🎙| #حاجحسینیڪتا
درهمایشخــانوادھࢪضــو:
یڪنمازظهردرخدمتآقابودیـم...🌼
نمازڪھتمومشدآقامےخواستندبروند...
بهمنگُفتند:کارے ندارید؟🌿
گفتم:آقایھناهاࢪباشماآرزوست👀🌸
آقاگفتند:ببخشیدمنناهارمروبا
حاجخانممیـخورم...♥️✨🔗
#عاشقونھ
#ࢪھبࢪانه
#سبک_زندگی
#♥️
میدونی چرا شیطون سر نماز اذیتت میکنه ؟ 😥
چون بهت حسودیش میشه....✨ 😌
بله اينجورياس... 😇❤️
🌱 #زندگیتوامامزمانۍڪن
@Shohada27 🌹
.
فقط دمزدن از شھدا افتخارنیست،باید
زندگیمان،حرفمان،نگاهمان،لقمہهایمان،
رفاقتمان بویِشھدا را بدهد..🔥°.
.
#شهیدطباطباییمهر🌱
@Shohada27
براۍخریدعقد،
فقطدوتاحلقہۍنقرهگرفتیم؛
کہروۍهردویش
حَکشدهبود:
تنهارَهِسعادت:
ایمان،جهاد،شهادت...(:🕊
#شهیدغلامرضاصادقزاده
#شهیدهفهیمہبابائیان💍
@shohada27.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا شهید نمیخواهی...!؟
#استوري 🌱
⛓ خسته شدم از بس پا بند دنيا شدم 😔🥀
@Shohada27
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀🍀🍀🌸🌸🍀🍀🍀
یا امام حسن _مجتبی (ع)💚
کار من نیست که از عشق شما دم بزنم
یا شبیه شهدا شعله کشم بر بدنم
منــم و لقلقه ای ساده درون دهنم:
من حسینی شدهیدست امامِ حسنـ❤️ـم
#دوشنبه_های_امام_حسنی _من_امام_حسنےام 💚
❤️ اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
____🍃🌸🍃____
🌸
@Shohada27.
🤚سلام بر ابراهیم :جلد دو
خاطرات کوتاه،از انسانی بزرگ
✨قسمت بیست پنج:مهربان
قلب رئوف ابراهیم بزرگترین نعمتی بود که خدا به این بندش داده بود.
یک بار در دوران مجروحیت ابراهیم به دیدنش رفتم، یکی از علما هم آنجا بود.
ابراهیم از خاطرات جبهه میگفت: یادم هست که گفت در یکی از عملیاتها در نیمه شب به سمت دشمن رفتم از لابه لای بوته ها و درختها حسابی به دشمن نزدیک شدم.
یک سرباز عراقی روبرویم بود یک بار در مقابل ظاهر شدم. کس دیگری نبود. دستم را مشخص کردم و با خودم گفتم با یک مشت اورا میکشم. 👊
اما تا در مقابلش قرار گرفتم یکباره دلم برایش سوخت💔
اسلحه روی دوشش بود و فکر میکردی اینقدر به آن نزدیک شده باشم.
چهرش انقدر مظلومان بود 😟که دلم برایش سوخت💔
او سربازی بود که به زور به جنگ ما آورده بودند.
به جای زدن او را در آغوش گرفتم.
بدنش مثل بید می لرزید😰
دستش رو گرفتم با خود به عقب آوردم
بعد او را تحویل یکی از رفقا دادم تا به عقب منتقل شود و خودم برای ادامه عملیات جلو رفتم....
#سیرت_شهدا
@Shohada27