eitaa logo
💠 پـــلاک خـــاکی 💠
508 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
148 فایل
🔺کانال شهدای مسجد حضرت فاطمه الزهرا(س) کوی فاطمیه اهـــــــواز 🔹ارتباط با مدیر کانال @SeyedAmirhosseinHosseini #تصاویر_شهدا #زندگینامه_شهدا #خــــاطــرات_شهــدا #وصیت_نامه_شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
2️⃣ قسمت دوم 🔸محسن: بگویید چند نفر از بچه‌های سپاه هستیم می‌خواهیم برویم بالا شناسایی کنیم؛ مواظب باشید. لااقل خود بچه‌ها ما را نزنند؛ شما بپرید پایین به آن‌ها بگویید؛ فقط نگو کی هستند. 🔹راوی: برادری که از اطلاعات قدس همراه ما آمده است؛ پیاده ش؛ چون که خطوط خیلی نزدیک است و برای اینکه یک وقت نیروهای خودی ما را اشتباهاً با گشتی‌های دشمن عوضی نگیرند و نزنند؛ برادر محسن به آن فرد اطلاعاتی گفت که برو بگو که ما داریم برای شناسایی می‌رویم. ▪️…حسن باقری: این الآن انتهایش به کجا می‌خورد؟ 🔸راهنما: می‌رود تا پاسگاه کیان‌دشت اما کسی از این جا نمی‌رود؛ باید از یک جاده آسفالت برویم که روی نقشه هم مشخص نیست. 🔸محسن: آقا؛ ما می‌خواهیم آب هور را ببینیم. 🔹راهنما: بله اگر می‌خواهید آب را ببینید؛ پس برویم جلوتر. 🔸محسن: بله اگر برویم از این جا؛ چی می‌شود؟ 🔹راهنما: می‌رویم دیگر؛ می‌رویم برای آن پاسگاه شط‌علی؛ توی این ۸ کیلومتری که الآن خالی هست؛ می‌روی؛ نیرو هم نیست. 🔹راوی: سنگرهایی که هر ۱۰۰ متر؛ ۵۰ متر وجود داشت و یکی دو سرباز تویش بود؛ الآن تمام می‌شود و در حاشیه این سیل‌بند جاهایی را به جای سنگر می‌بینیم که چال کردند ولی سنگر آماده نشده. 🔸محسن: یعنی این‌جا را مین‌گذاری کردند؟ 🔹راهنما: مین؛ احتمالش که هست ولی [مشکل دیگر این است که] ممکن است آن وسط‌ها را بریده باشند که یک دفعه برویم داخلش. 🔸محسن: ما الآن یک جاده می‌خواهیم که برویم جلوتر؛ ما باید جلوتر از این بروی؛ مسئله ما همین جاست. ▪️حسن باقری: خب برویم؛ اما حالا ما خودمان هم می‌توانیم بیاییم جلو برویم [منظور انجام شناسایی بدون حضور محسن است.] 🔹راهنما: خب ما می‌رویم یک شناسایی می‌کنیم بعد که آماده شد؛ به شما می‌گوییم. ▪️باقری: [خطاب به فرد اطلاعاتی که ضرورت سرعت کار] یعنی فردا صبح باید این قضیه انجام بشود. 🔹راوی: … به هر حال برادر محسن گفت پس برویم بالای سیل‌بند؛ یعنی بالای همان جاده بلندی که نقش خاکریز را داشت و در واقع خط مقدم بود. گفت از روی آن برویم. حسن باقری به برادر محسن گفت که این کار درستی نیست؛ باید قبلاً کس‌های دیگر بروند یک چیزی به‌ دست بیاید بعداً اگر خواستید؛ شما بروید. برادر حسن گفت ما می‌رویم و بعداً شما بیایید. برادر اطلاعاتی: ما گروه‌های شناسایی می‌فرستیم و گزارش می‌دهیم؛ اگر خواستید شما بروید. در آخر برادر محسن قبول کرد که برگردد و ماشین دور زد و برگشت. ▫️▫️▫️ توجه: … 🔹راوی: ساعت یک و نیم بعدازظهر است. ما از سه راهی که دست راستش به جفیر می‌خورد؛ رد شدیم ولی طرف جفیر نپیچیدیم و به طرف مرز آمدیم که برویم پاسگاه