eitaa logo
🌹معرفی شهدای شهرستان خوی🌹
469 دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
4.9هزار ویدیو
39 فایل
کانال معرفی شهدای شهرستان خوی🌷 به حول و قوه الهی در راستای معرفی شهدای پرافتخار شهرستان شهید پرور خوی ایجاد شده است. #کپی_آزاد🌹باصلوات بر ظهور حضرت مهدی(عج) جهت ارتباط با یکی از مدیران کانال به منظور مطرح کردن انتقاد و پیشنهادهای خودتان↙ @karbobala_72
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ این عکس تو مطب یک پزشک نصب شده چقدر ساده و زیبا از حجاب و آسیب‌های بی حجابی گفته.... البته صدآفرین به کسی که با باز نشر چنین رخدادهایی، نقشه دشمن را به چالش میکشند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌اهل تسنن مدافع حرم 🔸بخشی از مستند "جاذبه"؛ گوشه‌هایی دیده نشده از دیدارهای متعدد رهبر انقلاب با خانواده‌های معزز شهدای مدافع حرم
9.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخ که چقد من این دونفر رو دوس دارم❤️
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 ڪاش ... خنثی ڪردنِ را هم ، یادمـــــان مےدادیـد ... مےگوینــــــد : آنجا ڪہ مغلوب باشد مےشویم ... شادی روح و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وهشتم 🥀🕊🌹🌷🌹🕊🥀 🌹 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹 🌷 سلام بر مردان بی ادعا 🌷 خوشا آنانڪ جان را می‌شناسند طریق عشق و ایمان را می‌شناسند بسے گفتند و گفتیم از را مے شناسند 🕊 🌹 تمام این" لحظہ ها" ✨بهانہ است باور ڪن براے خرید نگاهت ، دلم خورشید را هم پس مے زند باور ڪن ... ✍️ امروز وهشت_آذر_ماه سالروز عروجتان است🕊 🌹سالگرد 🌹آسمانی شدنتان 🌹 مبارڪ باد ... @Shohadaye_khoy
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 نمے‌شناسمِ‌تـان امّـا در این قاب خیلـے اینقدر ڪہ مے‌شوم ڪاش نگاه آشنایتـان نباشم . شادی روح و
🌹🕊💐🌺💐🕊🌹 تفاوت ترس ما و ترس اوایل انقلاب که هنوز جنگ شروع نشده بود، با تعدادی از جوانان برای دیدار با به جماران رفتیم. دور تا دور نشسته بودیم و به نصیحت‌هایش گوش می‌دادیم که یک‌ دفعه ضربه‌ محکمی به پنجره خورد و یکی از شیشه‌های اتاق شکست. از این صدای غیر منتظره همه از جا پریدیم، جز . در همان حال که صحبت می‌کرد، آرام سرش را برگرداند و به پنجره نگاه کرد . هنوز صحبت‌هایش تمام نشده بود که صدای اذان شنیده شد ، بلافاصله والسلام گفت و از جا بلند شد . همانجا بود که فهمیدم آدم‌ها ، همه‌شان می‌ترسند ، چرا که آن روز در حقیقت همه ما ترسیده بودیم ، هم و هم ما . از دیر شدن وقت می‌ترسید و ما از صدای شکسته شدن شیشه . او از می‌ترسید و ما از غیر . آنجا بود که فهمیدم هر کس واقعا از بترسد، دیگر از غیر نمی‌ترسد . راوی :
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 ، چون تنها بود ، خیلی به او علاقه داشتم . یک بار که در زمان به خانه اش در دزفول رفته بودم، دیدم شب موقع خواب با کامل می خوابد . تعجب کردم ، در آن هوای جنوب ، خوابیدن با زیاد کار آسانی نبود . علت را که پرسیدم، گفت : پدر جان، اینجا هرلحظه ممکن است شود ، باید از هر نظر داشته باشم ، ممکن است فردا صبح نباشیم ، پس باید کامل داشته باشیم تا وقتی ما را از زیر خارج می کنند ، مشکلی وجود نداشته باشد . راوی :
همانند کوه ایستادند، تا اسلام و ایران بماند تصویری بسیار پر معنا از قهرمانان‌ وطن‌ و مردان‌بی‌ادعا‌ دفاع‌ مقدس