eitaa logo
شهدا و ایثارگران صفادشت
201 دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
5 فایل
این کانال بمنظور ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا، و تجلیل از ایثارگران به ویژه خانواده محترم و معزز شهدا تشکیل شده است. آدرس کانال در تلگرام https://t.me/shohadasafadasht ارتباط با ادمین: @shohadayad72
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹 ✳️ خلاصه زندگینامه 🌴 🌹 🕊 ✅این شهید گرانقدر در تاریخ ۱۳۴۳/۲/۱ در خانواده ای متدین و مذهبی و در روستای راشتقان استان خراسان شمالی به دنیا آمد. ✅شهید به تبعیت از برادرش که در صفادشت معلم بود دوران کودکی و تحصیلات دوره ابتدایی را در شهرآباد سپری کرد. و برای گذراندن دوره راهنمایی مجدد به بجنورد مراجعت نمود. ✅با شروع جنگ تحمیلی علی هم همانند سایر جوانان با غیرت این مرز و بوم، و با احساس تکلیف و در پاسخ به ندای حضرت امام و یاری دین و حفاظت از انقلاب اسلامی، به همراه یک تیم پزشکی از مشهد مقدس عازم جبهه های حق علیه باطل شد. ✅ علی به عنوان امدادگر به همراه رزمندگان اسلام در منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی در شرهانی حضور یافت و در اردیبهشت سال ۱۳۶۳ مورد اصابت ترکش از ناحیه قلب قرار گرفت و به درجه رفیع و شایستگی مقام شهادت نائل آمد و به خیل شهدا پیوست. و ندای ملکوتی شامل حال او شد که فرمود: ✨ "یا یاایتهاالنفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیته المرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی" و چه زیبا امام عزیز خمینی کبیر ره در وصف حال یاران با وفایش فرمودند: ✨"شهدا شمع محفل دوستانند شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی وصولشان "عند ربهم یرزقون" اند و از نفوس مطمئنه ای هستند که مورد خطاب "فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی" پروردگارند. ✅ولی پیکر شهید در منطقه جا ماند. لذا برای پیدا کردن پیکر مطهر خودمان به منطقه رفتیم. منطقه جغرافیایی شرهانی در ماههای فروردین و اردیبهشت سرسبز و خرم و پوشیده از علفزار است. ✅بنابراین ما مدت یک هفته برای پیدا کردن پیکر علی مرتب در منطقه در حال تلاش و جستجو بودیم تا اینکه یک روز هنگام غروب آفتاب اتفاق عجیبی برای ما رخ داد. ✅پرنده ای چند متر جلوتر از ما مرتب در حال حرکت و نشستن بود در واقع امداد غیبی بود که ما را برای پیدا کردن پیکر شهید کمک می کرد. بعد از آخرین پرواز روی درختچه ای نشست و بعد از نزدیک شدن ما به درخت پرواز کرد و رفت. ✅و ما پیکر شهید را در حالیکه به این درخت تکیه داده بود پیدا کردیم و عجیب تر آنکه مدت یک هفته ای که ایشان در سایه این درخت پناه گرفته بود هیچگونه تغییری در چهره شهید بوجود نیامده بود و درست مانند این بود که علی در خواب است. ✅سرانجام پس از یک هفته تلاش و کوشش پیکر شهید را به زادگاهش انتقال دادیم. و اکنون آرامگاهش همواره زیارتگاه مشتاقان و رهروان شهداست و توسط دوستان و فامیل و مردم اهالی روستا گلباران می شود. ✨خصوصیات اخلاقی شهید ✅جوانی بسیار خوشرو و شوخ طبع بود ارتباط با دیگران برایش خیلی راحت بود و بخاطر همین شوخ طبعی در بین هم سن و سالان خود بسیار طرفدار داشت. ✅یکی از اصطلاحاتی که شهید همیشه بکار می برد می گفت: ما ولایتی هستیم. رفقا و دوستانش فکر می کردند منظور او این است که من روستایی هستم در حالیکه منظور شهید از ولایتی بودن این بود که من پیرو رهبر هستم. به ارواح طیبه و ملکوتی تمامی شهدا بویژه شهید عزیز علی محمدی درود و سلام می فرستیم و از درگاه خداوند متعال تقاضای علو درجات برای آنها مسئلت می نماییم. . روایت کننده محترم: معلم فرهیخته و برادر شهید جناب آقای محمدی با تشکر از تدوین کننده محترم جناب آقای سید جعفر موسوی پویا 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹 کانال شهدا و ایثارگران صفادشت eitaa.com/shohadasafadasht
🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🌹 ** 🌹 🌹السلام علیکم یا اولیاء الله و احبائه 🌹السلام علیکم یا اصفیاءالله و اودائه 🌹السلام علیکم یا انصار دین الله 🌹السلام علیکم یا انصار رسول الله 🌹السلام علیکم یا انصار ابی عبدالله 🌹سلام بر شهیدان راه حق 🌹سلام بر شهیدان انقلاب اسلامی 🌹سلام برشهیدان بخش صفادشت 🌹سلام برشهیدان عزیز مهردشت 🌹سلام بر شهید والامقام 🌹 🌹 🕊 🌹 تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۲/۱۰🕊 🌹 محل شهادت: شرهانی🕊 سی و نهمین سالگرد شهادت افتخار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و بخش صفادشت، شهید والامقام را گرامی می داریم و سالروز آسمانی شدن و کسب ایشان را به خانواده محترم شهید تبریک عرض می نماییم. به ارواح طیبه و ملکوتی تمامی شهدا بویژه این شهید عزیز درود و سلام می فرستیم و از درگاه خداوند متعال تقاضای علو درجات برای آنها مسئلت می نماییم. 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹 👈 کانال شهدا و ایثارگران صفادشت eitaa.com/shohadasafadasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴🌹🕊🌷🕊🌹🌴 ما ترس از نداریم و این تنهـا آرزوی مـاست ... بنیانگذار لشگر ۱۰ 🌹 🕊 🌹 دهم اردیبهشت ۱۳۶۱ عمليات بیت‌المقدس، آزادسازی خرمشهر کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
🌴🌹🕊🌷🕊🌹🌴 او همیشه قبل از نماز در آینه خود را می نگریست و محاسنش را شانه می کرد، این بار برای مدتی در آینه خیره شد و گفت: داداشی رفتنی شدم، یقین دارم ساعتهای آخره ... اینو که گفت پشتم تیر کشید، مطمئن بودم که این پیش‌بینی‌های محسن درست از آب در می آید، بی‌سیم زد و گفت برید کمک عباس شعف، اوضاعش بی ریخته. کار آنقدر سخت شده بود که در نهایت مجبور شده بود علمدار رشید خود را برای حل مشکل گردان میثم که نیروهای آن از همه سو زیر آتش شدید توپخانه قرار گرفته بودند روانه خط مقدم کند. با روشن شدن هوا، اوضاع منطقه بسیار خطرناک تر از ساعت های اولیه حمله شد، چرا که هواپیما های دشمن بر فراز غرب کارون و سرپل تصرف شده توسط تیپ 27 محمد رسول الله به پرواز در آمده بودند و نیروهای در حال تردد را بمباران می کردند هم‌چنان برای رهایی گردان میثم در تلاش بود که گلوله توپی در کنار او منفجر شد. یکی از نیروهای پیام تیپ 27 می گوید: «از پشت بی‌سیم شنیدیم عباس شعف فرمانده گردان میثم می خواهد با صحبت کند». گفت: « سرش شلوغ است کارت را به من بگو»، عباس شعف گفت: «نه! باید مطلب را به خود حاجی منتقل کنم». همین موقع گوشی بی‌سیم را از گرفت. صدای شعف را شنیدم که می گفت: «حاجی ... آتیش سنگینه ... آقا ...» صدای گریه‌اش بلند شد و دیگر نتوانست حرف بزند. دیدم توی صورت سبزه موجی از خون دویده است. گوشی بی‌سیم را توی مشت خود فشرد. چشمان به اشک نشست یک نفس عمیق کشید و زیر لب گفت: « ، خوشا به سعادتت! »‌ 🌹 🕊 شادی روح و کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
