eitaa logo
🌷دایرةالمعارف شهدا🌷
230 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
14 فایل
⭕این کانال حاوی مطالب مربوط به شهدای انقلاب ، شهدای جنگ تحمیلی ، شهدای ترور ، شهدای محور مقاومت و شهدای مدافع حرم می باشد. شامل زندگی نامه و ابعاد شخصیتی شهدا🌷 🆔 @shohada_tmersad313 ❤زندگی زیباست اما شهادت زیباتر❤
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘﷽⚘ زمانی که قدم اول را در این راه برداشتم به نیتِ لقاے خدا و شهادت بود، امروز بعد از گذشت این مدت راغب‌تر شده‌ام کـــه این دنـیا مـحلے نیست که دلـے هواےماندن در آن را بنماید. 🌷 🆔 @shohada_tmersad313
عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است [ صلوات یادتون نره ] شهدای مقاومت مدافع حرم سرهنگ پاسدار و سردار 🆔 @shohada_tmersad313
🕊 ♥️ 🖋 📃 💠شب شد منطقه خیلی خطرناک واطرافمون داعش بود و آزادسازی هنوز انجام نشده بود😔 حسین نظری لوح پستی نوشت ساعت پست من هم 2- 3 شب بود، پست قبل منم بابک بود، من خوابم بردبیدارشدم دیدم نماز صبحه به بابک گفتم چرا منو بیدار نکردی پست بدم😳؟ ✨ گفت لزومی نداشت بیدار بشی من خودم جای شماهم پست دادم، گفتم آخه این چه کاری بود گفت من خودم داشتم با خدای خودم درد دل میکردم و راز و نیاز میکردم🤲 و حرف میزدم و زمان هم گذشت با این که حواسمم به اطراف بود، 📎بنده خدا بابک نوری از خودگذشتگی نشون داد و تو اون هوای سرد حمص و بوکمال که هواش وحشتناک سرد بود منو خودش کرد...🥀 🆔 @shohada_tmersad313
شهید محمدرضا یعقوبی از جانبازان دفاع مقدس در نیمه شب ۱۹ رمضان شب ضربت خوردن امیرالمومنین(ع) در سوریه و در دفاع از حرم اهل بیت علیهم السلام در عملیات مستشاری به شهادت رسید به همین دلیل وی را شهید لیله‌القدر نامیدند . ایشان از جامعه حقوقی کشور و وکیل پایه یک دادگستری بودند . یکی از خصوصیاتی که شیعه باید داشته باشد معرفت شناسی است که امروزه از آن به‌عنوان بصیرت نام می‌برند و شهید بزرگوار به بصیرت کامل رسیده بود و در راه اسلام و دفاع از حریم انقلاب اسلامی به عنوان مدافع حرم به مقام شهادت نائل آمد تا به جرگه یاران قدیم خود از جمله سردار شهید حسين املاکی بپیوندند.. 🌷شهید 🌷 یاد شهدا با صلوات🌷 🆔 @shohada_tmersad313
تصویر یکی از شهدای حادثه ناوچه کنارک در لباس مدافع حرم 🔹شهید والامقام ، که در حادثه ناو لجستیکی کنارک به درجه رفیع شهادت رسید از جمله مدافعان حرم حضرت زینب (ع) بود . 🔹او بارها در میدان نبرد در برابر ایادی استکبار داعشی مردانه جنگید و سرانجام در ۲۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹به آرزوی دیرینه اش دست پیدا کرد. 🆔 @shohada_tmersad313
