در زندگی، آدمی موفق تر است که، در برابر عصبانیت دیگران #صبور باشد و کار بی منطق انجام ندهد و این رمز موفقیت او در برخوردهایش بود ...
#شهید_ابراهیم_هادی🕊🌹
@shohaday_110
#منبر_مجازی📖🖊
+آیت اللّہ جوادے آملی :
اگر بخواهید به جایی برسید با کار حوزه و دانشگاه مشکلتان حل نمی شود ، این فقط به شما علم می دهد آن که مشکل شما را حل می کند سجادہ #نماز_شب و #سحر_خیزی است
📲💭
چقدر این عکس حرف دارد با ما...
در همان لحظه سلاح این فرد تکفیری لعنت الله علیه دچار مشکل می شود . .. و آن دو زائر عزیز از محیط حادثه به گوشه ی دیگر حرم پناه می برند و به اذن الهی زنده می مانند و اینجاست که به این می رسیم تا خداوند متعال نخواهد و اراده نکند برگی از درخت نمی افتد 🌹
@shohaday_110
افسر رده بالای ارتش عراق بود. بیست روز پیش اسیر شده بود. با هیچ کدام از فرماندها حرف نمیزد. وقتی حسن آمد، تمام اطلاعاتی را که میخواستیم دو ساعته گرفت.
بچه ها به شوخی میگفتند: «جادوش کردی؟» فقط لبخند میزد. میگفت: «به فطرتش برگشت.»
شهید حسن باقری🕊🌹
دفترچه ای داشت که برنامه و کارهایش را داخل آن می نوشت. روزی که خیلی کار برای خدا انجام می داد بیشتر از روز های قبل خوشحال بود.
یادم هست یک بار گفت: امروز بهترین روز من است! چون خدا توفیق داد توانستم گره از کار چندین بنده خدا باز کنم.
📚سلام بر ابراهیم
@shohaday_110
یک شب نزدیکیهای اذان صبح خواب دیدم که حمید گفت: «خانوم خیلی دلم برات تنگ شده، پاشو بیا مزار
معمولاً عصرها به سر مزارش میرفتم ولی آن روز صبح از خواب که بیدار شدم راهی گلزار شدم، همین که نشستم و گلها را روی سنگ مزار گذاشتم دختری آمد و با گریه من را بغل کرد، هقهق گریههایش امان نمیداد حرفی بزند، کمی که آرام شد گفت: «عکس شهیدتون رو توی خیابون دیدم، به شهید گفتم من شنیدم شماها برای پول رفتید، حق نیستید، باهات یه قراری میذارم، فردا صبح میام سر مزارت، اگر همسرت رو دیدم میفهمم من اشتباه کردم، تو اگه بحق باشی از خودت به من یه نشونه میدی.»
برایش خوابی را که دیده بودم تعریف کردم، گفتم: «من معمولاً غروبها میام اینجا، ولی دیشب خود حمید خواست که من اول صبح بیام سر مزارش.»
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی🕊🌹
@shohaday_110