♦️بیانیه تبیینی وزارت اطلاعات درباره مجازات علیرضا اکبری
وزارت اطلاعات:
🔹انگلیسیها زمانی که اکبری را طی دو مرحله به جاسوسی کشاندند، برای فرارش از ایران نقشه کشیدند، بیش از دو میلیون یورو به او دستمزد پرداخت کردند، خانههای اشرافی در وین و لندن و جنوب اسپانیا برایش تهیه کردند و خارج از روال عادی به وی کارت اقامت، سپس تابعیت و گذرنامه انگلیسی دادند؛ خوب میدانستند که او را به سوی چه سرنوشتی سوق میدهند.
🔹خیانت علیرضا اکبری به کشورش محصول بازی کثیف رژیم انگلیس، بهرهگیری از نقاط ضعفش، و کشاندن او به مسیر وطنفروشی بود و عملاً همان رژیم خبیث باید پاسخگوی انحراف، خیانت و مجازات جاسوس اکبری باشد، نه آنکه مزورانه لباس عزا بهتن کند و بانگ خونخواهی وی را سر دهد.
🔹روشن است که این ضربه سخت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران بر پیکره سرویس اطلاعات مخفی انگلیس (SIS) اولین اقدام ضداطلاعاتی ایران علیه انگلیس نیست و آخرین آن هم نخواهد بود.
🔹از همین رو به افرادی که به هر نحو در دام سرویسهای جاسوسی افتادهاند توصیه میگردد با معرفی خود به وزارت اطلاعات از تخفیف در مجازات و رأفت اسلامی بهرهمند گردند؛ در غیر اینصورت از تعقیب و مجازات در امان نخواهند بود.
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
پاسدار🇮🇷❤️
آن ها هم خانواده ،همسر و فرزند دارند اما برای من برای تو برای ما از خود گذشتند تا همه آسایش و آرامش باشیم
#مدال_افتخار
#سپاه_مقتدر
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹❤️ ایام سالروز شهادت شهیدان والامقام حاج حسین میررضی و حاج یدالله کلهر گرامی باد.
سید حسین میررضی در ظهر روز عاشورا مصادف با سال 1337 در کرج چشم به جهان گشود و از همان دوران کودکی بذر وجودش بر خاک فقر و ترنم ذکر مؤمنانه مادر رشد یافت.
قبل از تولد او، مادرش در عالم رؤیا خواب دید که سواری با نقاب، شمشیری را در دامنش میگذارد، این رؤیا سالها بعد در جریان جنگ تحمیلی به حقیقت پیوست.
سید حسین دوران تحصیلات مقدماتی را با موفقیت پشت سر نهاد و با رسیدن به دوره متوسطه به علت فقر مادی روزها در شرکت کار میکرد و شبها به تحصیل میپرداخت. عشق و علاقه او به امام (ره) باعث شد که یک مرتبه به علت داشتن رساله امام (ره) توسط ساواک دستگیر شود. همزمان با این مسئله سیدحسین درگیریهایی با سران انجمن «حجتیه» داشت.
پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به جرگه بنیانگذاران سپاه پاسداران کرج پیوست، و در دانشسرای تربیت معلم پذیرفته شد. اما عشق به حفاظت از انقلاب او را از ادامه تحصیل بازداشت. شهید میر رضی از بیان حق هیچگاه خودداری نکرد، و هرگاه او را به سکوت دعوت میکردند، پاسخ میداد «هیچ دلیلی نمیبینم که حرف حق را به زبان نیاورم و اگر نگویم جای نگرانی است، وقتی چیزی را میبینم که حق است باید از آن دفاع کنیم حتی اگر همه ما زیر سؤال برویم.»
با شروع جنگ تحمیلی شهید سید حسین میررضی به یاری برادران مسلمانش شتافت و در عملیاتهای بسیاری شرکت کرد. زخمهای داغ گلولههای سرب یادگارهای زیادی بر بدنش نشاند. سید حسین در طول دوران حضورش در جبهه مسئولیتهای مختلفی را از جمله فرماندهی سپاه کرج، فرمانده سپاه شهریار، جانشین تیپ حبیب بن مظاهر (ع)، عضو شورای فرماندهی سپاه، مسئول طرح و عملیات تیپ 2 سلمان، سرپرست فرماندهی لشگر 10 سیدالشهداء (ع) را بر عهده گرفت.
سرانجام سید حسین که جرعه نوش ولایت بود، در تاریخ 25 دی 1365 همزمان با سالروز شهادت فاطمه زهرا (س) در مرحله دوم عملیات کربلای 5 در حالیکه فرماندهی عملیات لشگر 10 سیدالشهداء (ع) را بر عهده داشت، در کنار دریاچه ماهی و در سه راهی شهادت در اثر اصابت ترکش خمپاره به خیل عاشقان ثارالله (ع) پیوست.
هرچند که او مدتی قبل از شهادتش در سفری که به خانه خدا داشت، برات عشق را از معشوق خویش دریافت کرده بود، و میدانست که خیلی زود در جوار سیدالشهداء (ع) جای خواهد گرفت. پیکر پاکش در امامزاده محمد کرج به خاک سپرده شده است.
در وصف شهادت حاج یدالله کلهر و شهید حسین میررضی همرزم او حاج احمد شجاعی اینطور گفت: صبح روز اول بهمن ماه 65 بود. شب قبل را تا صبح با حاج یدالله تو كانال پرورش ماهی بودم. 10 روزی از شهادت حاج حسین گذشته بود و هنوز كسی لبخندی رو صورت حاجی ندیده بود. بد جوری بی طاقت شده بود و مدام تو خودش بود. تازه هوا كمی روشن شده بود كه یك رزمنده بسیجی به طرف حاج یدالله آمد و گفت:
برادر كلهر، من دیشب خواب دیدم حاج حسین میر رضی سر سه راهی ایستاده، جلو رفتم و به او سلام كردم و گفتم: حاج حسین مگه تو شهید نشدی؟ اینجا چه می كنی؟ گفت: چرا من شهید شدم، اما منتظر كسی هستم. پرسیدم: منتظر چه كسی؟ گفت: قرار است حاج یدالله بیاید، منتظر او هستم.
حالت حاج یدالله دگرگون شد، او كه پس از حاج حسین لبخندی به لب نیاورده بود خنده ای شیرین بر لبانش نشست و دست چپش را كه سالم بود دور گردن بسیجی حلقه نموده و از پیشانی او بوسه ای گرفت.
هنوز ظهر نشده بود كه خبر شهادت علمدار لشكر 10 سیدالشهداء (علیه السلام) را آوردند.
روحشان شاد و یادشان گرامی
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌸🇮🇷 #سالروز_تولد* 🇮🇷🌸
🌹 سلام بر شهیدان راه حق🌹
🌹سلام بر شهیدان دفاع مقدس🌹
🌹سلام بر شهیدان نیروی انسانی🌹
🌸🌺 *اول بهمن* 🌺🌸
🌼 #طلوع_ستارگان 🌼
🍀 #آسمان_نشینهای_شهرمان 🍀
🌺 #شهیدان_والامقام 🌺
🌸 سید محمد رضا دستواره 🌸
🌺 محمد خداکرم 🌺
🌸 علی غلامپور مقدم 🌸
🌺🌸 #تولدتان_مبارک* 🌸🌺
🍀 #کادوی_تولدشان*
🍀 #شادی_روحشان
🍀 #صلوات*
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد #و_عجل_فرجهم
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🇮🇷 #سالروز_شهادت 🇮🇷🌹
🌹السلام علیکم یا اولیاءالله و احبائه 🌹
🌹السلام علیکم یا اصفیاءالله و اودائه 🌹
🌹السلام علیکم یا انصار دین الله 🌹
🌹السلام علیکم یا انصار رسول الله 🌹
🌹السلام علیکم یا انصار ابی عبدالله 🌹
#سالگرد_لاله_سرخی_از_دفاع_مقدس
🌹سلام بر شهیدان راه حق🌹
🌹سلام بر شهیدان دفاع مقدس🌹
🌹 #سلام_بر_شهید_گرانقدر 🌹
🌹 #سردارحاج_یداله_کلهر 🕊
قائم مقام لشگر ۱۰سیدالشهدا ع
🌹تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۱/۱🕊
🌹محل شهادت: شلمچه 🕊
🌹نام عملیات: کربلای پنج 🕊
🌹مزار شهید: امام زاده محمد کرج
سی و ششمین سالگرد شهادت شهید والامقام افتخار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران،
#سردارحاج_یداله_کلهر را گرامی می داریم و سالروز آسمانی شدن و کسب #شایستگی_مقام_شهادت ایشان را به خانواده محترم #شهید تبریک عرض می نماییم.
