eitaa logo
طریق الشهدا
1هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
617 ویدیو
32 فایل
•|🌿|• ایــنجا معبر؎ ست برای وصـال هــمـہ آبـاد نشیــنان ز خرابـے ترسنـد من خرابت شدم و از همــہ آبـادترم یازهـ️ــرا #سلام_الله_علیها ___ #این_راه_پایانش_وصال_است ___ [ما همه خواهیم رفت شهدا می مانند‌]
مشاهده در ایتا
دانلود
حاجی میگفت : هرچی بچه ها بیشتر توی اسارت شکنجه میشدن ، عاشق تر میشدن آخه دشمن بخاطر نداشتنِ ایمان از بچه های ما میترسید . .
تو عالم خواب معاونش _مصیّب_ رو دید و گفت: برای تو و بقیه شهدای واحد خیلی دلم تنگ شده. و با التماس از او پرسید: بگو از کدام راه کار رفتی که به این مقام رسیدی؟ مصیّب جواب داد: راه کارِ اشک! از فردای اون روز تا صبح شهادتش روز و شبی نبود که اشک تو چشماش نباشه. به هر بهانه، روضه، نماز، نماز شب و حتی توجیه نیروها، گریه می کرد؛ با صدای بلند؛ بی ریایِ بی ریا! شهید علی چیت سازیان @shohadatarigh
+ شهید‌چمران‌چه زیبا‌میگه: حسیـن‌جانم... دردمندم... دلشکسته‌ام... واحساس‌می کنم‌که جزتو، و راه‌تــو دارویۍدیگرتسکین‌بخشِ قلب‌سوزانم‌نیست... . . . @shohadatarigh
حاج حسین یکتا: عباس به ما فهماند که؛ شرط سِقایت، تشنگی و شرط علمداری بی‌دستی است. با عافیت‌طلبی و ادعا نمیتوان، ابالفضل شد. @shohadatarigh
امشب شهادتنامه عشاق امضا می شود... . . . بنویس برایمان @shohadatarigh
🌸
محمد حسین زیارت عاشورا را زیاد می‌خواند و قرائت آن را از کودکی ترک نمی‌کرد و در کودکی سر خواندن زیارت عاشورا بعد از نماز جماعت به امامت پدرش با خواهرش دعوا می‌کرد. از او می پرسیدم که "محمد حسین چرا زیارت عاشورا می‌خوانی؟ در جوابم گفت که "هرکس زیارت عاشورا بخواند شهید می‌شود!" من گفتم "باب شهادت دیگر بسته شده چجوری شهید می‌شوی؟" گفت که " بالاخره شهید می‌شوم" وقتی در روز  عاشورا خبر شهادتش را به‌من دادند, به یاد حرفش افتادم که گفت شهید می‌شوم.او غرق زیارت عاشورا بود و در زیارت عاشورا حاجتش را گرفت. "شهید محمد حسین میردوستی" @shohadatarigh
🌸
🌸
نامه جانکاه حاج قاسم خطاب به یارهمیشگی خود شهید پورجعفری متن کامل این نامه به شرح زیر است:   بسم الله الرحمن الرحیم عزیز برادرم حسین، پس ازسی سال خصوصا در این بیست سال که نفس تو پیوسته تنفسم بود، اولین سفر رابدون تو درحال انجام هستم. در طول سفر بارها بر حسب عادت صدایت کردم. همه تعجب کردند، درهواپیما، ماشین و . . . . بارها نگاه کردم، جایت خالی بود، معلوم شد خیلی دوستت داشته‌ام.   حسین عزیز تو نسبتی با من داشتی که حتما فرزندانت با شما و شما با فرزندانت نداشته ای و فرزندانم هم با من نداشته اند. همیشه نه تنها از جسمم مراقبت می کردی، بلکه مراقب روحم هم بودی. اصرار به استراحت، اصرار به خوردن، خوابیدن و . . . بیش از احساس یک فرزند به پدرش بود. بیست سال اخیر پیوسته مراقبت کردی که تمام وقت من صرف اسلام و جهاد شود و اجازه ندادی وقت من بیهوده هدر رود. حسین عزیز! خوشحالم از من جدا شدی، خیلی خوشحالم. اگر چه مدتی از لحاظ روحی گمشده ای دارم، اما از جدا شدن تو خوشحالم، چون طاقت نداشتم تو را از دست بدهم. من همه عزیزانم را از دست داده ام وعزادار ابدی آنها هستم، لحظه ای نمی توانم بدون آنها شاد باشم. هر وقت خواستم زندگی کنم و آرامش داشته باشم، یک صف طولانی از دوستان شهیدم که همراهم بودند، مثل پروانه دورم می چرخیدند و جلو چشمم هستند. حسین! بارها که با هم به خطوط مقدم می رفتیم، من سعی می کردم تو با من نیایی و تو را عقب نگهدارم. اگر چه هرگز بر زبان جاری نکردم و می نویسم برای آینده پس از خودم، که خدا می داند با هریک از آنها که از دست داده ام چه بر من گذشت و حتی بادپا، جمالی، علی دادی را از دست دادم و نگران بودم که تو را هم از دست بدهم. همیشه جلو که می رفتم نگران پشت سرم بودم که نکند گلوله ای بخورد و تو شهید شوی. به این دلیل خوشحال هستم که از من جدا شدی، حداقل من دیگر داغدار تو نمی شوم و تو زنده از من جدا شدی که خداوند راسپاسگزارم. حسین جان! شهادت می دهم که سی سال با اخلاص و پاکی و سلامت و صداقت زندگیت رافدای اسلام کردی. تو بی نظیری در وفا، صداقت، اخلاص و کتمان سر. حسین! پسرم، عزیزم، برادرم، دوستم، از خداوند می خواهم عمری با برکت داشته باشی و حسین پورجعفری را همانگونه که بود، با همان خصوصیت تا آخر حفط کنی. حسینی که برای هرمجاهدی اعم از عراقی، سوری، لبنانی، افغانی و یمنی، آشنا بود. او نشانه و نشانی من بود. چه زیبا بود در این چند روز سراغت را از من می گرفتند وکسی باور نمی کرد همراهم نباشی. حسین عزیز! فقط قیامت است که حقیقت ارزش اعمال معلوم می شود و چه زیباست آنوقتی که همه حیران و متحیرند و تو خوشحال و خندانی.   اجر این خستگی ها را آنوقت دریافت خواهی کرد، آنوقت که خانواده و وابستگان به تو نیازمندند و به تو توسل می جویند، خداوند اجر جهاد تو برادر خوبم را اجر شهید قراردهد. به تو قول می دهم که اگر رفتم و آبرو داشتم، بدون تو وارد بهشت نشوم. حسین عزیزم! سعی کن پیوسته تر و تازه بودن جهادی را در هر حالتی در خودت حفظ کنی، اجازه نده روزمرگی روزانه و دنیا یاد دوستان شهیدت را از یادت ببرد. یاد حسین اسدی، یاد حسین نصرالهی، یاد احمد سلیمانی، یاد حسین بادپا، یاد که را بگویم و چند نفر را بجویم؟ چرا که فراموشی آنها حتما فراموشی خداوند سبحان، است. حسین جان! عمر انسان در دنیا به سرعت سپری می شود، ما همه به سرعت از هم پراکنده می شویم و بین ما و عزیزانمان فاصله می افتد. ما را غریبانه درگودال و حفره وحشت که می گذارند،در این حالت هیچ فریادرسی جز اعمال انسان نیست. چون فقط چراغ اعمال مقبول است که امکان روشنایی در آن خاموشی و ظلمت مطلق را دارد. حسین عزیز! اجازه نده در هر شرایطی هیچ محبتی بر محبت خداوند سبحان و هیچ رضایتی بر رضایت خداوند سبحان غلبه کند.  برادر خوبم! اگر می خواهی دردمند نشوی، دردمند شو! دردی که خنکای وجودت را در گرمای سوزنده غیر طاقت است. دردی که گرمای وجودت در سرمای جانکاه باشد، عزیز برادرم همه دردها، درد نیستند و همه بلاها، بلا نمی باشند. چه بسیار دردهایی که دوای دردند و چه بسیار بلاهایی که در حقیقت خودت را به او بسپار و رضایتش را عین نعمت و لطف و محبت بدان. حسین! می دانی چه وضعی دارم و آگاهی بر غم و اندوه درونم. می دانی چقدر به دعایت نیازمندم. خوب می دانی چقدر هراسناکم وترس همه وجودم را فراگرفته است و لحظه ای رهایم نمی کند. اما نه ترس از دشمن و نه ترس از نداشتن، نه ترس از از مقام و مکان. تو می دانی! چون پاره ای از وجودم بودی، ترس من از چگونه رفتن است، تو آگاهی به همه اسرارم! دعایم کن ودر دعایت رهایم نکن. انشالله تو و خانواده مجاهد و صبورت همیشه موفق و موید باشید. خداحافظ برادر خوب و عزیزم، دوست و یار باوفاو مهربان و صادق سی ساله ام. خداحافظ، برادرت قاسم سلیمانی ١٣٩۵.۸.۱۰ سفرحلب @shohadatarigh
عمریست دنبال یه رفاقت اینجوری می گشتم اما واقعا هرچه گشتم پیدا نکردم این نامه و محتوای آن و نحوه رفتن آن ها پاسخی بود به همه سوالات همه سال‌های من حالا فهمیدم رفاقت های ما سوء تفاهمی بیش نیست. شهید پورجعفری تا لحظه خاکسپاری حاجی رو رها نکرد. اللهم ارزقنا... @shohadatarigh
ماندن‌درصف‌عاشورایۍامامِ‌عشق تنھابایقین‌مطلق‌بدست‌مۍآید... . . @shohadatarigh
دو سه روزی بود می دیدم توی خودش است. پرسیدم « چته تو؟ چرا این قدر توهمی؟ » گفت « دلم گرفته. از خودم دل خورم. اصلا حالم خوش نیست. » گفتم » همین جوری ؟ » گفت » نه. با حسن باقری بحثم شد. داغ کردم. چه می دونم ؟ شاید باهاش بلندحرف زدم. نمی دونم. عصبانی بودم. حرف که تموم شد فقط بهم گفت مهدی من با فرمانده هام این جوری حرف نمی زنم که تو با من حرف می زنی. دیدم راست می گه. الان د و سه روزه کلافم. یادم نمی رود "شهید مهدی زین الدین" @shohadatarigh
🌸
IMG_20200518_064543_803.jpg
2.48M
دلتنگتیم سردار ...
🌸
شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی وصلشان عند ربهم یرزقونند. (ره) . @shohadatarigh
.mp3
2.72M
شهدا بر قلب ها حکومت می کنند!!! . . @shohadatarigh
الرفیق ثم الطریق... . . @shohadatarigh