کیان دشت و از آن جا برویم پاسگاه شط علی. جاده هم‌چنان آسفالت است؛ یعنی در وسط این بر بیابان؛ عراق کیلومترها جاده آسفالت خیلی خوب زده. ساعت ۲۰ دقیقه به ۱۴ است؛ چند دقیقه است که از پاسگاه ژاندارمری "برزگر" رد شدیم و داریم به طرف پاسگاه کیان‌دشت می‌رویم و جاده هم‌چنان آسفالت و خوب است. سمت راست‌مان الآن به یک جاده آسفالته رسیدیم که منشعب می‌شد و حسن باقری گفت این جاده به قرارگاه لشگر ۶ عراق می‌خورد … گفته بودند که چند کیلومتر بعد از این؛ دست چپ یک جاده خاکی هست باید بپیچید که البته از آن رد شدیم؛ ولی بعداً متوجه شدیم که زیاد رفته‌ایم؛ دور زدیم و آمدیم و جاده خاکی را پیدا کردیم و پیچیدیم تو جاده خاکی. بیابان در اندر دشت و بی‌سر و تهی هست که این جاده خاکی فقط به خاطر این‌که تعدادی خودرو در آن رفت و آمد کرده؛ اسمش شده است جاده؛ وگرنه هیچ ساختی برای آن انجام نگرفته؛ پر دست انداز و پر پیچ خم تو دشت صافی است که تپه‌های خار در آن دیده می‌شود. ساعت ۲ بعدازظهر است؛ از توی جاده خاکی تا پاسگاه ژاندارمری جلو آمدیم؛ از آن‌جا پرسیدیم. ما را راهنمایی کردند به یک جاده خاکی که خیلی خراب‌تر از جاده اولی بود که در واقع بیابانی برهوت و یک دست است که در آن پیش می‌رویم. به امتداد همان سیل‌بندی می‌رسیم که ساعتی قبل می‌خواستیم رویش بیاییم که بچه‌ها صلاح ندانستند. با مسافتی که جلو رفتیم و برگشتیم؛ حالا با گذشتن از جاده‌ها و پاسگاه‌هایی که گفتیم از روی همان سیل‌بند که سیل‌بند دوم است که در شرق هور می‌باشد؛ می‌گذریم و این‌جا از روی سیل‌بند که رد شدیم؛ متوجه شدیم که نظر برادر اطلاعاتی درست بوده است و من نگاه کردم دیدم که به فاصله هر ۱۰۰ متر سیل‌بند را در عرض بریده‌اند که روی سیل‌بند امکان رانندگی و عبور خودرو و وجود نداشته باشد! ساعت ۱۴ و ۱۴ دقیقه است بعد از مدتی که توی بیابان بی‌آب و علف جلو رفتیم؛ برادر محسن گفت: کجا داریم می‌رویم؟ شرقی غربی یا شمال جنوبی؟ کجا می‌رویم؟ 🔺برادر اطلاعات: بگذار قطب‌نما را ببینیم. 🔸برادر محسن: قطب‌نما که فایده ندارد. 🔺برادر اطلاعاتی: که حالا آن ماشین را گم نکنیم فعلاً. ادامه👇👇
3️⃣ قسمت سوم(پایانی) 🔹راوی: یک ماشینی که گرد و خاکش از دور پیداست دارد روی جاده می‌رود. یکی گفت که "خب شاید آن ماشین دارد نزد عراقی‌ها می‌رود! به هر حال با تردید در صحت راه؛ هم‌چنان به پیمودن راه ادامه می‌دهیم. ساعت ۱۴ و ۴۵ دقیقه است؛ شط علی هستیم. چند نفر از بچه‌های عرب ایرانی این‌جا هستند. یکی از بچه‌های اطلاعات عملیات قدس راجع به کارهایی که با هم‌کاران عراقی‌اش انجام می‌دهد؛ با برادر محسن مشغول صحبت می‌شود و حالا در منطقه هورالعظیم هستیم. 🔹راوی: [هنگام مراجعت گروه از شط علی] انتهای یک جاده خاکی؛ ساعت ۲/۳۰ بعدازظهر بود که به یک پاسگاه مانندی رسیدیم. یک بی‌سیم کوچک رویش بود و دست بچه‌های سپاه بود. یک باریکه‌ای از آب که قایق موتوری می‌توانست تویش حرکت بکند؛ از انشعابات هور جلو آن وجود داشت که یک سایبان حصیری لب آن زده بودند. وقتی زیر آن سایبان می‌نشستی لب آب؛ گرمای هوا را کم‌تر احساس می‌کردی. چند نفر عرب آن‌جا نشسته بودند؛ من پرسیدم این‌ها عراقی‌اند؟ گفتند نه؛ این‌ها ایرانی هستند. چند نفر از بچه‌های سپاه آن‌جا بودند. نماز خواندیم قبل از این‌که نهار بخوریم؛ ظاهراً نهاری است که برای قرارگاه‌های سپاه می‌برند. این‌جا؛ از این نقطه؛ اگر چند کیلومتر به طرف غرب حرکت بکنیم و بعد حدود ۲۰ کیلومتر به‌ طرف جنوب حرکت کنیم؛ به خشکی هورالعظیم می‌رسیم. یکی از بچه‌های سپاه که آن‌جا با رابطین عراقی کار می‌کرد؛ با ۴ نفر که رفته بودند برای شناسایی منطقه؛ قرار ملاقات داشت. دیروز قرار بوده که بیایند در منطقه‌ای که آن‌ها قرار بود از آن‌جا برگردند به ایران. آتش‌سوزی عظیمی را عراق در نیزارها راه‌ انداخته و تمام منطقه را به آتش کشیده است. این بچه‌ها احتمال می‌دادند که آن ۴ نفر از برادرهای ما که با قایق از لابه‌لای نیزارهای هور و جاهایی که تا زانو توی گل فرو می‌رود که در آن‌جا قایق را باید به دوش بکشند؛ آن ۴ نفر سوخته باشند توی آتش. آتش خیلی شدید و عظیم بوده و باد می‌آمد و الآن دو قایق موتوری از توی نیزارهایی که آن‌جا بود؛ راه افتادند که بروند به یک نقطه‌ای که به آن چهار راه می‌گفتند؛ یک نقطه‌ای که یکی از کانال‌های هور می‌خورد به خط مرزی ما که وسط هور است. همیشه وقتی رفت و آمد می‌کنند علامتی آن‌جا می‌گذارند. رفتند ببینید که آیا دیروز آن‌ها مراجعت کرده‌اند و آیا موقع رفتن علامتی گذاشته‌اند که اگر این طور باشد؛ معلوم می‌شود یا توی آتش سوخته‌اند و یا این‌که اصلاً مراجعت نکرده‌اند. به هر حال در فکر این بودند که ۴ نفر دیگر را پیدا کنند که بتوانند کارهای آن‌ها را انجام بدهند. برادر محسن گفت که این نقطه جای مناسبی نیست برای کار کردن؛ زیرا اینجا حدود ۲۴ کیلومتر تا خشکی هور فاصله دارد. ولی صحبت یک جایی بود که از خشکی طرف ما تا خشکی وسط هور ۷ کیلومتر فاصله دارد و برادر محسن معتقد بود که آن‌جاها شناسایی بشود که گفتند تا سه چهار کیلومتری‌اش را می‌شود با قایق بروی؛ ولی از سه؛ چهار کیلومتری بعدیش را نمی‌شود و گل می‌باشد که برادر محسن گفت شاید بشود چیزهایی روی زمین پچینیم که بشود از رویش عبور کرد و یا راه‌های دیگر. به هر حال قرار شد که بررسی کنند. یک جوان سیاه چهره عرب آن‌جا بود که سلام و علیک کرد. یک نفر گفت که او پسر همان سلمان است که روی مین رفت و شهید شد. موضوع این بود که سلمان یکی از عرب‌های منطقه بود؛ وقتی که عراقی‌ها منطقه را در اِشغال داشتند؛ او جاده‌ها را مین‌گذاری می‌کرد که عراقی‌ها به راحتی نتوانند رفت و آمد کنند. در یکی از همین مین‌گذاری‌ها وقتی یک جایی گِل بود؛ پای خودش رفت روی مین و شهید شد. حالا پسرش با سپاه همکاری می‌کند و همین الآن جزء نفراتی بود که با قایق داشتند می‌رفتند ببینند سر آن چهار نفر چه بلایی آمده است. نکته جالب دیگر اینکه حسن باقری پرسید: آیا به این‌ها از نظر مالی خوب می‌رسید یا نه؟ او گفت: نه؛ این‌ها افتخاری کار می‌کنند. 🔹راوی: ساعت ۱۷/۲۰ دقیقه است؛ روز ۱۳۶۱/۰۵/۱۱ به مقر لشگر ۶ عراق آمدیم و چون قرار شده بود ساعت ۵؛ در مقر تیپ ۳ بیاید؛ ما هم آمدیم آن‌جا را پیدا کردیم و الآن در مقر تیپ ۳ هستیم. الآن برادر رشید هم رسید و دارد با برادر محسن صحبت می‌کند. رشید گزارش خودش و برادر رحیم را که از خطوط پدافندی خودی در شمال منطقه از جمله خطوط لشگر ۱۶ زرهی قزوین بازدید کرده‌اند؛ به برادر محسن می‌دهد … چون کسی آمد(چای و شربت آورد)؛ حسن باقری گفت دیگر بحث نشود. 🔸برادر محسن: شربت را می‌خوریم و می‌رویم قرارگاه کربلا. ▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️🔹 ✍️پ.ن: شهید حسن باقری؛ مسئول اطلاعات _ عملیات قرارگاه؛ که شش ماه بعد در منطقه فکه براثر اصابت گلوله خمپاره به شهادت رسید🕊🕊🕊 کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
✍ قسمتی از وصیت نامه اله_شجاعی تاریخ شهادت: مکه ۹ مرداد ۱۳۶۶ 📩 مردم! اگر خدا انشاءالله مرا قبول فرماید ... راضی نیستم در محفل ها و جلسه ها از انقلاب و دست اندرکاران انقلاب بدگویی کنید. من راضی نیستم کسی از یک طرف از خون بهای شهدا و رزمندگان اسلام حرف بزند ولی از طرف دیگر از رهبران انقلاب و خود انقلاب بدگویی کند. به خدا قسم دل شهدا و خانواده شهدا را به درد می آورد. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
اسیر شما شدن خوب است اسیر شهدا شدن را می‌گویم خوبی اش به این است که از اسارت دنیا آزاد می‌شوی ... کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
صبـح ... باور عشـق است ؛ در لبخند آسمانی شما ... کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
🏆 قهرمان 🌷بالاترین مدال تقوا می رسد به شهید مهدی رضایی مجد؛ کاپیتان تیم ملی جوانان ... کسی که یک قدم تا صعود و جهانی شدنش فاصله نبود؛ اما توپ و دروازه را وِل کرد و تفنگ در دست گرفت. ای شهید! تو پرسپولیس را رها کردی و شدی اهل کربلایِ پنجی ... تو آنقدر عاشق بودی که حتی درخشش قراردادهای میلیونی نتوانست تو را جذب کند. تو مدال خونین حسینی(ع) را بر گردنت انداختی. از زمین دل کندی و عاشق آسمان شدی و قید شهرت زمینی را زدی و به خمینی؛ دل دادی ... تو خنکی هوای ساحل و دریا و قدم زدن را بی خیال شدی و رفتی زیر آفــــتاب جانسوز؛ تا به جای قدم زدن بر روی خاک های سرخ سوزان دویدی تا ک؛ شرمنده پدر و مادر شهدا نباشی ... ⚽️ به یاد ؛ کاپیتان اسبق تیم ملی جوانان ایران کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻ما که تمامی اخبار فوتبال را دنبال می‌کنیم آیا می دانیم⁉️ 🔹ماجرای تنها مسابقه‌ی فوتبال جهان که بمباران شد! ⚽️ ماجرای تنها مسابقه فوتبالی که در دنیا مورد حمله هوایی قرار گرفت و از بازیکنان؛ تماشاچیان و داور آن به شهادت رسیدند. حادثه‌ای که در سال ۱۳۶۵ با حمله جنگنده‌های به یک زمین فوتبال در رقم خورد و خیلی‌ها از آن بی خبر هستند. 🔴 اقدام جنایتکارانه صدام _ دوران جنگ تحمیلی کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
