شوق وصال 72
♥️..... 🖤.... ●قَلبی هُنا، وَ کُلُ دَقاتِهِ هُناک● ○قلبم اینجاست ○وَ ○تمام ضربانش آنجا (: 🫀
.
#حسین_جان
ایندردودلبینِخودمانمےماند ؟!دلِمنگریھکنجِحرممےخواهد ..😭
#دلتنگم_ارباب
◽️.....♥️):
شوق وصال 72
. #حسین_جان ایندردودلبینِخودمانمےماند ؟!دلِمنگریھکنجِحرممےخواهد ..😭 #دلتنگم_ارباب ◽
شدم خراب زیارت یکی مراببرد :)
کسی به کرببلای حسین عازم نیست ؟💔
.😭.
#دلتنگم_ارباب
◽️......♥️):
خاک کانال کمیل 😭
آمیختہ با گوشت و پوست و استخوان شهداے کانال کمیل .....😭😭😭😭💔
🌷شهید گمنام خوش نام توے گمنام منم😔
#شھیدانہ ❤️شھید ابراھیم ھادے
🍃 شبٺون حسینے التماس 🤲 🌸
🦋
࿐ྀུ✿❥━🦋
بسم رب الشهدا والصدیقین...
شب جمعه ٬شب زیارتی آقام امام حسین علیهالسلام ،به یاد شهدا ... کم کم میریم کربلا
التماس دعا...
شهدا را یاد کنیم با ذکر یا زهرا...😭
آقا به جان مادرت
آن مادر غم پرورت
ما را نرانی از درت
السلام علیک یا صاحب الزمان...😭
مروری کوتاه بر زندگینامه #سردار_شهید_حسن_اکبری🌷🕊
🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین 🌷🕊
سردار شهید حسن اکبری» ۲۴ خرداد ۱۳۴۹ در جنوب شهر تهران، در محله هاشمی فعلی و در خانوادهای مذهبی و پرجمعیت چشم به جهان گشود، پدر و مادرش با زحمت فراوان و با کسب روزی حلال مشغول بزرگکردن ۱۰فرزند بودند؛ پدر و مادر قدکشیدن فرزندان را هر روز در کنار انواع مشکلات میدیدند تا اینکه در سال ۱۳۵۹ جنگ تحمیلی شروع شد.
یک سال بعد جنگ که حسن قدری بزرگ شد، هرروز به مادرش میگفت اجازهاش را از پدر بگیرد تا به جبهه برود ولی مادرش مخالفت میکرد، حتی مسئول اعزام بسیج محله هم مخالف بود و دلیلش میگفت سنّ کم حسن بود؛ تا اینکه اولین حضور حسن اکبری در جبهه، مخفیانه و بدون اطلاع والدین و با دستکاری در شناسنامه اتفاق افتاد....