eitaa logo
شهدایی
781 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
153 فایل
"هرچه امروز کشور ما دارد و هرچه در آینده بدست آورد به برکت خون این جوانان #شهید است ." #مقام_معظم_رهبری(مدظله العالی) ✅جهت ارتباط با مدیر،انتقاد ،پیشنهاد: @mpsh76 ✅پل ارتباطی شما با ادمین کانال آیدی تبادلات👇👇 @fpshm63
مشاهده در ایتا
دانلود
📄اکثرا شب ها این موادغذایی را میبردیم و خیلی دقت میکرد تا کسی تو کوچه نباشد وآبروی آن خانواده نرود چون طرف مقابل خانم بود آقا سجاد وسایل را بمن میداد تا تحویل بدهم یک شب که برای تحویل هدایا رفتیم فاطمه رقیه توی بغلم خواب بود از طرفی گونی برنج هم سنگین بود بنابر این نتوانستم پیاده شوم به آقا سجاد گفتم شما برو... کمی مکث کرد بعد پیاده شد درب صندق عقب ماشین را باز کرد گونی برنج را زمین گذاشت عینکش را برداشت و داخل جیبش گذاشت بعد زنگ خانه را زد.از برداشتن عینکش تعجب کردم و به فکر رفتم.از این کارش دو منظور به ذهنم رسید: 1.میخواست نامحرم را نبیند 2.میخواست خانم نیازمند وقتی بعدها او را در خیابان دید نشناسد و خجالت نکشد... دلیل دوم بذهنم قویتر بود چون چشمان آقا سجاد آستیکمات بود و دید نزدیکش مشکلی نداشت.هیچ وقت از او نپرسیدم چرا اینکار را کرد چون منظورش را فهمیده بود و او را بهتر از هر کسی میشناختم مطمئن بودم که میخواست آن خانم نیازمند او را نشناسد و خجالت نکشد...خیلی حواسش به همه چیز بود.🌿 راوی:"همسر شهید🍃 🌹
✍🏻 همیشه میگفت زیباترین شهادت را می خواهم! پرسیدم ، شهادت خودش زیباست ، زییاترین شهادت چگونه است؟ ابراهیم در جواب گفت ، زیباترین شهادت این است که جنازه ای هم از انسان باقی نماند...
@shohadaes رضا علیه السلام
🕊به وفای کفترای حرمت منم میخوام کفتری باشم که تنها تو منُ هوا کنی @SHOHADAES
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊حجاب... 🌷سردار شهید عبدالحسین برونسی: 💠اگرمی‌دانستم با مرگ من یک دختر در دامان حجــاب می‌رود حاضر بودم هزاران بار بمیـــرم تا هزاران دختر در دامان حجاب بروند. ✅ @shohadaes
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷سپهبدحاج‌قاسم سلیمانی : 💠نگین انگشتری من از شیشه‌های حرم امام رضاست که از انفجار [۳۰ خرداد۷۳] به‌جای مانده... فردا حرف درنیاورید که زمرد دستش است... ✅ @shohadaes
🍃زیارت خاص 🍃 🕊آخرین سفری بود که به همراه شهید همتی به مشهد می رفت. اواخر ماه صفر سال ۱۳۶۳ بود. سید رضا بعد از بازگشت تعریف کرد: 💠عصر ۲۸ صفر به حرم رفتیم. قراربود که زیارت وداع راانجام دهیم و به مسافر خانه برگشته و عازم کرمان شویم . دیدم که خدام حرم برای شست و شو مردم را از حرم بیرون می کنند. ناراحت شدم، سرم را روی در ورودی گذاشتم وشروع به گریه و زاری و راز و نیاز کردم. گفتم: یا امام رضا، چندین مرتبه به حرمت آمده‌ام اما نتوانستم از نزدیک ضریح مقدست راببوسم، به خُدام سفارش کنید که ما دو نفر با آنها بمانیم... خدام همه زوار را بیرون کردند و انگار متوجه ما نبودند... حرم خلوت وساکت بود، مانند پروانه خود را به ضریح امام رضا رساندیم و یک زیارت حسابی کردیم. 🌷پس از بازگشت از مشهد بیشتر از چند روز نگذشت که آقای همتی به شهادت رسید. سید رضا هم در تب و تاب شهادت بود تا اینکه اوهم پس از دو ماه به شهادت رسید. ✅ @shohadaes
🌺به: انیس النفوس 🌷از: غلام روسیاه گنهکار 💠فقط یک خواسته شخصی دارم؛ مولای من، بر من منت بگذار و جواز شهادتم را امضا کن. ♦️نامه ی خواندنی شهید حججی به امام رضا(ع) ✅ @shohadaes
💠شب ولادت امام رضا علیه السلام حضور خادمین امام رضا(ع) در گلزار شهدای کرمان... @shohadaes
🌷فرمانده‌ شهید حاج قاسم سلیمانی پادگان قدس کرمان ۱۳۵۹ @shohadaes
🔷خادم... 💠فقط برای خدا💠 @shohadaes 🔶کاری از: حوزه هنری کرمان
🔷دست‌نوشته رهبرمعظم انقلاب برای حاج احمد متوسلیان: 💠صلوات و سلام خداوند بر ارواح طیبه ی شهیدان و بر رزمنده بااخلاص بی‌نشان حاج احمد متوسلیان 🌷به یاد اعجوبه دفاع مقدس، سردار «إلی بیت المقدس» حاج احمد متوسلیان. 💢۱۴ تیرماه، سالروز ربودن دیپلمات‌های ایرانی در لبنان توسط صهیونیست‌ها @shohadaes
🔴 گوشه‎ای از زندگی حاج احمد متوسلیان در یک نگاه🌺 انتشار به مناسبت ۱۴ تیر، سالروز ربوده شدن احمد متوسلیان💔 @shohadaes
لطفا نماز یکشنبه ماه ذی القعده فراموش نشود.
آیین رونمایی از پوستر جشنواره ملی تئاتر "سردار آسمانی" در گلزار شهدای کرمان ✅ @shohadaes
🕊دلتنگ بود... دلتنگ یاران آسمانی اش، دلتنگ لحظات با آنان بودن، دلتنگ پرواز برای رسیدن به کاروانی که جا مانده بود... دلتنگ بود...دلتنگِ دلتنگی های غریب قریب.. @shohadaes
🌷شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان @shohadaes
🌷آرزوی مادرانه...🌷 🔷مادر ختم سوره ی واقعه برداشت ؛ به این نیت که اگر قراراست پسرش شهید شود، روز عاشورا باشد و گریه ای که می کند برای سیدالشهداء باشد. محمودکه رفت منطقه، عکس او را قاب گرفت و نصب کرد روی دیوار. روزعاشورا که فرا رسید، مادر هنوز خبر نداشت که محمود شهید شده. نگاه کرد به قاب عکسش که از قبل آماده کرده بود و دست هایش را رو به آسمان بلند کرد. : خدایا، هنوز منو قابل ندونستی که دعام رو مستجاب کنی ... چند روز بعد... دعای مادرمستجاب شد؛خبر شهادت محمود را برای مادر آوردند. @shohadaes