فوتبالیستی که فرمانده گردان توپخانه شد 🌷 ⚽️ او که از توپ فوتبال شروع کرد .... تا رسید به توپخانه 💥 ... و سپس 🚀🚀 ه‍مرزم و همراه ؛ 🔹🌱🔹🌱🔹🌱🔹🌱🔹🌱 ✍پ.ن: ورزشکار متعهد؛ می شود مجاهد فی سبیل الله ... به قول : ورزشکاری که با توپ بیشتر از قرآن آشنا باشد؛ زندگی را باخته است! کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
💠 پـــلاک خـــاکی 💠
فوتبالیستی که فرمانده گردان توپخانه شد 🌷#شهید_حسن_غازی ⚽️ او که از توپ فوتبال شروع کرد .... تا رسید
🟢 "حسن غازی" متولد ۱۳۳۸ _ اصفهان در سن ۱۶ سالگی به عنوان کاپيتان تيم فوتبال جوانان سپاهان بسيار خوش درخشيد و در مسابقات قهرمانی کشور به عنوان ورزشکاری خوش اخلاق و مستعد مطرح گرديد که با شرايط فنی و تکنيکی بالايی که داشت به تيم ملی جوانان کشور دعوت شد. وی در دانشکده پزشکی دانشگاه اصفهان داروسازی قبول شد؛ همان زمان تيم منتخب اصفهان هم قرار بود در جام قدس شرکت کند؛ به تيم ملی هم راه پيدا کرده بود اما به خاطر شروع جنگ و اينکه هدفش حضور در جبهه ها بود در هيچ کدام شرکت نکرد. پزشکی را رها کرد و امدادگر شد!! امدادگری را هم رها کرد و معلم شد!! در مدارس کردستان درس دين می‌داد و می گفت: اينجا يک مبلغ دينی که فکر مردم را درمان کند بيشتر نياز است تا اين که جسم مردم را ... زمستان ۱۳۶۰ عازم جبهه های جنوب شد. در تیپ تازه تأسیس امام حسین(ع) بسیجی بود و در شرکت کرد. بعد از این عملیات و بنا به درخواست سید حبیب الله اعتصامی؛ فرمانده توپخانه امام حسین(ع) به واحد توپخانه رفت. در عملیات فتح المبین؛ و خدمت در توپخانه از او فرمانده‌ای مجرب و متخصص و کارآمد ساخت. قبل از فرماندهی گردان توپخانه ۱۳۰م.م جوادالائمه(ع) را به او سپردند. سپس با افزایش یگان‌های رزمی؛ فرماندهان توپخانه سپاه تشکیل گروه‌های توپخانه را در دستور کار قرار دادند و حسن‌ بهترین گزینه برای این کار بود که او گروه ۶۱ محرم را تشکیل داد. چند ماه اداره‌اش کرد و در و به کارش گرفت. مدیریت موفق او موجب شد که مأموریت تشکیل دومین گروه توپخانه سپاه را هم به او سپردند. حسن هم برای انهدام قوای دشمن متجاوز و پاک سازی کامل خاک ایران؛ گروه ۱۵ خرداد توپخانه سپاه را راه انداخت و در مدتی کوتاه آنرا به بالاترین توان و ظرفیت ممکن رسانید که هم اکنون نیز این دو گروه از یگان های کارآمد توپخانه‌ی نیروی زمینی سپاه اند. 🕊🕊نحوه شهادت: صبح روز ۱۳۶۲/۱۲/۱۱؛ حسن وارد مقر گروه ۱۵ خرداد در منطقه طلائیه شده و بسرعت استحمام می‌كند؛ لباس سبز و زیبای پاسداری را بر تن كرده و سر خود را می‌تراشد. همه بچه ها تعجب كردند چون حسن هیچ وقت لباس سبز پاسداری به تن نمی‌كرد. می‌گفت من لایق این لباس نیستم اما گویا به او گفته بودند اینك لایق پرواز شده ای برخیز و به میعادگاه بیا ... دقایقی بعد حسن در خط مقدم در منطقه عملیاتی خیبر است. برای آزمایش موشک به‌ همراه سردار ؛ سردار سید حبیب الله اعتصامی و سردار محمد آقایی به خط مقدم طلائیه