به ارواح طیبه و ملکوتی تمامی شهدا بویژه #شهید_عزیز_حاج_یداله_کلهر درود و سلام می فرستیم و از درگاه خداوند متعال تقاضای علو درجات مسئلت می نماییم.
🌹 #روحش_شاد_یادش_گرامی_باد.
🌹 #نثار_روح_ملکوتی_اش_صلوات.
🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹
کانال شهدای نیروی انسانی
https://t.me/shohadaenirooensani
🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹
زندگینامه سردار شهید حاج یدالله کلهر (قائم مقام لشگر ۱۰ سیدالشهدا ع)
حاج یدالله در ۱۲ شهریور ۱۳۳۳ در روستای «باباسلمان» از توابع شهریار در خانوادهای مذهبی و متوسط به دنیا آمد. وی پس از گذراندن دوران کودکی و دبستان به دلیل نبود امکانات در روستا، برای ادامه تحصیل به شهریار رفت، اما آنجا هم تا کلاس نهم توانست درس بخواند. بعد از آن به دلیل دوری مدرسه تحصیل را ترک گفت.
یدالله پس از ترک تحصیل در یک تانکرسازی مشغول کار شد. وی درسال ۱۳۵۱ همراه یکی از دوستانش در کار برق و سیم کشی ساختمان وارد شد و در شهر اصفهان یک پروژه بزرگ برق کشی را با موفقیت در اسرع وقت به پایان رساند. در سال ۱۳۵۳ مدتی به جوشکاری می پردازد و همان سال به سربازی اعزام می شود. وی چندین بار از سربازی فرار کرد و سرانجام دوره آموزش خود را در ارومیه و بقیه سربازی اش را در شاهپور گذراند.
از ویژگیهای وی در دوران جوانی، کمک به همنوعان خود بود. او رفتاری بزرگمنشانه داشت و مردانگی و شجاعت در ذاتش بود.
یدالله با شروع جرقههای انقلاب اسلامی وارد عرصه سیاسی شد. جوانان محل را جمع کرده درباره حضرت امام و انقلاب برای آنان صحبت میکرد. وی نخستین کسی بود که در مسجد “بابا سلمان” تکبیر و شعار مرگ بر شاه سر داد و مردم را به مبارزه علیه شاه ترغیب نمود. مدتی هم از سوی پاسگاه شهریار مورد تعقیب قرار گرفت. او با گروهی از جوانان در تصرف پادگان «باغشاه» سابق (میدان حر کنونی) همت گمارد. یک بار نیز در جریان مبارزات انقلاب، هدف اصابت گلوله قرار گرفت و مجروح شد.
پس از پیروزی انقلاب و ضرورت دفاع از کوی و برزن در تشکیل پایگاههای دفاعی و کمیتهها در مساجد برای حراست از دستاوردهای انقلاب در محل سکونت خود، نقش رهبری داشت و با دادن آگاهی به مردم، نسبت به رفع نیازهای آنان اقدام میکرد.
در شهریور ۱۳۵۸ با تشکیل سپاه کرج به عضویت این نهاد درآمد و به خاطر شایستگیهایش به عنوان جانشین عملیات سپاه کرج مشغول به خدمت شد.
وی در نخستین گروه اعزامی از سپاه کرج به کردستان، سرپرستی گروه را بر عهده گرفت و در آزادسازی شهر سنندج با وجود آنکه نیروهای تحت فرماندهی او پس از پایان مأموریت به کرج بازگشتند، او در منطقه ماند و به فرماندهی عملیات شهر تکاب منصوب شد.
با آغاز جنگ تحمیلی، به کرج بازگشت و پس از سازماندهی تعدادی از نیروهای رسمی و بسیجی، به جنوب رفت و در همان روزهای نخست جنگ، جبهه «فیاضیه» در آبادان را تشکیل داد و مدتها به عنوان فرمانده محور جبهه فیاضیه مشغول خدمت شد.
کلهر در سال ۵۹ ازدواج کرد و سه روز پس از عروسی عازم جبهه شد. ثمره این ازدواج یک دختر است.
در عملیات «طریقالقدس» با سمت فرمانده گردان وارد عمل شد که به دلیل نبوغ و رشادتها و خلاقیتهایی که از خود نشان داد، جانشین تیپ «المهدی» شد.
در عملیات فتحالمبین، بیتالمقدس و رمضان، در لشگر ۲۷، مسئول محور و در والفجر مقدماتی، جانشین تیپ نبیاکرم(ص) بود.
در عملیات فتح المبین به عنوان خط شکن حماسه آفرید و در منطقه ام الرصاص جراحت سختی برداشت، اما او کسی نبود که از پای بیفتد و به بهانه جراحت پای از جبهه بکشد. یک کلیه اش را از دست داد و یک دستش بر اثر ترکش عملاً از کار افتاد، اما دوباره به جبهه رفت.
در اردیبهشت ۱۳۶۳ به سوریه و لبنان اعزام شد و به بازدید از جبهههای مختلف لبنان از جمله بلندیهای جولان پرداخت.
صلابت، شهامت، صبر و توکل او بر خدا و حضور او در میادین مختلف از او فرماندهی لایق ساخته بود.
حاج یدالله کلهر در عملیات «کربلای ۵»، قائممقام لشگر ده سیدالشهدا(ع) بود. به او لقب علمدار لشگر را داده بودند. کمتر حرف میزد، اما هرگاه لب به سخن میگشود، درک عمیقش از مسائل و فکر بلند او در بررسی و تحلیل قضایا در لابهلای جملههای کوتاهش آشکار میشد.
در طول جنگ، او چند بار مجروح شد و آخرین جراحتش که در عملیات والفجر ۸ در زمستان ۱۳۶۴ بود به اندازهای شدید بود که درمان آن یک سال طول کشید.
شهید کلهر در عملیات کربلای ۵ اول بهمن ۱۳۶۵ در شلمچه به درجه رفیع شهادت رسید.
در مراسم وداع با پیکر شهید حاج یدالله کلهر در اردوگاه کوثر در ۱۰ کیلومتری سوسنگرد و در ساعاتی که شهید کلهر را در حسینیه اردوگاه تشییع می کردند، برای اولین و آخرین بار، اردوگاه مورد هجوم نزدیک به ۲۵ فروند هواپیمای دشمن بعثی قرار گرفت و به برکت خون این شهید هیچ فردی از رزمندگان در چادر نبود و کسی آسیب ندید وگرنه تعداد زیادی از رزمندگان به شهادت می رسیدند.
#نثار_روح_ملکوتی_اش_صلوات
#اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🥀🍃🍀🕊🍀🍃🥀
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani