ایتا - 『‌شُھداۍِدهه‌هشتـٰادۍ』

شمر در دور و برت پرسه زنان میخندد
مادرم آمده ای کاش مراعات کند...😭💔

158 مشاهده17:41

یک‌عمود‌آهنین‌آمد‌...
سرت‌پاشیدھ‌شد😭💔

148 مشاهده17:41

نالہ‌ات‌ام‌البنین‌را‌دارد‌‌،اینجا
میکشد..💔

150 مشاهده17:41

راهزن‌هایی‌کہ‌دور‌
پیکرت‌حلقہ‌زدند..😔
کارشان‌در‌علقمه‌دارد‌بہ‌
دعوا‌میکشد...💔

157 مشاهده17:41

فرقت‌شکستہ‌با‌علے‌فرقی‌نداری...💔

159 مشاهده17:41

نہ‌فقط‌ضرب‌عمود‌آمد‌و‌اَبرو‌،وا‌شد...
خورد‌بر‌فرق‌سرش،پشت‌سرش‌ریخت‌بهم..😔

159 مشاهده17:41

قبل‌ا‌ز،آنیکہ‌‌برادر‌برسد‌بالینش..
پدرش‌ا‌ز‌نجف‌آمد،پدر،ریخت‌بهم💔

162 مشاهده17:42

ادامہ‌ی‌محفل‌با‌این‌بی‌کلام🍃🖤

185 مشاهده17:42

امام‌حسین‌دوان‌دوان‌به‌سمت
عباس‌میرن...💔

177 مشاهده17:42

میشینن‌پیش‌آقا‌‌‌ابوافضل‌و
زیر‌کمرشون‌رو‌میگرن‌و‌میگن...

186 مشاهده17:43

برادرم‌چقدر‌شبیہ‌پدر‌شدے..💔

1 مشاهده17:43

بوے‌یاس‌بدن‌و‌خندہ‌بر‌لب‌‌ا‌زچیست..؟!

1 مشاهده17:43

مطالب بعدی