می‌روند که در محاصره دشمن بعثی قرار می‌گیرند. سردار غازی و سردار اعتصامی همپای بسیجیان عاشق ساعت‌ها می‌جنگند و نهایتاً حسن غازی هدف تیر مستقیم تانک دشمن قرار گرفته و به درجه شهادت می‌رسد و سردار اعتصامی بدرجه جانبازی مفتخر می‌گردد. سردار مقدم و سردار آقایی هم به لطف حضرت حق سالم به عقب برمی‌گردند. در اثر پیشروی دشمن و شدت آتش؛ رزمندگان در خط موفق به تخلیه تعدادی از شهدا نمی‌شوند و پیكر مطهر حسن غازی یکی از معماران اصلی سامانه موشکی ایران هم در معراج‌ گاهش در طلائیه می‌ماند و هیچ چیز از او به عقب بر نمی‌گردد. درست همانگونه كه خودش از خدایش خواسته بود … کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | سردار نقدی از می گوید ♦️بنیانگذار و فرمانده توپخانه ۱۵ خرداد کاپیتان باشگاه سپاهان در دهه ۶۰ کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓 ۱۳ مرداد ۱۳۶۲ _ پایان در منطقه حاج عمران 🎥 ببینید | صحنه هایی از حضور رزمندگان در "عملیات والفجر ۲" دیده می شود. در ابتدای فیلم؛ محمدجعفر اسدی؛ فرمانده تیپ ۳۳ المهدی(استان فارس) رمز عملیات را توسط بی سیم اعلام می کند. ... و در ادامه؛ گزارش میدانی از صحنه های نبرد ... 🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱 ♦️این عملیات در ۲۹ تیر ۱۳۶۲ در جبهه شمال غرب کشور آغاز شد. ✅ دستاورد و نتایج عملیات: آزادسازى ۲۰۰ کیلومتر مربع از خاک دشمن و تسلط بر قسمتى از ارتفاعات سرکوب منطقه تصرف مناطق مهم زیر👇👇 پاسگاه مرزى تمرچین عراق پادگان حاج عمران گمرک مرزى سلسله ارتفاعات: "کلو" و قله استراتژیک (۳۰۰۰ مترى) آن؛ ارتفاعات مهم ۲۵۱۹ (گردمند)؛ سرسول؛ آزادى؛ ۳۷۰۰ سلمان؛ ۲۴۰۰ شیوه کارتا؛ بردزرد؛ آزادسازى روستاهاى زینو ممى خلان؛ رایات؛ شیوش؛ خوارو؛ میوتان بالا و میوتان پایین همچنین تسلط رزمندگان اسلام بر شهر چومان مصطفى و حومه آن نیز قسمت دیگرى از دستاوردهاى این عملیات محسوب مى شد. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
💠 پـــلاک خـــاکی 💠
🗓 ۱۳ مرداد ۱۳۶۲ _ پایان #عملیات_والفجر_۲ در منطقه حاج عمران 🎥 ببینید | صحنه هایی از حضور رزمندگان
📆 ۱۳ مرداد ۱۳۶۲ _ پایان در منطقه حاج عمران (جبهه شمالغرب) 🔹با توجه به عدم موفقیت در چند عملیات در جبهه جنوب؛ بازنگری در شرایط نبرد ضروری به نظر می‌رسید. لازمه آن؛ زمان کافی برای درک تغییر وضعیت حاکم بر صحنه نبرد بود؛ لیکن این به معنی توقف دور عملیات‌ها و ایجاد رکود و سکون و واگذاری زمان به دشمن نبود. بنابراین؛ فرماندهان جنگ به نبردهای محدود و تغییر منطقه عمومی درگیری از جنوب به غرب و شمالغرب روی آوردند و سلسله عملیات‌هایی را طراحی کردند که اولین آ؛ عملیات والفجر ۲ در غرب پیرانشهر بود. ♦️شرح عملیات: مرحله اول عملیات در ساعت ۱ بامداد ۱۳۶۲/۰۴/۲۹ با رمز مبارک "یاالله" آغاز شد. هر یک از گردان‌ها به تناوب درگیر شدند. دشمن روی ارتفاعات آزادی(کنیگ)؛ ۲۵۱۹؛ بردزرد و دربند به شدت مقاومت می‌کرد. به رغم فشار دشمن؛ نیروهای عمل کننده به تدریج به "رایات" رسیدند و از سمت "بردزرد" جاده را بستند. مرحله دوم عملیات که در شب دوم آغاز شد. رزمندگان موفق شدند علاوه بر تصرف ارتفاعات کینگ و ۲۵۱۹؛ پایگاه‌های مشرف بر گمرک؛ میوتان و شیورش را تسخیر کنند. در شب چهارم عملیات؛ نیروها به سمت بردزرد پیش‌روی کرده و سپس مقر فرماندهی دشمن روی رایات را تصرف کردند. در شب پنجم و در ادامه پیش‌روی رزمندگان؛ نیروهای عراقی پاتک کرده و مانع از حرکت قوای خودی به طرف "دربند" شدند. ساعت ۷ صبح سوم مرداد ۱۳۶۲ روستای "رایات" تصرف شد و روستای "زینو" نیز به محاصره درآمد. در غروب همین روز پاتک سنگین عراق انجام شد. در تاریخ پنجم مرداد ۱۳۶۲ دشمن با حدود ۱۶ هلی‌کوپتر روی یال ارتفاعات کدو هلی‌برن کرد که در این عملیات ۶ هلی‌کوپتر را نیروهای خودی منهدم کردند. اگرچه عراقی‌ها در ادامه پاتک‌های خود توانستند ارتفاعات ۲۵۱۹ را بازپس گیرند؛ ولی ساعاتی بعد؛ این ارتفاعات مجدداً به تصرف قوای خودی درآمد. 🟢 نتایج عملیات: _ آزادسازی حدود ۳۰۰ کیلومتر مربع از خاک عراق _ خارج شدن شهر و پادگان پیرانشهر و نیز روستاهای اطراف آن از برد توپخانه دشمن _ تصرف پادگان حاج عمران؛ گمرک مرزی و پاسگاه مرزی تمرچین عراق _ تسلط بر شهر چومان مصطفی _ انسداد راه‌های عمده تدارکاتی عناصر ضدانقلاب _ کشته و مجروح شدن بیش از ۴۰۰۰ تن از نیروهای دشمن _ انهدام بیش از ۴۰ تانک و نفربر دشمن _ به اسارت درآمدن ۱۳ افسر؛ ۲۱ درجه‌دار و ۱۱۰ سرباز عراقی و ۲۰ تن از اشرار ضدانقلاب _ سرنگون کردن ۹ هلی‌کوپتر و پنج هواپیما _ تصرف ارتفاعات کینگ؛ کدو؛ ۲۵۱۹ گرده‌مند؛ سرسول؛ برد زرد؛ ۲۴۰۰ شیوه کارتا؛ ۳۷۰۰ سلمان _ آزادسازی روستاهای زینو؛ ممی خلان؛ رایات؛ شیورش؛ خوارو؛ میوتان بالا و میوتان پایین ▪️در این عملیات طلبه شهید؛ جانشین لشگر مقدس ۱۴ امام حسین(ع) و جانباز دلاور بشهادت رسیدند. موحد دانش از فرماندهان قدیمی که بنا به دلایلی از فرماندهی تیپ سید الشهدا(ع) استعفا داده بود؛ در قالب گردان شهید اسکویی؛ به عنوان نیروی آزاد شرکت کرده بود که در حین عملیات در تاریخ ۱۳ مرداد ماه ۱۳۶۲ در حاج عمران _ محور پیرانشهر به شهادت رسید و جنازه او تا چندین روز در آن منطقه کوهستانی جا ماند. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
سرهایی که از لبه خاکریز بلندتر است در تیررسِ فرشته‌ های خداست ... 📸 رزمندگان گردان‌ عمار لشگر ۲۷ حضرت‌ رسول‌‌‌ﷺ که قهرمان (نفر دوم از راست) نیز در تصویر دیده می‌شود. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
کتاب پادگان ابوذر.pdf
2.58M
