eitaa logo
یادمان شهدای فَکّــه
1.5هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
81 فایل
اینجا راهیست که به «کَرْبَلٰا» ختم میشود... فَکّـه‌ یعنی: رَمْل تِشْنِگی عَطَش 🔻کپی از محتوای کانال=حلال✅️
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🛑 امیرالمومنین علیه السلام: کسی که توبه را به فردا حوالت دهد، از هجوم مرگ در معرض بزرگترین خطر است میزان الحکمه جلد2
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها.mp3
10.8M
📻 رادیوپلاک بیسیم چی (( مادر سادات )) ⭐️ تولید و انتشار در رادیو پلاڪ⭐️ °•﴿رادیورسمےستادراهیان نورڪشور‌‌‌﴾•° به مناسبت: شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 〰〰🖊نگارنده: فائزه محمدپور ••💻 تدوین: محمد بردستانی گوینده:امیرمحمد بابایی 📥پیشنهاد دانلود 📤پیشنهادارسال ✨پیشڪش میشود بھ سیدالشهداے جبهه مقاومت: [سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانے🇮🇷]
. [✨] [همان شب پس از بازگشت به منزل برای تشرف به زیارت حضرت رضا علیه السلام و نماز در مسجد گوهرشاد به حرم رفتم. دیر وقت بود و صحن تقریباً خالی بود، اما از دور دو تن از دوستان و همدرسهای خود را دیدم که با یکی از آنها علقه ی خاصی دارم. از این تصادف بسیار خوشحال شدم؛ با شوق دیدار چهره هایی که زندان، میان من و آنها فاصله انداخته بود به سوی آن دو رفتم. انتظار داشتم آنها هم به محض دیدن من به سویم بیایند و بعد از این مدت جدایی از دیدار من خوشحال شوند. به طرف آنها رفتم و نزدیکشان رسیدم میخواستم سلام کنم که دیدم از من رو میگردانند... گویی یکی از آن دو به دیگری گفته بود. او اکنون از زندان خارج شده و شاید تحت نظر است پس از او دوری کنیم. این برخورد، مرا سخت متاثر کرد.... •از کتاب: [خون دلی که لعل شد📚] _____ 💌~ سهم فرزندان علی و فاطمه، هنگام اقامه حق و مبارزه با طاغوت زمان، تنهایی و بی مهری چشیدن از مردمانی است که در مقابل ظلم ساکت بوده اند... اما نعره باطل رفتنی است و حق ادامه دارد و در آخر فقط علی و فاطمه میمانند و فرزندان بر حق شان... امشب همصدا با حضرت مادر، با ولایت تجدید عهد میکنیم... آقا جان ما پای شما هستیم تا آخرین قطره خون❤️‍🩹🩸 [ میرسه آخر یه روز مهدی موعود ما ✨ ] ___________________ دعا میکنیم برای سلامتی آقا امام زمان ارواحنافداه و نائب برحقشون: [ متن کامل ← دعا برای امام زمان ارواحنافداه💚 ] + به نیت پیروزی های روزافزون جبهه مقاومت
4_5827829673559592294.mp3
10.49M
. [ میرسه آخر یه روز، مهدی موعود ما ✨ ] .
چادری که رو سر خواهرامونه.mp3
4.87M
چادری که رو سر خواهرامونه هدیه فاطمه به مادرامونه خانومیه همه دخترامونه هدیه فاطمه به مادرامونه 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣
_ 📸عکاس: حسن عزیزی 📍 موقعیت: کانال کمیل قاب هایی از ناب ترین لحظات مهمانی شُهـــدا در یادمان شهدای فکه « معراج شهید آوینی » به مقتل شهید آوینی خوش آمدید👇 🆔https://zil.ink/shohada_fakeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ 🌻دیدار اول رمضان سال ۱۳۹۵ مهدی با دقت جمعیت را نگاه میکند. یکی از پر برکت ترین مراسمات ماه مبارک رمضان هم اکنون در حال برگزاری است. مهدی و رفقایش هم دعوت هستند؛ مهمان های ویژه...❗️ یک گوشه مینشینند و برای سلامتی صاحب خانه صلوات می‌فرستند. دلشان میخواهد حالا که خودشان بهتر از هر وقت دیگری «آقا» را شناخته اند به مهمانان حاضر در حسینیه هم بگویند که کجا هستند و برای دیدار چه کسی آمده اند؟✨ مراسم با بیانات آقا و شور و شوق و تکبیرهای بلند حضار تمام می‌شود؛ مهدی ، «نهالش» را میبیند که وقتی حواس مادرش پرت می‌شود به سمت آقا می‌آید و به آقا سلام میکند. نهال هنگام شهادت مهدی سه ساله بود اما حالا آنقدر بزرگ شده است که با شیرین زبانی هایش حسابی «آقا» را سر ذوق بیاورد😍 دل مهدی برای بار چندم از اول دیدار گرم میشود و خدا را شکر میکند که فرزندانش بعد از شهادتش، «پدری» اینچنین دارند. صدای نهال را میشنود که با همان لحن کودکانه اش، ساده و بی تعارف از آقا می‌پرسد: «این کلاه رو مامانت برات درست کرده؟»😅 آقا شیرین میخندد؛ نهال ادامه میدهد که «کلاهت را به من میدهی؟!» مهدی هم میخندد؛ عجب دختری دارد! آقا اما زرنگ تر از این حرف هاست و میگوید این کلاهش را لازم دارد اما برای نهال یک‌ کلاه دیگر میخرد. نهال خانم هم به نشانه رضایت رنگ‌ کلاهش را مشخص میکند و میگوید:«لطفا صورتی باشد!»🌸 تکلیف کلاه مشخص میشود، اما هنوز حرف های نهال و آقا به پایان نرسیده است؛ آقا پیگیر حال مادر و برادران نهال میشود و میپرسد چرا برادرهایت را نیاورده ای... و... «ادامه»
﷽ 🌻دیدار دوم فاطمیه سال ۱۴۰۳ دوباره حسینیه، مهمان دارد! این بار مراسم روضه حضرت مادر سلام الله علیها برقرار است و مهدی و رفقایش از سرتاسر دنیا خود را به اینجا رسانده اند🕊🥲 تلؤلؤ نور مراسم امشب آنقدر زیاد هست که فرشته ها را از روشنایی بی نیاز کند! انگار تمام اتفاقات عالم در این لحظه و اینجا دارد رقم می‌خورد... مهدی نگاهی به آقا می‌اندازد، مثل همیشه آرام و محکم است: المؤمن کالجبل الراسخ. بیشتر که نگاه میکند دلش میگیرد، چقدر آقا پیر شده است...💔 سرش را بر می‌گرداند و میان جمعیت نهالش را پیدا میکند. نهال امشب باز هم مهمان آقاست. چقدر چادر به او می‌آید و چقدر امشب خانم‌تر شده است. مهدی میداند که امشب از آن شب های دلتنگی است؛ حوالی شهادتش هست و باید برای تک دخترش سنگ تمام بگذارد🥺 و تمام تر از مهمان ویژه روضه حضرت مادر سلام الله علیها، به میزبانی آقا؟! نهال را آورده است که خوب تماشا کند؛ ببیند که آقایمان چگونه رزق تمام سال را در روضه فاطمیه میگیرند...🍃✨ ببیند که شاید ما برای آقا کم بگذاریم اما مادرش هوایش را دارد! اما نهال فقط بهر تماشا نیامده است. مهدی با تمام محبت پدرانه اش، از دخترش توقع دارد که نقشش را مشخص کند...💎 بشود بخشی از همان رزق سالیانه ای که امشب آقا میگیرد! از همان سربازان پا به رکابی که صبح و شب ‌شان را با فرمان جهاد ولی، میگذرانند و آخر سر هم شبیه مهدی و رفقایش مزدشان را از خود حضرت مادر سلام الله علیها میگیرند... مهدی یک بار تا آخرش رفته است! این مسیر ولایتمداری و پایان غبطه برانگیزش را خوب میشناسد.💚💙