که کلمات را آنچنان می فهمد که دیگران می فهمند و ازینرو خیالش از بابت اینکه با بیان جملاتی سوأ تفاهم فیمابین حاصل نخواهدشد راحت است و دغدغه ای از این جهت ندارد گرچه در زندگی هرکس می شود مواردی را یافت که کلمات و جملات سوء تفاهم زاییده باشند
در مورد کلمات و مفاهیم روزمره و عام معمول انسانها با ضریب هوشی متوسط به بالا معمولا مشگلی ندارند اما وقتی به زبان تخصصی رشته های علمی یا فنی یا هنری وارد می شویم در اینجا احتمال سوء تفاهم بیشتر می شود زیرا احتمال اینکه هر یک از دو طرف معنای کامل الفاظ مورد استفاده را ندانند یا در تعریف آن اختلاف داشته باشند زیاد است
ازینرو برای پالایش و دقیق ساختن اندیشه و بالا بردن ضریب توافق در دیالوگها ضرورت دارد که در هر بحثی قبل از شروع به بیان ادعا و نیز اقامه ی دلیل ، به تعریف دقیق مفردات بحث یعنی مفاهیم و تصوراتی که در بحث به کار برده می شود پرداخته شود و با دقت تمام هر یک از مفاهیم تعریف گردد
این کار در فعالیتهای فکری فردی هم ضرورت دارد زیرا واضح و متمایز شدن ابعاد معنی هر کلمه خودش به تنهایی کمک موثری است برای استعمال درست آن در استدلالها و کشف مجهولات
پس می توان اصل هفتم را به صورت کاربردی تری بیان کرد: برای دریافت دقیق مطلب از یک متن ضرورت دارد که معانی مفردات بخش مورد مطالعه یعنی مفاهیم و تصورات و کلمات به کار برده شده به دقت معین شود به صورتی کامل که تمام شرایط تعریف را با خود داشته باشد