eitaa logo
گروه جهادی شهدای گمنام
153 دنبال‌کننده
926 عکس
288 ویدیو
73 فایل
دلت که بگیرد... دوای دردت شهیدگمنام است... کنار سردار بی پلاک فقط تو باشی واو... تو باشی و هزار درد فاش نشده... تو او را نمیشناسی! ولی او خوب تو را میشناسد دردت رامیداند... دلم یک دردودل حسابی کنار بارگاهت میخواهد... دردودلی ازجنس چادرخاکی مادر...
مشاهده در ایتا
دانلود
عمری‌است دخیلم به ضریحی که نداری💔🥀 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @shohada_gomnam_jahadi •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
مراسم تشییع پیکر پاک ۵ شهید گمنام در شهرستان زرندیه •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @shohada_gomnam_jahadi •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸صبح نفسش حق است به هر بهانه‌ای بیدارت میکند که روز تازه را شروع کنی به نوری عطر چای صبحانه‌ای و صدای گنجشکی هرچه هست زندگیست و زیبایی...🍁🍂🍁 ‌ صبح بخیر🌤 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @shohada_gomnam_jahadi
🍀🍀هر صبح یک حدیث🍀🍀 امام‌ڪاظم‹؏›فرمودند: بهترین عبادٺ بعد از شناختن خداوند انتظار فرج و گشایش است...✨ 🍓🌸′→ ›⁦ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @shohada_gomnam_jahadi
تجربھ‌بهم‌یا‌دداده‌ڪہ... براےاینڪھ‌طلب‌شهادت‌ڪنی‌نبایدبھ‌ گذشتھ‌خودت‌نگاھ‌ڪنۍ...! راحت‌باش! نگران‌هیچی‌نباش! فقط‌مواظب‌این‌باش‌ڪھ شیطون‌بهت‌نگھ‌تولیاقت‌شهادت‌ندارے...! -استا‌دپناهیان🌱' •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @shohada_gomnam_jahadi •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔰 لوح | «جان‌فدا» 🔺لوگوی شعار سومین سالگرد شهادت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی @shohada_gomnam_jahadi •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
15.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 شب یلدا به یاد اونایی باشیم که رفتن تا ما درآررامش کنار خانواده باشیم... @shohada_gomnam_jahadi •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
...داشتم از پله‌های بلند و بسیاری که از ایوان آغاز می‌شد و به حیاط ختم می‌شد، پایین می‌آمدم که یک‌دفعه پسر جوانی روبه‌رویم ظاهر شد. جا خوردم. زبانم بند آمد. برای چند لحظه کوتاه نگاهمان به هم گره خورد. پسر سرش را پایین انداخت و سلام داد. صدای قلبم را می‌شنیدم که داشت از سینه‌ام خارج می‌‌زد. آن‌قدر هول شده بودم که نتوانستم جواب سلامش را بدهم. بدون سلام و خداحافظی دویدم توی حیاط و از آنجا هم یک نفس تا حیاط خانه خودمان دویدم. زن‌ برادرم، خدیجه،‌ داشت از چاه آب می‌کشید. من را که دید، دلو آب از دستش رها شد و به ته چاه افتاد. ترسیده بودم، گفت: «قدم! چی شده. چرا رنگت پریده؟!» کمی ایستادم تا نفسم آرام شد. با او بسیار راحت و خودمانی بودم. او از همه‌ زن ‌برادرهایم به من نزدیک‌تر بود، ماجرا را برایش تعریف کردم. خندید و گفت: «فکر کردم عقرب تو را زده. پسر ندیده... برشی از کتاب 📚 زندگینامه قدم خیر محمدی کنعان (همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر) 🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🆔 @shohada_gomnam_jahadi
فاطمہ ایسـتادہ مثـل‌یہ‌کـوه . . . ┈••✾•🌷🏴🌷•✾••┈ 🆔 @shohada_gomnam_jahadi