eitaa logo
•ڪاڹاݪ شھداے‌گمناݦ•🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
4.3هزار ویدیو
67 فایل
کپی مطالب≡صلوات به نیت ظهور امام زمان ارتباط با ما↯ @Shahidgomnam_s کانال دوم↯ @BeainolHarameain ڪانـاݪ‌روضـہ‌امـون↯ @madahenab ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/16670756367677
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5771749997812908133.mp3
4.76M
🎧 آنچه خواهید شنید؛👇 ❣ قبرما؛چیزی نیست جز همین نفس ما! يه کم فکرکن؛ وقتی نماز میخونی؛ احساس میکنی قلبت نورانی شدو آرام گرفت؟ 👈اگه اينجوريه؛قبرتو هم روشن میکنه! ┅✧❁☀️❁✧┅ 👇🏻 https://eitaa.com/shohaday_gommnam/17718
هدایت شده از شــهـیـد‌ نــوروزے
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روز قبل از فتح خیبر فرمودند: ✅ فردا پرچم را به دست مردی خواهم داد که خدا و رسولش او را دوست دارند و او خدا و رسولش را دوست دارد، هجوم کننده است، فرار کننده نیست، از حمله برنمی‌گردد تا خدا به دست او قلعه را فتح کند. 📚ارشاد مفید، ص ۵۷ ✳️ حلاوت ۲۴ رجب سالروز به دست علیه‌السلام گوارای وجودتون @shohaday_gommnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📙 ✨وَالصَّدِيقُ مَنْ صَدَقَ غَيْبُهُ 🧡 دوست آن است که در غياب انسان، حق دوستى را ادا کند. ⚠️ اشاره به اينکه کسانى که در حضور انسان اظهار محبّت و عشق و علاقه مى کنند، ممکن است نشانه واقعى دوستى آنها نباشد; دوستى واقعى آن گاه آشکار مى شود که انسان در غياب دوستش تمام آنچه را در حضور مى گفت و رعايت مى کرد بگويد و رعايت کند. 📚 @shohaday_gommnam
‍رل‍ش‍ک‍ر‌اح‍م‍د‌ک‍ش‍ور‌ی‌ افتخار اسلام و هوانیروز است و به وسیله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی «» لقب گرفته است. همواره برای تقویت وحدت بین سپاه و ارتش می‌کوشید. او می‌گفت: 💠 «تا آخرین قطره خون برای اسلام و اطاعت از ولایت‌فقیه خواهم جنگید. بی‌تفاوتی را از خود دور کنید، در مقابل حرف‌های منحرف بی‌تفاوت نباشید. مردم کوفه نشوید و امام را تنها نگذارید. در راهپیمایی‌ها بیشتر از پیش شرکت کنید. در دعاهای کمیل شرکت کنید. فرزندانتان را آگاه کنید و تشویق به فعالیت درراه الله کنید». شنیدن زندگینامه این شهید بزرگوار، خالی از لطف نخواهد بود. @shohaday_gommnam
💠 : ❗️اشکال ما این است که برای همه وقت می گذاریم به جز خدا. می خواهیم با سریع خواندن نماز زرنگی کنیم؛ اما نمی دانیم آن کسی که به وقت ما برکت می دهد خداست.♥️ امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات @shohaday_gommnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎊 🦋 چند روز پیش از عید، مهران که نگران وضع ما بود اسباب و اثاثیه خانه را به ماهشهر برد و از آنجا به چهل توت دست گردآورد. فقط تلویزیون و مبل بزرگ را نتوانست با خودش بیاورد برای اینکه حوصله بچه ها سر نرود از اصفهان یک تلویزیون کوچک خرید تا آنها سرگرم شوند. مهران کارمند آموزش و پرورش بود ولی از اول جنگ در لباس نیروهای بسیج از شهر دفاع می‌کرد مهران پسر بزرگم بود خیلی در حق من و خواهر و برادرهایش دلسوز بود. همه سعی می‌کردیم با شرایط جدید مان کنار بیاییم زینب به مدرسه راهنمایی نجمه رفت و راحت تر از همه ما شرایط را پذیرفت بلافاصله بعد از شروع درس در مدرسه فعالیت‌هایش را از سرگرفت. گروه نمایش راه انداخت و با دخترهای مدرسه تئاتر بازی می‌کرد برای درسش هم خیلی زحمت میکشید. در طول سه ماه خودش را به بقیه رساند و در خردادماه مدرک سوم راهنمایی اش را گرفت. شهلا و زینب با هم مدرسه می‌رفتند. زینب همیشه در راه مدرسه آب انجیر می‌خرید و می خورد خیلی آب انجیر دوست داشت. در مدرسه زینب دوتا دختر که سالها با هم دوست صمیمی بودند در آن زمان با هم قهر کرده بودند. زینب که نسبت به هیچ چیز بی تفاوت نبود با نامه نگاری آن دو را به هم نزدیک کرد و بالاخره آشتی داد. او کمتر از سه ماه در آن مدرسه بود ولی هم شاگردی هایش علاقه ی زیادی به او داشتند. در همسایگی ما در اصفهان دختری هم سن و سال زینب زندگی می‌کرد که خیلی دوست داشت قرآن خواندن یاد بگیرد. زینب از او دعوت کرد که هر روز بعد از ظهر خانه ما بیاید زینب روزی یک ساعت با او تمرین روان خوانی قرآن می کرد. بعد از چند ماه آن دختر روان خوانی را یاد گرفت همسایه ما باغ بزرگی در آن محله داشت. آن دختر برای تشکر از زحمت های زینب یک تشت پر از خیار و گوجه و بادمجان و سبزی برای ما آورد آن روز من و مادرم خیلی ذوق کردیم زینب با محبت هایش همه ما را به طرف خود جذب می‌کرد و مایه خیر و برکت خانه ما بود. شش ماه در محله دستگرد ماندیم وقتی آخر سال برای گرفتن کارنامه زینب به مدرسه رفتم مدیر مدرسه از او تعریف کرد یکی از معلم‌ها ایشان جا بود به من گفت دختر خیلی مومنه افتخاری بالاتر از این برای یک مادر نیست که بچه‌هایش باعث سربلندی اش باشند. خدا را شکر کردم که زینب و خواهر و برادرهایش همیشه باعث سرافرازی من بودند.