🌴🌹🕊🌷🕊🌹🌴 در ارديبهشت 1360 طرح آزادسازي ارتفاعات بازي‌دراز در دستور كار قرار مي گيرد . نيز در تمام مراحل شناسائي اين حمله حضور مي يابد و در آنجا رابطه صميمانه با خلبان پيدا مي كند. در اين عمليات فرماندهي محور چپ به واگذار مي شود و فرماندهي محور سمت چپ نيز توسط « محسن حاجي بابا » صورت مي پذيرد. در اين عمليات ايثاري جاودانه خلق مي كند و موفق مي شود با تعداد اندك نيرو 350 نفر از نيروهاي گردان كماندويي دشمن را به اسارت در آورد. در پايان عمليات از ناحيه فك و دست مجروح مي شود و به بيمارستان منتقل مي گردد. موقع عمل جراحي اجازه نمي دهد كه او را بي هوش كنند و به دكتر مي گويد: من هرچه بيشتر درد مي كشم، بيشتر لذت مي برم، حس مي كنم از اين طريق به خدا نزديك مي شوم. او تاب نمي آورد كه درمانش كامل شود، دلتنگي دوري از جبهه به سراغش مي آيد و او هنوز بهبودي كامل نيافته به جبهه‌ی گيلانغرب باز مي گردد و فرماندهي عمليات سپاه سرپل ذهاب را بر عهده مي گيرد . کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 پیش به سوی قدس ✅ در ۳۰ دقیقه بامداد روز ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ با رمز مبارک "یاعلی‌ ابن‌ ابیطالب" با فرماندهی مشترک سپاه و ارتش در محور اهواز ــ خرمشهر ــ دشت آزادگان با هدف آغاز شد. این عملیات در آغازین روزهای بود و به همین مناسبت نام مبارک مولود ماه رجب بر تارک این عملیات می‌درخشد... کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
🌹🌹🌹 روایت آخرین لحظه از آخرین لحظات زندگی : فرمانده محور محرم تیپ 27 محمد رسول الله(ص) در 10 اردیبهشت 1361 جاده اهواز خرمشهر 🔷 مسعودی جان دقیق توجه کن... شما باید نیروهایت بلافاصله بروند در سمت چپ جاده مستقر بشوند، حتی یک نیرو هم نباید سمت راست جاده باشد. خودت که می‌دانی سمت راست هیچ حافظ و مانعی برای نیروها وجود ندارد. شنیدی چی گفتم؟ مقارن ساعت ده صبح در پی پیشروی دلهره‌آفرین حدود یکصد و دوازده دستگاه تانک لشکر۳ زرهی دشمن از سمت جنوب ایستگاه گرمدشت به سوی مواضع گردان‌های مقداد و میثم، محسن وزوایی شخصاً هدایت عملیاتی این دو گردان را بر روی جاده اهواز ـ خرمشهر به عهده گرفت. محسن تمام گردان‌های تحت امر محور عملیاتی محرم را از طریق بی‌سیم فرماندهی محور، مخاطب قرارداد و با لحنی مصمم و جدی گفت: «به کلیه واحدها، به کلیه واحدها! همه سریع به جلو پیشروی کنید... الله‌اکبر!». با شدت گرفتن آتش دشمن، زمین غرب کارون به لرزه درآمد و آتش منظم بیش از ده‌ها عراده توپ، صدها تانک مدرن و سایر سلاح‌های منحنی‌زن دشمن روی منطقه درگیری به صورت متراکم اجرا می‌شد. هلی‌ کوپتر‌های توپدار ساخت روسیه و فرانسوی یگان هوانیروز سپاه سوم دشمن هم، از آسمان خود را بر فراز مواضع رزمندگان سبک اسلحه ایرانی رسانده و به شدت آنان را زیر آتش گرفته بودند. در این لحظه نیروهای گردان میثم تمار به فرماندهی «عباس شعف» هم‌رزم دیرینه محسن خود را به نزدیکی محل استقرار او رسانده بودند. محسن تمام قد ایستاده بر روی جاده بر سر نیروهایی که بدون کمترین سنگر و جان‌پناهی هنوز در غرب جاده می‌جنگیدند فریاد می‌زد، طوری که دیگر صدایش هم گرفته بود. او برآشفته می‌گفت: «برادرها بیایید پشت جاده، لااقل از روبه‌رو کمتر اذیت می‌شید». عباس شعف خود را به محسن رسانده، او را در آغوش کشید. آن دو لحظاتی در آن جهنم آتش و دود، در آغوش هم آرام گرفتند. هنوز چند قدمی از هم جدا نشده بودند