آخه اسما تا اون موقع بازوی خانومم و ندیده بودم
آخ مادرم وای مادرم😭😭💔
کمر آقامون خمیده شد😭💔
گفت زهرا
منم
همون علی
زهرا باز کن چشماتو علی اومده😭😭💔
گفتن که تا به بقیع رسیدند
پدرشون دستاشون رو از قبر بیرون اوردن
ینی زهرامو بده😭