ÈíÇäÇÊÏÑÏíÏÇÑÎÇäæÇÏååÇíÔåÏÇæÇíËÇÑÑÇäÎÑÇÓÇäموسیقی.mp3
2.6M
🌹 فرزندان شهدا به نام پدرانشان افتخار کنند.
آنها کسانی بودند که نه در راه تهاجم به یک کشور بیگانه و به یک همسایه، در راه مقابلهی با تهاجم یک دشمن، در راه حفظ میهن، حفظ استقلال، حفظ شرف ملی ایستادگی کردند.
👈 بیانات در دیدار خانوادههای شهدا و ایثارگران خراسان
۱۳۸۶/۰۲/۲۷
#راه_شهدا
✅ کانال خادم الشهدای اسلام
@shohadaeislam
در ۱۰ تیرماه ۱۳۶۵
در عملیات کربلای یک
وقتی خمپاره در کنارش اصابت کرد
در لحظه شهادت به یارانش گفت:
« سلام مرا به امام برسانید و بگویید
صفرخانی دِین خود را به اسلام ادا کرد»
#شهید_علیاصغر_صفرخانی
#فرمانده_شجاع_گردان_شهادت
#لشکر۲۷_حضرترسولﷺ
#ایام_شهادت🕊🕊🕊
🌴@hefzeasaremeghdad
برادران-جعفری-نژاد-1.mp3
1.11M
💔 قاب عشق
روایت قلب شکسته مادر شهیدان جعفری نژاد
✅ کانال خادم الشهدای اسلام
@shohadaeislam
💔 قلب شکسته مادر شهید
_ امروز با همیشه فرق دارین!
تا نگین چی شده که نمیذارم از اینجا برین.
دلش که میگرفت به زینب سر میزد.
او را مثل تنها دخترش دوست داشت. از آن تصادف دلخراش که زینب را از گردن فلج کرده بود ۱۷ سال میگذشت. طی این سالها هروقت از سختی زمانه خسته و یا دلتنگ میشد میآمد کنار تخت زینب مینشست. با او حرف میزد و بار دلش را سبک میکرد. با دیدن شرایط جسمی سخت اما روحیه فوقالعاده او، حالش خوب میشد و غمهایش را از یاد میبرد. اما امروز به راحتی نمیتوانست حرفی را که از دیشب روی دلش سنگینی میکرد به زبان بیاورد. صدای شکستن قلبش را خودش هم شنیده بود.
زینب دستان بیرمقش را به سمت دست مریم خانم کشید تا مایه تسلی بیشترش باشد.
_ زن همسایمون دیشب اومد دم در و بهم گفت لطفا عکس پسرات رو از سر در ورودی ساختمون بردار. شاید یه همسایهای راضی نباشه!...
صدایش میلرزید. اشک توی چشمانش جمع شد. دیگر نتوانست ادامه بدهد و زد زیر گریه.
زینب به چشمان معصوم مریم خانم خیره شد. با غمی که توی چشمانش میدید بغضی عمیق در جانش نشست.
_ الهی بمیرم برا دلتون! شما که عکسا رو برنداشتین؟! برداشتین؟
_ چرا مادر برداشتم! طاقت نگاه سنگینشون رو نداشتم.
_ حالا اون یه چیزی گفت. یه حرف بیجایی زد! شما نباید عکسا رو برمیداشتین! ما هرچی داریم از صدقه سر امثال جوونهای شماست. تا عمر هم داریم مدیونشونیم. اون زن چطور تونسته به خودش اجازه بده این حرفو بهتون بزنه؟! اما شما عکسها رو برگردون سر جاش.
هرچه زینب اصرار کرد فایده نداشت. مریم خانم راضی نمیشد دوباره عکس پسرهای شهیدش را سر در خانه بزند.
_ غصه نخور مریم خانم! باور کن اگه پا داشتم تموم سردر خونههای کوچهتون رو از عکس آقا بهداد و آقا علیرضا پر میکردم. حیف که نمیتونم!
زینب توی دلش ولولهای به پا شده بود. میخواست لبخند را به لبان پیرزن خسته و عاشقی که سالهای سال، تنها و بدون همدم و سایه همسر، پنج فرزندش را بزرگ کرده بود برگرداند. مادری که دو شهید و دو جانباز را تقدیم انقلاب کرده و حالا با قلبی شکسته به او پناه آورده بود. ناگهان فکری ذهنش را پر کرد.
_ عکسشون رو برام بیار مریم خانم. میذارم تو فضای مجازی. اصلا یه کاری میکنم همه ببیننشون.
مریم خانم چیزی از فضای مجازی نمیدانست. اما به زینب و توانائیها و نیت پاکش ایمان داشت. قبول کرد و فردای آن روز عکسها را با ذوق وشوق فراوان برای زینب آورد.
طولی نکشید که ماجرای برخورد اهانتآمیز جاهلانه و بیشرمانه زن همسایه با مادر دو شهید تهرانی در فضای مجازی پیچید. توئیتر و اینستاگرام و سایر پیام رسانهای داخلی و خارجی از این اتفاق تلخ پرشد و شهیدان بهداد و علیرضا جعفرینژاد دو اسطوره شجاعت و مردانگی بیش از پیش شناخته شدند.
با هماهنگی دوستان زینب، قرار شد قاب عکس شهیدان جعفرینژاد توسط شهرداری بر سر در خانه این شهیدان قرار گیرد.
روزی که مریم خانم و دخترش برای تشکر پیش زینب آمدند زینب از دیدن لبخند رضایتی که روی صورت آن دو نشانده بود از اعماق وجود خوشحال بود. اما این رضایت وقتی به جانش نشست که مریم خانم رو به زینب به دخترش اشاره کرد و گفت:
«این دخترم خواهر شهیده؛
از امروز ،
تو دومین خواهر شهدای منی!»
✅ کانال خادم الشهدای اسلام 👇
@shohadaeislam
نگاههایتان ...
تسبیح ذکرخداوند بود...✨
که اینگونه دلنشین مانده است😍
صبح دلنشینی میشود با نگاه شما📿
#شهیدابراهیمهمت
#روزتون_متبرک_به_نگاه_شهید✨
✅ کانال خادم الشهدای اسلام 👇
@shohadaeislam
•[نعمتِآسمانفقطباراننیست
گاهےخٌدا؛کسیرانازلمیکند📿
بهزلالےباران...
مثلِ تُ♥(:
#شهید_محمدابراهیم_همت
#روزتون_مزین_به_لبخندشهید✨
✅ کانال خادم الشهدای اسلام 👇
@shohadaeislam
شهیدی که داعشی ها جگرش را بیرون کشیدند
از عــراق برڱشت .گفت: بابا من برگشتـم تا به سوریه بروم؟!
گفـتم :با چه خـاطرجمعی چنین حرفی میزنی؟؟
گفـت: بابابه من الهام شده که اگر اعزامی صورت بگیرد من در اعزام هستم.
میگفت: یک روز ، بـعداذان صبح به حرم حضـرت عـباس (علیه السلام) رفتم. خیلی دور ضـریح خـلوت بود. با قمر بنیهاشم (علیه السلام) عهـد کردم. از او که اولین مدافع حرم حضرت زینب (سلام الله) در این کره خاکی بودند خواستم که اگر مرا قابل بدانند اجازه بدهند راهی دفاع از حرم حضرت زینب شوم.
مردد بودم اینجا بمانم یا به سوریه بروم، عاجزانه خواستم. در حرم را بسته بودند. ارتباطی قلبی برقرار شد خواب نبودم، اما الهامی به من شـد که دعوت شدم و آقا مرا پذیرفــت.
تروریست ها در خان طومان جگرش را بیرون کشیدند و به حمزه شهدای مدافع حرم معروف شد.
شهید مدافع حرم حمید قاسم پور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
✅ کانال خادم الشهدای اسلام 👇
@shohadaeislam
حوالی میدان خراسان از داخل پیاده رو با سرعت در حال حركت بودیم، یكباره سرعتش رو كم ڪرد، برگشتم عقب گفتم: "چی شد؟! مگه عجله نداشتی؟!"
همین طور كه آرام راه می رفت به جلو اشاره كرد: یه خرده یواش بریم تا از این آقا جلو نزنیم كمی جلوتر از ما، یك نفر در حال حركت بود كه به خاطر معلولیت، پایش را روی زمین می كشید و آرام راه می رفت، ابراهیم گفت: اگر ما تند از كنار او رد بشیم، دلش میسوزه كه نمیتونه مثل ما راه بره، یه كم آهسته بریم كه ناراحت نشه.
#شهيد_ابراهيم_هادى
📚 کتاب "سلام بر ابراهیم"
#شهيدانه_زیستن
#یادش_با_صلوات
✅ کانال خادم الشهدای اسلام 👇
@shohadaeislam
✨﷽✨
وﻗﺘﯽ تو جبهه ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺩﺭ ﻧﺎﯾﻠﻮنی ﺭﻭ ﺑﺎﺯﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﯾﮏ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯿﻪ ﮐﻤﭙﻮﺗﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ ، ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ :
ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺳﻼﻡ ، ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ . ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎﯼ ﺣﻖ ﻋﻠﯿﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ. ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺑﺨﺮﻡ . ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ، ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ، ﺣﺘﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﮔﻼﺑﯽ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ 25 ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨﺮﻡ...
ﺁﺧﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﯿﺮﮐﺮﺩﻥ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ !ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﯿﺰِ ﺗﻤﯿﺰ ﺷﺪ. ﺣﺎﻻ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻡ ، ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺸﻮﻡ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻨﻢ
ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺗﻮ ﺳﻨﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﺑﻮﺩ...
👈 روایت #کمپوت_خالی
#سردار_شهيد_حاج_حسين_خرازى
✅ کانال خادم الشهدای اسلام
@shohadaeislam