Ziyarat-Ashura-ali-fani-232665.mp3
8.41M
صوتِ زیارت عاشورا با صدای علی فانی
هدیه به امام حسین و امام زمان🖤
به نیت سرباز آقا شدن نه سربار بودن
روز اول؛
ali-fani-8.mp3
21.06M
منتظران مهدی آگاه باشید!
حسین را منتظرانش کشتند . .💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ «آدم شدم میرم»
[اگر فکر میکنی گناهکاری و خجالت میکشی بری سمت امام زمانت، اشتباه میکنی !]🕊
#محرم🖤
#امام_حسین
چراغ های عالم را سال هاست که خاموش کردهاند تا هرکه میخواهد برود . . .
ما مانند آن ۷۲ تن ماندیم یا رفتیم ؟!
یا فراموش کردیم اماممان را؟💔
#محرم
برخورد حسین با حرّ
برخورد خداست با ما...
گناه را که ندید میگیرد هیچ
تحویلمان هم میگیرد عجیب !(:
#محرم
حاجتهای بزرگ خودتون را از آقازادههای کوچک امام حسین حضرت علی اصغر و حضرت رقیه علیهم السلام بگیرید؛ [ حاجمجتبیتهرانی ]
تعداد زیادی صلوات در حرم امام رضا (علیه السلام) نذر سلامتی و ظهور امام زمان شده.
ممنون میشم سهمتون رو اعلام کنید 🖤
https://daigo.ir/pm/V3rabo
•••
بیچاره نیست...
چارهی عالم رقیهست!🖤
•
هرچی گرفتاری داریم بریم به
بیبی سه ساله بگیم حلش کنه!🥺
کربلامون گیره بهش بگیم گرهی
کرب و بلامونو باز کنه...💔
•
این نازدانه خوب بلده مارو بخره
ببره پیش اباعبدلله🥺
یادمون نره هرچی بخوایمو از ته
دل بسپاریم دست دخترکِ بیبی
دو عالم.🖤
این شب خیلی عزیزه..!
#محرم
Ziyarat-Ashura-ali-fani-232665.mp3
8.41M
صوتِ زیارت عاشورا با صدای علی فانی
هدیه به امام حسین و امام زمان🖤
به نیت سرباز آقا شدن نه سربار بودن
روز دوم؛
الان کربلا چه غوغاییه:)
شبِ جمعه و شب سوم محرم حسین . . !
ارباب ! اینجا عاشقت دارن از دلتنگی میمیرنا؛ حواست هست قربونت برم ؟!💔
#محرم
#امام_حسین
Mohammad Hossein Poyanfar - Babaei (128).mp3
2.25M
بابایی خیال کردی قهرم حالا اومدی واسه آشتی . . .
پیشنهادِ دانلود🥲
#محرم
📌بغضهای بانوی سه ساله...💔
نمیتوان گذشت، از بغضهای بانوی سهساله در خرابه و ما همچنان منتظر منتقم عاشوراییم !
#محرم
هر کس این سوره را در هر شب جمعه بخواند کفاره گناهان ما بین دو جمعه خواهد بود.
#سورهجمعه🤎📜
Mahmoud Karimi - Man Ra Bebakhsh Agar.mp3
3.25M
منراببخشاگرکهلکنتزبانگرفتم؛
-شاهبانو³¹⁵
#باحالِمناسبگوششود
#محرم
هدایت شده از •پلیلیستمداحیتون:) •
YEKNET.IR - zamine - shabe 3 muharram 1401 -ali-pourkave.mp3
6.9M
گَر دُختَرکی پیش پِدر ناز کُند...
گرهی کربُ و بلای هَمه را باز کُند...
#علیپورکاوه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه شب سوم نبود؛نمیگفتم..💔
#محرم
※ مجموعه داستان #همه_نمیرسند ۱
| ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما |
روز اول | عُبَیْدُالله بْن حُرّ جُعْفی
※ عبیدالله ابتدا در کوفه ساکن بود؛ اما پس از قتل عثمان به شام نزد معاویه رفت و پس از چندی دوباره به کوفه بازگشت. او پس از شهادت امام حسین(ع)، از عدم پذیرش دعوت امام پشیمان شد. در قیام مختار ابتدا به قیامکنندگان پیوست؛ اما پس از مدتی از صف یاران مختار جدا شد و جزء سپاهیان مصعب بن زبیر در مقابل مختار قرار گرفت.
✘ پس از مرگ معاویه در سال ۶۰ هجری و تصمیم امام حسین(ع) برای آمدن به کوفه، عبیدالله از کوفه بیرون آمد تا با امام مواجه نشود. اما در نزدیکی کربلا با وی مواجه شد.
نقل است که امام حسین(ع) وقتی به منزلگاهی به نام قصر بنی مقاتل یا به روایتی «قطقطانیه» در چند فرسخی کربلا رسید، خیمهای دید و پرسید که آن از کیست؟
گفتند از آن عبیدالله بن حر جعفی.
امام(ع) کسی را نزد او فرستاد، تا او را به یاری اردوی امام(ع) دعوت کند، ولی او بهانه آورد و گفت: «من از کوفه بیرون نیامدم مگر از ترس اینکه حسین(ع) به آنجا آید و من نتوانم یاریش کنم.» فرستاده امام بازگشت و پاسخ عبیدالله را به امام(ع) رساند.
پس از آن امام حسین(ع) خود نیز به خیمه عبیدالله رفت و نشست و خدا را سپاس گفت، و گفت: «ای مرد، در گذشته خطا بسیار کردی و خداوند تو را به اعمالت مؤاخذه میکند، آیا نمیخواهی در این ساعت سوی او بازگردی و مرا یاری کنی تا جد من روز قیامت، نزد خدا شفیع تو باشد؟» گفت: «یابن رسول الله، اگر به یاری تو آیم، همان اول کار، پیش روی تو کشته میشوم، و نفس من به مرگ راضی نیست، ولی این اسب مرا بگیر، به خدا قسم تاکنون هیچ سواری با آن در طلب چیزی نرفته مگر اینکه به آن رسیده و هیچکس در طلب من نیامده مگر اینکه از او سبقت گرفته و نجات یافتهام.»
✘ امام (ع) از او روی برگرداند و فرمود: «نه حاجت به تو دارم و نه به اسب تو.» و سپس این آیه از سوره کهف را خواند:
«و ما کنت متخذ المضلین عضدا؛ ما گمراهان را به یاری خود نمیطلبیم.»
اما از اینجا بگریز و برو! نه با ما باش و نه بر ما! زیرا اگر کسی صدای استغاثه ما را بشنود و اجابت نکند، خداوند او را به رو در آتش جهنم میاندازد و هلاک میشود.
ــــــــــــــــــ پ. ن :
داشتم به خودم فکر میکردم:
از روزی که فهمیدم باری بر زمین هست، که باید بروم و بلندش کنم که یقیناً جمعیتی را به امامشان میرساند،
تا روزی که این تصمیم عملی شود، یکسال طول کشید و من مصمم بودم که عملی نشود !
یکسال من " عُبَیْدُالله بْن حُرّ جُعْفی " بودم،
و این بار بزرگ، کم و بیش بر زمین ماند، تا ...
امروز میفهمم رحم خدا را و منّت امام را،
که نگفت برو، احتیاجی به تو و خودکارت ندارم!
※ چشمانش را بست و ۳۶۵ روز بعد راهم داد!