سلام خدا و رسولش بر اسطوره ای که سلطان ادب بود و بزرگی ....
"ادب " یعنی چنان وسعت روح و قلب داشته باشی که بزرگی کسی را ببینی که در محضرش هستی .....
دیدن بزرگی او یعنی اقرار به عجز خود....
سخن از "ادب " ۲ نفر است در صحرای کربلا...
حضرت ابوالفضل العباس ع و حر
مادر حضرت ابوالفضل ع نامش فاطمه بود ولی پس از ازدواجش با امام علی علیه السلام اجازه نداد نامش در خانه فرزندان فاطمه زهرا س برده شود که مبادا دل فرزندان خانم فاطمه زهرا س بلرزد....
استاد حضرت ابوالفضل ع چنین مادری بود...
او خود را کنیز فرزندان حضرت زهرا س میدانست...
حضرت ابوالفضل ع خود را سرباز امام حسین ع میدانست...
چنان ادب میکرد در محضرش که بنا به تربیت مادرش هیچ گاه خود را در جایگاه برادری نمیدید...
در خانه علی علیهالسلام ، فرزندان ام البنین چون پروانه دور فرزندان زهرا س می گشتند....
یقینا ام البنین در تربیت فرزندانش تنها نبود....
حضرت زهرا س نیز برایشان مادری کرده...
قلب نازنین امام زمانمان علیه السلام را در یابیم...
امروز و فردا سخت مراقب باشیم تا گناه نکنیم...
بیشتر ادب کنیم در محضر عزیزترین قربانیان خدا.....
نگاهم، رفتارم ، حرفهایم امروز نذر آرامش امام زمانم باید باشد...
امروز بیشتر سکوت میکنم تا مبادا غیبت باشد...
نگاهم را به زمین میدوزم تا مبادا به نگاه نامحرمی گره بخورد....
به یاد اهل حرم ، کمتر مینوشم و میخورم....
امروز بیشتر می اندیشم به ادب حضرت عباس علیه السلام......