اللهم فرِّج عن کلِّ مکروبٍ
. دو نسخه فارسی | عربی
. مخصوص انتشار در فضای مجازی
#غزه #استوری
🆔https://zil.ink/shohada_fakeh
رقص
روز تولد «سیدالرئیس» عراقی ها که همان صدام باشد، فرا رسیده بود. از این رو افسر اردوگاه همه بچه ها را در محوطه اردوگاه جمع کرد و به آنها گفت امروز، روز خوشحالی ما و شماست. بعد هم شروع کرد تمام حرف هایی را که طی چند روز آماده کرده بود، مثل طوطی تکرار کرد و در پایان صحبت هایش از بچه ها خواست که دست افشانی کنند و به مناسبت این تولد مبارک و میمون (!) برقصند. بچه ها نیز در پاسخ با کمال قاطعیّت از این خواسته و امر افسر عراقی سرباز زدند و قویّاً تکذیب کردند و نهایتاً در آخر با تمامی اذیت و آزارها و فشارها بچه ها پذیرفتند که فقط کف بزنند. پس، افسر عراقی به شکل مضحک و خنده آوری هیکل گنده و بدقواره اش را تکان می داد و بچه ها هم با کف زدن، این دم را تکرار می کردند که «خرس را به رقص آوردیم، خرس را به رقص آوردیم» و افسر عراقی به خیال این که بچه ها نیز با او همراهی می کنند، مدام دهان گشادش را بیشتر باز می کرد و بیشتر اباطیل می گفت و به قول خودش ترانه می خواند!
کتاب طنزدراسارت، صفحه:59
🆔https://zil.ink/shohada_fakeh
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#اکبر_شهریاری 🌹
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🆔https://zil.ink/shohada_fakeh
|مجنون
عجیب است که اسم من را مجنون گذاشتهاند!✋
من شاهد انسان های زیادی بودم که
این اسم برایشان خیلی برازنده تر از
من بود...
همان هایی که با تمام آدم هایی که
میشناختم فرق داشتند!🌱✨
همین متفاوت بودن کافی نیست برای
اثبات جنونشان؟!
عبدالله را احتمالا قبلا هم دیده بودم؛
اما بعد از اینکه در پایانی ترین روزهای
سال ۶۲ شهید شد ۱۵ سالی را با هم سر
کردیم... شده بود شهید گمنام!🦋
آن روز که عدهای با غم و شادی عجیبی،
پیکر عبدالله را پیدا کردند
و صدایشان به الله اکبر بلند شد را فراموش نمیکنم!🥺
راستش را بخواهد از همان لحظه فهمیدم
دلم خیلی برای این رفیق مجنونمان تنگ
خواهد شد❤️🩹
اصلا بدون آنها که من «جزیره مجنون» نمیشدم...
__________________
*از مرداد سال ۴۱ در روستایی در نزدیکی دامغان تا ۲۷ اسفند سال ۶۲ در جزیره مجنون، ۲۱ سالی میشود.
شهید عبدالله هراتی، که موقع شهادت پدر یک خانواده سه نفره بود، سالها در جزیره مجنون ماند، تا تمام اجرهایی که در گمنامی است نصیبش شود🌿
و سرانجام سال ۷۷ به زادگاهش برگشت تا برای همیشه ستاره روستای عبدیای دامغان بماند🌟*
#آرمان_ما
#سالگرد_شهادت
#شهید_عبدالله_هراتی
🆔https://zil.ink/shohada_fakeh
| #یادمان_فکه
فکه یعنی :
از فرش تا عرش
•شعارسالراهیاننور•
#در_راه_فتح_قله_ایم
🆔https://zil.ink/shohada_fakeh
اللَّهُمَّ اشْفِ كُلَّ مَرِيضٍ
. دو نسخه فارسی | عربی
. مخصوص انتشار در فضای مجازی
#غزه #استوری
🆔https://zil.ink/shohada_fakeh
ریش فیدل کاسترو
در مقابل بازجویی مزدوران گروهک کومله سکوت کردم. بازجوی زندان پرسید: پاسدار هستی؟ گفتم: نه. ناباورانه با چشمانی از حدقه درآمده نگاهم کرد و گفت: به من دروغ نگو. اگر پاسدار نیستی، پس چرا ریش داری؟ لبخندی زدم و گفتم: اگر ریش داشتن دلیل پاسدار بودن است پس فیدل کاسترو هم باید پاسدار باشد! او که از این حاضرجوابی من به خشم آمده بود، دستور داد کتکم بزنند. بعد از کتک زدن پرسید: چند سال داری! گفتم: بیست و یک سال. ابلهانه خندید و گفت: پس معلوم می شود بچه سرمایه دار هم هستی. خوب می خورید و می خوابید، به جبهه هم می آیید!! بعد از چند روز انجام این قبیل بازجویی های مسخره و آزاردهنده، سرانجام مرا به زندان مرکزی کومله منتقل کردند.
کتاب طنزدراسارت، صفحه:89
🆔https://zil.ink/shohada_fakeh
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#سید_محمد_هادی _بدلا
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🆔https://zil.ink/shohada_fakeh
|شهیدِ بابالحوائج
نامش مجتبی بود و دلداده امام حسن مجتبی علیهالسلام💖
میگویند گفته بود میخواهد مزارش سنگی نداشته باشد و خاکی باشد...🥺
مجتبی دهه هفتادی بود؛
متولد اول فروردین...
اما آن سال هدیه آخرین تولدش را پیش از آمدنش گرفت!
بزرگترین هدیه زندگیاش🕊✨
در روزهای آخر سال ۱۳۹۹
همان روزهایی که خیلی هایمان در گیر و دار مقدمات عید بودیم، خبر آمد که دو شهید دیگر، در مسیر مقدس دفاع از حرم عمه سادات علیها سلام آسمانی شدند.
شهید مهدی بختیاری و البته مجتبی🩸
خودش دلش میخواست کنار شهدای گمنام باشد...⭐️🌱
همان جا هم شد مزارش.
حالا دیگر اسمش را گذاشته بودند «شهید باب الحوائج»!
میآمدند سر مزارش و با واسطه گری او پیش خدا، به مراد دلشان میرسیدند...💎
چه بشارت امیدوار کننده ای!
مگر میشود که شهید، جواب آنهایی که از راه دور صدایش میکنند ندهد؟
#آرمان_ما
#سالگرد_شهادت
#شهید_مجتبی_برسنجی
🆔https://zil.ink/shohada_fakeh