سه برادر شهید اهل رابر کرمان شهیدعباس قطبی نژاد درحالیکه 20سال بیشتر از عمرش نگذشته بود در بیست‌ویکم دی۱۳۶۰، در محور دزفول- شوش بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. شهید غلامعلی قطبی نژاد در سن 31 سالگی در دوم ‌آبان۱۳۶۲، در عملیات کربلای 4 در مریوان براثر اصابت ترکش خمپاره و موج انفجار به شهادت رسید. و بزرگترین شهید خانواده، شهید داوود قطبی نژاد در سن 45 سالگی در بیست‌وسوم خرداد ۱۳۶۷، در شلمچه در عملیات بیت المقدس براثر اصابت ترکش به شهادت رسید که البته پیکر وی مدت‌ها در منطقه برجا ماند و پس از تفحص سال ۱۳۷۲، در گلزار شهدای شهرستان کرمان در جوار برادران شهیدش به خاک سپرده شد. این شهدا از روستای توکل آباد از توابع شهرستان رابر بخش هنزاء از استان کرمان هستند و پدر آنها، حاج محمود قطبی نژاد، زندگی را با کشاورزی و دامداری سپری کرد. 🌹مکان دفن شهیدان قطبی نژاد در گلزار شهدای بین المللی کرمان: دو شهید قطبی نژاد قطعه ۱در ردیف ۸ شماره ۵۴ و۵۵ و عباس قطبی نژاد برادر سوم در قطعه ۱ ردیف ۹ شماره ۵۷ @shohadaes

شهیدان سیف الدینی 🖋حاج زین العابدین سیف الدینی پدر بزرگوار سه شهید و پدربزرگ یک شهید بودند، اولین فرزند ایشان محمدحسن بود که با کسب رتبه اول دانشسرای مقدماتی وارد آموزش و پرورش شد و بعد به جبهه اعزام گشت و در جریان حصر آبادان به شهادت رسید. 👈شهید محمدحسین دومین فرزند رزمنده ی ایشان بود، وی در جبهه مسئول تبلیغات گردان 410 غواص بود و در عملیات والفجر 8 شرکت و شیمیایی شد و بعد از ۲سال مجروحیت، سرانجام بر اثر جراحات شیمیایی شهید شد. 👈شهید محمدعباس، سومین فرزند، پیشه طلبگی را انتخاب کرد درتابستان62 به جبهه رفت و در سال 63 در طلائیه به شهادت رسید، وی چهره ای درخشان در حوزه ی علمیه بود و وقتی جبهه می رفت، به تعبیر آیت الله حقیقی انگار همه حوزه به جبهه رفته است. وی سال63 قرار بود کرمان بیاید اما فرمانی از امام می رسد «بهتر است رزمندگان در جبهه بمانند» وی ماند و نیامد و برای کمک به یکی از همرزمانش که آنسوی خاکریز بود رفت که خودش هم ترکش می خورد و روی زمین می افتد و برای آنکه ناله اش به گوش دشمن نرسد آستین لباس را به دهان فرود می برد و همانطور شهید می شود. 👈شهید محسن برهانی نوه دختری حاج زین العابدین، هنگامی که کلاس سوم دبیرستان بود با دستکاری شناسنامه عازم جبهه می شود و در کربلای4 شهید می شود اما پیکر پاکش بعد از 10سال مفقودی در سال75 به زادگاه بازگشت که یک تکه استخوان و پلاک بود. 🔸قابل ذکر است مادر شهیدان سیف الدینی مشهور به ام البنین کرمان و یک آیت الله زاده بوده است. 📌برگرفته از کتاب سیوف الدین @shohadaes 🌹مکان دفن شهیدان سیف الدینی و خواهرزاده انها در گلزار شهدای کرمان: قطعه ۱ردیف ۱

سرلشکر سلامی: شهید متوسلیان اولین شهید ایرانی فتح قدس است 🔹فرمانده سپاه پاسداران در دیدار نوروزی با خانواده متوسلیان: شهید جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان اولین شهید ایرانی در راه فتح قدس است و فتح‌های امروز جبهه مقاومت محصول راهی است که او برای آزادی قدس شریف و رهایی مردم مظلوم فلسطین از یوغ سلطه و ستم اشغالگران صهیونیست و حامیان آن‌ها باز کرد. @Farsna - Link

خدایا به ذکر نام زیبایت❣ و نیایش لحظه هایت وجود مان ر املکوتى گردان..🤲 🌷 تا آنچه تومیخواهي باشیم و از آنچه که خلاف میل توست رها شویم که تو بي نيازی و ما غرق نیازیم بارالها 🤲 در این روزها و شبهای #ماه_مبارک_رمضان 🌙 لباس عافیت به تن همه بیماران بپوشان آمیـــن یا رَبَّ العالمین شبتون شهدایی #ماه_رمضان @shohadaes

📌 بیاد اولین طلبه شهید مدافع حرم استان کرمان/ تو که شهید نمی‌شی! 🔹️ سعید بیاضی‌زاده، طلبه ۲۲ ساله‌ای بود که بیشتر وقت خودش رو صرف کارهای جهادی و راهیان نور می‌کرد، همه هم از خوش‌رویی و خون‌گرمی که داشت تعریف می‌کنن. ◇ شهید بیاضی‌زاده اولین روحانی شهید مدافع حرم استان کرمان که سال ۹۵ در منطقه حمات سوریه شهید شد. ◇ این ویدیوی👆خداحافظی به جا مونده از بار آخریه که راهی سوریه میشه و ۲۵ روز بعد به شهادت می‌رسه؛ توی ویدیو دوستاش چند بار با شوخی بهش میگن که «تو که شهید نمی‌شی!» #شهید_سعید_بیاضی_زاده

جزء یازدهم 💠ثواب تلاوت امروز را تقدیم می کنیم به روح بلند بیش از هفده هزار شهدای ترور مخصوصا شهدای مظلوم شاهچراغ 🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺 💎 *وبه نیت* 💐 *ظهور وسلامتی امام زمان *(عجل الله تعالی فرجه الشریف)* 💐 *شفای بیماران* 💐 *شادی ارواح طيبه شهداء اسلام ودر گذشتگان* 💐 *حاجت روایی دوستان 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 #تحدیر (تندخوانی) #جزء1️⃣1️⃣توسط استاد معتز آقایی #ماه_رمضان #ماه_مبارک_رمضان @shohadaes

خادم رزمندگان ماه رمضان سال 66 بود در منطقه عملیاتی غرب کشور بودیم نیروهایی که در پادگان نبی اکرم (ص) حضور داشتند در حال آماده باش برای اعزام بودند. هوا بارانی بود و تمام اطراف چادر در اثر بارش باران گل آلود بود به طوری که راه رفتن بسیار مشکل بود و با هر گامی گل‌های زیادتری به کفش‌ها می‌چسبید و ما هر روز صبح وقتی از خواب بیدار می‌شدیم متوجه می‌شدیم کلیه ظروف غذای سحر شسته شده اطراف چادرها تمیز شده و حتی توالت صحرایی کاملاً پاکیزه است. این موضوع همه را به تعجب وا می‌داشت که چه کسی این کارها را انجام می‌دهد! نهایتاً یک شب نخوابیدم تا متوجه شوم چه کسی این خدمت را به رزمندگان انجام می‌دهد! بعد از صرف سحر و اقامه نماز صبح که همه بخواب رفتند دیدم که روحانی گردان از خواب بیدار شد و به انجام کارهای فوق پرداخت و این‌گونه بود که خادم بچه‌های گردان شناسایی شد. وقتی متوجه شد که موضوع لو رفته گفت: من خاک پای رزمندگان اسلام هستم. (راوی عبدالرضا همتی) #ماه_مبارک_رمضان @shohadaes

افطاری بهشتی ما در دوران اسارت جزو مفقودین بودیم یعنی نه ایران از ما خبر داشت و نه صلیب سرخ جهانی نام ما را ثبت کرده بود. به همین جهت مشکلات ما از سایر اسرا بیشتر بود. هیچ نام و نشانی از ما در جایی نبود. عراقی‌ها به ما خیلی سخت می‌گرفتند جز ارتباط و اتکال به خدا هیچ راهی نبود تنها امیدمان استعانت خداوندی بود یکی از راه‌های تحکیم ارتباط الهی بحث نماز و روزه بود بچه‌هایی که با ما در اردوگاه 12 و 18 بودند تقریباً ماه رجب و ماه شعبان را در استقبال از ماه رمضان روزه می‌گرفتند هر چند که روزه گرفتن و نماز خواندن حتی به صورت فرادا جرم بود. خدا شاهد است امروز که بیش 20 سال از اسارت می‌گذرد هنگام ماه مبارک رمضان همه نوع خوراکی با بهترین کیفیت در سفره‌هایمان یافت می‌شود ولی لذت افطار دوران اسارت را ندارد بارها اتفاق می‌افتاد که هنگام نماز دژخیمان بعثی به بچه‌ها حمله می‌کردند و جهت آن‌ها را از قبله تغییر می‌دادند و نماز را بهم می‌زدند حتی یک شب مجبور شدیم نماز مغرب و عشا را به حالت خوابیده و زیر پتو به جا بیاوریم. روزه گرفتن جرم سنگین‌تری بود بچه‌ها غذای ظهر را می‌گرفتند و در یک پلاستیک می‌ریختند چهار گوشه آن را جمع کرده و گره می‌زدند سپس این غذا را در زیر پیراهن خود پنهان می‌کردند و افطار میل می‌نمودند اگر موقع تفتیش از کسی غذا می‌گرفتند او را شکنجه می‌دادند. آن غذای سرد ظهر با غذای مختصری که احیاناً در شب می‌دادند را بچه‌ها به عنوان افطار می‌خوردند و تا افطار بعد به همین ترتیب می‌گذشت. خدا شاهد است امروز که بیش 20 سال از اسارت می‌گذرد هنگام ماه مبارک رمضان همه نوع خوراکی با بهترین کیفیت در سفره‌هایمان یافت می‌شود ولی لذت افطار دوران اسارت را ندارد. به نظر من آن غذا، غذای بهشتی بود و ما هنگام افطار واقعاً حضور خدا را احساس می‌کردیم. دعای افطار با حال و هوای معنوی خاصی توسط بچه‌ها قرائت می‌شد هر چند پس از صرف افطاری تا افطار بعد هیچ خبری از خوراکی نبود ولی خیلی برایمان لذت بخش بود. (راوی: سردار مرتضی حاج باقری) #ماه_رمضان @shohadaes

🌸سحرسجاده ات ✨را چون گشودی ✨و با معبود خود خلوت نمودی ✨چو خواندی ✨خالقت را عاشقانه ✨واشکی هدیه کردی دانه دانه ✨تو را جان علی ✨ما را دعا کن ✨دعا بهرحزین و مبتلا کن 🌸التمــاس دعـــا🌹 #ماه_رمضان @shohadaes