✍️ 💠 از موقعیت اطرافم تنها هیاهوی مردم را می‌شنیدم و تلاش می‌کردم از زمین بلند شوم که صدای بعدی در سرم کوبیده شد و تمام تنم از ترس به زمین چسبید. یکی از مقام به سمت زائران دوید و فریاد کشید :«نمی‌بینید دارن با تانک اینجا رو می‌زنن؟ پخش شید!» 💠 بدن لمسم را به‌سختی از زمین کَندم و پیش از آنکه به کنار حیاط برسم، گلوله بعدی جای پایم را زد. او همچنان فریاد می‌زد تا از مقام فاصله بگیریم و ما می‌دویدیم که دیدم تویوتای عمو از انتهای کوچه به سمت مقام می‌آید. 💠 عباس پشت فرمان بود و مرا ندید، در شلوغی جمعیت به‌سرعت از کنارم رد شد و در محوطه مقابل مقام ترمز کشید. برادرم درست در آتش رفته بود که سراسیمه به سمت مقام برگشتم. رزمنده‌ای کنار در ایستاده و اجازه ورود به حیاط را نمی‌داد و من می‌ترسیدم عباس در برابر گلوله تانک شود که با نگاه نگرانم التماسش می‌کردم برگردد و او در یک چشم به هم زدن، گلوله‌های خمپاره را جا زد و با فریاد شلیک کرد. 💠 در سه گلوله تانک که به محوطه مقام زدند، با چند خمپاره داعشی‌ها را در هم کوبید، دوباره پشت فرمان پرید و به‌سرعت برگشت. چشمش که به من افتاد با دستپاچگی ماشین را متوقف کرد و همزمان که پیاده می‌شد، اعتراض کرد :«تو اینجا چیکار می‌کنی؟» 💠 تکیه‌ام را به دیوار داده بودم تا بتوانم سر پا بایستم و از نگاه خیره عباس تازه فهمیدم پیشانی‌ام شکسته است. با انگشتش خط را از کنار پیشانی تا زیر گونه‌ام پاک کرد و قلب نگاهش طوری برایم تپید که سدّ شکست و اشک از چشمانم جاری شد. 💠 فهمید چقدر ترسیده‌ام، به رزمنده‌ای که پشت بار تویوتا بود اشاره کرد ماشین را به خط مقدم ببرد و خودش مرا به خانه رساند. نمی‌خواستم بقیه با دیدن صورت خونی‌ام وحشت کنند که همانجا کنار حیاط صورتم را شستم و شنیدم عمو به عباس می‌گوید :«داعشی‌ها پیغام دادن اگه اسلحه‌ها رو تحویل بدیم، کاری بهمون ندارن.» 💠 خون در صورت عباس پاشید و با عصبانیت صدا بلند کرد :«واسه همین امروز مقام رو به توپ بستن؟» عمو صدای انفجارها را شنیده بود ولی نمی‌دانست مقام حضرت مورد حمله قرار گرفته و عباس بی‌توجه به نگرانی عمو، با صدایی که از غیرت و غضب می‌لرزید، ادامه داد :«خبر دارین با روستای بشیر چیکار کردن؟ داعش به اونا هم داده بود، اما وقتی تسلیم شدن ۷۰۰ نفر رو قتل عام کرد!» 💠 روستای بشیر فاصله زیادی با آمرلی نداشت و از بلایی که سرشان آمده بود، نفسم بند آمد و عباس حرفی زد که دنیا روی سرم خراب شد :«می‌دونین با دخترای بشیر چیکار کردن؟ تو بازار حراج‌شون کردن!» دیگر رمقی به قدم‌هایم نمانده بود که همانجا پای دیوار زانو زدم، کابوس آن شب دوباره بر سرم خراب شد و همه تنم را تکان داد. 💠 اگر دست داعش به می‌رسید، با عدنان یا بی عدنان، سرنوشت ما هم همین بود، فروش در بازار موصل! صورت عباس از عصبانیت سرخ شده بود و پاسخ داعش را با داد و بیداد می‌داد :«این بی‌شرف‌ها فقط می‌خوان ما رو بشکنن! پاشون به شهر برسه به صغیر و کبیرمون رحم نمی‌کنن!» 💠 شاید می‌ترسید عمو خیال شدن داشته باشد که مردانه اعتراض کرد :«ما داریم با دست خالی باهاشون می‌جنگیم، اما نذاشتیم یه قدم جلو بیان! اومده اینجا تا ما تسلیم نشیم، اونوقت ما به امان داعش دل خوش کنیم؟» اصلاً فرصت نمی‌داد عمو از خودش دفاع کند و دوباره خروشید :«همین غذا و دارویی که برامون میارن، بخاطر حاج قاسمِ که دولت رو راضی می‌کنه تو این جهنم هلی‌کوپتر بفرسته!» 💠 و دیگر نفس کم آورد که روبروی عمو نشست و برای مقاومت التماس کرد :«ما فقط باید چند روز دیگه کنیم! ارتش و نیروهای مردمی عملیات‌شون رو شروع کردن، میگن خیلی زود به آمرلی می‌رسن!» عمو تکیه‌اش را از پشتی برداشت، کمی جلو آمد و با غیرتی که گلویش را پُر کرده بود، سوال کرد :«فکر کردی من تسلیم میشم؟» و در برابر نگاه خیره عباس با قاطعیت داد :«اگه هیچکس برام نمونده باشه، با همین چوب دستی با داعش می‌جنگم!» 💠 ولی حتی شنیدن نام امان‌نامه حالش را به هم ریخته بود که بدون هیچ کلامی از مقابل عمو بلند شد و از روی ایوان پایین آمد. چند قدمی از ایوان فاصله گرفت و دلش نیامد حرفی نزند که به سمت عمو برگشت و با صدایی گرفته را گواه گرفت :«والله تا وقتی زنده باشم نمیذارم داعش از خاکریزها رد بشه.» و دیگر منتظر جواب عمو نشد که به سرعت طول حیاط را طی کرد و از در بیرون رفت... ✍️نویسنده: 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟روایت شهید حاج از لحظه ضربت خوردنِ امام‌علی(ع) 🍃شبِ جمعه‌ای دیگر از شهادت می‌گذرد و چقدر در این شب قدر، دلمان برایش تنگ شده😭 🆔 @shohada_tmersad313
💥 انسان اگر به درک شب قدر رسيد، سال بعدش سال غنی و پرباری خواهد بود. 💥 انسان اگر مراقبۀ در روز نداشته باشد ممکن است به شب‌زنده‌داري موفق نشود. «انسان در طول سال بايد مراقبه کند تا برای آماده شود. حداقل اين چند شب را مواظب باشيم، به روزهايش بيشتر دقت کنيم، غفلت نکنيم، مراقب خواب و غذا و چشم و گوش و زبانمان باشيم تا آماده شويم تا از شب‌ها برخوردار شويم. چه بسا انسان يک غفلت در روزش مانع از برخورداری از شبش می‌شود. شخصی به حضرت عرض کرد: من موفق به نافله شب نمی‌شوم. حضرت فرمودند: گناهانت تو را زنداني کرده است: «قَيَّدَتکَ ذُنُوبُک». انسان اگر نداشته باشد ممکن است به موفق نشود. کما اين که اگر شب‌زنده‌داري نکند، زمينه براي لغزش روز مهيا مي‌شود. انسان بايد در طول سال آمادگي پيدا کند تا به درک شب قدر برسد و البته اگر به درک شب قدر رسيد سال بعدش خواهد بود. علي‌أي‌حال اگر کسي الحمدلله از ماه رجب شروع و مواظبت کرده و مراقبه‌هاي لازم را انجام داده است گواراي وجودش باد.‌ ولي اگر اين کار نشده است لااقل در اين چند روز که باقي مانده است مقداري مواظب چشم، زبان، گوش، اخلاق و رفتارش باشد، و خدا را مراقب خود ببيند تا إن‌شاء‌الله خداي متعال به فضل خودش همين مقدار کم را از ما بپذيرد و ما را مهمان خود در شب قدر قرار دهد.» 🆔 @shohada_tmersad313
🔰 حالا که خدا فرصت داده از او معذرت بخواهیم 🔺️ رهبر انقلاب: شب قدر، فرصتی برای مغفرت و عذرخواهی است. از خدای متعال عذرخواهی کنید. حال که خدای متعال به من و شما میدان داده است که به سوی او برگردیم، طلب مغفرت کنیم و از او معذرت بخواهیم، این کار را بکنیم، والّا روزی خواهد آمد که خدای متعال به مجرمین بفرماید: «لایؤذن لهم فیعتذرون». خدای نکرده در قیامت، به ما اجازه عذرخواهی نخواهند داد. به مجرمین اجازه نمی‌دهند که زبان به عذرخواهی باز کنند؛ آن‌جا جای عذرخواهی نیست. این‌جا که میدان هست، این‌جا که اجازه هست، این‌جا که عذرخواهی برای شما درجه می‌آفریند، گناهان را می‌شوید و شما را پاک و نورانی می‌کند، از خدای متعال عذرخواهی کنید. این‌جا که فرصت هست، خدا را متوجّه به خودتان و لطف خدا و نگاه محبّت الهی را متوجّه و شامل حال خودتان کنید. «فاذکرونی اذکرکم»؛ مرا به یاد آورید، تا من شما را به یاد آورم. ۱۳۷۶/۱۰/۲۶ 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️ شق القمر سر امیرالمومنین، سرآغاز دردِ طولانی و ممتد شیعه بود. دردی که تا امروز ادامه دارد و نتیجه اش محرومیت ما از خورشید وجود مهدی ست. ▫️ هنوز هم ابن ملجم ها در کمین اند. اگرچه دوران غربت علی با بی‌وفایی ما تکرار شده است، اما پایان آن را جور دیگری رقم می‌زنیم. دنیا همین طور نمی‌ماند، آری ورق با ظهور او برمی‌گردد، و ما فصل جدید زندگی انسان را می‌نویسیم. 🏴 ایام شهادت خدمت امام زمان و شیعیان حضرت تسلیت باد. 🆔 @shohada_tmersad313
🔴 شب قدرِ ۳۸ سال پیش «عملیات رمضان» در اوج تابستان آغاز شد. بسیاری از شهدایش تشنه جان دادند پای ایران و ایمانِ‌مان. عکس: شلمچه/عملیات رمضان۱۳۶۱ درود بر روح بزرگ شهیدانِ وطن در این شب عزیز به یادشان باشیم شادی روح شان صلواتی بفرستین... 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘﷽⚘ «سلام‌أیاغایةالعاشقین» تو این دنیا عاشق بودے هم دنیوے هم معنوے . . . سوگند به تیغه‌ِے آفـتاب و قسم به غرابتِ چشمانت بےیادت هیچ طلوعے را ندیدم که آخرین کلامِ شبهایم و اولین واژه در صبـحهایم نام توست سَرِ عاشقے سلامت باز هم "سلام ات "میکنم . . . 🌷 🆔 @shohada_tmersad313
⚘﷽⚘ شهيدآوينی: اگر شب قدر ، شبی باشد كه تقدير عالم در آن تعيين می گردد همه شب های جبهه ،شب قدر است.... کاش به ما می گفتید شب قدر سال گذشته چه جوری از خدا خواستید که خدا خریدارتان شد؟ سالهای قبل التماس دعای شهادت داشتید و امسال این ما هستیم که به شما التماس میکنیم تا دعایمان کنید... 😭 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖 صِدات می‌کردم می‌گفتی جونم بشه فدات... ســ🌷ـردار دلــ🕊ـهـــا 💔 🦋شادی‌ارواح‌طیبه‌شهداصلوات🦋 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘﷽⚘ 🔰لحظه اعلام شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی به مادر سردار شهیدان محمدی پور ،حاجیه نرجس خانم؛ 🆔 @shohada_tmersad313
✅خاطره ✍همین روزهای ماه مبارک رمضان بود و حلب به شدت درگیر هجوم سخت تروریست‌ها در محورهای جنوبی، حاجی هم تو‌ منطقه بود. حاجی برای نماز و افطار برگشت قرارگاه. آشپز کباب برگ آماده کرده بود با مخلفات. جمعی از رزمنده ها هم در قرارگاه بودن و منتظر دیدن حاجی. بعد از نماز آمد سر سفره، غذا را که دید چهره در هم کرد ولی حرف نزد، همه مشغول افطاری خوردن بودن. همش نگاهم به نگاه حاجی بود، جز سه دونه خرما و چایی و یک قاشق از ظرف یک رزمنده که تعارف کرد لب به غذا نزد و رفت با بچه های فاطمیون افطاری خورد. البته ساعت ۱۲ شب ... 🆔 @shohada_tmersad313