📚 نسخه PDF | کتاب پادگان ابوذر؛ قطعه ای از آسمان پادگان ابوذر؛ دوکوهه غرب؛ عقبه جبهه و مکان استقرار نیروهای داوطلب کمکی برای مقابله با ماشین جنگی ارتش بعث عراق در جبهه میانی حماسه حضور نیروهای مسلح ارتش و سپاه در آغاز تجاوز دشمن به مرزهای غربی کشور شرح دلاور مردی های شهیدان: شیرودی؛ کشوری؛ وزوایی؛ پیچک؛ حاجی بابا؛ موحد دانش و ... در ؛ همان مکان مقدسی که شهید مظلوم در باره اش گفت: عرفان واقعی؛ خانقاهش "بازی دراز" است ... صدام از ابتدای تجاوز به مرزهای غربی کشور؛ ارتفاع حیاتی؛ حساس و سوق الجیشی بازی دراز را تصرف کرد و با زدن جاده آسفالته تا نوک قله آن؛ تانک های خود را در آن مستقر نمود و بدلیل اشراف بر کُلّ منطقه سرپل ذهاب و گیلانغرب؛ از آنجا اهداف مورد نظر خودرا با گلوله تانک می زد‼️ از جمله تنگه مهم و استراتژیک "کَل داود" {{ورودی سر پل ذهاب"‼️ صدام این قلّه را غیرقابل فتح می دانست و از روی اطمینان گفته بود: هر کس توانست "بازی دراز" را از ما پس بگیرد؛ کلید بغداد را به او می دهم! ... و این عارفان واقعی و دلسوختگان طربق عشق بودند که با امدادهای غیبی توانستند کار غیرممکن را به سرانجام رسانند و به این طریق؛ مناطق سرپل ذهاب؛ گیلانفرب؛ پادگان ابوذر و به تبع آن؛ گردنه پاطاق به سمت کِرِند از خطر سقوط نجات یافت ... کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
مرور می‌کنند در پشت خاکریز؛ خاطراتِ حماسه را ... کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
هر صبح؛ پلک‌هایت فصل جدیدی از زندگی را ورق می‌زند که سطر اول همیشه این است: "خدا همیشه با ماست" کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
🌹چقدر قشنگ گفت آیت الله مجتهدی(تهرانی): 🌷در کربلا داش مشتی ها رفتن به یاری (ع) و شدند؛ مقدس ها استخاره کردند؛ استخاره شان بد آمد ... ✍پ.ن: آری دقیقا هشت سال دفاع مقدس ما هم همین بود !!! کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
📷👆تصویر که در پرواز به تهران مشغول قرائت آیه ۷۴ سوره مبارکه نساء بودند. فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ وَ مَنْ يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيما ... کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
🚨پوستر منتشر شده در اکانت رسمی ایران به عربی کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
⏳ ۱۴ مرداد ۱۳۶۶ _ سالروز 📍منطقه عمومی سردشت _ ارتفاعات دوپازا 📞 رمز عملیات: یا فاطمه الزهرا(س) 🗓 زمان عملیات: ۱۳۶۶/۵/۱۴ تا ۱۳۶۶/۵/۲۳ 🔹اهداف عملیات: خارج کردن منطقه عمومی سردشت از دید و تیر دشمن؛ ایجاد خط مناسب پدافندی در نوار مرزی؛ زیر دید و تیر قرار دادن شهر قلعه‌دیزه عراق؛ مهار تردد عناصر ضدانقلاب در محور سردشت 👈 سازمان عملیات: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران 🚹 استعداد نیروهای درگیر خودی: ۱۰ گردان پیاده شامل: لشگرهای ۲۷ و ۳۱ و تیپ های ۱۸؛ ۲۹ و ۷ گردان توپخانه از سپاه و دو گردان توپخانه از ارتش. 💣 استعداد نیروهای درگیر دشمن: ۳۲ گردان پیاده؛ ۴ گردان کماندویی؛ ۴ گردان زرهی؛ ۱ گردان مکانیزه و ۶ گردان توپخانه 📊 نتایج عملیات: تصرف ارتفاعات دوپازا و دست‌یابی به میدانی وسیع جهت تداوم عملیات؛ قطع دید و تیر دشمن از منطقه عقبه خودی و متقابلاً تسلط بر عقبه دشمن کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra