🔸امام صادق علیه السلام به یکى از یارانش فرمودند:
براى خود، باغ یا بستانى تهیه کن. انسان وقتى به حادثه یا مصیبتى گرفتار مى شود، اگر بداند پشتوانه اى براى تأمین خانواده اش دارد، آرامش روحى بیشترى دارد.
📚 فروع کافى/ج 5 /ص ٩١
✍🏼 انسان از آینده خود با خبر نیست، چه خوب است برای روز مبادا سرمایه گذاری کند تا خود و خانواده اش بیمه شوند.
🌹ما را دنبال کنید 👇
@ahle_beitt
💠 #بی_توجهی_به_فقرا
🔸پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
دریغ کردن نان از نیازمندان برکت را از بین مى برد.
📚 الفردوس/ج4/ص150
🌹ما را دنبال کنید 👇
@ahle_beitt
یکى از طلبه هاى نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود . روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرضه مى دارد : شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟! شب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فجل و فرش طلبگى است ، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو :
به آسمان رود و کار آفتاب کند .
پس از این خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است ، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید !! بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید : سخن همان است که گفتم ، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن ، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن ، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد ، مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى کنند !!
وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند ، چون در را باز مى کنند ، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد ، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، فوراً راجه پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید : این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید ، و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید ، و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید . مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد ، و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود .
فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند ، و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى که کنار دستش بود ، پرسید : چه خبر است ؟ گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است . پیش خود گفت : وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است . هنگامى که مجلس آراسته شد ، راجه به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى برخاستند ، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست .نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت : آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم ، و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است ، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى عالمان دین ، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید .
چون صیغه جارى شد ، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود ، پرسید : شرح این داستان چیست ؟
راجه گفت : من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم ، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم . به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود ، به شعراى ایران مراجعه کردم ، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد ، پیش خود گفتم : حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید ، نصف دارایى ام را به او ببخشم ، و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم .
شما آمدید و مصراع دوم را گفتید ، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است . طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟ راجه گفت : من گفته بودم :
به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند
طلبه گفت : مصراع دوم از من نیست ، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است . راجه سجده شکر کرد و خواند :
به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند *
به آسمان رود و کار آفتاب کند
#داستان_و_عبرت
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت
✨ما را دنبال کنید👇
@ahle_beitt
شور - رویای خوبمه رویای کربلا - کربلایی امین قدیم.mp3
10.31M
شب جمعست هوایت نکنم میمیرم
من اگر گریه برایت نکنم میمیرم
خونهی اول و آخرمه حرم❤️
#حسین_جانم
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت
🌹ما را دنبال کنید 👇
@ahle_beitt
حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم :
افضل اعمال امت من انتظار فَرَج است.
#جمعه
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت
✨ما را دنبال کنید👇
@ahle_beitt
11.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هرنمازمیکنم
اقتدابهعلی...🤍♥️
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت
#تولی_تبری
🌹ما را دنبال کنید 👇
@ahle_beitt
May 11
👈 سید بن طاووس مینویسد:
🔸مبادا! مبادا! موقع دعا احدی را بر امام زمانت مقدّم بداری...
یک وقت خیال نکنی که مولایت به دعای تو نیازی دارد.
هیهات! هیهات! اگر چنین عقیدهای داری، تو در اعتقاداتت مریض هستی!
اینکه اوّل برای او دعا کنی سبب میشود درهای اجابتی که با گناهانت قفل خورده باز شود...
نگو که "پس چرا فلان استاد و فلان استاد اینگونه عمل نمیکنند؟!..."
به آنچه گفتم عمل کن که «اوّل دعا کردن برای امام زمان»، حقیقتی واضح است
و هرکس از این مطلب غافل باشد در اشتباه فضاحتباری است!
📚 برگرفته از فلاح السائل ص۴۴.
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت
✨ما را دنبال کنید👇
@ahle_beitt
May 11
🔹به تحمل مصائب و ترک دعا بر فرج امام زمانتان عادت کرده اید!
وای بر ما!!!
در جُنگ اشعار مرحوم علامه موسوی اصفهانی صاحب کتاب مکیال المکارم، رؤیای ذیل به خط و امضای علامه ثقه جلیل و عالم زاهد بیبدیل مرحوم آقا میرزا محمد باقر فقیه ایمانی آمده که:
...در وقت سحر از شب دوشنبه هشتم شهر جمادی الاول از سنه ١٣۴٢ ق، در عالم رویا دیدم در مسجد عظیمی... مشغول نماز بودم و در مقابل من ده دوازده متر دورتر جماعتی پشت به قبله نماز میکردند و در آن حال شخصی صدا میزد که چرا کسی اینها را منع نمیکند و خود رفت برای منع آنها، پس چون در حال تشهّد رسیدم آقای جلیلی که عمامه سیاه بر سر مبارکشان بود تشریف آوردند و در پهلوی من طرف راست نشستند. چون سلام دادم دیدم لوحی را که مانند کتاب بود باز کردند و در صفحهی طرف دست چپ، دست مبارک را روی خطّی از آن گذاردند و فرمودند بخوان و من تقریباً دو سطر از آن را خواندم از خواب بیدار شدم و آن عبارات به عینها در نظرم بود و آنها چنین است:
«عن الشیخ أبي القاسم حُسَین بن روح لَقَد جَرَت عادَةُ أهلِ بَلَدِکُم بِاحتِمالِ الأذی و تَرْکِ الدّعاءِ في فَرَجِ مَولاکُم صاحِبِ الأمر، فَوَیلٌ لَکُم وَ عَظُمَ مُصیبَتُکُم، واغَفلَتاه! واغَفلَتاه! فَادْعُوا لَه وَانتَظِروا فَرَجَ مَولاکُم.»
« حسین بن روح نوبختی: مردم مملکت شما به تحمل آسیب ها و مصیبت ها و ترک دعا بر فرج مولای خود عادت کرده اند، پس وای بر شما و چه بزرگ است مصیبت شما، وای از این غفلت! وای از این غفلت! پس برای او دعا کنید و منتظر رهایی آقای خود باشید»
و چون بیدار شدم و در فکر حفظ کردن عبارات مذکوره بودم، دو مرتبه چشم من به هم رفت و در آن حال دیدم مقابل دری ایستادهام و پرده بر آن افتاده بود. پس کسی از پشت پرده، پرده را کنار زد و فرمود حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها اینجا تشریف دارند و تو را میطلبند. پس چون خواستم وارد شوم آن کس که اذن دخول داد و بعد دانستم که جناب فضّه سلام الله علیها میباشد فرمود: از آداب رفتن خدمت ایشان آن است که صلوات و سلام بر ایشان بفرستید و دعا در فرج حضرت صاحب الامر کنید. پس من در حال رفتن در آن حجره چنین می خواندم و می رفتم «اللهم صلّ و سلّم علی مولاتنا فاطمه الزهراء و عجّل فی فرج مولانا صاحب الزمان»
و آن حجره به قدری ظلمانی بود که هیچکس دیده نمیشد و چنین معلوم بود که اینجا "بیت الاحزان" است و رفتم تا به موقعی که فرمود اینجا تشریف دارند و مشغول نمازند و سلام کن بر ایشان و اشاره فرمود که به آن سلامی باشد که در نظر من بود و آن (را) در زاد المعاد علّامه مجلسی قدّس الله روحه الشریف روایت فرموده در اعمال ماه جمادی الثانیه و آن مختصر است و اوّلش «السلام علیک یا سیّدة نساء العالمین» است؛
پس من سلام نمودم به آن سلام و چون از نماز فارغ شدند جواب فرمودند. پس چنین فرمودند: «علیکم بموالاتنا و اتّباع آثارنا و من اهمّها الصّلوة فی اوقاتها و الدعاء فی فرج القائم»
بر شما باد به ولایت ما و تبعیت از آثار ما و از مهمترین آن نماز به وقتش و دعا برای فرج قیام کننده ماست.
و بعد هم فرمودند آن کس که کتاب را در خواب قبل به تو نشان داد «کانَ وَلَدِي العَبّاس» [فرزندم عباس بود] و در خواب اول هم آن جناب امر فرمودند به من که این رؤیا را نقل کن.
و التحریر فی الیوم الرابع عشر من الشهر المذکور ١٣۴٣ ق.
#داستان_و_عبرت
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت
✨ما را دنبال کنید👇
@ahle_beitt
💠 #بجا_خرج_کردن
🔹امام رضا علیه السلام فرمود:
ایمان بنده کامل نمی شود مگر اینکه در او سه خصلت باشد که یکی از آنها بجا خرج کردن است.
🟢 لَا یَسْتَکْمِلُ عَبْدٌ حَقِیقَةَ الْإِیمَانِ حَتَّی تَکُونَ فِیهِ خِصَالٌ ثَلَاثٌ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ وَ حُسْنُ التَّقْدِیرِ فِی الْمَعِیشَةِ وَ الصَّبْرُ عَلَی الرَّزَایَا.
📚 تحف العقول، ص 446
✍🏼چو دخلت نیست، خرج آهسته تر کن
که مى گویند ملاحان سرودى
اگر باران به کوهستان نبارد
به سالى دجله گردد، خشک رودى
سعدی
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت
🌹ما را دنبال کنید 👇
@ahle_beitt
💠 #زیاده_خواهی
🔹 امام هادی علیه السلام:
هر کس بیش از مقدار حق خویش را بطلبد، او سزاوارتر به #محرومیت است.
✨ من سأل فوق قدر حقه فهو اولی بالحرمان
📚 حیاه الامام الهادی/ص157
✍🏼 خودسازی با زیاده خواهی منافات دارد. کسی که هرچه دارد و هر چه به دست می آورد، بازهم فکر می کند به حقش نرسیده است، در واقع ناسپاسی می کند و سزای ناسپاس، محرومیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت
🌹ما را دنبال کنید 👇
@ahle_beitt