eitaa logo
•|شوقِ پَرواز|•
1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
824 ویدیو
8 فایل
[بِه‌نامِ‌‌او] • هرچه داریم از ارباب داریم ... • درگیر آسمانیم زمین را اعتباری نیست!🌱 _ می‌شنویم : https://daigo.ir/secret/6276922884 _ نشر دادن شما صدقه جاریست.
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی خودمون حرم نیستیم ولی کانالمون اونجاست:)) دم مرام و معرفتتون گرم🌱زیارتتون قبول باشه . . . به زودی جبران میکنم ان‌شاءالله🕊
enc_16631862047876019976524.mp3
2.31M
میرسه امروز به دادمون یه یاحسین از گذشته ها؛)
Ziyarat-Ashura-ali-fani-232665.mp3
8.41M
صوتِ زیارت عاشورا با صدای علی فانی هدیه به امام حسین و امام زمان🖤 به نیت سرباز آقا شدن نه سربار بودن روز چهارم؛
مجموعه داستان ۲ |ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما | روز دوم | عبدالله بن مطیع پرده اول : ※ وقتی امام(علیه‌السّلام) به عبدالله رسید، او از امام خواست از آب چاهش نوشیده، دعایی کند تا چاه، آبدار شود. امام نیز خواسته او را اجابت کرد. آن گاه عبدالله از امام پرسید: قصد کجا را دارید؟ امام فرمود: در حال حاضر به مکه می‌روم. عبدالله گفت: خداوند برایت خیر قرار دهد. اما من نیز رای و نظری دارم که دلم میخواهد برای شما بازگو کنم. امام فرمود: نظر تو چیست؟ عبدالله گفت: پس از ورود به مکه وقتی خواستی از آنجا به شهر دیگری بروی، به کوفه نزدیک نشو، زیرا کوفه شهری شوم و محنت زاست. در کوفه پدرت کشته و برادرت تنها رها شد، و ضربه مهلکی بر او وارد شد. از مکه جدا نشو؛ زیرا شما سرور و آقای عرب هستید و به خدا قسم اگر کشته شوید خاندان شما نیز هلاک می‌شوند. پرده دوم: امام از جاده اصلی به سوی مکه متوجه شد... و در راه از کنار عبدالله بن مطیع که در ملک خود و کنار چاه آبش اقامت کرده بود، گذر کرد و در آنجا فرود آمد. عبدالله به امام حسین علیه‌السّلام گفت: ‌ای اباعبدالله؛ خدا بعد از تو آب گوارایی را برای ما ننوشانَد؛ به کجا میروی؟ امام (علیه‌السّلام) گفت: به سوی عراق، عبدالله گفت: سبحان الله چرا؟ ایشان پاسخ داد: معاویه مرده و بیش از یک بارشتر، نامه از مردم عراق برای من آمده است. عبدالله گفت: یا اباعبدالله! این کار را انجام نده، به خدا سوگند آنان حرمت پدرت را حفظ نکردند؛ در حالی که بهتر از تو بود؛ پس چگونه حرمت تو را حفظ خواهند کرد؟ به خدا سوگند اگر تو کشته شوی بعد از تو حرمتی باقی نخواهد ماند. هنگامی که امام به مکه رسید این آیه را تلاوت کرد: ولما توجه تلقاء مدین قال عسی ربی ان یهدینی سواء السبیل«و چون (موسی پس از خروج از مصر) رو به سوی مدین نهاد، گفت : باشد که پروردگارم مرا به راه راست راهنمایی کند». ـــــــــــــــــــــــ پ. ن : ※ عبدالله بن مطیع دوبار امام را در مسیر دید ! و دوبار فقط او بود که امام را نصیحت می‌کرد! گویی او امام بود و حسین علیه‌السلام مأموم. ازسویی عبدالله انگار، بالاتر از چاهِ آبش همّی نداشت! و دغدغه‌ای بالاتر از پر آب شدنش! داشتم با خودم فکر می‌کردم، آدم امام را هم که به چشم ببیند، باز از پنجره‌ی فهم خودش می‌بیند، از پنجره‌ی آرزوها و دغدغه‌هایش. دارم یکی یکی ورق می‌زنم روزهایی را که حالِ خوش دعایی دست داد و من همه چیز خواستم جز همراهیِ امام را ! همان " فمعکم معکم، لا مع غیرکم " را ! همان " فقط تو و دیگر هیچ " را! ✘ من قطعاً اگر به چشم سر هم امام را می‌دیدم، همان را می‌خواستم که پادشاهِ قلب و ذهنم بود. چقدر "عبدالله بن مطیع"هایی در درون من جریان دارد و نمی‌شناختمش!
📌به یاد پدرش... گویی حسن مجتبی هم در کربلا حضور داشت.‌ وقتی همه عبدالله را دیدند که برای یاری امام زمانش به میدان رفت، یاد پدرش در جنگ جمل افتادند . . .
8.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"آباد می‌شم، تورو می‌بینم...💔😭" 🎬کلیپ زیبای "کجا ببینیم همو؟" با نوای حاج‌محمود کریمی👤
تو این ایام محرم به یه چیزی رسیدم ! اونم اینه که هیچکس جز حسین"ع" برام نمی‌مونه . . :)🕊🌿
هدایت شده از •|شوقِ پَرواز|•
ali-fani-8.mp3
21.06M
شیعه مظلوم تر از قبل شده . . زود بیا ☀️
کشتی نوح نشد منتظر هیچ کسی ‌. . این حسین است که با خود همه را خواهد برد🥲🖤
عزیزم_حسین_محمد_حسین_پویانفر_محرم_1442.mp3
10.42M
رفیقم حُسِین ، نوشتم به روی انگشتر عقیقم حُسِین:)