که ناگهان انفجار مهیبی در نزدیکی محسن رخ داد و بعد... هنگامی که عباس بالای سر محسن رسید، او را دید که به همراه معاون دومش حسین تقوی‌منش و بی‌سیم‌چی‌شان به خاک شهادت غلطیده‌اند؛ سپس با ملایمت چفیه سیاه‌رنگ دور گردن محسن را باز کرد و با همان، صورت خاک‌آلود دوست و برادر شهیدش را پوشاند، گوشی بی‌سیم را به دست گرفت. ـ احمد، احمد، شعف : شعف، احمد بگوشم ـ حاج آقا، خوب گوش کن؛ آتیش سنگین؛ ؛ آقا محسن... آقا محسن... شعف دیگر نای صحبت کردن نداشت و احمد متوسلیان آنچه را که می‌بایست بشنود، شنیده بود. کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹 مواضع لشگر 16 زرهی قزوین تصرف شده ✍🏿✍🏿✍🏿 به روایت : سردار فضلی فرمانده لشگر10سیدالشهداء(ع) 🔷روز دهم اردیبهشت سال 65 به پادگان سیدالشهدا(ع)(شهید کلهر) در دو کوهه آمدیم که در آنجا به ساخت و ساز پادگان برای عقبه تیپ حضرت سیدالشهدا(ع) مشغول شده بودیم و در آنجا دو موضوع را رصد می‌کردیم که اولین آنها نیازمندی‌های جبهه جدیدمان در منطقه پد مرکزی جزیره خیبر و نیاز گردان حضرت حمزه سیدالشهدا(ع) را تامین کنیم و دومین موضوع جلسه‌ای برای پادگان‌سازی پیش‌بینی شده بود، ساعت 3 بعد ازظهر خبر رسید که دشمن در جبهه دومی به نام باز کرده و به آمده و قریب به 28 تا 30 کیلومتر دو طرف جاده آسفالتی را به تصرف درآورده و به خط نیروهای 16 زرهی قزوین تک زده است. جلسه با شنیدن این خبر تعطیل شد و ما به سمت فکه حرکت کردیم و به دلیل کمبود وقت در طول مسیر جلسات و فراخوانی‌های خود را انجام دادیم و حدود ساعت 5 به دفتر قرارگاه 16 زرهی قزوین رسیدیم، سرهنگ جمشیدی فرمانده لشکر 16 زرهی قزوین به ما گفت که دشمن به ما تک زده و حدود 30 کیلومتر را تصرف کرده است. با اخبار و اطلاعاتی که به دست آوردیم همان شب دو گردان را فراخوان کردیم که به فکه بیایند و در دو جناح جاده فکه مستقر شوند تا از پیشروی احتمالی دشمن جلوگیری کنند و ما فرصت پیدا کنیم ابعاد پیشروی جغرافیایی دشمن را شناسایی کنیم، رزمندگان عزیز (ع) با توجه به استعداد زیاد گردان‌هایش در دو جبهه به آنها داده بودیم و باید در جبهه سوم یعنی فکه نیز حضور پیدا می‌کردند، کار شناسایی، همان شب توسط شهید کیانپور و یاران صدیق ، آغاز شد و چون زمان اندکی در اختیار داشتیم از هر گردان هم بر اساس پیش‌بینی که در جلسات فشرده خط و حدهای اولیه‌ای تعیین شده بود تعدادی از فرماندهان دسته، گروهان و بعضی از فرماندهان گردان برای شناسایی رفته بودند. 🔶 ما آماده عملیات هستیم ولی مهمات در اختیار نداریم مطلع شدیم لشکر یک مکانیزه عراق در این جبهه حمله کرده و قصد ادامه عملیات را به سمت سایت 4 و 5، رادار و جبهه فتح‌المبین الی سه راه قهوه‌خانه تا خود جسر نادری را دارد و آن شب مانع از پیشروی احتمالی دشمن شدیم و فرصت برای شب 11 اردیبهشت مهیا شد و تاکنون سابقه ندارد برای منطقه‌ای با وسعت 30 کیلومتر در جلوی یک لشکر مکانیزه با یک شب شناسایی عملیات انجام دهیم، وقتی که رصد کردیم دیدیم که ذاقه مهمات ما به دلیل دو جبهه‌ای که داشتیم مهمات ذخیره برای بار مبنا و بار همراه برای شب عملیات در اختیار ندارد و به عزیزان ارتش و لشکر16 زرهی نیز عرضه داشتیم که متاسفانه آنها نیز مهمات کافی برای عملیات 11 اردیبهشت نداشتند که در اختیار ما قرار دهند. و حمله به دشمن برای فراهم شدن به فردا موکول شد تا مهمات برسد. کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht